﷽ 💠 #شهـــــ_پیام_ـــــــید 📝 دنیا بماند براے عاقل‌ها ... ما مجنون‌ها، دل هایمان هواے آسمان دارد، هواے #شهادت؛ هواے حسین"علیہ السلام" 💔 🌷 #شهیدعلےجمشیدے🌱 🌙 #شبتون_شهدایے @farizatolhoseyn

﷽ 💠 #یک‌آیه‌نور✨ 🌹خداوند متعال میفرماید: 📖 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ. همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم. 📗 سوره مبارکه بلد / آیه ۴ @farizatolhoseyn

📋 #حدیث_نور✨ 🌸 #امیرالمومنین_عليه_السلام : ☘ إذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ، و خادِعِ الزَّمانَ عَن أحْداثِهِ تَهُنْ علَيكَ. ☘ هرگاه از سختى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان ده، رامت مى شود، و در برابر حوادث روزگار چاره انديشى كن، بر تو آسان مى شوند. 📚 غرر الحكم / حدیث ۴۱۰۸ @farizatolhoseyn

❇️ #در_محضر_علماء 🌷 #علامه_حسن_زاده_آملی : ☘ اگر انسان چانه‌اش را مواظب‌‌ باشد حرفش را مواظـب باشد، در این صـورت است که اگر سخن گفت سخنش ‌حکمت‌ است ‌و وجودش در میـــان مــردم بــرڪـت است. ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @farizatolhoseyn

✨•﷽•✨ 💠 #پنــــدانــــه 🔵 «داستان هیزم شکن و تبرش» 🔸هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. 🔹شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. 🔸متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود، مثل دزدی که میخواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند؛ آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود. 🔹اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. 🔸همسرش آن را جا‌ به‌ جا کرده بود. 🔹مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار میکند... 🔺همه چیز به نگاه ما بستگی دارد... ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @farizatolhoseyn

•✨ #شهیدانہ🌷 سر سپردند و سر فدا کردند ارباً اربا، مُقَطَع ُ‌الاعَضاء 🥀 ذکر لبهایشان ‌دمِ‌آخر " لَک‌لبیک‌زینب‌کبرے" ... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹 @farizatolhoseyn

. 💎 #نکات_ناب_رهبرم❣ ↩ حضرت آیت‌الله خامنه‌اے:🌿 «خداے متعال به اخلاص بندگان مخلصش برڪت میدهد، ڪار برڪت پیدا میڪند، رشد و نمو پیدا میڪند، ڪار به نحوے میشود که اثر آن بہ همہ میرسد، برڪات آن در میان مردم باقے میماند. این ناشے از اخلاص است.»🌿   #ما_ملت_شهادتیم @farizatolhoseyn

• 🔰 #مکتب_حاج_قاسم_سلیمانی 🔹 سال هشتاد و نه، سخنران مراسم بزرگداشت شهيد باكری در تالار وزارت كشور، حاج قاسم بود. بعد مراسم به محمودرضا گفتم: بريم از نزديك سلام بديم به حاج قاسم. گفت: خودت برو. گفتم: چرا با هم نريم ؟ گفت: من خجالت ميكشم تو چشماش نگاه كنم بس كه اين چشمها هميشه خسته است. 🥀 🖋 احمدرضا بیضائی (برادر شهید #محمودرضا_بیضایی) ✨ #‌حاج‌قاسم 🌹 @farizatolhoseyn