eitaa logo
لبیک یاسیدعلی لبیک یا مهدی است.
85 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
25 فایل
ان شاءالله به لطف امام زمان عج الله تعالی فرجه و همراهی شما عزیزان ، کانالی بامحوریت آماده سازی فرهنگ ظهور داشته باشیم. درضمن باماباشید ازچندین کانال خبری ومذهبی وسیاسی بی نیازمی شوید. ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Lbik313
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️شبهه: 👇👇👇 شعر منتشر نشده از شهریار که در زمان حیاتش جرات چاپ نداشت .. شعری سیاسی ونایاب ازاستادشهریار كه هر بيت آن با بيان حال و روز شوم اين ديار،هر ايرانى را بجايكاه اصيل خود باز ميگرداند جای آن دارد که ریزد خون ز چشم روزگار در عزای کشور دارا و خاک مازیار..... .... (شبهه خلاصه شده است) ✅ پاسخ:👇👇👇 این ادعا کاملا غلط و دروغ محض است، مرحوم شهریار شاعری بود انقلابی که شعرهای انقلابی زیادی هم سرود از جمله شعار خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار که خود آن را بهترین غزلش شمرد. اشعار اسلامی او (از جمله شعر معروف او یعنی: علی ای همای رحمت ‌...) نیز اظهر من الشمس است و گواه صادقی بر دروغ بودن شعر ضد اسلامی فوق است. به نظر می رسد دروغگویی دشمن و ضدانقلاب پایان ندارد و البته این نشانه استیصال و درماندگی آنها است. زیرا وقتی اقتدار نظام و مردم را مشاهده می‌کنند، مجبور می‌شوند اینگونه حقارت خود را نشان دهند.
📖 یک گنجشک با عجله و با تمام توانش به آتش نـزدیک میشد و بر می گشت‌! به او گفتند چه می‌کنی؟ گفت در این نزدیکی چشمه آبی هست ومن مرتب نوک خود را پر از آب می ‌کنم و آن را روی آتش می ‌ریزم… گفتند حجم آتش در مقایسه با آبی‌که توبا خود می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد. گنجشک گفت شـاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما هـنگامی که خدا می پرسـد زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ پاسخ می دهم هر آنچه از من بر می‌ آمد ﺩﻭﺳﺘﯽ واقعی ﻧـﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﮔﻢ میشود ﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﺐ، ﺍﮔﺮ ﮔﻢ ﺷﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻧﻴﺴﺖ امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : بدترین دوستان کسانی اند کـه هنگام آسایش پیوند دارند وهنگام گرفتاری جدا می شوند. غررالحکم ج۴ ص۱۷۱ ┈┈┈┈┈┈┈┈
📖 مـجنون وقت راه رفتن کسی را بجز لیلی نمی دید. روزی شخصی در حال نماز خواندن بود و مجنون بدون این که متوجه بشود از بین او و مهرش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد چرا بین من وخدایم فاصله ایجاد کردی؟ مجنون رو به او کرد و گفت : من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم ، تو که عاشق خدای لیلی‌ هستی ، چطور من را دیدی؟ که بین تو و خداوند فاصله انداختم؟ امام جعفر صادق علیه‌ السلام فرمود القَلبُ السَّلیم ، الّذی یَلقی ربَّهُ و لَیسَ فیهِ‌ احدٌ سِواه. قلب سلیم وسالم را کسی دارد که‌ در وقت ملاقات پروردگار، احدی به غیر از او در آن نباشد منبع: اصول کافی ، جلد٣، صفحه ٢٦ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈
📚 برگرداندن نیت نماز به نماز دیگر 💠 سؤال: اگر نمازگزار در بین و یا عشا متوجه شود و یا مغرب را نخوانده است، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ جواب: چنانچه قبل از نماز عصر و یا عشا، متوجه شود که نماز ظهر و یا مغرب را نخوانده است واجب است نیت خود را به نماز ظهر و یا مغرب برگرداند؛ البته در نماز عشا لازم است که به رکوع رکعت چهارم، نرسیده باشد. 🆔 @leader_ahkam
📖 به راحتی می‌ شود در مورد اشتباه دیگران قضاوت کرد، ولی به سختی می‌ شود اشتباهات خود را پیدا کرد. به راحتی می‌ شود بدون فکر کردن حرف زد، ولی به سختی می‌ شود زبان را کنترل کرد. به راحتی می‌ شود کسی را که دوستش داریم از خود برنجانیم، ولی به سختی می‌ شود این رنجش را جبران کنیم. به راحتی می‌ شود کسی را بخشید، ولی به سختی می‌ شود از کسی تقاضای بخشش کرد. به راحتی می‌ شود قانون را تصویب کرد ولی به سختی می‌ شود به آنها عمل کرد. به راحتی می‌ شود به رویاها فکر کرد، ولی به سختی می‌ شود برای به دست آوردن یک رویا جنگید. به راحتی می‌ شود هر روز از زندگی لذت برد، ولی به سختی می‌ شود به زندگی ارزش واقعی داد. به راحتی می‌ شود به کسی قول داد، ولی به سختی می‌ شود به آن قول عمل کرد. به راحتی می‌ شود اشتباه کرد، ولی به سختی می‌ شود از آن اشتباه درس گرفت به راحتی می‌ شود گرفت، ولی به سختی می‌شود بخشش کرد. مواظب این به راحتی ها باشیم تا زندگی را به راحتی هدر ندهیم ┈┈┈┈┈┈┈┈┈
راننده گفت: این چراغ لعنتی چقدر دیر سبز می‌شه! همین زمان پسرک گل‌فروش نگاهی به انداخت و گفت: این چراغ چرا اینقدر زود سبز می‌ شه ، نمی‌ ذاره دوزار کنیم. این حکایت زندگی ماست... وقتی بخاطر سختی رانندگی ازهوای بارانی شاکی هستیم، کشاورزی در آن طرف بخاطر همین باران لبخند می‌زند. یادمان باشد ؛ فقط خدای ما نیست.
📖 روزی امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند : من دلم خیلی به حال ابوذر غفاری می‌ سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ، ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه او رفتند چهار کیسه اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند ابوذر خشمگین شد، به ماموران گفت شما دو توهین به‌ من کردید : اول این که فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟ اگر تمامی ثروت‌ های دنیا را هم جمع کنید با یک‌ تار موی علی علیه السلام عوض نمی‌ کنم . آنها را بیرون کرد و در را محکم بست .... مولا گریه می‌ کردند و می فرمودند: به خدایی که جان علی در ید اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست. سه شبانه روز بود که‌ او و خانواده‌ اش هیچ نخورده بودند. الکافی، ج ۸ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈
کیف ها توی کیف فروشی ها اگر خوش فرم و خوش قواره اند به خاطر این است که پر از کاغذ باطله اند اگر آن کاغذ باطله ها را بیرون بریزی از فرم و قیافه می افتند و کاغذها هم دیگر زباله اند و باید دور ریخته شوند. خشم و عصبانیت چیزی شبیه همان کاغذ باطله است. اگر فرو ببری شکل و شخصیت پیدا می کنی و اگر بیرون بریزی از شکل و شخصیت و معنویت می افتی. خدا در قرآن دعوت به فرو بردن خشم دارد و می فرماید: الکاظِمینَ الغَیظِ
📖 ﭘﺎﺩﺷﺎهی ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯدرمان ﺑﯿﻤﺎﺭی او ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ از ﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪﺍﺯ ﺩستشان کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ. ﺷﺎﻩ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒـﻞ ﺍﺯ ﻭﻓـﺎﺕ ﺍﻋﻼم کند. ﮔﻔﺖ ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می کنم ، کـه ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کرده اند ﺑﺨﻮﺍبد ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪاما ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ . ﺗﺎ ﺍینکه ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎﺩﺭ اﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد . فقط ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ شود. ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنه‌ای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدن ﻭ ﻫﻮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ... ﻓﻘﯿﺮ به خوﺍﺏ ﺭﻓﺖ. ﺩﺭﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ نکیر ومنکر ﺑﺎﻻﯼ قبرش ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺳﻮﺍﻝ می پرسیدند ﻭ ﻓﻘﯿﺮ هم ﭘﺎﺳﺦ میداد ﺗﺎ ﺍینکه ﭘﺮﺳﯿﺪند ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ چه ﺩﺍﺷﺘﯽ؟ ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ ﺧﺮ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩیگر ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ فقیر ﺑﺎ ﺧـﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓـﻼﻥ ﻭ ﻓـﻼﻥ ﺭﻭﺯ بـر ﺧَﺮِ ﺧـﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ گذاشتی ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩن ندﺍﺷﺖ ﻭ بعد ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: چـرا فلان ﺭﻭز به خرت ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ و.... ﻣـﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ به خاطر ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻫﺎ که‌ به ﺧﺮ کرده بود مواخذه شد... ﺻﺒﺢ که شد ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ می آمدند ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﯿﺮﻭﻧﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ درﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ کردند ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎبه ﻓﺮﺍﺭ گذاشت ﻭ ﻣﺮﺩﻡ به دنبال ﺍﻭ ﮐـﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓـﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ. ﻓﻘﯿـﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ میـزد بخاطر ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ مواخذه شـدﻡ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ. رفقا ما چطوریم؟ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈