📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۲۸
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
1⃣🔰 ادله #صیانت_قرآن_از_تحریف، عبارت بودند از دلیل عقلی، کتاب (آیات قرآن)، سنت و اتفاق مسلمین یعنی تواتر و البته که اجماع از دلایل نبود. حال، حدیث معروف #ثقلین را به عنوان دلیلی بر صیانت قرآن کریم از تحریف بحث میکنیم.
2⃣🔺رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»
یعنی: (میراث رسالت من دو وزنه وزین است؛ یکی کتاب خدا و یکی عترت طاهره، و اینها هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر با هم به من برسند و شما هم اگر به این دو وزنه وزین تمسک بجویید هرگز گمراه نمیشوید.)
✅ این حدیث، دارای نکاتی است:
1⃣ حضرت سفارش نمیکند که اگر مایل بودید مراجعه کنید، بلکه میفرماید میراث من این دو است، یعنی عصاره نبوت و تداوم نبوت من که #آخرین_نبوت است، به صورت ثقلین در آمده است.
2⃣ حضرت فرمودند این دو از یکدیگر جدا نمیشوند، یعنی تا آن روزی که بشر روی زمین است، امام و قرآن هم هست.
لذا این حدیث، هم (بقای امام)، هم (علم امام) به همه حقایق قرآن و هم (عصمت امام) در همه ابعاد را ثابت میکند و درباره قرآن کریم نیز ثابت میکند که همه آنچه که سعادت بشر در آن است دارد و از گزند #تحریف محفوظ است و پیوند بین این دو هم پیوندی ناگسستی است. چرا که این دو یعنی قرآن و عترت باید تامین کننده سعادت بشر الی یوم القیامه باشند.
3⃣ انی تارکم فیکم ثقلین، به این معنا نیست که دو وزنه را برای هدایت شما گذاشتم، به هر کدام مراجعه کنید «کافی» است. زیرا در ادامه فرمود اینها هرگز از هم "جدا نمیشوند"، نه به این معنا که قرآن همیشه با امام و امام همیشه یک قرآن در جیب دارد، بلکه یعنی امامت از وحی و کلام الله از امامت جدا نخواهد شد.
✅ پس هم امام مبین و مفسر قرآن کریم است و هم قرآن کریم انسانها و جوامع را به ائمه معصومین راهنمایی میکند. لذا قرآن و عترت در مقام حجت، حجیتشان به یکدیگر مرتبط است. بدین صورت قرآن و عترت متحدند و نه دو امر مستقل از یکدیگر.
🔻پس دلالت این حدیث برای صیانت قرآن از تحریف این چنین است که اگر قرآن تحریف شده باشد، آنگاه هیچ راهی برای اثبات احکام شرعی نداریم:
زیرا اگر کتاب خدا تحریف شده باشد، نمیتوان به آن تمسک کرد، چرا که چیزی که خود تحریف شده است و نورانیتش را از دست داده، چگونه میتواند انسان را نورانی کند و از هر ظلمتی برهاند؟ پس قرآن کریم بر فرض تحریف معتبر نیست و حجیت ندارد.
🔺از طرف دیگر، عترت هم حجت مستقل نیست که حرف او با قطع نظر از قرآن حجت باشد. زیرا هر چه از معصوم رسیده است را باید بر قرآن عرضه کنیم به دو علت:
1⃣اولا به شهادت نصوص #عرضه_بر_قرآن [روایاتی که میفرمایند هر سخن معصوم را باید بر قرآن عرضه کنید اگر مخالف آن بود نپذیرید]
2⃣ثانیا به دلیل همین #حدیث_ثقلین که فرمود اینها جدا نمیشوند، یعنی هرگز نمیتوان بدون مراجعه به قرآن از روایات استفاده نمود.
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، #مقدمات_تفسیری
📆 شماره جلسه: ۳۱
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
♻️ یکی از ادله های #عدم_تحریف_قرآن این بود که روایت فراوانی بر «وجوب خواندن سوره در قرآن» وجود دارد. از مجموع روایات فراوان که برخی به استحباب سوره در قرآن، برخی به فضایل آن و برخی به خواص آن میپردازند بدست می آید که سور تحریف نشده اند زیرا نمیشود برخی سوره ها تحریف شده و برخی دست نخورده باشند و روایات به خواندن سوره در قرآن ترغیب کنند.
🔰دلیل دیگر بر #صیانت_قرآن_از_تحریف که آنرا به اشتباه، دلیلی عقلی دانسته اند درحالیکه تحلیلی تاریخی است این است که بررسی قرآن در زمان نزول و خلافت شیخین و خلافت عثمان و خلافت امام علی نشان میدهد تغییری نکرده است.
1⃣🔺پیامبر اکرم غیر از اینکه در خواندن سور بر مردم و دقت در حفظ سور از تحریف، سور مختلف را در قرآن میخواند تا مردم مرتب آنها را بشنوند. مساله قرائت قرآن هم چنان اهمیت داشت که خود قرآن فرموده بود وقتی قرائتش را میشنوید ساکت شوید و گوش کنید. خصوصا در نماز که همگی فقها گفته اند استماع سوره، واجب است اگرچه در وجوب آن در غیر نماز اختلاف است. همچنین اگر فرمود کتاب خدا و عترتم را در میان شما گذاشتم منظورش این است که «کتاب عینی خارجی» که تمام سور در آن نوشته شده و در دسترس همه شما هست را در میان شما گذاشتم.
♻️مردم مکه زمانی که میخواستند مهاجرت کنند نه توان ماندن در مکه داشتند و نه خانهشان را کسی میخرید تا با پولش بتوانند هزینه های سفر را جبران کنند. در اینجا قرآن فرمود که آن جنبنده ای که غذایش را ذخیره سازی نمیکند نیز رزقش با خداست! در این لحظه مسلمانان انگیزه گرفتند و بدون هیچ توشه ای راهی مدینه شدند.
🔰مردمی که فقط بخاطر دینشان از زندگیشان گذشتند و مهاجرت کردند و دینشان نیز صرفا در قرآن خلاصه میشد (چون هنوز روایات زیادی نبود) این مردم آمادگی کامل برای فهم قرآن داشتند، هوش زیادی هم داشتند که اشعار طولانی را حفظ میکردن . پس آن #ایمان_قوی بعلاوه این #هوش_سرشار، باعث میشد که قرآن را براحتی حفظ کنند.
📜اگر امروز کسی شهید شود بازماندگانش گل سرسبد این کشور میشوند اما در صدر قرآن اگر کسی شهید میشد خانواده اش را به اسیری میبردند! این ایمان قوی مسلمانان صدر اسلام را میرساند که باعث میشد با یک آیه قرآن زندگی خود را رها کنند و براه بیفتند. کسی هم قدرت دست بردن در کتاب را نداشت این تحلیلی تاریخی در عصر خود حضرت بود که نشان میدهد امکان تحریف نبود.
2⃣🔺مقطع دوم، زمان «خلافت شیخین» است. اگر در این کتاب آیه ای بود و شیخین به جهت شک در اینکه جزو قرآن است میخواستند بردارند امکان نداشت. چون طبق توضیحات قبل مشخص شد که تلاشهای پیامبر و ایمان و هوش قوی مردم باعث میشد که کسی در بخشهای قرآن شک نکند.
🔰اگر هم میخواستند عمدا آیه ای را بردارند یا جزو مسائل حکومت بود و یا نبود. آیه ای که در مورد حکومت نباشد آنها انگیزه تحریف نداشتند و اگر در مورد حکومت هم بود قدرتش را نداشتند چون مردم آنقدر برایشان مهم بود که برای حفظ یک واو در قرآن، شمشیر میکشیدند.
♻️اگر آیه ای بود که مخالف خلافت شیخین بود دیگر حضرت امیر و مخالفانشان دست به دامان احادیث نمیشدند و صریحا به همان آیه اشاره میکردند حال آنکه ابدا چنین چیزی را در کتب احتجاج نمیبینیم. #تقیه هم برای این است که دین بماند، اما اگر قرار باشد با حذف آیه ای، اصل دین در خطر قرار بگیرد دیگر حضرت امیر ساکت مینشست؟ دین تحریف شده که دیگر دین اولیه نیست.
3⃣🔺در مقطع سوم یعنی زمان «عثمان» نیز همانند زمان شیخین است و همان استدلالها با شدت بیشتر پابرجاست و امکان تحریف نبود. چون دیگر فتوحات اسلامی بسیار گسترده تر شده بود و از فلات آسیا تا فرانسه فعلی یک قرآن را میخواندند.
4⃣🔺در مقطع چهارم که زمان «خلافت حضرت امیر» بود که دیگر ذره ای امکان تحریف نبود چون اون اندک مسامحه ای با هیچکس نداشت. اما حتی یک کلمه ای هم در مورد تحریف در قرآن نگفت با اینکه قدرت کامل در دست او بود. شاید در زمان قبل خلافت امکان #تقیه بود اما در زمان حکومتش که دیگر شمشیر به دست بود و اگر تحریفی بود حتما میگفت. فقط یک مریض العقل ممکن است چنین توهمی درباره حضرت امیر بکند.
5⃣🔺در مقطع پنجم که ««پس از خلافت حضرت امیر» است نیز که دیگر اصلا امکان تحریف عمدی نبود چون دیگر قرآن کاملا در فتوحات گسترده اسلامی منتشر و حفظ شده بود و ائمه نیز دیگر ساکت نمی ماندند حال آنکه اصلا چنین سخنی نگفته اند.
🚸🚸🚸🚸🚸