eitaa logo
اصلاح‌گرایانِ‌‌اصول‌محور‌ِولایی/لاحِق_وَالَّازِمُ‌لَكُمْ‌لَاحِق..."
1.6هزار دنبال‌کننده
650 عکس
949 ویدیو
14 فایل
#گروه‌_سایبری #اصلاح‌گرایان‌ِ‌اصول‌محور‌ِ‌ولایی https://eitaa.com/lahegh رویکرد کانال‌‌ انقلابی‌ِ لاحِق: جهاد تبیین‌ ، هم‌اندیشی‌ نیروهای‌ انقلابی و لايحمِلُ‌ هذَا الْعَلَم إِلَّا أَهْلُ‌ الْبَصَرِ وَ الصَّبر و الْعلمِ‌ بِمَوَاضعِ‌ الحق...
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ روایت سردارِ شهید ازشکنجه‌های ساواک ما را بردند در اتاق بازجویی و گفتند بگو. گفتیم چی بگوییم؟ چیزی نمی‌دانیم. کمی کتک زدند. دستبند قپانی میزدند. با شلاق میزدند. بازجویی به نام ادیب بود که میگفتند روانشناس است. او کتک نمیزد. میگفت: نزن! اجازه بده حرف میزند. بعد میگفت بچه جان چرا خودت را اذیت میکنی؟ تو که آخرش باید حرف بزنی. زودتر بگویی بهترست خودت را اذیت نکن. تلقین میکرد تضعیف روحیه میکرد. وقتی ما چیزی نگفتیم گفت خب حالا بهت می‌گویم. اشاره‌ای کرد که او را بیاورید. بعد دیدیم که صدایی از راهرو میآید. یهو دیدیم أخوی آمد اینقدر او را زده بودند که پایش به اندازه یک بالش ورم کرده و خون‌آلود شده بود. او را میزد و میگفت: به برادرت بگو حرف بزند. من را میزد و میگفت حرف بزن. هردویمان را از دو طرف شلاق می‌زد. شلاق‌ها هم کابل‌های برقی بود که وسطش سیم مسی داشت و دورش لاستیک قطوری بود سر مسی‌اش به هر جایی از بدن اصابت میکرد زخمی میکرد. گاهی این کابل را توی سر میزد. خیلی دردناک بود. یکی دو بار بر سر من زد. ولی توی سر اخوی خیلی زدند. سرآخر أخوی -خدا رحمتش کند- گفت: او هیچکاره است او را نزنید، همه‌اش برای من است سالگردشهادت گرامی باد🌷🌷 •••••✾•🍃🌺🍃•✾•••• - همین الآن دعوتی :🔻 صفحه‌تخصصی‌مباحثاتِ دینی‌سیاسی‌اجتماعی https://eitaa.com/lahegh