eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
383 دنبال‌کننده
181 عکس
353 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم زینب: دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر 2 دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت 3 یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا اجرا
با سلام.لطفا در صورت استفاده از این شعر ، فایل  ضبط مجلس رو به آیدی زیر ارسال فرمایید ، جهت سفارش شعر و سبک ، نماهنگ و ... بصورت به آیدی زیر مراجعه فرمایید 👇👇 @khademozeinab دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا