52.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ادواردو
#تلنگر
#شهید_ادواردو_آنیلی تنها وارث میلیاردر ایتالیایی مشهور، جوآنی آنیلی، بود که بعد از #مسلمان و #شیعه_شدن بخاطر اعتقادات مذهبی اش زندگی سختی را گذراند و سر انجام برای اینکه ارثیه کلان پدر به دست او نرسد به #شهادت رسید.
🔴 ردپای صهیونیستها در شهادت ادواردو
👌 #حتما_ببینید
@lahazate_talaei_ketabkhani
#ادواردو
#برش_کتاب
میگوید: «توی همین اوضاع بود که قدیری ما را با ادواردو و آشنا کرد. من و بعدها هم برادرم محمد. خود قدیری قرار بود چند وقت بعد برود ایران. ادواردو هم با این که آن موقع روابط عمومی بالایی داشت و با خیلی از سران قدرتمند ایتالیا که هیچ، رهبران سیاسی و اقتصادی دنیا هم ارتباط داشت اما کسی را می خواست که در این شرایط جدیدش بتواند به آنها اعتماد کند. شاید بتواند سؤالاتش را بپرسد. بهتر بود شیعیان ایتالیا در این ماجرا درگیر نشوند. چون آنها همین طوری هم زیر ذره بین بودند و بهشان حساس بودند. این شد که قدیری من را با ادواردو آشنا کرد. چون من چندان در فعالیتهای انجمن اسلامی درگیر نبودم و خیلی حساسیتی روی من نبود. قبل از این که قدیری به ایران برگردد، فخرالدین حجازی برای یک سفر تبلیغی و سخنرانی آمده بود ایتالیا. ادواردو گفت من را ببرید دیدن حجازی. از حجازی پرسید که با آیت الله خمینی ارتباطی دارد یا نه. وقتی جواب بله شنید از حجازی خواست تا برایش از دفتر امام وقت بگیرد.
میخواست برود دیدن امام. حجازی قول داد پی گیری کند. چند وقت بعدش خبر داد که برایش از امام وقت ملاقات گرفته. ادواردو رفت ایران دیدار امام و برگشت. از این رو به آن رو شده بود. از آن پس هر وقت می خواست مثالی بزند یا از حضرت علی میگفت یا از امام خمینی. آن روز توی آن دیدار در حضور کسانی که آنجا بوده اند امام پیشانی او را میبوسد. او در حقیقت تنها خارجی بود که #امام_پیشانی_اش_را_بوسیده_اند».
@lahazate_talaei_ketabkhani
#معرفی_کتاب_از_لیست_کتب_کانال
#ادواردو
ماجرای رمان از روز قتل و به عبارت بهتر شهادت ادواردو شروع میشود. دامدار پیر متوجه جسدی داخل رودخانه میشود و پس از مدتی ،سر و کله پلیس هم پیدا میشود. اما همه چیز در هاله ای از ابهام قرار داد و ظاهرا قرار است روی ماجرای کشته شدن این جوان سرپوش گذاشته شود. از آن پس ماجراهای رمان در دو قسمت دنبال میشود. بخش اول کاوشهای یک خبرنگار جوان برای پیدا کردن حقیقت فوت ادواردو که از نهایت خلاقیت و دقت خود استفاده میکند و بخش دوم راوی حضور گروهی مستند ساز از ایران است که برای ساخت مستندی از زندگی ادواردو راهی ایتالیا شدهاند...
این گروه چیزهایی از زندگی ادواردو و مسلمان بودنش شنیدهاند اما هیچ سند و مدرکی در دست ندارند و به دنبال یافتن اسناد و اشخاصی در ایتالیا هستند که ادواردو را از نزدیک میشناسند.
جستوجوهای این گروه مستند ساز به همراه مشکلاتی که خودشان دارند در کنار ماجراهای خبرنگار جوان، داستان جذابی ساخته است که میتوانید با خواندن آن لذت ببرید و از ادواردو بیشتر بدانید.
@lahazate_talaei_ketabkhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ادواردو
سخنرانی #جالب استاد #رائفی_پور درباره شهید #مهدی_آنیلی
@lahazate_talaei_ketabkhani
#ادواردو
#برش_کتاب
پدرش کمی خم میشود طرف ادواردو و با لحنی رازآلود میپرسد: – #دوستش_داری؟
چشمان ادواردو برق میزند.
-اوهوم.
-خیلی وقت است میشناسیاش.
-توی این سفر بیشتر باهاش آشنا شدم…تقریبا هر شب با هم خلوت میکنیم.
-ایتالیایی است یا امریکایی؟
ادواردو شانه بالا میاندازد انگار که بگوید مهم نیست یا معلوم نیست.
-اسمش چیست؟
- #قرآن.
پدر ادواردو کمی جا میخورد. چیزی نمیفهمد.
@lahazate_talaei_ketabkhani
#ادواردو
#برش_کتاب
--اینجا اروپاست. هر کس هر جور دلش خواست می تواند فکر کند. هر جور دلش خواست می تواند زندگی کند… فقط به شرط اینکه به جامعه و بقیه آسیب نزند، پس چرا باید به ادورادو گیر بدهند؟
--نه وقتی پای میلیاردها یورو سرمایه در بین است، نه وقتی که پای یک دینی در میان است به نام اسلام که سال هاست مردم را از آن می ترسانند.
#دموکراسی_به_سبک_غرب😔
@lahazate_talaei_ketabkhani