سردار شهید علیرضا عاصمی در سال ۱۳۴۱ در كاشمر متولد شد. دوران تحصیل خود را تا پایان دوران دبیرستان در كاشمر پشت سر گذاشت. در دوران انقلاب نقش بهسزایی داشت. مسئول گروه هنری انجمن اسلامی بود. با پیروزی انقلاب و تشكیل نهادهای مختلف انقلابی در نهادهایی چون سپاه، كمیته، جهاد به فعالیت مشغول شد. با آغاز جنگ جزو اولین افرادی افرادی بود كه به جبهه اعزام شد.
بیش از ۷۲ ماه در جبهه حضور داشت و در این مدت شهامت، عرفان، تخصص، تعهد و تعبد و خوشرفتاری اش زبانزد خاص و عام بود. در اكثر عملیاتها با مسئولیتهای مختلف از خط شكن تا فرمانده حضوری فعال داشت. تخصص شهید علیرضا عاصمی در امر تخریب بود و همواره تلاش داشت به تازه ترین اطلاعات علمی راجع به تخریب دست یابد و عموماً موفق بود. او با چاپ كتابهایی در زمینه جنگ و خنثی كردن مین و انفجار در زمینه آموزش به دیگر همرزمانش كمك شایانی كردباشروع جنگ با وجود سن كم جزو اولین گروه اعزامی راهی میدان جنگ شد و بعد از گذشت چند هفته به سوسنگرد رفت و چندی بعد خنثی كردن مین های مختلف رافراگرفت و به عنوان فرمانده گروهی از تخریب چی ها معرفی شد و در عملیات طریق القدس حضور یافت.پس از آن در عملیات های دیگری نیز شركت كرد و بارها زخم عشق را بر جان خرید. سال ۱۳۶۲ در حالیكه از مدت ها پیش به عنوان جانشین تخریب قرارگاه كار می كرد، به عنوان فرمانده تخریب قرارگاه كربلا انتخاب شد. علی رضا با استفاده از فرصت هایی كه گهگاه به دست می آورد، دیپلم خود را سال ۱۳۶۱ گرفت و در سال ۱۳۶۳ در مركز تربیت معلم شهید باهنر تهران پذیرفته شد.طراحی جنگ افزارهای مورد نیاز در عملیات از ویژگی های دیگر علی رضا بود. تهیه فرش برزنتی برای گستردن روی سیم خاردار، آتشبار آرپی چی، موشك برای انهدام دژ دشمن و تهیه انواع تله های انفجاری از آن جمله بودند .با پیگیری علی رضا، در اواخر شهریور ماه ۱۳۶۲ بخشی از بیابان جاده اهواز آبادان برای بنای اردوگاه نیروهای تخریب در نظر گرفته شد. بنای اولیه اردوگاه با یك تانكر و چند چادر گذاشته شد. بعدها مقدمات ساخت سوله و نمازخانه اردوگاه فراهم شد.در عملیات والفجر ۸، علی به عادت كمبود كلسیم، دستهایش تركیدگی پیدا كرد. چند روز بعد هم شیمیایی شد اما علی رغم آن كه دو هفته استراحت مطلق داشت، سریع به منطقه برگشت.در سال ۱۳۶۵ عازم تیپ ویژه پاسداران در باختران شد. این تیپ تحت امر قرارگاه رمضان قصد انجام سلسله عملیات برون مرزی را داشت. از این رو علی رضا به خاك عراق رفت و در بازگشت در عملیات فتح ۱، ۲و ۳ شركت كرد . سرانجام در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۶۵ در ساعت ۳ بعدازظهر به هنگام تخریب بمبی در چاله ای در خارج از شهر باختران در سن ۲۴ سالگی به همراه سه تن از یارانش به شهادت رسید
شهید علیرضا عاصمی هم اكنون در كنار آرامگاه شهید مدرس در جوار مزار برادر شهیدش در كاشمر آرمیده است.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
✨در چله ی شهدایی دعوتید به محفل عاشقانه ی مجاهدان راه خدا؛ هر شب بخشی از زندگی خالصانه ی یک شهید را با هم مرور میکنیم.👇👇👇
Part03_سید ابراهیم.mp3
16.49M
📗 کتاب صوتی
#سید_ابراهیم
خاطرات شهید مدافع حرم
#سید_مصطفی_صدرزاده
قسمت 3⃣
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
🌟🥀✧|بِـسـْمِرَبِّاݪـشـہـدا|✧🥀🌟 🌸°•|هـِـــدیہ بِہ مَہدےِ فاطِمه عج بہ نیت سلامتے و ظهور🍃³¹³|•°↴ 🌸
🌟🥀✧|بِـسـْمِرَبِّاݪـشـہـدا|✧🥀🌟
🌸°•|هـِـــدیہ بِہ مَہدےِ فاطِمه عج بہ نیت سلامتے و ظهور🍃³¹³|•°↴
🌸°•|امروز متوسل مےشویم بہ شهید ابوالفضل خدایار
🌸°•بہ نیت استجابت دعا حاجت روایے همہ اعضاء شرڪت ڪنندگان در این چلہ
❀🦋✨🌺🍃❃࿐
⏳روز 8⃣2⃣ چـــــلہ
📿مـ100ـــرتبہ ذڪــــــر 👇🏻
✺《الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وعجل فرجهم》✺
https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
🌷شهید ابوالفضل خدایار 🌷
شهید ابوالفضل خدایار اعزامی از کاشان از گردان امام محمد باقر(ع)، گروهان حبیب در تاریخ 11/12/1362 در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکر این شهید در تاریخ 13/8/1373 تفحص گردید و در امامزاده ولی بن موسی الکاظم(ع) در راوند کاشان به خاک سپرده شد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
وصیت خانوادگی شهید ابوالفضل خدایار
فقط مربوط به خانواده
بسم الله الرحمن الرحیم
پدر جان - برادران و خواهران و کلیه خانواده امیدوارم همه مرا حلال کنید. پدر جان اگر در خانواده عروسی چیزی خواسته باشید شروع کنید برای برادرانم یا عروسی دیگر حتما شروع کنید. وقتی که 40 روز من گذشت حتما اگر عروسی دارید شروع کنید. اگر عروسی داشته باشید و بخاطر من عقب بیندازید راضی نیستم. امیدوارم که همه برادرانم و خواهرانم به خوبی و خوشی عروسی کنند و شما را به حال خود راحت بگذارند و امیدوارم که از طرف من که گوش به حرف شما بدهند من آنها را به خدا قسم شان میدهم که گوش به حرف شما بدهند. والسلام علیکم و رحمه و برکاته
داخل سنگر در خط مقدم جبهه شب عملیات برای شما مینویسم و در جیب خودم میگذارم.
شهید ابوالفضل خدایار
شادی روح شهیدان صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
🌸 حکایتی شنیدنی از توسل به آقا ابوالفضل (ع) و پیدا شدن پیکر مقدس شهید
گوشهای از خاطرهی گروه تفحص پیکر شهدای مفقود الاثر دفاع مقدس
نام شهید هم روی کارت شناسایی و هم روی وصیت نامه ای که شب عملیات نوشته بود، حک شده بود: «شهید ابوالفضل خدایار، گردان امام باقر(ع)، گروهان حبیب. از کاشان».
نوروز آن سال با شب ولادت آقا امام رضا (ع) مصادف شده بود. در سنگر بچه های لشکر 31 عاشورا جشن گرفته بودند. آخر مراسم نوبت من شد که بخوابم. نمی دانم چرا دلم دامن گیر آقا قمر بنی هاشم (ع) شد. عرض کردم : «ارباب، شما مزه ی شرمندگی رو چشیدید. نگذارید ما شرمنده ی خانواده شهدا شویم. » فردا صبح از بچه ها پرسیدم : «رمز امروز به نام که باشد ؟» فکر می کردم چون روز ولادت امام رضا (ع) بود همه می گویند «امام رضا (ع)». اما حاج آقا گنجی گفت «یا ابوالفضل». گفتم : «امروز ولادت امام رضا (ع) است». گفت : «دیشب به آقا ابوالفضل متوسل شدیم. امروز هم به نام ایشان می رویم، عیدی را از دست آقا بگیریم».
نخستین شهید پس از چند دقیقه کشف شد. بسیار خوشحال شدیم. نام شهید هم روی کارت شناسایی و هم روی وصیت نامه ای که شب عملیات نوشته بود، حک شده بود : «شهید ابوالفضل خدایار، گردان امام باقر(ع)، گروهان حبیب. از کاشان». بچه ها گفتند توسل دی شب، رمز حرکت امروز و نام این شهید با هم یکی شده است.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160