عزیزان روز یکشنبه ۲۴ مهر ماه
در حسینیه ارتش( خ کارگر ح گرد آفرید مجتمع ارتشی کوی امیر آباد)
از ساعت ۱۵ الی ۱۷
برنامه جشن میلاد پیامبر اکرم ص و امام صادق ع و مولودی و سخنرانی داریم
مهمان ما، شما هم دعوتید، و دیگران را هم اطلاع رسانی نمایید،
یا علی
1_1684169406.pdf
134.4K
حفظ آیات موضوعی ۷ تا ۹ سال
🖇 پیوست آیین نامه بیست و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت
#مسابقات_قرآن_بسیج
1_1684169420.pdf
90.6K
آیات موضوعی زیر ۷ سال
🖇 پیوست آیین نامه بیست و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت
#مسابقات_قرآن_بسیج
1_1687959368.pdf
157.4K
حفظ آیات موضوعی ۹ تا ۱۴ سال
🖇 پیوست آیین نامه بیست و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت
#مسابقات_قرآن_بسیج
هدایت شده از لبیک یا خامنه ای
یا علی مدد:
- ❪ #رهبرانه ꧇❳ ִֶָ
چشم من و فرمان شما حضرت آقـ♥ــا
جانم سپرت روز بلا حضرت آقـ♥ــا
الحق و الانصاف برازنده تان است
فرماندهی کل قوا حضرت آقـ♥ــا
پیوسته دعا کرده ام و خواستم از حق
هرگز نشوم ازتو جدا حضرت آقـ♥ــا
من باورم این است تعصب سرجایش
همپایه نداری به خدا حضرت آقـ♥ــا
از شأن ابالفضلی تان است که شیطان
افتاده به گرداب فنا حضرت آقـ♥ــا
#لبیک_یا_خامنهای
#رهبرم_سید_علی
🕋 @sebghatallaah
*ماجرای درگیری دیشب در زندان اوین چه بود؟*
🔹ساعت ۲۱:۱۰ دیشب درگیری صوری بین تعدادی از زندانیان بند ۷ اوین (محکومان مالی) با زندانیان بند ۸ (سارقان) بهوجود میآید.
🔹در این درگیری عدهای از فرصت سوءاستفاده کرده و انبار لباس و کارگاه کارآفرینی زندان را آتش میزنند که منجر به آتشسوزی گسترده، سرایت به بند ۸ و اعزام آتشنشانان به اوین برای اطفاء حریق شد.
🔹شواهد نشان میدهد این اقدام از پیش طراحی شده بود، چرا که تعدادی از زندانیان برای خود به طریقی سلاح سرد تهیه کرده بودند تا ضمن درگیری با نیروهای تامین امنیت زندان به آنها آسیب بزنند و به سلاح هم دست پیدا کنند که البته موفق نشدند.
🔹در میانه آتشسوزی و درگیری با نیروهای حفاظت، تعدادی زندانی اقدام به فرار میکنند. آنها در ضلع شمالی زندان که کوه وجود دارد، وارد میدان مین میشوند. گفته میشود که صداهای انفجار شنیده شده مربوط به همین موضوع بوده است.
🔹برخی رسانه از ۸ مصدوم در این ماجرا خبر دادند اما هنوز آمار دقیقی از میزان مصدومان یا تلفات احتمالی منتشر نشده است.
🔹همزمان با این اتفاقات و با تهییج و فراخوان رسانههای معاند بیش از ۱۰۰ نفر از خانواده زندانیان مقابل زندان اوین تجمع نمودند.
🔸دیشب به رغم فراخوان گسترده ضدانقلاب، هیچ تجمعی در تهران صورت نگرفت و پایتخت روز و شب آرامی را پشت سر میگذاشت که ناگهان اتفاق زندان اوین در ساعت پایانی شب صورت گرفت.
یه بار میزنه صدای انفجار بخاطر صدای مین بود، زندانیهایی که میخواستن فرار کنن رفتن روی مین😳 انصافا من این خبرو دیدم صبر کردم شاید تغییر کنه
_ الان اصلاحیه زده یک منبع آگاه گفته کسی نرفته رو مین
خب همون اول از اون منبع آگاهت سوال کن ببین چی بوده قضیه تا الان خبر مین رفتن رو ضدانقلاب بنقل از فارس تو کسری از ثانیه پخش نکنه تو رسانههاشون
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
زنگنه:ساخت پالایشگاه کثافت کاری هست.
اردکانیان: زیربار فشار برای نیروگاه سازی نمی روم،توجیه اقتصادی ندارد.
آخوندی: مسکن مهر مزخرف است. افتخار می کنم حتی یک واحد مسکن نساخته ام!
عیسی کلانتری: خودکفایی کشاورزی مزخرفه.
ابتکار: خودرو برقی توجیه اقتصادی ندارد.
✍تمام این ها را باید به دادگاه کشاند! بابت ناکارآمدی و لجاجت این جماعت، اسلام و انقلاب باید فحش بخورد! چطور ٨ سال سپری شد واقعا!
آیا دستگاه قضایی نسبت به این افراد اقدامی خواهد کرد؟!
🔴به پویش مردمی #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
رساندن غذا توسط این رزمنده یمنی به نیروهای متجاوز سعودی که در محاصره بودن و جیره غذاییشون نرسیده.
انسان مومن قصد کشتن دشمنش را ندارد ، حتی دلسوز دشمنانش هم هست.
این مکتب امام حسین علیه السلام است.
#ثامن | #روشنگری | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @rasul313
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 به این میگن بانوی نمونه که افتخار سرزمین ایران است!
🍃🌹🍃
✅ خانم دکتر بیبی فاطمه حقیرالسادات دارای:
1⃣ دکترای تخصصی نانومدیسین از آمستردام هلند
2⃣ ۱۲ اختراع
3⃣ ۲ محصول دانش بنیان
4⃣ کارآفرین نمونه سال ۱۳۹۷
5⃣ مدیر ۶ شرکت
6⃣ همسر آزاده سرافراز
7⃣ مادر ۴ فرزند
8⃣ مقید و معتقد به #حجاب فاطمی حتی در اروپا
9⃣ عضو شورای شهر یزد
و....
🔺 جالب است بدانید که وی بخاطر تحریمها به تولید داروهای گیاهی درمان سرطان و... روی آورده است.
#روشنگری | #ثامن
🆔@rasul313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥#کلیپ |
🍃🌹🍃
❌ افسر موساد: برای ترور فخری زاده به مدت چندین ماه اجزای یک سلاح خودکار به وزن یک تن را در قطعات کوچک و مجزا به داخل ایران قاچاق کردیم...
#ثامن | #روشنگری | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @rasul313
51.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیشاپیش به خاطر انتشار قسمت ۳۸ برنامه حافظه تاریخی ایرانی از شما عذرخواهی می کنیم چون می دانیم فیلم های خشن و غیر انسانی که در آن خواهید دید شما را اذیت خواهد کرد اما برای روایت درست تاریخ، چاره ای جز این کار نداشتیم.
در این قسمت سعی کردیم تا فقط قسمت کوچکی از جنایت هایی که در یک ماه گذشته توسط آشوب گران علیه مردم، بسیج و نیروی انتظامی رخ داده را به تصویر بکشیم. مروری کوتاه بر ده جنایت داعشی های ایرانی در روزهای گذشته.
#ثامن | #روشنگری | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @rasul313
#قسمت_اول
#سه_دقیقه_در_قیامت🌹
پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانوادهاي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج يكي از مساجد شهر فعاليت
داشتم. در دوران مدرسه و سالهاي پاياني دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهاي آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس
و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم براي مدتي كوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضاي معنوي جبهه را تجربه كنم.
راستي، من در آن زمان در يكي از شهرستانهاي كوچك استان اصفهان زندگي ميكردم. دوران جبهه و جهاد براي من خيلي زود
تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.
اما از آن روز، تمام تلاش خودم را در راه كسب معنويت انجام ميدادم. ميدانستم كه شهدا، قبل از جهاد اصغر، در جهاد اكبر موفق
بودند، لذا در نوجواني تمام همت من اين بود كه گناه نكنم. وقتي به مسجد ميرفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد.
يك شب با خدا خلوت كردم و خيلي گريه كردم. در همان حال و هواي هفده سالگي از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتيها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند.
گفتم: من نميخواهم باطن آلوده داشته باشم. من ميترسم به روزمرگي دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم. لذا به حضرت عزرائيل التماس ميكردم كه زودتر به سراغم بيايد!
چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان مشهد براي اهالي محل و خانواده شهدا راهاندازي كنيم. با سختي
فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم.
البته آن زمان سن من كم بود و فكر ميكردم كار خوبي ميكنم. نميدانستم كه اهل بيت: ما هيچگاه چنين دعايي نكردهاند. آنها
دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه ميدانستند. خسته بودم و سريع
خوابم برد. نيمه هاي شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم.
بلافاصله ديدم جواني بسيار زيبا بالاي سرم ايستاده. از هيبت و زيبايي او از جا بلند شدم. با ادب سلام كردم.
ايشان فرمود: »با من چكار داري؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكني؟
هنوز نوبت شما نرسيده.« فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتني است، پس چرا مردم از او ميترسند؟!
ميخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماسهاي من بيفايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم
به سرجايم و گويي محكم به زمين خوردم!
در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعت 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود! موقع زمين خوردن، نيمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود.
ميخواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد ميكرد!!
خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايي بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود!؟
روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوسها بودند كه متوجه شدم رفقاي من، حكم سفر را از سپاه شهرستان
نگرفته اند. سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم. در مسير برگشت، سر يك چهارراه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد.
آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روي كاپوت و سقف ماشين و پشت پيكان روي زمين افتادم.
نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مردهام.
يك لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد!
آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچي روي دستم نگاه كردم.
ساعت دقيقاً12 ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلي درد ميكرد!
يكباره ياد خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم: »اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت
رفتنم نرسيده. زائران امام رضا منتظرند. بايد سريع بروم.« از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمي!
گفتم: بله. موتور را از جلوي پيكان بلند كردم و روشنش كردم.
با اينكه خيلي درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم.
راننده پيكان داد زد: آهاي، مطمئني سالمي؟
بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگي عضلات من تا دو هفته ادامه داشت.
بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد براي رضاي خدا كار انجام دهم و ديگر حرفي از مرگ نزنم. هر زمان صالح باشد
خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد. در آن ايام، تلاش بسياري كردم تا مانند برخي رفقايم، وارد تشكيلات
سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه، همان لباس ياران آخر الزماني امام غائب از نظ
ر است.
تلاشهاي من بعد از مدتي محقق شد و پس از گذراندن دورههاي آموزشي، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم.
اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يك شخصيت شوخ، ولي پركار دارم. يعني سعي ميكنم، كاري كه به من
واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا ميدانند كه حسابي اهل شوخي و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم.
رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشيني با من خسته نميشود. در مانورهاي عملياتي و در اردوهاي آموزشي، هميشه صداي خنده از چادر ما به گوش ميرسيد. مدتي بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خلاصه اينكه روزگار ما هم مثل خيلي از مردم، طي ميشد. روزها محل كار بودم و معمولا
با خانواده. برخي شبها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم.
سالها از حضور من در ميان اعضاي سپاه گذشت. يك روز اعلام شد كه براي يك مأموريت جنگي آماده شويد.
سال 1390 بود و مزدوران و تروريستهاي وابسته به آمريكا، در
شمال غرب كشور و در حوالي پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاك
و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهاي عبوري و نيروهاي نظامي حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهاي نظامي براي مقابله آماده ميشدند، نيروهاي اين
گروهك تروريستي به شمال عراق فرار ميكردند. شهريور همان سال و به دنبال شهادت سردار جان نثاري و جمعي از پرسنل توپخانه سپاه،
نيروهاي ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را براي پاكسازي كل منطقه تدارك ديدند.
در مقابل آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشم من از مكان خودش خارج شده! حالت عجيبي بود. از طرفي درد شديدي داشتم.
همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا عمل كنيد. ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكي تشكيل شد.
عكسها و آزمايشهاي متعدد از من گرفتند. در نهايت تيم پزشكي كه متشكل از يك جراح مغز و يك جراح چشم و چند متخصص بود، اعلام كردند: يك غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ايجاد شده، فشار اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علت چسبيدگي اين
غده به مغز، كار جداسازي آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت بگيرد، يا چشمان بيمار از بين ميرود و يا مغز او آسيب خواهد ديد.
كميسيون پزشكي، خطر عمل جراحي را بالاي 60 درصد ميدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور يك جراح از تهران،
كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتي از ابروي من را شكافته و با برداشتن استخوان بالاي چشم، به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحي من در اوايل ارديبهشت ماه 1394
در يكي از بيمارستانهاي اصفهان انجام شد. عملي كه شش ساعت
به طول انجاميد. تيم پزشكي قبل از عمل، بار ديگر به من و همراهان اعلام كرد: به علت نزديكي محل عمل به مغز و چشم، احتمال نابينايي و يا احتمال آسيب به مغز و مرگ وجود دارد. براي همين احتمال موفقيت عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام ميشود.
با همه دوستان و آشنايان خداحافظي كردم. با همسرم كه باردار بود و در اين سالها سختيهاي بسيار كشيده بود وداع كردم. از همه
حالليت طلبيدم و با توكل به خدا راهي بيمارستان شدم.
وارد اتاق عمل شدم. حس خاصي داشتم. احساس ميكردم كه از اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكي با دقت بسياري كارش
را شروع كرد. من در همان اول كار بيهوش شدم.
ادامه دارد
کاری از گروه شهید ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان دل نشین آیت الله مستجابی از علمای اصفهان درباره اتفاقات اخیر کشور:
🔺دل هایتان را قوی کنید
هیچ قدرتی نمی تواند در برابر مشت هایی که هزاروسیصد سال مادران ما با ذکر یاحسین بر سینه کوبیدند بایستد.
#دلهایتان_را_قوی_کنید
🔴به پویش مردمی #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
آخرین مچاندازی
در این ایام شاهد تحلیل های متعددی در باب حوادث و اغتشاشات در کشور هستیم که بسیاری از این تحلیل ها تخیلی و بسیاری نیز واقع بینانه و قابل استفاده است؛ برخی ناامید کننده و برخی خنثی و گاها تحلیل های امیدوار کننده، بهر حال در میان این تحلیل های متعدد، این تحلیل راهم مدنظرقراردهید امیدوارم مفید واقع شود.
در طول این 43 – 44 سال ایران اسلامی ما دائما در معرض جنگ سخت، نرم، جنگ شناختی و ترکیبی و انواع دیگر قرار داشته است و الحمدلله به فضل الهی و تلاش و اخلاص مجاهدان گمنام پیروزمندانه و سربلند بوده است.
لذا بر ما ثابت شده است که هرجا تحریم و فشار و جنگی بود همان موضوع نقطه قوت و برتری ما شد.
در جنگ سیاسی با شعار نه شرقی و نه غربی پیروز شدیم و استقلال خود را بدست آوردیم و نه به بلوک کومنیستی شرق آن زمان که وجود داشت وابسته شدیم و نه به بلوک لیبرالیستی غرب.
در جنگ نظامی با تمام سختی ها و کمبودها نه تنها شکست نخوردیم بلکه جزء قدرتمندترین کشورها شدیم و از بزرگترین واردکننده تجهیزات نظامی به کشور صادر کننده تجهیزات نظامی تبدیل شدیم.
در نزاع هسته ای از کشوری که توان و علم هسته ای او هیچ بود به کشوری تبدیل شدیم که چرخه هسته ای را به تماما بومی سازی کرده و توان ساخت اورانیوم را به هر غنائی دارد.
در بحث بین المللی نیز همینگونه است ایران که تحت شدیدترین بایکوت های بین المللی قرار داشت الان در قدرتمندترین نهاد ها و مجامع و اجلاسهای بین المللی عضو است و کشورهای دیگر تلاش برای ایجاد ارتباط با آن را دارد.
در بحث علمی کشوری بی سواد بدون سهم در حرکت علمی جهان به کشوری پیشرو با بیشترین رشد علمی در جایگاه 15 جهان قرار دارد و 2 درصد از سهم علمی جهان را ایرانی بر دوش می کشند؛ در بحث پزشکی کشوری که، در مطب هایش از اطبای هندی و پاکستانی حضور داشتند الان دارای توریست پزشکی است.
در بحث اقتصادی علیرغم تحریم های بسیار بی سابقه و سنگین 40 ساله بین المللی و نفوذ و تحریم داخلی!!! توانست به خودکفائی در مسیر رشد و شکوفائی قرار بگیرد و ان شاء الله با فعالیت های دولت مردمی شاهد رشد و جهش تولید خواهیم بود.
و بسیاری دیگر که شما عزیز مخاطب بهتر می دانید و می توانید اسناد بین المللی مشاهده فرمایید. (کتاب صعود چهل ساله را نیز پیشنهاد می کنم)
حال دشمن که در تمام محورها خود را یک بازنده و شکست خورده تمام عیار می بیند و با چشم خود قدرمندی و شکوفایی روزافزون ملت ایران و ضعف افول خود را مشاهده می کند آخرین مچ اندازی خود را در حوزه فرهنگ آورده و با بسیج تمام نیروهای مزدور و خبیث داخلی و خارجی خود و پشتیبانی بی سابقه در موضوع ( زن و رسانه ) سعی بر جبران شکست های خود دارد. جبهه باطل این فرصت را آخرین فرصت خود می داند و یقین دارد که اگر در این محور نیز شکست بخورد دیگر توان مقابله با ملت ایران و تمدن نوین ایران اسلامی را نخواهد داشت از این روست که شاهد به خدمت گیری تمام ظرفیت های جبهه طاغوت هستیم.
اما به فضل الهی و مجاهدت نیروی های مخلص فرهنگی و متدین انقلابی از این جنگ نرم و شناختی نیز با سربلندی و عزت عبور خواهیم کرد به شرط آنکه نترسیم و نترسانیم؛ همانگونه که سردار شهید بصیر و عزیزمان حاج_قاسم_سلیمانی فرمودند: (میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصت ها نیست، اما شرطش این است که نترسیم و نترسانیم.)
مطمئنا این اغتشاشات باعث توجه و تقویت حوزه فرهنگ خواهد شد همانگونه که تحریم و فشار و جنگ در حوزه های دیگر ضعف های ما را به ما نشان داد و در ادامه توانستیم به ترمیم آن نقاط ضعف و تقویت بیشتر نقاط قوت خود بپردازیم و در آن حوزه ها مصونیت پیداکنیم ان شاء الله شاهد جبران ضعف های فرهنگی خود خصوصا در حوزه زنان و رسانه خواهیم بود و به زودی فرهنگ غنی و اصیل ایرانی- اسلامی را به کشورهای دیگر صادر خواهیم کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیما نکیسا اومده شبکه ورزش و گفته اینایی که از سلاح و چاقو و کوکتل استفاده میکنن اینا دشمن ایرانن.
بعد یه عده زامبی و مدعی « آزادی بیان» حمله کردن بهش و بخاطر خواهراشون دارن فحش ناموس میدن به مادرش!
┅•••➰🍃🌱🌸🌱🍃➰•••┅
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
🇮🇷
🎥 درگیریهای دیروز پاریس
🍃🌹🍃
❌شهروندان فرانسوی روز گذشته در اعتراض به تورم و بحران انرژی بار دیگر به خیابانهای پایتخت آمده بودند.
" #ایران_قوی | #روشنگری | #ثامن
🆔┅•••➰🍃🌱🌸🌱🍃➰•••┅
رسول در روبیکا👇
https://rubika.ir/rasull313
رسول در ایتا👇
https://eitaa.com/rasul313
14.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : روایتی درباره اهمیت سکوت و کم حرفی
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
@noorollhodaa
یادگار ایرانی: #قسمت_دوم
#سه_دقیقه_در_قیامت 🌹
عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تلاش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيشبيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را
ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد.
احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد.
يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خدا رو شكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي
بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم.
براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم!
از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت!
چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم!
در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم دیدم. او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم.
او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست.
من او را كجا ديدهام!؟
سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمهام و آقاجان سيد پدربزرگم و ... ايستادهاند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود.
پسر عمه ام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم.
زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم.
من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهرهاش برايم آشناست.
يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش شب قبل از سفر مشهد
عالم خواب حضرت عزرائيل..
با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟
باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر
جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي
گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت. بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه.
يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند!
عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه
ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.
همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت.
خوب به ياد دارم كه چه ذكري ميگفت. اما از آن عجيبتر اينكه ذهن او را ميتوانستم بخوانم!
او با خودش ميگفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با
بچه هايش چه كنيم؟ يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه هاي من چه كند!؟
كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف ميزد!
من او را هم ميديدم. داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا ميكرد.
او را ميشناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم.
اين جانباز خالصانه ميگفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه.
يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه ميشوم. نيتها و اعمال آنها را ميبينم و...
بار ديگر جوان خوشسيما به من گفت: برويم؟
خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است.
از وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه!
مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و
با اين وضع بروم؟!
اما انگار اصرارهاي من بيفايده بود. بايد ميرفتم.
همان لحظه دو جوان ديگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برويم
بي اختيار همراه با آنها حركت كردم. لحظه اي بعد، خود را همراه با اين دو نفر در يك بيابان ديدم!
ً اين را هم بگويم كه زمان، اصلا مانند اينجا نبود. من در يك لحظه صدها موضوع را ميفهميدم و صدها نفر را ميديدم!
ً آن زمان كاملا متوجه بودم كه مرگ به سراغم آمده. اما احساس خيلي خوبي داشتم. از آن درد شديد چشم راحت شده بودم. پسر عمه
و عمويم در كنارم حضور داشتند و شرايط خيلي عالي بود.
من شنيده بودم كه دو ملك از سوي خداوند هميشه با ما هستند، حالا داشتم اين دو ملك را ميديدم.
چقدر چهره آنها زيبا و دوست د
اشتني بود. دوست داشتم هميشه با آنها باشم.
ما با هم در وسط يك بيابان كويري و خ
شك و بي آب و عل
یادگار ایرانی: چيز را دقيق نوشته بودند. جاي هيچگونه اعتراضي نبود.
تمام اعمال ثبت بود. هيچ حرفي هم نميشد بزنيم. اما خوشحال بودم كه از كودكي، هميشه همراه پدرم در مسجد و هيئت بودم. از
اين بابت به خودم افتخار ميكردم و خودم را از همين حالا در بهترين درجات بهشت ميديدم.
همينطور كه به صفحه اول نگاه ميكردم و به اعمال خوبم افتخار ميكردم، يكدفعه ديدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است!
صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبديل به كاغذ سفيد شده بود! باعصبانيت به آقايي كه پشت ميز بود گفتم: چرا اينها محو شد.
مگر من اين كارهاي خوب را انجام ندادم!؟
گفت: بله درست ميگويي، اما همان روز غيبت يكي از دوستانت را كردي. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد.
باعصبانيت گفتم: چرا؟ چرا تمام اعمال من!؟
او هم غير مستقيم اشاره كرد به حديثي از پيامبر كه ميفرمايند:
سرعت نفوذ آتش در خوردن گياه خشک، به پاي سرعت اثر غيبت در نابودي حسنات يک بنده نميرسد.
رفتم صفحه بعد. آن روز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، مسجد، بسيج، هيئت، رضايت پدر و مادر و...
فيلم تمام اعمال موجود بود، اما لازم به مشاهده نبود. تمام اعمال خوب، مورد تأييد من بود. آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خيليها
مثل من بچه مثبت بودند. خيلي از كارهاي خوبي كه فراموش كرده بودم تماماً براي من يادآوري ميشد. اما باتعجب دوباره مشاهده كردم كه تمام اعمال من در حال محو شدن است!
گفتم: اين دفعه چرا؟ من كه در اين روز غيبت نكردم!؟
جوان گفت: يكي از رفقاي مذهبي ات را مسخره كردي. اين عمل زشت باعث نابودي اعمالت شد.
بعد بدون اينكه حرفي بزند، آيه سيام سوره يس برايم يادآوري شد: روز قيامت براي مسخره كنندگان روز حسرت بزرگي است.
من خيلي اهل شوخي و خنده و سركار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم: اگه
اينطور باشه كه خيلي اوضاع من خرابه!
رفتم صفحه بعد، روز بعد هم كلي اعمال خوب داشتم. اما كارهاي خوب من پاك نشد. با اينكه آن روز هم شوخي كرده بودم، اما در اين
شوخيها، با رفقا گفتيم و خنديديم، اما به كسي اهانت نكرديم. غيبت نكرده بودم. هيچ گناهي همراه با شوخيهاي من نبود. براي همين،
شوخيها و خنده هاي من، به عنوان كار خوب ثبت شده بود. با خودم
گفتم: خدا را شكر.
خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد، باتعجب ديدم كه ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده!
به آقايي كه پشت ميز نشسته بود بالبخندي از سر تعجب گفتم:
حج؟! من اين اواخر مکه رفتم، در سنين نوجواني کي مكه رفتم که خبر ندارم!؟
گفت: ثواب حج ثبت شده، برخي اعمال باعث ميشود كه ثواب چندين حج در نامه عمل شما ثبت شود. مثل اينكه از سر مهرباني به پدر و مادرت نگاه كني يا مثال زيارت با معرفت امام رضا...
اما دوباره مشاهده كردم كه يكي يكي اعمال خوب من در حال محو شدن است..
❌این داستان واقعی است❌
ادامه دارد
کاری از مجموعه ی فرهنگی شهید ابراهیم هادی
ن.بابایی:
¦جَهاد¦:
🔰 ظلم به زن در جمهوری اسلامی!
#پاسخ_به_سوال_مخاطبین
♨️ یکی از شبهاتی که معترضین این روزها بسیار منتشر می کردند این بود که:
ظلم به زن در جمهوری اسلامی را تمام کنید!
👈 آیا میدانید #جمهوری_اسلامی برای #زنان چه کارهایی انجام داده است؟
⭕️ در بحث آموزش:
♦️ به گزارش WEF یعنی انجمن جهانی اقتصاد، ما در برابری حق تحصیل دختر و پسر و عدالت آموزشی در دنیا رتبهی 1 را داریم.
💢 به گزارش سازمان ملل قبل از انقلاب ایران جزء بیسوادترین کشورها در حوزهی بانوان بود اما الان جزء باسوادترین کشورها در حوزهی بانوان هستیم: میزان بیسوادی زنان ایران، از ۵۰ تا ۶۰ درصد در سال 1354 به کمتر از 10 درصد در سال 1389 کاهش یافتهاست.
♦️ افزایش نسبت دختران به پسران در تحصیلات دانشگاهی:
نسبت دختران در کل دانشجویان، از حدود 25 درصد در دهۀ 50، گاه به بیش از 50 درصد رسیده است.
♦️ افزایش استادان زن در دانشگاهها:
نسبت زنان در استادان و هیئتعلمی دانشگاههای کشور، از حدود 14 درصد در دهۀ 50، به حدود 30 درصد در دهۀ 90 رسیدهاست.
⭕️ در بحث ورزش بانوان:
♦️ تعداد رشتههای ورزشی بانوان از ۷ رشته در سال 1357، به ۳۸ رشته طی ۲۰ سال اول انقلاب
♦️ تعداد مربیان ورزشیِ خانم نیز رشدی نجومی داشته و از 9 مربی به 35.000 مربی افزایش یافته است.
♦️ تعداد داوران زن نیز از ۷ نفر به 16٫000 نفر رسیده است، که نشان از افزایش ۲هزاربرابری داورِ زن است
♦️ همچنین تعداد ورزشگاههای اختصاصی بانوان پس از انقلاب اسلامی، 30 برابر شدهاست.
♦️ فدراسیونهای فعال ورزشی در حوزۀ بانوان از ۱ مورد به ۴۹ فدراسیون افزایش یافته است.
♦️ مدالهای کسبشده در رویدادهای بینالمللی توسط بانوان از ۲ مورد در ابتدای انقلاب به بیش از ۸۰۰ مورد رسیده است.
⭕️ در بحث بهداشت و سلامت:
♦️ در شاخصهی امید به زندگی زنان،به گزارش WHO (سازمان بهداشت جهانی) ما پایینتر از تمام کشورهای منطقه به جز افغانستان بودیم، پایینتر از تمام کشورهای آمریکای جنوبی بودیم، پایینتر از تمام کشورهایی که از شوروی جدا شدند بودیم، درحالی که الان بالاتر از بسیاری از کشورهای جهان هستیم و از ۵۷ سال به بیش از ۷۷ سال رسیده ایم.
♦️ در تعداد پزشک بانوان، پس از انقلاب، تعداد پزشکهای فوق تخصص مرد 3 برابر شده اما خانمها 12 برابر شده است.
♦️ افزایش نسبت پزشکان متخصص زن از 15 درصد به 40 درصد طی فقط بیست سال.
♦️ افزایش نسبت پزشکان فوقتخصص زن از 9 درصد به 30 درصد طی فقط بیست سال.
♦️ افزایش نسبت پزشکان متخصص زن در حوزۀ زنان و زایمان، از 16 درصد به 98 درصد طی فقط بیست سال.
و... .
⁉️ ما دقیقاً کدام ظلم را باید تمام کنیم؟!
💢 جمهوری اسلامی در حوزهی بانوان فوقالعاده کار کرده در حدی که نیویورک تایمز چند سال پیش یک گزارشی را منتشر کرد که انقلاب 1979 میلادی یعنی سال 57 نقطهی عطفی برای زنان ایرانی در همهی حوزهها بوده است.
1_1825117226.attheme
94.2K
.
روی این فایل بزنید و وقتی اجرا شد ، تاییدش کنید
پس زمینه ایتاتون ، تصویر شهید قاسم سلیمانی می شود
جالبه . امتحان کنید
ݜرڪٺ حڪمٺ طلایے
💢وظیفه ما در این حمله اعلام شده چیست؟!
🔹اکنون که دشمن با فرمان رییسجمهور آمریکا دستور عملیات علیه انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان صادر شده است ما نباید منتظر باشیم که سوار بر اتوبوس شویم و به منطقه ای اعزام شویم که دشمن وجود ندارد، الان دشمن در همین شبکه ای است که از آن استفاده می کنید، جهاد را شروع کنیم، زیراجهاد تبیین نیاز ضروری و فوری این شرایط است و در این مسیر به دفاع از نظام بپردازیم...
4_5850593829157079140.mp3
50.37M
⭕️جنگ روایت ها چیست؟
⭕️ چگونه با این جنگ باید مقابله کرد؟
⭕️ نمونه های جنگ روایت ها در داخل کشور چیست؟
⭕️ برای مقابله با جنگ روایت ها باید نهضت تربیت رسانه ای انقلاب اسلامی در کشور شهر به شهر و روستا به روستا راه بیفتد
⭕️ سید علیرضا آل داود پژوهشگر فضای مجازی و رسانه پاسخ می دهد.
#جنگشناختی
#جنگرسانهای
#جنگ_نرم
#سوادرسانه