#السلام_علی_المعذب_فی_قعرالسجون
گریه میکنم
غمایِ قلبمُ خلاصه میکنم
تو کنج این قفس حماسه میکنم
اسیرِ غربتم
ای خدا ببین
به اینه ی قلبم ترک زدن
به زخمِ کاریِ دلم نمک زدن
بی هم صحبتم
به هرجا که میافته نگاهِ من
میسوزه عالم از سوز اه من
میشه همین زندون سوت و کور
قتلگاهِ من
بند دوم
روضه خونمُ
چشِ من از گریه کبوده باز
به دور و برم بوی دوده باز
بویِ دودِ باز
داره میرسه
یه مادری که قامتش خمِ
اونی که کتک خورده از همه
بوی ماتمِ
نفس نفس نفس نفس زده
نفس نفس نفس نفس زدم
با دستِ زخمی اومده کنه
پرستاری ازم
بند سوم
کم سوعه چشام
میسوزه سینم میگیره صدام
شبیه اون سه ساله ی کربلام
بسته دست و پام
اما پیشِ من
نشد سرِ جوونم از تنش جدا
نرفت تنِ کسی زیر دست و پا
زیر دست و پا
اخه حسین کجا و من کجا
نرفته شام اسیری خواهرم
شبونه جانمونده بی نفس
تو صحرا دخترم
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای_شهادت_موسی_بن_جعفر (علیه السلام)
#بیست_پنج_رجب