eitaa logo
نهج البلاغه کتاب روشنگری
76 دنبال‌کننده
562 عکس
38 ویدیو
3 فایل
🌹 پویش « با علی تا مهدی» ، طرح بزرگ «هر محب علی، یک کانال و ۱۱۰ عضو» کانال «ادمین یار نهضت» مرجعی برای مطالب آماده، جذاب و دسته بندی شده برای کمک به شما عزیزان در اداره کانال هایی است که در همراهی با طرح بزرگ«هر محب علی یک کانال»ایجاد میکنید.! 🔰 شما
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۰ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : سفارش به ترس از خدا (این سخنرانی در شهر کوفه پیرامون خوارج ایراد شده است.) 1⃣ ضرورت شكرگزاری ♦️خدا را برابر نعمتهايش شكرگزارم و بر انجام حقوق الهی از او ياوری می طلبم، پروردگاری كه سپاهش نيرومند و مرتبت او بزرگ است و گواهی می دهم كه محمّد(صلی الله علیه و آله) ، بنده و پيامبر اوست. انسانها را به اطاعت خدا دعوت كرد و با دشمنان خدا در راه دين او پيكار كرد و مغلوبشان نمود. هرگز همداستانی دشمنان كه او را دروغگو خواندند، او را از دعوت حق باز نداشت و تلاش آنان برای خاموش كردن نور رسالت به نتيجه ای نرسيد. 2⃣ سفارش به پرهيزكاری و ياد مرگ ♦️پس به تقوا و ترس از خدا روی آوريد كه رشته آن استوار ، دستگيره آن محكم و قلّه بلند آن پناهگاهی مطمئن می باشد. قبل از فرا رسيدن مرگ خود را برای پيش آمدهای آن آماده سازيد، پيش از آنكه مرگ شما را دريابد، آنچه لازمه ملاقات است فراهم آوريد، زيرا مرگ پايان زندگی است و هدف نهایی قيامت است. مرگ برای خردمندان پند و اندرز و برای جاهلان وسيله عبرت آموزی است. پيش از فرا رسيدن مرگ از تنگی قبرها و شدت غم و اندوه و ترس از قيامت و درهم ريختن استخوانها و كر شدن گوشها و تاريكی لحد و وحشت از آينده و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك، چه می دانيد؟ پس ای بندگان! خدا را! خدا را! پروا كنيد كه دنيا با قانونمندی خاصی می گذرد، شما با قيامت به رشته ای اتصال داريد، گويا نشانه های قيامت آشكار می شود و شما را در راه خود متوقف نموده، با زلزله هايش سررسيده است. سنگينی بار آن را بر دوش شما نهاده و رشته پيوند مردم با دنيا را قطع كرده، همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گویی دنيا يك روز بود و گذشت، يا ماهی بود و سپری شد. تازه های دنيا كهنه شده و فربه هايش لاغر گرديدند. در جايگاهی تنگ، در ميان مشكلاتی بزرگ و آتشی پرشراره كه صدای زبانه هايش وحشت زا شعله هايش بلند، غرشش پرهيجان، پرنور و گدازنده، خاموشی شعله هايش غيرممكن، شعله هايش در فوران، تهديدهايش هراس انگيز، ژرفايش ناپيدا، پيرامونش تاريك و سياه، ديگهايش در جوشش و اوضاعش سخت وحشتناك است. 3⃣ آينده پرهيزكاران ♦️و در آن ميان (پرهيزكاران را گروه گروه، به سوی بهشت رهنمون می شوند) آنان از كيفر و عذاب در امانند و از سرزنش ها آسوده و از آتش دورند. در خانه های امن الهی، از جايگاه خود خشنودند. آنان در دنيا رفتارشان پاك، ديدگانشان گريان، شبهايشان با خشوع و استغفار چونان روز و روزشان از ترس گناه چونان شب می ماند. پس خداوند بهشت را منزلگه نهایی آنان قرار داد و پاداش ايشان را نيكو پرداخت، كه سزاوار آن نعمتها بودند و لايق ملكی جاودانه و نعمتهایی پايدار شدند. ای بندگان خدا! مراقب چيزی باشيد كه رستگاران با پاس داشتن آن سعادتمند شدند و تبهكاران با ضايع كردن آن به خسران و زيان رسيدند. پيش از آنكه مرگ شما فرا رسد با اعمال نيكو آماده باشيد، زيرا در گرو كارهایی هستيد كه انجام داده ايد و پاداش داده می شويد به كارهایی كه از پيش مرتكب شديد. ناگهان مرگ وحشتناك سر می رسد، كه ديگر بازگشتی نيست و از لغزشها نمی توان پوزش خواست. خداوند ما و شما را در راه خود و پيامبرش استوار سازد و از گناهان ما و شما به فضل رحمتش درگذرد. 4⃣ آموزش نظامی ♦️سربازان برجای خود محكم بايستيد، در برابر بلاها و مشكلات استقامت كنيد، شمشيرها و دستها را در هوای زبانهای خويش به كار مگيريد و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنيد، زيرا هر كس از شما كه در بستر خويش با شناخت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بيت پيامبر (علیه السلام ) بميرد، شهيد از دنيا رفته و پاداش او بر خداست و ثواب اعمال نيكویی كه قصد انجام آن را داشته خواهد برد و نيت او ثواب شمشير كشيدن را دارد. همانا هر چيزی را وقت مشخص و سرآمدی معين است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۰.mp3
3.5M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهارم ❇️ آغاز برخورد با معاویه در کوفه 🔸اطلاع رسانی به مردم [ هنگامی که پس از پایان جنگ جمل به کوفه آمدیم، از شام اخباری رسید مبنی بر آمادگی معاویه برای جنگ، موضوع را به اطلاع مردم رساندم: ] 🔻ای مردم، بدانید که معاویه، فرزند ابوسفیان، با پادشاه روم قرارداد صلح و همکاری بسته و با لشکریان شام به سوی صفین حرکت کرده است و قصد دارد با شما بجنگد. اگر شما در این جنگ پیروز و سرافراز شوید، آنها دست به دامان پادشاه روم می‌شوند و از وی کمک خواهند خواست؛ اما اگر در این جنگ، آنها بر شما غالب شوند و پیروزی به دست آورند، بدانید که نه حجازی برای شما باقی می‌ماند و نه عراقی. 🔻عجبا که معاویه به اهل شام چنین توهمی را باورانده است که آنها در جنگ دلیرتر و صبورتر از شما هستند! اما این سخن حقیقتی ندارد و به دور از واقعیت است؛ چرا که شما یا مهاجر و انصار هستید یا پیروان حقیقی مهاجر و انصار که در راه حق استوار مانده‌اید، بر خلاف اهل شام که اهل شبهه هستند و در مسیر باطل گام می‌نهند! 🔻پس ساز و برگ جنگ را فراهم آورید و آماده نبرد شوید که هنگام ریختن خون ستمگران فرا رسیده است. اما در مشورت برکاتی هست و من در این کار با شما مشورت می‌کنم. آنچه به فکر شما می‌رسد و در خاطر شما می گذرد، به من بگویید. ❇️ مشورت با یاران [من با مهاجران و انصار مشورت کردم و نظرات آنها را درباره حرکت به سمت شام و مقابله با معاویه پرسیدم و گفتم: ] 🔻اما بعد، شما مردمی هستید که دیدگاه‌های خوب و رایی نیکو دارید، از ظرفیت و تحمل بسزایی برخوردارید، سخن حق بر زبان شما جاری می‌شود و اعمال و رفتار مبارکی از شما سر می‌زند. ما تصمیم گرفته‌ایم به سوی دشمن خویش که دشمن شما نیز هست حرکت کنیم. پس نظر مشورتی خود را با ما در میان بگذارید. [ یارانم هم‌رای بودند که راهی جز مقابله جدی با معاویه وجود ندارد و باید هرچه زودتر به سوی شام حرکت کرد.] 🔻[یکی از یارانم به‌ نام ابوزینب‌بن عوف، نیت خود را که اطاعت از من و گام برداشتن در این مسیر به فرمان من و گسستن روابط دوستی با دشمن، بوده را، بر زبان آورد و گفت: آیا چنین نیست، راهی که ما برگزیده‌ایم، حق روشن و حقیقت آشکار است و راهی که دشمن در پیش گرفته، به‌حتم گمراهی آشکار و گناه بزرگ است! به وی پاسخ دادم: ] 🔻آری، اگر تو در پاسخ این دعوت ما، برای یاری ما حرکت کرده باشی و در این یاری‌رسانی به ما، قصد صحیح و نیت الهی داشته باشی و به همین دلیل، رشته دوستی خویش را از آنان گسسته و با آنان اظهار دشمنی کرده‌ای، من شهادت می‌دهم که تو ولیّ خدا هستی و در فرمان‌برداری از خداوند گام برمی‌داری و در خشنودی خداوند غوطه‌ور هستی. پس بشارت باد بر تو ای ابازینب! 📚منابع: ۱. الفتوح، ج۱، ص۱۹۶ ۲. وقعه صفین، ص۹۲ ۳. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۷۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 روزه داران بی نصیب ! 🔹 بسا روزه داری كه بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری نبرد. 📒 ، حکمت ۱۴۵
حکمت ۳۸ بخش ۱۳ پرهیز از دوستی با دروغگو.mp3
3.27M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣1⃣ ⭕️ پرهیز از دوستی با دروغگو 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 13 ) 🔷 پرهیز از دوستی با دروغگو 🔻در ادامه حکمت ۳۸ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ» ؛ از دوستی با کسی که زیاد دروغ می گوید بپرهیز زیرا او مانند سراب است که دور را به تو نزدیک نشان می دهد و نزدیک را دور. 🔻در این رابطه در نهج البلاغه نکات مهمی هست که به ترتیب عرض می کنم. 1⃣ اولاً در خطبه ۸۴ ، حضرت علی (علیه السلام) معتقدند: « شَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ» ؛ بدترین سخن دروغگویی است و بین دروغ و ایمان فاصله بسیار زیادی قائل هستند. 🔻 در خطبه ۸۶ ، بند ۳ در این باره می فرمایند: «جَانِبُوا الْکَذِبَ»؛ از دروغ دوری کنید. چرا؟ زیرا «فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلاِيمَانِ» ؛ بخاطر اینکه دروغگویی از ایمان خیلی دور است و «الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ» انسان راستگو در آستانه نجات و بزرگواری است، در حالی که « وَالْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ» ؛ انسان دروغگو در شُرف سقوط و خواری است. 2⃣ با این نگاه مولا علی (علیه السلام) اساساً ایمان را در حکمت ۴۵۸ اینگونه تعریف می کنند: « الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ » ؛ حقیقت ایمان این است که صداقت را وقتی به ضرر تو است بر دروغی که به نفع تو است ترجیح بدهی. 3⃣ مولا علی(علیه السلام) اساساً فلسفه تشریع حکم ترک دروغ را شرافت بخشیدن به صداقت می دانند. 🔻 در حکمت ۲۵۲ می فرمایند: « فَرَضَ اللَّهُ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ » ؛ خداوند ترک دروغ را واجب کرد برای اینکه به راستگویی شرافت بدهد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
ختم روزانه نهج البلاغه ..mp3
9.88M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷ •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 📜 : (این سخنرانی که در مسجد کوفه در سال ٣٨ هجری ایراد شد) 1⃣ اقسام ایمان ♦️ ايمان بر دو قسم است: يکی ايمانی که در دل ها ثابت و برقرار و ديگری در ميان دل ها و سينه ها ناپايدار است، «تا سرآمدی که تعيين شده است». پس اگر از کسی بيزاريد، او را به حال خود گذاريد تا مرگ او فرا رسد، پس در آن هنگام وقت بيزاری جستن است. 2⃣ شناخت هجرت و مهاجر واقعی ♦️ و هجرت بر جايگاه ارزشی نخستين خود قرار دارد. خدا را به ايمان اهل زمين نيازی نيست، چه ايمان خود را پنهان دارند يا آشکار کنند و نام مهاجر را بر کسی نمی توان گذاشت، جز آن کس که حجّت خدا بر روی زمين را بشناسد. هرکس حجّت خدا را شناخت و به امامت او اقرار کرد، مهاجر است و نام مستضعف در دين بر کسی که حجّت بر او تمام شد و گوشش آن را شنيد و قلبش آن را دريافت صدق نمی کند (و معذور نيست). 3⃣ مشکل فهم برخی از احادیث ♦️همانا کارِ ما (ولايتِ ما) اهل بيت پيامبر سخت و تحمّل آن دشوار است، که جز مؤمن دين دار که خدا او را آزموده و ايمانش در دل استوار بوده، قدرت پذيرش و تحمّل آن را ندارد و حديث ما را جز سينه های امانت پذير و عقل های بردبار فرا نگيرد. 4⃣ آگاهی ژرف امام (علیه السلام) ♦️ ای مردم! پيش از آن که مرا نيابيد، آنچه می خواهيد از من بپرسيد، که من راههای آسمان را بهتر از راههای زمين می شناسم. بپرسيد قبل از آن که فتنه ها چونان شتری بی صاحب حرکت کند و مهارِ خود را پايمال نمايد و مردم را بکوبد و بيازارد و عقل ها را سرگردان کند. •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷ •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 📜 (در سفارش به تقوا) 1⃣ سفارش به پرهیزکاری ♦️ ای مردم! شما را به پرهيزکاری و شکر فراوان در برابر نعمت ها و عطاهای الهی و احسانی که به شما رسيده سفارش می کنم. چه نعمت هايی که به شما اختصاص داده و رحمت هايی که برای شما فراهم فرمود. شما عيب های خود را آشکار کرديد و او پوشاند، خود را در معرض کيفر او قرار داديد و او به شما مهلت داد. 2⃣ ارزش یاد مرگ ♦️ مردم! شما را به يادآوری مرگ سفارش می کنم. از مرگ کمتر غفلت کنيد. چگونه مرگ را فراموش می کنيد در حالی که او شما را فراموش نمی کند؟ و چگونه طمع می ورزيد در حالی که به شما مهلت نمی دهد؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است. آنها را به گورشان حمل کردند، بی آنکه بر مرکبی سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بی آنکه خود فرود آيند. چنان از ياد رفتند گويا از آبادکنندگان دنيا نبودند و آخرت همواره خانه شان بود. آنچه را وطن خود می دانستند از آن رميدند و در آنجا که از آن می رميدند، آرام گرفتند و از چيزهايی که با آنها مشغول بودند جدا شدند و آنجا را که سرانجامشان بود ضايع کردند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند و نه می توانند عمل نيکی بر نيکی های خود بيفزايند. به دنيايی اُنس گرفتند که مغرورشان کرد، چون به آن اطمينان داشتند سرانجام مغلوبشان کرد. 3⃣ ضرورت شتاب در نیکی ها ♦️ خدا شما را رحمت کند، پس بشتابيد به سوی آباد کردن خانه هايی که شما را به آبادانی آن فرمان دادند و تشويقتان کرده، به سوی آن دعوت کرده اند و با صبر و استقامت بر عبادت، نعمت های خدا را بر خود تمام گردانيد و از عصيان و نافرمانی کناره گيريد، که فردا به امروز نزديک است. وه! چگونه ساعت ها در روز و روزها در ماه و ماهها در سال و سال ها در عمر آدمی شتابان می گذرد؟! •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷ •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 📜 (در بيان پيشامدها) 1⃣ خبر از حوادث آینده ♦️ آگاه باشيد، آنان که پدر و مادرم فدايشان باد، از کسانی هستند که در آسمان ها معروف و در زمين گمنامند. آگاه باشيد، در آينده پشت کردن روزگارِ خوش و قطع شدن پيوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشيد و اين روزگاری است که ضربات شمشير بر مؤمن، آسان تر از يافتن مال حلال است. روزگاری که پاداش گيرنده از دهنده بيشتر است و آن روزگاری که بی نوشيدن شراب مست می شويد. با فراوانی نعمت ها، بدون اجبار سوگند می خوريد و نه از روی ناچاری دروغ می گوييد و آن روزگاری است که بلاها شما را می گزد، چونان گزيدن و زخم کردن دوش شتران از پالان، آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی و اميد گشايش چقدر دور است. 2⃣ ضرورت اطاعت از رهبری ♦️ای مردم! مهار بار سنگين گناهان را رها کنيد و امام خود را تنها مگذاريد، که در آينده خود را سرزنش می کنيد. خود را در آتش فتنه ای که پيشاپيش افروخته ايد نيفکنيد، راه خود گيريد و از راهی که به سوی فتنه ها کشانده می شود دوری کنيد. به جانم سوگند که مؤمن در شعله آن فتنه ها نابود شود، امّا مدّعيان دروغين اسلام در امان خواهند بود. همانا من در ميان شما چونان چراغ درخشنده در تاريکی هستم که هرکس به آن روی می آورد، از نورش بهره مند می گردد. ای مردم! سخنان مرا بشنويد و به خوبی حفظ کنيد، گوش دل خود را باز کنيد تا گفته های مرا بفهميد. •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈•
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷.mp3
6.38M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۹ تا ۱۸۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجم ❇️ مکاتبات با معاویه 🔸فرستادن اولین نامه از کوفه به معاویه [ پس از مشورت با یارانم نامه‌ای به معاویه نوشتم: ] بسم الله الرحمن الرحیم از بنده خدا علی، امیرالمؤمنین، به معاویه فرزند "صخر" 🔻اما بعد، گر چه من در مدینه بودم و تو در شام، بیعتی که در مدینه با من انجام گرفت شامل حال تو که در شام بودی نیز می‌شود؛ زیرا همان کسانی با من بیعت کردند که قبل از من، با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند. پس همان‌گونه که حاضران در مدینه پس از آن بیعت عمومی، حق انتخاب دیگری نداشتند، کسانی هم که غایب بودند و در هنگام بیعت در مدینه حضور نداشتند، نمی‌توانند به مخالفت با آن بیعت برخیزند. 🔻در مورد موضوع عثمان و حوادثی که به کشته شدن او منجر شده بود نیز، توضیحاتی دادم و در پایان از او خواستم که با پذیرش بیعت عافیت را انتخاب کند، چرا که هر کس بر خلاف آن رفتار کند، از مسیر حق خارج می‌شود و هر کس در پذیرش آن تاخیر کند، زیان خواهد دید. پس مطابق آنچه برای تو نوشته‌ام رفتار کن. والسلام. 🔻[ معاویه به فرستاده من پاسخی نداد و در هنگام روانه‌کردن وی گفت: پشت سر تو فرستاده من به کوفه می‌رسد. پاسخ معاویه کاغذ سفیدی بود که در آن نوشته شده بود: از معاویه به علی. بسم الله الرحمن الرحیم ] ❇️ ارسال دومین نامه به معاویه [جمعی از یارانم پیشنهاد کردند نامه دیگری به معاویه بنویسم و حجت را بر وی تمام کنم. به وی نوشتم: ] بسم الله الرحمن الرحیم از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به معاویه و کسانی از قبیله قریش که در اطراف وی هستند. سلام بر شما، ستایش می‌کنم خدایی را که خدایی جز او نیست. 🔻برای او توضیح دادم که خداوند بندگانی دارد که به آنچه او نازل کرده است، ایمان دارند و با تفسیر آن آشنایند و به فهم عمیقی از دین رسیده‌اند. آن‌ها کسانی هستند که فضیلت و برتری آنها را قرآن بیان کرده است و آنان پیش‌گامان در اسلام هستند. همچنین حوادث زمان پیامبر را برای او مرور کردم و در مورد شایسته‌ترین فرد برای رهبری این امت، چنین گفتم: 🔻اما دیروز و امروز، شایسته‌ترین فرد برای رهبری این امت کسی بوده است که نزدیک‌ترین فرد به رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده باشد، در میان امت آگاه‌ترین فرد به قرآن و آشناترین فرد با دین باشد، نخستین فرد از میان مسلمانان باشد که اسلام آورده است، برترین کس در میدان جهاد و مبارزه با دشمنان باشد و تواناترین و چیره‌دست‌ترین مردم در تحمل بار مسئولیت‌های حکومت باشد. 🔻پس، از مخالفت با خدایی که بازگشت همه به‌سوی اوست بپرهیزید. "وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ ﻭ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﻃﻞ نیامیزید و حقیقت را با اینکه می‌دانید، کتمان نکنید". همچنین او را به کتاب خدا و سنت پیامبر و جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان و پذیرش دعوتم، فرا خواندم. 🔻[ پاسخ معاویه به این نامه نیز عبارت بود از یک بیت شعر: میان من و قیس گفت‌وگویی نیست جز دریدن جگرگاه‌ها و زدن گردن‌ها با رسیدن این پاسخ، این آیه را تلاوت کردم: ] "إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری، هدایت کنی؛ ولی خداوند هر کس را بخواهد، هدایت می‌کند و او به هدایت‌یافتگان آگاه‌تر است". 📚منابع: ۱. الفتوح، ج۱، ص۱۴۲ ۲. الامامه و السیاسه، ص۱۰۲ ۳.قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۴۲ ۴. قرآن کریم، سوره قصص، آیه۵۶ ۵. وقعه صفّین، ج۳، ص ۲۰۹ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵قرآن در کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) 💠 آگاه باشيد که شفاعت «قرآن» پذيرفته و سخنش تصديق می گردد. آن کس که در قيامت، قرآن شفاعتش کند بخشوده می شود و آن کس که قرآن از او شکايت کند محکوم است. 📒 ، خطبه ۱۷۶
حکمت ۳۸ بخش ۱۴ پرهیز از دوستی با دروغگو(2).mp3
4.19M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 4⃣1⃣ ⭕️ پرهیز از دوستی با دروغگو 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 14 ) 🔷 پرهیز از دوستی با دروغگو 4⃣ با این نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای دروغگویی آثار و عواقب زشتی را توضیح می دهند: 🔹۱. یکی از آنها در زمان خودشان اتفاق افتاد؛ وقتی که برای جنگ جمل با طلحه و زبیر به بصره رسیدند، حضرت به اَنَس بن مالک فرمودند که تو جلوتر برو و سخنی را که پیامبر درباره چنین روزی به زبیر و طلحه گفته بودند به یادشان بیاور، شاید متنبّه شوند و دست از فتنه گری بردارند. اَنَس بن مالک ملعون به دروغ گفت من چنین سخنی را از پیامبر به یادم نمی آید، حضرت اینگونه فرمودند که در حکمت ۳۱۱ آمده: « إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ » ؛ اگر دروغ می گویی که سخن پیامبر را فراموش کردی، از خدا می خواهم چنان پیسی و سفیدی به صورتت بیفتد که با عمّامه هم نتوانی بپوشانی. آورده اند که بعد از نفرین امام چنان بر صورت و سر او پیسی گرفتاری ایجاد کرد که حتّی نقاب می زد برای اینکه دیده نشود. 🔹۲. امّا اثر دیگری که این زشتی ها دارد این است که حضرت آینده زمان خودشان را چنان توصیف می کنند که یکی از بدترین ویژگی هایش این است که در خطبه ۱۸۷ می فرمایند: روزگاری به مردم می رسد که «تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ» ؛ بدون اینکه هیچ ضرورتی داشته باشد به راحتی و مفت دروغ می گویند. 🔻همچنین مولا علی (علیه السلام) درباره رواج دروغ گویی در آینده امّت اسلام در خطبه ۱۰۸ این دو جمله را دارند، می فرمایند: « تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ » ؛ مردم به واسطه دروغگویی به هم محبّت پیدا می کنند و بخاطر صداقت کسی، با او دشمن می شوند. 🔻یا در همان خطبه ۱۰۸ بند ۷ می فرمایند: «غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ» ؛ صداقت منفور و نایاب می شود، امّا دروغگویی همه گیر و مُسری و جاری می شود . 5⃣ آخرین نکته درباره کذب هم این است که حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ یک مصداق عجیبی برای دروغگویی بیان کردند و می فرمایند: وقتی هر چیزی را که به گوشت می رسد بیان می کنی، همین کفایت می کند برای اینکه تو دروغگو باشی ، «وَلا تُحَدِّثِ النّاسَ بِكُلِّ ما سَمِعْتَ بِهِ » ؛ با مردم هر چیزی را که به گوشت می رسد به زبان نیاور «فَكَفى بِذلِكَ كَذِبا» ؛ بخاطر اینکه این رفتار خودش کافی است برای اینکه دروغگو باشی. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فضیلت11 القطره ج1ص291.mp3
2.11M
💠 ماجرای جنگ تبوک و طعنه منافقین 🔵 🔹 جانشین کردن امیرالمومنین در اموری که خود پیامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) عهده دار بودند . 🌿 دعوت پیامبر برای کمک و لبیک امیرالمومنین و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع: کتاب القطرة ج1ص291 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏
ختم روزانه نهج البلاغه..mp3
16.27M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۸۶ ┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در اصول کافی ج١، ص١٣١ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خدا شناسی است که اصول آن در هیچ خطبه ای یافت نمی شود.) 1⃣ شناساندن صحيح خداوند سبحان ♦️کسی که کيفيّتی برای خدا قائل شد، يگانگی او را انکار کرده و آن کس که همانندی برای او قرار داد، به حقيقت خدا نرسيده است. کسی که خدا را به چيزی تشبيه کرد، به مقصد نرسيد. آن کس که به او اشاره کند يا در وَهم آورد، خدا را بی نياز ندانسته است. هرچه که ذاتش شناخته شده باشد، آفريده است و آنچه در هستی به ديگری متّکی باشد، دارای آفريننده است. سازنده ای غير محتاج به ابزار، اندازه گيرنده ای بی نياز از فکر و انديشه و بی نياز از ياری ديگران است. با زمان ها همراه نبوده و از ابزار و وسايل کمک نگرفته است. هستی او برتر از زمان و وجود او بر نيستی مقدّم است و ازليّت او را آغازی نيست. با پديد آوردن حواس، روشن می شود که حواسّی ندارد و با آفرينش اشياء متضاد، ثابت می شود که دارای ضدّی نيست و با هماهنگ کردن اشياء دانسته می شود که همانندی ندارد. خدايی که روشنی را با تاريکی، آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی، ضدّ هم قرار داد و عناصر متضاد را با هم ترکيب و هماهنگ کرد و بين موجودات ضدّهم، وحدت ايجاد کرد، آنها را که با هم دور بودند نزديک کرد و بين آنها که با هم نزديک بودند فاصله انداخت. خدايی که حدّی ندارد و با شماره محاسبه نمی گردد، که همانا ابزار و آلات، دليل محدود بودن خويشند و به همانند خود اشاره می شوند. اينکه می گوييم موجودات از فلان زمان پديد آمده اند، پس قديم نمی توانند باشند و حادثند؛ و اين که می گوييم حتماً پديد آمدند، اَزَلی بودن آنها رد می شود؛ و اينکه می گوييم اگر چنين بودند کامل می شدند، پس در تمام جهات کامل نيستند. خدا با خلق پديده ها در برابر عقل ها جلوه کرد و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است و حرکت و سکون در او راه ندارد، زيرا او خود حرکت و سکون را آفريد، چگونه ممکن است آنچه را که خود آفريده در او اثر بگذارد؟ يا خود از پديده های خويش اثر پذيرد؟ اگر چنين شود، ذاتش چون ديگر پديده ها تغيير می کند و اصل وجودش تجزيه می پذيرد و ديگر اَزَلی نمی تواند باشد و هنگامی که (به فرض محال) آغازی برای او تصوّر شود، پس سرآمدی نيز خواهد داشت و اين آغاز و انجام، دليل روشن نقص و نقصان و ضعف دليل مخلوق بودن و نياز به خالقی ديگر داشتن است. پس نمی تواند آفريدگار همه هستی باشد و از صفات پروردگار که هيچ چيز در او مؤثر نيست و نابودی و تغيير و پنهان شدن در او راه ندارد خارج شود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 2⃣ والاتر از صفات پديده ها ♦️خدا فرزندی ندارد تا فرزند ديگری باشد و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد و برتر است از آن که پسرانی داشته باشد و منزّه است که با زنانی ازدواج کند. انديشه ها به او نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصوّر کنند و فکرهای تيزبين نمی توانند او را درک کنند، تا صورتی از او تصوّر نمايند. حواس از احساس کردن او عاجز و دست ها از لمس کردن او ناتوان است و تغيير و دگرگونی در او راه ندارد و گذشت زمان تأثيری در او نمی گذارد. گذران روز و شب او را سال خورده نسازد و روشنايی و تاريکی در او اثر ندارد. خدا با هيچ يک از اجزاء و جوارح و اعضاء و اندام و نه با عَرَضی از اَعراض و نه با دگرگونی ها و تجزيه، وصف نمی گردد. برای او اندازه و نهايتی وجود ندارد و نيستی و سرآمدی نخواهد داشت؛ چيزی او را در خود نمی گنجاند که بالا و پايينش ببرد و نه چيزی او را حمل می کند که کج يا راست نگه دارد؛ نه در درون اشياء قرار دارد و نه بيرون آن، حرف می زند نه با زبان و کام و دهان، می شنود نه با سوراخ های گوش و اعضاء شنوايی، سخن می گويد نه با به کار گرفتن الفاظ در بيان، حفظ می کند نه با رنج به خاطر سپردن، می خواهد نه با به کارگيری انديشه، دوست دارد و خشنود می شود نه از راه دلسوزی، دشمن می دارد و به خشم می آيد نه از روی رنج و نگرانی. به هرچه اراده کند، می فرمايد باش، پديد می آيد نه با صوتی که در گوش ها نشيند و نه فريادی که شنيده شود؛ بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ايجاد می کند. 3⃣ شناخت قدرت پروردگار ♦️ پيش از او چيزی وجود نداشته وگرنه خدای ديگری می بود. نمی شود گفت: خدا نبود و پديد آمد که در آن صورت صفات پديده ها را پيدا می کند و نمی شود گفت: بين خدا و پديده ها جدايی است و خدا بر پديده ها برتری دارد تا سازنده و ساخته شده، همانند تصوّر شوند و خالق و پديد آمده به يکديگر تشبيه گردند. مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی ديگران آفريد و در آفرينش پديده ها از هيچ کسی ياری نگرفت. زمين را آفريد و آن را برپا نگهداشت، بدون آن که مشغولش سازد و در حرکت و بی قراری، آن را نظم و اعتدال بخشيد و بدون ستونی آن را به پاداشت و بدون استوانه ها بالايش برد و از کجی و فرو ريختن نگهداشت و از سقوط و در هم شکافتن حفظ کرد. ميخ های زمين را محکم و کوه های آن را استوار و چشمه هايش را جاری و درّه ها را ايجاد کرد. آنچه بنا کرده به سُستی نگراييد و آنچه را توانا کرد ناتوان نشد. خدا با بزرگی و قدرت بر آفريده ها حاکم است و با علم و آگاهی از باطن و درونشان باخبر است و با جلال و عزّت خود از همه برتر و بالاتر است. چيزی از فرمان او سرپيچی نمی کند و چيزی قدرت مخالفت با او را ندارد، تا بر او پيروز گردد و شتابنده ای از او توان گريختن ندارد که بر او پيشی گيرد و به سرمايه داری نياز ندارد تا او را روزی دهد. همه در برابر او فروتنند و در برابر عظمت او ذليل و خوارند. از قدرت و حکومت او به سوی ديگری نمی توان گريخت که از سود و زيانش در امان ماند. همتايی ندارد تا با او برابری کند، و او را همانندی نيست که شبيه او باشد. اوست نابودکننده پديده ها پس از آفرينش، که گويا موجودی نبود. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۶ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 4⃣ معاد و آفرينش دوباره پديده ها ♦️نابودی جهان پس از پديد آمدن، شگفت آورتر از آفرينش آغازين آن نيست. چگونه محال است در صورتی که اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپايان، آنچه در آغل است و آنچه در بيابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنس ها، درس نخوانده و انسان های زيرک، گرد هم آيند تا پشّه ای را بيافرينند، توان پديد آوردن آن را ندارند، و راه پيدايش آن را نمی شناسند، که عقل هايشان سرگردان و در شناخت آن حيران می مانند و نيروی آنها سُست و به پايان می رسد و رانده و درمانده باز می گردند، آنگاه اعتراف به شکست می کنند و اقرار دارند که نمی توانند پشّه ای بيافرينند و از نابود ساختنش ناتوانند!. همانا پس از نابودی جهان، تنها خدای سبحان باقی می ماند، تنهایِ تنها که چيزی با او نيست، آن گونه که قبل از آفرينش جهان چيزی با او نبود، نه زمانی و نه مکانی، بی وقت و بی زمان. در آن هنگام مهلت ها به سر آيد، سال ها و ساعت ها سپری شود و چيزی جز خدای يگانه قهّار باقی نمی ماند که بازگشت همه چيز به سوی اوست. پديده ها، چنان که در آغاز آفريده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نيز قدرت مخالفتی ندارند، زيرا اگر می توانستند پايدار می ماندند. آفرينش چيزی برای خدا رنج آور نبوده و در آفرينش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است. موجودات را برای استحکام حکومتش نيافريده و برای ترس از کمبود و نقصان پديد نياورده است. آفرينش مخلوقات نه برای ياری خواستن در برابر همتايی بود که ممکن است بر او غلبه يابد و نه برای پرهيز از دشمنی بود که به او هجوم آورد و نه برای طولانی شدن دوران حکومت و نه برای پيروز شدن بر شريک و همتايی مخالف و نه برای رفع تنهايی. سپس، همه موجودات را نابود می کند، نه برای خستگی ازاداره آنها و نه برای آسايش و استراحت و نه به خاطر رنج و سنگينی که برای او داشتند و نه برای طولانی شدن ملال آور زندگيشان، بلکه خداوند با لطف خود موجودات را اداره می فرمايد و با فرمان خود همه را برپا می دارد و با قدرت خود همه را استوار می کند. سپس بدون آن که نيازی داشته باشد، بار ديگر همه را باز می گرداند، نه برای اينکه از آنها کمکی بگيرد و نه برای رهاشدن از تنهايی تا با آنها مأنوس شود ونه آن که تجربه ای به دست آورد و نه برای آن که از فقر و نياز به توانگری رسد و يا از ذلّت و خواری به عزّت و قدرت راه يابد. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۶.mp3
6.09M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و ششم ✳️ اعزام نماینده به شام 🔸انتخاب جریر‌بن‌عبدالله برای پیام‌رسانی به معاویه [ برای فرستادن نماینده‌ای به شام، با اصحابم مشورت کردم و گفتم: ] 🔻به من مشورت دهید و مردی را پیشنهاد کنید که اهل تجربه و استوار و محکم باشد تا وی را نزد معاویه بفرستم، شاید بتواند معاویه را از راه نادرستی که انتخاب کرده است باز دارد و مانع گمراهی وی شود. اگر معاویه از این راه غلط بازگشت که مطلوب ماست؛ در غیر این صورت تصمیم خواهیم گرفت و با تمام توان با وی وارد جنگ می‌شویم. [ جریر که بیشتر قوم و قبیله‌اش در شام بودند، داوطلب شد این مسؤولیت را برعهده بگیرد. پذیرفتم و در برابر اعتراض مالک اشتر که مخالف فرستادن وی بود گفتم: ] 🔻بگذارید او برود. اگر صادقانه و خیر خواهانه رفتار کرد، از کسانی خواهد بود که امانت‌داری کرده است؛ اما اگر خیانت ورزید، در واقع از اعتمادی که به وی کرده‌ایم سوء‌استفاده کرده و از کسانی خواهد بود که امانت را ادا نکرده و با اینکه به او اعتماد شده، بر خلاف انتظار رفتار کرده است. 🔻افسوس بر کسانی که از من روی‌گردان می‌شوند و به سراغ دیگران می‌روند! به خداوند سوگند، من از این مردم هیچ انتظار و درخواستی ندارم جز بر پایی حق؛ ولی آنها که در مقابل من قرار دارند، از مردم فقط انتظار باطل دارند. ✳️ تذکراتی به جریر [ قبل از حرکت جریر به سوی شام به وی تذکر دادم: ] 🔻چنان که می‌بینی، پیرامون من از اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بسیارند که مردمی دین‌دار و صاحب‌نظرند و من تو را به سبب سخنی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله که درباره تو فرمودند: " تو از بهترین مردم یمن هستی"، بر همه آنان برگزیدم. نامه مرا به معاویه برسان. اگر او هم مانند دیگر مسلمانان به راه آمد چه بهتر، وگرنه او را از نتیجه وخیم پیمان‌شکنی و گردنکشی آگاه کن و هشدار ده و به او بفهمان که من به استانداری او راضی نیستم و مردم نیز به خلافت او تن نمی‌دهند. ✳️ متن نامه همراه جریر به معاویه بسم الله الرحمن الرحیم 🔻اما بعد، بیعتی که مردم در مدینه با من کرده‌اند، برای تو نیز که در شام اقامت داری، الزام‌آور است. در این نامه همان موارد بیعت را که در نامه‌های قبل به او نوشته بودم، متذکر شدم. و اینکه باید به انتخاب شورای مهاجر و انصار احترام گذارد، چرا که انتخاب آنها و اتفاقشان بر رهبری و امامت مردی، مورد رضای خداست و اگر کسی به مخالفت برخیزد، او را به بازگشت دعوت می‌کنند و بر جای خویش می‌نشانند! اگر امتناع ورزد با او می‌جنگند؛ زیرا از راهی که مومنان برگزیده‌اند، سرپیچی کرده و خداوند نیز او را به دلیل آنکه راه جداگانه‌ای در پیش گرفته است، بازخواست و گرفتار آتش جهنم کند و عاقبتش تباه شود. 🔻در مورد بیعت طلحه و زبیر و نقض بیعتشان نوشتم؛ و اینکه جنگ با آنها به دلیل این بود که حق پیروز و امر خدا غالب شود. در نهایت او را دعوت به بیعت با خودم کردم و او را از بهانه تراشی‌ها به خاطر قتل عثمان برحذر داشتم. 🔻به او نوشتم: بدان که تو در شمار آزادشدگان فتح مکه هستی و اسیران آزاد شده سزاوار خلافت و شرکت در شورا نیستند. اکنون جریر‌بن‌عبدالله را که از مومنان و مهاجران است، نزد تو و اطرافیان تو می‌فرستم. پس بیعت کن. و لا قوّه الا بالله. 📚منابع: ۱.الفتوح، ج۱، ص۱۵۳ ۲. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۴ ۳. وقعه صفّین، ص۲۸ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۲ ۵. خوارزمی، مناقب،ص۲۰۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
📜 نامه به امام حسن مجتبی(علیه السلام) 🍃🌸 ای پسرم... آنچه را كه برای خود دوست داری برای ديگران نيز دوست بدار و آنچه را كه برای خود نمی پسندی، برای ديگران مپسند. ، نامه ۳۱
حکمت ۳۹ جایگاه واجبات و مستحبات.mp3
4.62M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ جایگاه واجبات و مستحبّات 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 جایگاه واجبات و مستحبّات 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹ نهج البلاغه می فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ» ؛ در انجام مستحبّاتی که به واجبات ضرر برساند، هیچ قربت و نزدیکی به خدا نیست. 🔻 می دانیم که در عبادات ، اعمّ از مستحب یا واجب، انجام دهنده عبادت باید قصد قربت بکند، یعنی نیت قربت الی اللّه و نزدیک شدن به خدا داشته باشد؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب می شود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست. 🔻 خوب اگر چنین اتفاقی افتاد چه کنیم؟ یعنی ما مستحبی را انجام می دادیم اما ضرر به واجب می رساند؟ 🔻حضرت در حکمت ۲۷۹ پاسخ این سوال را اینگونه می دهند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ» ؛ اگر مستحبات به واجبات ضرر رساند «فَارْفُضُوهَا» آن مستحبات را ترک کنید. بعد در حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک قاعده کلّی در حوزه روحی و روانی نسبت به مستحبات بیان می کنند . می فرمایند: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً » ؛ دلها گاهی وقتها نسبت به مستحبات روی خوش نشان می دهند و گاهی وقتها بی میلی نشان می دهند، « فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ» فقط آن موقعی که دلتان آمادگی دارد و اقبال نشان می دهد و میل نشان می دهد، مستحبات را بر آن تحمیل کنید، اما « وَ إِذَا أَدْبَرَتْ» وقتی دلتان بی میلی نشان می دهد و پس می زند « فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ» ؛ درباره دلهایتان به همان واجبات اکتفا کنید. 🔻از این سه حکمت یعنی حکمت ۳۹ ،۲۷۹ و ۳۱۲ چند نتیجه به دست می آید: 1⃣ قلبهای انسانها معیار هستند برای اینکه کِی به سمت مستحبات برود و کی به سمت مستحبات نرود. 2⃣ درباره واجبات هیچ شرطی نداریم که قلب خوشش بیاید یا نیاید. واجبات را باید سر وقتش انجام داد ولو قلب هیچ میلی نداشته باشد. 3⃣ مستحبات مادامی که به واجبات ضرر نمی زنند و دلها هم به آن میل دارند انجام دادنش خیلی خوب است. 4⃣ اگر مستحبی به واجبی ضرر زد اساساً نمی شود با آن مستحب نیت قربة الی الله کرد، چون دارد یک واجبی را ضرر میزند و باعث ترک یک واجبی می شود، که ترک آن واجب حرام است و با حرام نمی شود قربة الی الله نیت کرد. در اینجور موارد مستحب را باید ترک کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فضیلت12 القطره ج1ص292.mp3
3.09M
💠 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا. 🔵 🔹 به نقل از امام صادق علیه السلام 🌿 یا علی کسی که تو را دوست داشته باشد و از دنیا برود در راه خدا شهید شده و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع: کتاب القطرة ج1ص 292 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏
ختم روزانه نهج البلاغه . ..mp3
11.98M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۸۵ و ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : در ستايش پيامبر 1️⃣ خداشناسی ستايش خداوندی را سزاست که حواس پنج گانه او را درک نکنند و مکان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نسازند، با حدوثِ آفرينش، اَزَلی بودن خود را ثابت کرد و با پيدايش انواع پديده ها، وجود خود را اثبات فرمود و با همانند داشتنِ مخلوقات ثابت شد که خدا همانندی ندارد. خدا در وعده های خود راستگو و برتر از آن است که بر بندگان ستم روا دارد، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار کرد و در اجرای احکام عادلانه فرمان داد. حادث بودن اشياء گواه بر اَزَليّت او و ناتوانی پديده ها، دليل قدرت بی مانند او و نابودی پديده ها، گواه دائمی بودن اوست. خدا يکی است نه با شمارش، هميشگی است نه با محاسبه زمان، برپاست نه با نگهدارنده ای، انديشه ها او را می شناسند نه با درک حواس، نشانه های خلقت به او گواهی می دهند نه به حضور مادّی ، فکرها و انديشه ها بر ذات او احاطه ندارند، که با آثار عظمت خود بر آنها تجلّی کرده است و نشان داد که او را نمی توانند تصوّر کنند و داوری اين ناتوانی را بر عهده فکرها و انديشه ها نهاد. بزرگی نيست دارای درازا و پهنا و ژرفا، که از جسم بزرگی برخوردار باشد و با عظمتی نيست که کالبدش بی نهايت بزرگ و ستبر باشد، بلکه بزرگیِ خدا در مقام و رتبت و عظمت او در قدرت و حکومت اوست. 2️⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) گواهی می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده خدا و پيامبر برگزيده و امانتدار پسنديده اوست «درود خدا بر او و عترت او باد» خدا او را با حجّت های الزام کننده و پيروزی آشکار و راه روشن فرستاد. پس رسالت خود را آشکارا رساند و مردم را به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد و نشانه های هدايت را برافراشت و چراغ های روشن را بر سر راه آدميان گرفت. رشته های اسلام را استوار کرد و دستگيره های ايمان را محکم و پايدار کرد. ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 3️⃣ راه های خداشناسی اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگی نعمت های او می انديشيدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسيدند، امّا دل ها بيمار و چشم ها معيوب است. آيا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه آفرينش آن را استحکام بخشيد؟ و ترکيب اندام آن را برقرار و گوش و چشم برای آن پديد آورد و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟ به مورچه و کوچکی جثّه آن بنگريد که چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درک نمی شود، نگاه کنيد چگونه روی زمين راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی کند. روزی مورچه تضمين گرديده و غذاهای متناسب با طبعش آفريده شده است. خداوند منّان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، گرچه در دلِ سنگی سخت و صاف يا در ميان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پايين دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آويخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، انديشه نمايی، از آفرينش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدايی که مورچه را بر روی دست و پايش برپاداشت و پيکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرينش آن هيچ قدرتی او را ياری نداد و هيچ آفريننده ای کمکش نکرد. اگر انديشه ات را به کار گيری تا به راز آفرينش پی برده باشی، دلايل روشن به تو خواهند گفت که آفريننده مورچه کوچک، همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرينش هرچيزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پيچيده ای که در خلقت هر پديده حياتی نهفته است. همه موجودات سنگين و سبک، بزرگ و کوچک، نيرومند و ضعيف، در اصول حيات و هستی يکسانند و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يکی است. پس انديشه کن در آفتاب و ماه و درخت و گياه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش درياها و فراوانی کوه ها و بلندای قلّه ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقديرکننده را نپذيرد و تدبيرکننده را انکار کند! گمان کردند که چون گياهانند و زارعی ندارند و اختلاف صورت هايشان را سازنده ای نيست، بر آنچه ادّعا می کنند حجّت و دليلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقيقی نمی کنند. آيا ممکن است ساختمانی بدون سازنده يا جنايتی بدون جنايتکار باشد؟ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 4️⃣ شگفتی آفرينش ملخ و اگر خواهی در شگفتی مَلَخ سخن گو، که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حَدَقه چونان ماه تابان آفريد و به او گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشيده است. دارای حواس نيرومند و دو دندان پيشين است که گياهان را می چيند و دو پای داس مانند که اشياء را بر می دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند، گرچه همه متّحد شوند. مَلَخ ها نيرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه ميل دارند می خورند، در حالیکه تمام اندامشان به اندازه يک انگشت باريک نيست. 5️⃣ نشانه های خدا در طبيعت پس بزرگ است خداوندی که تمام موجودات آسمان و زمين، خواه و ناخواه او را سجده می کنند و در برابر او با خضوع چهره بر خاک می نهند و رشته اطاعت او را در تندرستی و ناتوانی به گردن می نهند و از روی ترس و بيم، زمام اختيار خود را به او می سپارند. پرندگان رام فرمان اويند و از تعداد پَرها و نَفَس های پرندگان آگاه است. برخی را پرنده آبی و گروهی را پرنده خشکی آفريد و روزیِ آنها را مقدّر فرمود و اقسام گوناگون آنها را می داند؛ اين کلاغ است و آن عقاب، اين شترمرغ است و آن کبوتر. هر پرنده ای را با نام خاصّی فرا خواند و روزی اش را فراهم کرد. خدايی که ابرهای سنگين را ايجاد و باران های پی در پی را فرستاد و سهم بارانِ هر جايی را معيّن فرمود، زمين های خشک را آبياری کرد و گياهان را پس از خشکسالی روياند. ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄