eitaa logo
نهج البلاغه کتاب روشنگری
72 دنبال‌کننده
562 عکس
38 ویدیو
3 فایل
🌹 پویش « با علی تا مهدی» ، طرح بزرگ «هر محب علی، یک کانال و ۱۱۰ عضو» کانال «ادمین یار نهضت» مرجعی برای مطالب آماده، جذاب و دسته بندی شده برای کمک به شما عزیزان در اداره کانال هایی است که در همراهی با طرح بزرگ«هر محب علی یک کانال»ایجاد میکنید.! 🔰 شما
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوعات مهم حکمت ۴۱ تا ۵۰.mp3
2.78M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۴۱ تا حکمت ۵۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴) 📚 انتشارات عهدمانا آیا واقعا کتابی متعلق به قرن ششم میلادی در نیم متری او ، بقچه پیچ شده بود ؟ دلش می خواست بقچه را از دست او بگیرد ، گره اش را باز کند و بزرگ ترین شانس زندگی اش را لمس کند ؛ با خونسردی گفت : « بعید است کتابی از چهارده قرن پیش مانده باشد. شاید قدمتش چهار یا پنج قرن بیشتر نباشد... می خواهی بازش کنی تا من نگاهی به آن بیندازم ؟ » رستم با دست به در بستهای کلیسا اشاره کرد و گفت : « ممکن است در کلیسا را از داخل ببندید پدر ؟ من کمی می ترسم ... » کشیش پرسید : « از چه می ترسید ؟ کسی به داخل کلیسا نخواهد آمد. » رستم هنوز به در بسته چشم دوخته بود ، کشیش که او را نگران دید ، گفت « نترس پسرم ! اینجا خانهٔ خداست ، امن است. ما هم کار خلاقی نمی کنیم. » رستم گفت : « دو نفر روس به دنبال من بودند . تا پشت در کلیسا هم آمدند . فکر کنم آن ها به دنبال سرقت این کتاب باشند . من از آن ها می ترسم پدر » حالا بیم و هراس در کشیش بیش از رستم ، ضربان قلب او را بالا برد . بلافاصله بلند شد ، سعی کرد قدم هایش را بلند و آهسته بردارد و گیره ی در را از داخل بیندازد. ↩️ ادامه دارد...
🔵 شرایط تحقق اوامر الهی 💠 فرمان خدا را برپا ندارد جز آن كس كه در اجرای حق مدارا نكند، سازشكار نباشد و پيرو آرزوها نگردد. 📒 ، حکمت ۱۱۰
شرح حکمت ۴۲ قسمت ۵.mp3
1.95M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 5⃣ ⭕️ بیماری و پاک شدن گناهان 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (5) 🔹 بیماری و پاک شدن گناهان 🔻اما قسمت پایانی مسأله شکوه و شکوا و شکایت، در حکمت۴۲ از نهج البلاغه، اقسام شکوه هاست. میشود بر اساس بیانات مولا علی (علیه السلام)، شکوه و شکایت در نهج البلاغه را به سه دسته : ▫️۱. شکوه بد ، ▫️۲.شکوه خوب و ▫️۳.شکوه عالی تقسیم کرد. 🔵 در مورد شکوهٔ بد سه چیز قابل بیان است: 1⃣ شِکوه از مصیبت مقدر که حکمت ۲۲۸ است و قبلاً خواندیم. 2⃣ شکایت کردن از مشکلات و حاجات به کافر که در واقع در حکم شکایت کردن از خدا به کافر است و خیلی بد است. 3⃣ شکوه هایِ بی ربط معاویه در ماجرای قتل عثمان است که در بند سوم نامه ۲۸ حضرت آورده اند. 🔻در بند سوم نامه ۲۸ خطاب به معاویه می نویسند :« خیال کردی که من به همه خلفای قبل از خودم حسادت ورزیدم و علیه همه‌شان طغیان کردم؟ بر فرض هم اگر چنین بود بر تو جنایت نکردم که بخواهم از تو عذرخواهی کنم...» بعد حضرت استشهاد می کنند به یک مصرع از شعر که :« و تِلکَ شَکاه ظاهر عنکَ َعارَها» و این شکایت هایی است که اصلا ننگ و عارش به تو ربطی ندارد . 🔵 شکایت دسته دوم شکوه خوب است که در حکمت ۴۲۷ عرض شد، شکایت به مؤمن که در واقع در حکم شکایت از مشکلات به خداست . 🔵 و شکایت عالی در حکمت ۲۸۹ است؛ انسان های درجه یک بعد از اینکه مشکلشان حل می شود ، دردشان درمان می شود ، بیماریشان رفع می شود شکوه می کنند؛ در واقع این شکوه نوعی شکر گذاری است که خدا را شکر من سه ماه پیش یک بیماری گرفتم که خیلی درد داشت و خیلی خطرناک بود! الحمدلله خوب شدم . 🔻در حکمت ۲۸۹، حضرت علی (علیه السلام) درباره برادر خدایی که قبل ها داشته یکی از ویژگی های مثبت آن را اینطور بیان می کند :« وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ » ؛ برادر خدایی من اینگونه بود که از هیچ دردی شکایت نمی کرد، مگر وقتی که اون درد درمان شده بود و رفع شده بود . 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
1_741882266.mp3
2.81M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز ششم : از حکمت ۵۱ تا حکمت ۶۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : از حکمت ۵۱ تا ۶۵ ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : عيب تو تا آنگاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد، پنهان است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : سزاوارترين مردم به عفو كردن، تواناترينشان به هنگام كيفر دادن است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : سخاوت آن است كه تو آغاز كني، زيرا آن چه با درخواست داده می شود يا از روی شرم و يا از بيم شنیدن سخن ناپسند است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : هيچ بی نيازی چون عقل، و هيچ فقری چون نادانی نيست، هيچ ارثی چون ادب، و هيچ پشتيبانی چون مشورت کردن نيست. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : شكيبایی دو گونه است، شكيبایی بر آنچه خوش نمی داری و شكيبایی در آنچه دوست می داری. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : ثروتمندی در غربت مانند در وطن بودن است و تهيدستی در وطن غربت است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : قناعت ثروتی است پايان ناپذير. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : ثروت، ريشه شهوت هاست. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : آن کسی که تو را هشدار داد، مانند كسی است كه تو را مژده داد. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : زبان تربيت نشده درنده اي است كه اگر رهايش كنی می گزد. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : نيش زن شيرين است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : چون تو را ستودند، بهتر از آنان ستايش كن و چون به تو احسان كردند، بيشتر از آنان ببخش، به هر حال پاداش بيشتر از آن آغاز كننده است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : شفاعت كننده چونان پر و بال درخواست كننده است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : اهل دنيا سوارانی در خواب مانده اند كه آنان را می رانند. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : از دست دادن دوستان غربت است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۵۱ تا ۶۵.mp3
1.92M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۵۱ تا حکمت ۶۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۵) 📚انتشارات عهدمانا پس از بستن گیرهٔ در، بازگشت. گفت : نگران نباش پسرم ! با من بیا تا به اتاقک پشت محراب برویم. آنجا دنج و امن است. به طرف در چوبی کوچک کنار محراب حرکت کرد . کشیش برای غلبه بر ترسش پرسید : تو مطمئنی که دو نفر تعقیبت می کردند ؟ » رستم گفت : « بله ، امّا به نظر نرسید که مأموران کا.گ.ب باشند ؛ اگر آنها به من شک داشتند دستگیرم می کردند. حتما دزد بودند و می خواستند کیفم را بدزدند. » کشیش بیش از این نمی توانست بر ترس و کنجکاوی اش غلبه کند. گفت : « بازش کن ببینم چیست ؟ رستم گره های بقچه را گشود. اوراق کوچک و بزرگی که شیرازه ای نداشت ، نگاه کشیش را به خود جلب کرد . ورق های کاغذ پاپیروس مصری ، قلب کشیش را لرزاند صندلی اش را جلوتر کشید و خودش را روی میز خم کرد و با چشم هایی که هر لحظه ریز و ریزتر می شد به ورق های پاپیروس نگاه کرد. با دو انگشت دست و با احتیاط بسیار، ورق رویی را لمس کرد تا مطمئن شود آنچه می بیند یک رؤیا نیست ، بلکه شاید یک معجزه باشد. طاقت نشستن نداشت. از جا بلند شد و ایستاد و روی میز خم شد. از جیب بغل قبایش عینکش را درآورد و به چشم زد. حالا بهتر می توانست رنگ زرد و کهنهٔ اوراق را ببیند. رنگ صورت کشیش قرمز شده بود. رستم پرسید: حالتان خوب است؟ کشیش گفت : بله فکر کنم فشارم بالا رفته. ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش علم و حکمت 💠 حكمت را هر كجا كه باشد فراگير، گاهی حكمت در سينهٔ منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينهٔ مؤمن آرام گيرد. 📒 ، حکمت ۷۹
شرح حکمت۴۳ قسمت ۱.mp3
3.14M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ۴۳ 1⃣ ⭕️ الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (1) 🔹 الگوهای انسانی (فضائل اخلاقی یکی از یاران) 💠 امیرالمؤمنین(علیه السلام)، در این حکمت در یادکرد از خباب بن اَرَت، یکی از اصحاب بزرگوار پیامبر عظیم الشأن و امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرماید: یَرحَمُ الله خَبابَ بنَ الاَرَت، فَلَقَد اَسلَمَ راغِبا و هاجَرَ طائعا و قَنِعَ بِالکَفاف و رَضِیَ عَنِ اللهِ و عَاشَ مُجَاهِداً. 🔻ابتدا باید ببینیم خَباب بن اَرَت کیست و چه شخصیت و جایگاه و سوابق و خدماتی در اسلام دارد. خَباب بن اَرَت، یکی از اصحاب پیامبر عظیم الشأن اسلام و امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، که هفده سال بعد از عام الفیل و بیست و سه سال پیش از بعثت در مکّه متولد شد. درباره اینکه او عرب است یا عجم، اختلاف است؛ اما قرائنی وجود دارد که ثابت می کند خباب بن ارت عجم است. حالا یا ایرانی است از ناحیه کسکر یا نبطی است. یکی از قرائنی که برای اثبات عجم بودن خباب بن ارت هست، وجه تسمیه پدر او به ارت است. ارت از آن جهت به پدر خباب گفتند، چون در تکلّم به زبان عربی «رِتَّه» داشت. «رِتَّه» یعنی لکنت. یعنی وقتی می خواست عربی صحبت کند گیر می کرد. بنابراین معلوم می شود زبان مادری او عربی نبوده است. البته در اسامی افراد صدر اسلام یک خبّاب دیگر هم هست که در واقع کنیه اش ابویحیی است و غلام عُتبَةِ بنِ غزوان بوده که در سال ۱۹ هجری در زمان خلیفه دوم از دنیا رفت. خَباب بن اَرَت که در حکمت ۴۳ است کُنیه اش ابوعبدالله است. جالب است که این کنیه را هم وقتی اولین فرزند خباب به دنیا آمد، پیامبر نام فرزندش را عبدالله و کنیه خباب را ابوعبدالله گذاشتند. خباب فرزندانی هم دارد که یکی از آنها همین عبدالله است که از فرماندهان سپاه امام (علیه السلام) در جنگ نهروان با خوارج بود، که در همان جنگ به دست خوارج به شهادت رسید. نسل خَباب بن اَرَت تا زمان هشام بن ملک (یعنی تا ۲۱۸ هجری قمری) در کوفه بودند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
1_886259534.mp3
3.16M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز هفتم : از حکمت ۶۶ تا حکمت ۷۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : از حکمت ۶۶ تا ۷۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄ 📒 : از دست دادن حاجت بهتر از درخواست كردن از نااهل است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : از بخشش اندك شرم مدار، كه محروم كردن از آن كمتر است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : عفت ورزيدن زينت فقر و شكرگزاری زينت بی نيازی است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : اگر به آنچه كه می خواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران مباش. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : نادان را يا تندرو يا كندرو می بينی. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : چون عقل كامل گردد سخن اندك شود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : دنيا بدن ها را فرسوده، ولی آرزوها را تازه مي نمايد؛ مرگ را نزديك ولی خواسته ها را دور و دراز مي سازد، كسی كه به آن دست يافت از آن خسته مي شود و آنكه به دنيا نرسيد رنج می برد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : كسی كه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آنكه به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد و پيش از آنكه به گفتار تربيت كند با كردار تعليم دهد، زيرا آن كس كه خود را تعليم دهد و ادب كند سزاوارتر به تعظيم است از آنكه ديگری را تعليم دهد و ادب بياموزد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : انسان با هر نفسی كه می كشد، قدمی به سوی مرگ نزدیک می شود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : هر چيز كه شمردنی است پايان مي پذيرد و هرچه را كه انتظار می كشيدی، خواهد رسید. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : حوادث اگر همانند يكديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابی می كنند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : (ضرار بن ضمره ی ضبایی از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد، معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت علی (علیه السلام) را در حالی ديدم كه شب پرده های خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مارگزيده به خود می پيچيد و محزون می گريست و می گفت:) ای دنيا! ای دنيای حرام! از من دور شو، آيا برای من خودنمایی می كنی؟ يا شيفته من شده ای؟ چنانكه روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مبادا! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازی نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه، ارزش تو اندك و آرزوی تو پست است. آه از توشه اندك و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قيامت! ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۶۶ تا ۷۷.mp3
1.52M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۶۶ تا حکمت ۷۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۶) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش با صدایی پر از خش خش که از گلوی خشکش بیرون می زد پرسید : «تو این کتاب را از کجا آوردی؟» با فروپاشی شوروی مثل اینکه خاک ها شخم می خوردند، همهٔ آن کتاب های قدیمی از دل خاک بیرون می آمدند. این کتاب اما با همهٔ آنها فرق می کرد ؛ اوراق کاغذ پاپیروس مصری داد می زد که باستانی اند. با اینکه هنوز کلمه ای از نوشته ها را نخوانده بود، حسی به او می گفت این کتاب گنجی است که آشکار شده و معجزه ای آن را به دست او رسانده است. کاغذهای پاپیروس و اوراق پوست آهو ثابت می کرد که قدمت این نسخهٔ خطّی بیشتر از آن است که بشود تصوری از آن داشت. کشیش جانِ تازه ای گرفت، شروع کرد به ورق زدن اوراق. بوی کهنگی کتاب را استشمام می کرد ؛ کتابی که باید به هر شکل آن را به چنگ می آورد . کشیش سرش را بلند کرد ، خودش را از روی میز عقب کشید و به پشتی صندلی تکیه داد گفت : « ظاهراً این کتاب یک کتاب قدیمی است ؛ اما باید آن را با دقت ببینم و صفحاتی از آن را بخوانم تا معلوم شود موضوع آن چیست و چه ارزشی دارد. هنوز نویسندهٔ کتاب مشخص نیست. می دانید که بخشی از ارزش کتاب ، به نویسندهٔ آن بستگی دارد. من نمی توانم همهٔ اطلاعات لازم دربارهٔ این کتاب را الان به دست بیاورم . باید چند ساعتی روی آن کار کنم. الان هم غروب است و باید از کلیسا بروم. فردا عصر دربارهٔ کتاب با هم صحبت خواهیم کرد. اگر آن را مفید یافتم ، با قیمت خوبی از تو خواهم خرید. مطمئن باش پسرم. ↩️ ادامه دارد...
🔵 وظیفه سرمایه‌داران 💠 همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيری گرسنه نمی ماند جز به كاميابی توانگران و خداوند از آنان نسبت به گرسنگی گرسنگان خواهد پرسيد. 📒 ، حکمت ۳۲۸
شرح حکمت ۴۳ قسمت ۲.mp3
2.05M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (2) 🔹الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) (خباب بن ارت) سوابق بسیار درخشانی در اسلام دارد؛ 🔸 اولاً : اولین نفر از نبتیان است که مسلمان شد. طبق روایتی منقول از امیرالمؤمنین (علیه السلام). 🔸 ثانیاً : ششمین یا دهمین یا یازدهمین یا حداکثر بیستمین کسی است که به پیامبر(صلوات الله علیه و آله) ایمان آورد. 🔸 ثالثاً : سومین کسی است که اسلامِ خودش را اظهار کرد. قبل و بعد از هجرت فقیر بود. حتی تحت شکنجه مشرکان مکه هم حاضر به دست برداشتن از پیامبر و اسلام نشد؛ درحالیکه آن موقع سنّش بین بیست و سه تا بیست و پنج سال بود. در تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه السلام) نقل شده که او زیر غُل و زنجیر و شکنجه به پیامبر (صلوات الله علیه) و اهل بیت (علیهم السلام) متوسّل شد و به صورت معجزه آسایی نجات پیدا کرد. در صدر اسلام فعالیت های تبلیغی داشت؛ از جمله آموزش قرآن به سعید بن زید ؛ داماد عمر و همسر زید که دختر عمر بود. تاریخ نقل کرده که اساسا عمر با کوشش خباب بن ارت مسلمان شد. در تمام غزوات(جنگ هایی که پیامبر خودشان حضور داشتند) ، خباب بن ارت هم حضور داشت. نزدیک سی و دو روایت از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) از طریق خباب بن ارت نقل شده، از جمله روایتی که سبقت امام علی (علیه السلام) را در ایمان اثبات می کند. 🔻او اولین کسی است که در کوفه با آجر خانه ساخت. عثمان یک روستا را به عنوان اقطاع به او بخشید اما خباب بن ارت هنگام مرگ نگران بود که نکند این مزد تمام زحماتش بوده که در دنیا گرفته. قبل از بعثت آهنگر بود و شمشیر ساز و تعمیرکار شمشیر بسیار ماهر و معروفی. 🔻 درباره مرگش اختلاف است؛ بعضی ها گفتند وقتی جنگ صفین اتفاق افتاد، خباب بن ارت بیمار بود لذا نتوانست در جنگ شرکت کند و وقتی حضرت در صفین بودند او در کوفه از دنیا رفت و امیرالمؤمنین (علیه السّلام) وقتی برگشتند از کنار قبر او که عبور می کردند خارج از شهر کوفه، این جملات حکمت ۴۳ را در مورد او فرمودند. 🔻اما بعضی دیگر معتقدند او بیمار بود اما وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و یارانش از صفین برگشتد از دنیا رفت و خود حضرت بر او نماز خواند و او را به خاک سپرد. خَباب بن اَرت که در هفتاد و سه سالگی از دنیا رفت، اولین کسی بود که بیرون از کوفه و کنار دروازه دفن شد؛ در نقطه ای که بعدها به «نجف» موسوم شد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
1_748096768.mp3
2.74M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز هشتم : از حکمت ۷۸ تا حکمت ۸۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم : از حکمت ۷۸ تا ۸۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : و در جواب مردی شامی فرمود: (مرد شامی پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهی است؟ امام با كلمات طولاني پاسخ او را داد كه برخی از آن را برگزيديم:) وای بر تو! شايد قضاء لازم و قَدَر حتمی را گمان كرده ای؟ اگر چنين بود پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهی بيهوده بود. خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالیكه اختيار دارند و نهی فرمود تا بترسند، احكام آسانی را واجب كرد و چيز دشواری را تكليف نفرمود و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد، با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد و با اكراه و اجبار اطاعت نمی شود و پيامبران را به شوخی نفرستاد و فرو فرستادن كتب آسمانی برای بندگان بيهوده نبود و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بی هدف نيافريد. اين پندار كسانی است كه كافر شدند و وای از آتشی كه بر كافران است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهي حكمت در سينه منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مومن آرام گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : حكمت گمشده مومن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : ارزش هر كس به مقدار دانایی و تخصص اوست. (اين كلماتی است كه قيمتی برای آن تصور نمی شود و هيچ حكمتی هم سنگ آن نبوده و هيچ سخنی والایی آن را ندارد) ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : شما را به پنج چيز سفارش می كنم كه اگر برای آنها شتران را پرشتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است. كسی از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد و جز از گناه خود نترسد و اگر از يكی سوال كردند و نمی داند، شرم نكند و بگويد، نمی دانم و كسی در آموختن آن چه نمی داند، شرم نکند و بر شما باد به شكيبايی؛ كه شكيبايی ايمان را، چون سر است بر بدن كه ايمان بدون شكيبايی چونان بدن بی سر ارزشی ندارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : (به شخصی كه در ستايش امام افراط كرد و آن چه در دل داشت نگفت) فرمود: من كمتر از آنم كه بر زبان آوردی و برتر از آنم كه در دل داری. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۷۸ تا ۸۳.mp3
3.33M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۷۸ تا حکمت ۸۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۷) 📚 انتشارات عهدمانا مرد مطمئن بود که کشیش راست می گوید. او حق داشت دربارهٔ درستی قدمت و موضوع کتاب مطالعه کند ، امّا این چیزی نبود که او دلش می خواست بشود. گفت : « البته درست می گویید شما ، اما دلم می خواست همین امروز کار را تمام می کردیم ، چون من می ترسم. » کشیش گفت:حق با شماست پسرم و باید هم بترسيد . حالا که معلوم شده دو غریبه دنبالت هستند و قصد دارند کتاب را از چنگت درآورند ، بهتر است کتاب را با خودت نبری. من آن را جایی نمی برم ، همين جا پنهانش می کنم تا فردا عصر همین موقع که نظرم را به شما بگویم و روی آن قیمتی بگذارم. رستم به دنبال راه گریزی بود تا کار به فردا نکشد. کشیش گفت ، « نکند به من اطمینان ندارید؟ اگر این است ، کتاب را ببرید و فردا آن را برایم بیاورید. کشیش تیر خلاص را شلیک کرده بود : امکان نداشت مرد تاجیک کتاب را با خود ببرد. او می دانست باید کتاب را در کلیسا جا بگذارد . - کتاب را پیش شما می گذارم. فردا چه ساعتی بیایم ؟ کشیش با آرامش جواب داد :همین ساعت. کشیش که از جا برخاست ، او نیز بلند شد و ایستاد . کشیش گفت : « برای این که نگران آن دو غریبه ای که می گویی نباشی ، از در پشتی کلیسا خارجت میکنم. » سپس ورق های کتاب را در بقچه گذاشت ، آن را گره زد و با احتیاط داخل کشوی زیر میزش قرار داد و آن را قفل کرد و کلید آن را توی جیب قبایش انداخت. بازوی مرد را گرفت و گفت : « برویم پسرم .» رستم از در پشتی خارج شد. ↩️ ادامه دارد...
🔵 رفع غم و گرفتاری مردم 💠 از كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است. 📒 ، حکمت ۲۴
شرح حکمت ۴۳ قسمت ۳.m4a
3.66M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) 🎙حجت الاسلام