※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۱۰ (آخر)
روز دهم | حرّ بن یزید ریاحی
| ماجرای مردی که رسید |
※ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
• حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام ✘ محترمانه ✘ بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
• در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
• حرّ چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
• گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیدالله) نپذیرفت.»
✘ پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
✘ حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»✘
• حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کرد.
• گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
※ بعضی پُل ها خراب کردنی نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر وسط سپاه حق باشی، بیادب که باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماً در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل فرو نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
• آری #همه_نمیرسند ؛
امّـــــا چشمان حرّ کور نشده بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به معیّت امام در دنیا و آخرت رسید. | الحمدالله
🏴#طرح_ در کربلا چه گذشت...
🔺 سیزدهم محرّم الحرام | مجلس عبیدالله بن زیاد / انتشار خبر شهادت
◾پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مقدس سیدالشهدا را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان و کودکان و آن حضرت را به همراه امام سجاد علیه السلام در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس نموده، در برابر تحت آن ملعون ایستاده نگه داشتند.
🗓 #وقایعنگارروزانهمحرّم
25 در خانه اگر کس است یک حرف بس است.mp3
5.89M
📻 #سلوک_بهجت 25
🔰 «جلسه بیستوپنجم»
جمعبندی دستورات
♡ مقام حال و حضور توحیدی
♡ عزم جزم دائمی بر ترک معصیت
♡ شرط سلوک بهجت؛ وفاداری و ارادت قلبی به انقلاب اسلامی
♡ احتیاط در انتخاب راهنمای سلوکی
♡ چطور همنشین خدا شویم و خدا هم همنشین ما بشود؟
♡ اکثر جهنمیها چه ویژگیای دارند؟
♡ شیطان چطور ما را بازی میدهد؟
🗓 پنجشنبه ۲۲ بهمنماه ۱۴۰۰
👤 حمید براتی
╭─🌱✨🔥────•
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰➛@labeik_mahdyjan
20.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 #مستند #زندگینامه
آیتالله #بهجت 📽
🔰 #سلوک_بهجت
💌 #بشنو_از_دل 11
╭─🌱✨🔥────•
│ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴
╰➛@labeik_mahdyjan
🏴ایـــ﷽ــنَ الطالبُ بدَمِ المَقتولِ بِکربلا🚩(کجاست منتقم خون شهید کربلا)
☜روز بیستم و ششم 6⃣2⃣از ختم ٧٢ روزه با قرائت (💯مرتبه سوره قل هو الله)
📆 امروز سه شنبه ۱۰مرداد با نام جناب سلمان بن مضارب بجلی آغاز میشود. باشد که حضرت این جمع را شفاعت بفرمایند🤲.
♡یا اباعبدالله 🤍دلمان زیارت میخواهد دعوت بفرمایید🤲😔