شهید مدافع حرم \"#حامد_جوانی\"
که
بدون
٢ دست
و ٢چشم
به شهادت رسید،
در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم
.
بےراه نبود ڪه حامد بین مجروحین ایرانی معروف شده بود به \" #شہیــد_ابوالفضلے \"
.
جلوے چشم امیر تمام روضه های ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحہ هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند .
.
حامد سر تا پا زخم بود
بےدست و بےچشم هایش با سرے مجروح و جسمے سرتا پا زخمیِ تیر و ترڪش ...
.
یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق روضۀ ابوالفضل بود .
یادش افتاد حامد همیشه مےگفت :
من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم ، همۀ نوحه خوان ها رو مےگویم فقط روضۀ ابالفضل بخوانند ...
.
نمی دانم چه شد امشب فال بنام این شهید افتاد
هرچه بود وهست،همین را می دانم
شهدا بردند وما باختیم
نمیدانم درنمازشبشان چه باخدا گفتند
نمیدانم با معبود چگونه راز و نیاز کردند،که پسندیده شدند،
ایکاش یه کمی از آن رازها راماهم یاد میگرفتیم
شهدا نگاهی،شهدادست ماراهم بگیرید
بدجوری غرق دنیا شده ایم
شبتون شهدای
التماس دعا
شهید مدافع حرم \"#حامد_جوانی\"
که
بدون
٢ دست
و ٢چشم
به شهادت رسید،
در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم
.
بےراه نبود ڪه حامد بین مجروحین ایرانی معروف شده بود به \" #شہیــد_ابوالفضلے \"
.
جلوے چشم امیر تمام روضه های ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحہ هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند .
.
حامد سر تا پا زخم بود
بےدست و بےچشم هایش با سرے مجروح و جسمے سرتا پا زخمیِ تیر و ترڪش ...
.
یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق روضۀ ابوالفضل بود .
یادش افتاد حامد همیشه مےگفت :
من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم ، همۀ نوحه خوان ها رو مےگویم فقط روضۀ ابالفضل بخوانند ...
.
نمی دانم چه شد امشب فال بنام این شهید افتاد
هرچه بود وهست،همین را می دانم
شهدا بردند وما باختیم
نمیدانم درنمازشبشان چه باخدا گفتند
نمیدانم با معبود چگونه راز و نیاز کردند،که پسندیده شدند،
ایکاش یه کمی از آن رازها راماهم یاد میگرفتیم
شهدا نگاهی،شهدادست ماراهم بگیرید
بدجوری غرق دنیا شده ایم
شبتون شهدای
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🔰 خاطرات شهدا
💛 شهید مدافع حرم #حامد_جوانی
وقتی نزدیک #ماه_مبارک_رمضان میشدیم، داداشحامد میومد مسجد و در تمیز کردن و نظافتِ مسجد با بچهها سهیم میشد.
پنجرههای مسجد رو با روزنامه پاک میکرد، لوسترها رو تمیز میکرد، کُل مسجد رو با دوستانش جارو میکرد و استکانها رو میشُست. آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفت.
قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفت، برای خانوادههایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستند، وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و... تهیّه میکرد و یواشکی در اختیارشون قرار میداد.
اینها رو به ما هم نگفته بود و بعد شهادتش متوجّه اینکارهاش شدیم و یهعدّه از خود این خانوادهها برامون تعریف میکردند که آقا حامد همیشه هوای خانوادهی ما رو داشت.
✍راوے: برادر شهید
شفاعتشهداشاملحالمونانشاءالله
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
🇮🇷 #لحظه_ای_باشهدا
@lahzaei_ba_sh
🔰 خاطرات شهدا
💛 شهید مدافع حرم #حامد_جوانی
وقتی نزدیک #ماه_مبارک_رمضان میشدیم، داداشحامد میومد مسجد و در تمیز کردن و نظافتِ مسجد با بچهها سهیم میشد.
پنجرههای مسجد رو با روزنامه پاک میکرد، لوسترها رو تمیز میکرد، کُل مسجد رو با دوستانش جارو میکرد و استکانها رو میشُست. آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفت.
قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفت، برای خانوادههایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستند، وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و... تهیّه میکرد و یواشکی در اختیارشون قرار میداد.
اینها رو به ما هم نگفته بود و بعد شهادتش متوجّه اینکارهاش شدیم و یهعدّه از خود این خانوادهها برامون تعریف میکردند که آقا حامد همیشه هوای خانوادهی ما رو داشت.
✍راوے: برادر شهید
شفاعتشهداشاملحالمونانشاءالله
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
🇮🇷 #لحظه_ای_باشهدا
@lahzaei_ba_sh