eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
182 عکس
361 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام دوستان مداح میتونن جهت دسترسی به نوحه های سلام الله علیها عضو این کانال بشن ضمن اینکه اگر سبک زیبایی مدنظرتون هست که دوست دارید روش نوحه سروده بشه (بدون هزینه) میتونید ملودی مدنظرتون رو ارسال بفرمایید با تشکر عضویت در کانال شعر و سبک👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1448214528C1fcf13e198
کی میدونه حال منو کی میدونه چی میکشم جلوی چشمام آب میشه لحظه بلحظه مادرم سخته برام گفتنشم چه برسه به دیدنش مشکله با دردِ کمر تو کوچه ها دویدنش هیشکی کمک نکرد ، هرچی صدا میکرد اونی که نیمه شب واسه همه دعا میکرد نقش زمین شد و ، هیشکی نگفت چرا با این تن زخمی راه افتاده تو کوچه ها نمیبرم از یاد اون چشم بارونی رو نمیبرم از یاد اون بازوی خونی رو بند دوم مگه یادم میره چه جور میزد درِ هر خونه رو با گریه میخواست از همه تنها نزارن حیدرو با قد خم تو کوچه ها با چشم بارونی میرفت بس که غریبه حیدرش با بازویِ خونی میرفت جای کمک ولی ، هیزم آوردنُ آتیش زدن هم خونه رو هم سینه ی منُ دیدن که پشت در ، مادر نشسته و رحمی نکردن به پر و بال شکسته و خونه پر از دود و آتیش و خاکستر بود نیلوفرِ زخمی رویِ خاکا پرپر بود بند سوم دستم رو چشمای حسین میونِ خونه هَمهَمه دست حسین رو چشمای زینب پریشونن همه دلمو برده کربلا چادرِ خاکیت مادرم یلحظه دیدم داره میره به اسیری خواهرم محرم نداره که ، بگیره دستشو دیدم چشای زخمو قامتِ شکستشو مادر توروخدا ، توروخدا نرو نزار کارش بیافته به خرابه ها نرو حادثه های صحرا از پشت این در پیداست کوچه شروع کل دردای عاشوراست
دری که چهل نفر بهش بزنن لگد نمیشه در چه برسه به یه مادری که بزننش چهل نفر درِ خونه رو اتیش زدن دلشون ولی خنک نشد جلو رفتم که سپر بشم نخوره مادر کتک نشد چِل نفر مرد جنگی مادرم زخم و تنها میزدن تازیونه بسته بود دست بابا قلبم پاره پاره شد ، نشد سپر بشم براش پیش چشم جمعیت ، دیدم میلرزه دست و پاش گم کرد راه خونه رو ، اخه سیاهی رفت چشاش بند دوم نمیدونم چی اومد سرش که دیگه خمیده شد قدش یکی داد میزد  و اون طرف یکی وحشیونه میزدش جلوی چشم همه چه جور بضعه ی پیمبرو زدن پسر بزرگشم پیشِ چشای من مادرو زدن هی با گریه میگفتم مادرم بی گناهه زخمه پهلو و بازوش پای چشماش سیاهه رحمی کن به مادرم ، میبینی داره جون میده قنفذ داره زورشو ، به مادرم نشون میده مادر واسه دلخوشیم ، هی دستشو تکون میده بند سوم مادرم که سرِ هر نماز برای همه دعا میکرد چرا هیشکی نیومد کمک هرچی مادرم صدا میکرد مادری که نون سفرشو صدقه میداد به دشمناش وقتی که مغیره میزدش هیشکی در نمیومد صداش کوچه ها کربلا شد خیلی سر و صدا شد با یه سیلیِ محکم حق زهرا ادا شد کربلا رو دیدم و ، دویدنای زینبو قتلگا رو دیدم و ، سر و صدای زینبو نیزه ها رو دیدم و ، اسیریای زینبو
گریه میکنم شبا پای عَلَمی که نیست سینه میزنم برا بویِ حرمی که نیست کو صحن و رواقِ تو اوازِ کبوترات ای مادرِ بی نشون کو گنبدِ با صفات میسوزم ، میمیرم روضه های تو کرده چقد پیرم با قدِ خم ، مادر تا کوچه ها پا به پای تو میرم قدت خمه من دستتو میگیرم کوچه به کوچه میبارم کوچه به کوچه میسوزم پشتِ درِ نیمه سوخته مُردنه کارِ هرروزم سیدتی یا زهرا بند دوم میدونی دلم  چقد از نارفیقام پُره کی مثلِ تو غصه ی خوب و بد و میخوره با بازوی زخمتم دست میگیری به دعا تا مادرِ ما تویی خوشبحال نوکرا با جسمم ، با خونم واست کمه که بگذرم از جونم با مال و فرزندم هرچی که بدم باز بتو مدیونم با گریه دارم روضتو میخونم یکاری کن واسم مادر نزار دلم دنیایی شه من اهل این دنیا نیستم بزار دلم زهرایی شه بند سوم دنیا تَرو خشکشو میسوزونه تو خودش تا دیر نشده منو بسمت خودت بِکِش من عاشقِ روضه هام دل کندم از اون و این من عشقِ شهادتم اشکای منو ببین اون چادرِ خاکی میتونه عوض کنه همه دنیامو اون چادرِ خاکی میتونه دوا کنه همه دردامو بیمه میکنه امروز و فردامو دنیا شبیهِ بازاره عشقِ به زهرا رو نفروشی چادرِ مادر رو سوزوندن عقیده ی مارو نفروشی
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ زن، زندگی، آزادی یک زن ایرانی در فرانسه داستان یک دختر نخبه ایرانی ۲۵ساله در فرانسه https://eitaa.com/joinchat/3915841770Cad883f71d9