eitaa logo
لحظات طلایی کتابخوانی
113 دنبال‌کننده
138 عکس
43 ویدیو
12 فایل
#لیست_کتب_کانال: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/435 #قوانین_امانت_کتاب: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/14 فهرست تفسیر قرآن: http://eitaa.com/lahazate_talaei_ketabkhani/349 ارتباط با ادمین: @lahazate_talaei_ketabkhani_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸دل به یار و سر به کار🔸 ☑️روایت یک داستان واقعی !! 💢چند روز پیش کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هرکدوم خراب شده بود. 🔰«کاغذ رسید» رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. «کاغذ رسید» رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: « شما مهمان امام زمان-عج- هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!» 🔶از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید 🔷گفت: این نذر چند ساله منه. هر صدتا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد! هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود :«مهمان امام زمان!» گفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان - عج- و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! 💢اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون! اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر میکردم!! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! ☑️من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم! به امید تعجیل در ظهورش ❀ اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج ❀ ♦️کپی فقط با مجاز است. @lahazate_talaei_ketabkhani
در عصر حکومت رضاخان قلدر یکی از دانشمندان ربانی به نام مرحوم آیت الله سید باقر سیستانی سعی بسیار داشت تا به محضر مبارک امام زمان حضرت ولیعصر(عج) شرفیاب گردد. او برای رسیدن به این سعادت بزرگ تصمیم گرفت چهل جمعه در مسجدی از مساجد زیارت عاشورا را بخواند. او به این تصمیم عمل کرد و هر جمعه به قرائت زیارت عاشورا به طور کامل ادامه داد؛ او می گوید: در یکی از جمعه های آخر که در یکی از مساجد مشغول زیارت عاشورا بودم ناگاه نوری را از خانه ای نزدیک مشاهده کردم. حالت معنوی عجیبی پیدا کردم و به دنبال آن نور رفتم. خود را نزدیک آن خانه رساندم، دیدم نور عجیبی از داخل آن خانه می درخشد. در را زدم و با اجازه وارد شدم، دیدم حضرت ولیعصر(عج) در یکی از اطاق های آن خانه تشریف دارند و در آن اطاق جنازه ای را مشاهده نمودم که پارچه سفیدی روی آن کشیده بودند. منقلب شدم درحالی که اشک از چشمانم سرازیر بود، به آقا امام زمان(عج) سلام کردم، آقا جواب سلام مرا داد و فرمود: چرا اینگونه دنبال من می گردی و آن همه رنج ها را تحمل می کنی؟! مثل این باشید (اشاره به جنازه) تا من به دنبال شما بیایم. سپس فرمود: این جنازه، جنازه بانویی است که در عصر کشف حجاب رضا خان، هفت سال برای حفظ عفت خود از گزند حکومت رضاخان از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند. 📣این است که امام علی(ع) می فرماید: »پاداش رزمنده شهید بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد امّا پاکدامنی می کند. همانا عفیف پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست» ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ @lahazate_talaei_ketabkhani