📖 #حکایت_گلستان
#سعدی
دزدی به خانهی پارسایی درآمد چندان که جُست، چیزی نیافت. دل تنگ شد. پارسا خبر شد. گلیمی که بر آن خُفته بود در راهِ دزد انداخت تا محروم نشود.
شنیدم که مردان راه خدای
دل دشمنان را نکردند تنگ
تو را کی میسر شود این مقام
که با دوستانت خلاف است جنگ
━━━━━━━━━━━
✍ #بازنویسی_حکایت
دزدی وارد خانه انسان شد. هرچقدر که جستجو کرد، چیزی پیدا نکرد. دزد ناراحت شد. مرد پرهیزکار از این موضوع خبردار شد. گلیمی را که روی آن خوابیده بود برداشت و در سر راه دزد انداخت، تا دزد دست خالی نماند.
📎 #معنی_شعر: شنیدهام که انسانهای خداجو، دشمنان خود را هم ناراحت نکردند.
تو که حتی با دوستانت هم اختلاف داری و در جنگ و کشمکش هستی، به این مقام(مرد راه خدا شدن) نخواهی رسید.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
#معنی_واژهها:
پارسا: انسان پرهیزکار
خُفته بود: خوابیده بود.
محروم: بینصیب، بیبهره.
خِلاف: اختلاف، ناسازگاری.
#لبخند_شرعی 😊
@labkhandsharei