در #شفاعت #شهدا،دست درازی دارند
عکسشان رابنگر،چهره نازی دارند
ما به یاداوری #خاطره ها محتاجیم
ورنه انان به من و تو چه نيازي دارند
سالروز
#شهید مجتبی #کفعمی
#شهید مجتبی#زوارزادگان
یادشان گرامی وراهشان پررهرو
باذکرصلوات برمحمدوال محمد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
﷽
📜 #خاطره
✍🏼فرش کوچکی انداخت گوشهی حیاط خانهی پدریاش توی آفتاب پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: همهی دلخوشی من توی این دنیا، پدرمه. دوباره پیشانیاش را بوسید. خندید پدرش خندید.
اول صبح بفرستیم صلوات
نثار روح مطهرشان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
﷽
📜 #خاطره
✍🏼فرش کوچکی انداخت گوشهی حیاط خانهی پدریاش توی آفتاب پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: همهی دلخوشی من توی این دنیا، پدرمه. دوباره پیشانیاش را بوسید. خندید پدرش خندید.
اول صبح بفرستیم صلوات
نثار روح مطهرشان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
#خاطره
حاج قاسم هر سال ایام ماه مبارک رمضان فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد افطاری میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند.
📚راوی فرزند شهید شیخ شعاعی
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره
.
🌷آقا جواد حتی تو حرم #حضرت_رقیه (س) هم، از بچههای شهدای #فاطمیون غافل نمیشد. با فاطمه بردشان یک گوشه و باهاشان بازی کرد. فاطمه خوراکیهایش را آورد و با هم خوردند. آقا جواد برای فاطمه، خمیرِ بازی، خریده بود. آوردند و با بچههای فاطمیون، حلقه زدند دور همدیگر و نشستند به بازی. آنقدر بهشان محبت کرد و خندیدند که آخر سر، از سر و کله آقا جواد بالا میرفتند و صدای عمو عمویشان قطع نمیشد.
(راوی:همسر شهید).
این کلیپ، تصاویر همین خاطره است.
#شهید_جواد_محمدی
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
﷽
📜 #خاطره
✍🏼فرش کوچکی انداخت گوشهی حیاط خانهی پدریاش توی آفتاب پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: همهی دلخوشی من توی این دنیا، پدرمه. دوباره پیشانیاش را بوسید. خندید پدرش خندید.
اول صبح بفرستیم صلوات
نثار روح مطهرشان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
#خاطره
حاج قاسم هر سال ایام ماه مبارک رمضان فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد افطاری میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند.
📚راوی فرزند شهید شیخ شعاعی
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره
.
🌷آقا جواد حتی تو حرم #حضرت_رقیه (س) هم، از بچههای شهدای #فاطمیون غافل نمیشد. با فاطمه بردشان یک گوشه و باهاشان بازی کرد. فاطمه خوراکیهایش را آورد و با هم خوردند. آقا جواد برای فاطمه، خمیرِ بازی، خریده بود. آوردند و با بچههای فاطمیون، حلقه زدند دور همدیگر و نشستند به بازی. آنقدر بهشان محبت کرد و خندیدند که آخر سر، از سر و کله آقا جواد بالا میرفتند و صدای عمو عمویشان قطع نمیشد.
(راوی:همسر شهید).
این کلیپ، تصاویر همین خاطره است.
#شهید_جواد_محمدی
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🔸 نوههاش رو خیلی دوست داشت.
بعضی وقتها شدید دلتنگ نوهها میشد. میگفت: «کاش می تونستم یک ساعت برم ایران نوههام رو ببینم و برگردم.»
🔹هیچ وقت سالروز تولد بچهها و نوهها و یا سالروز ازدواج خودمون و بچهها رو فراموش نمیکرد. ممکن بود من یادم بره اما ایشون هیچ وقت از یادش نرفت.
🎁 به من میگفت: «تولد بچهها رو تبریک بگید و از طرف من هم کادوی تولد تهیه کنید.» اگه ایران هم نبود سفارش میکرد که یه مبلغی به عنوان هدیه به حساب بچه ها واریز کنیم.
🏞 یک قاب عکس از همه خانواده با هم در بیروت کنارش گذاشته بود، میگفت: «چقدر خوبه، دلم حال میاد وقتی این عکس رو نگاه میکنم، احساس میکنم همهشون اینجا هستند.»
📝 #خاطره از همسر شهید
یادش گرامی وراهش پررهرو
هدیه محضر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُم
🇮🇷#لحظه_ای_باشهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 #خاطره
🔸 حال و هوایی که آن روز داشتند را تا به آن موقع از ایشان ندیده بودم ...
بی قرار و گریان، طور خاصی ناراحت بود، به من گفته بود که از رفقای جهادی اش دوستانی دارد که از برادر به او نزدیکترند ...
حاج #احمد_کاظمی از آنها بود.
🔹 بعد ها این عبارت (نزدیکتر از برادر) را در مورد چند نفر دیگر به طور خاص به من گفت...
انگار یکی از عزیزترین برادرانش را از دست داده بود، چند باری با اشک میگفت «اُف بر دنیا»...
🔸 در این مدت یک بار دیگر هم او را در این حالت دیدیم و آن هم بعد از شهادت حاج قاسم بود...
🎥 برشی از فیلم تشییع پیکر مطهر شهید کاظمی و حضور #شهید_زاهدی و شهید #سلیمانی و شهید #تهرانی_مقدم
یاد همه عزیزان شهیدی
که هیچ گاه نام ویادانان ازخاطرتمان رفتنی نیستند
هدیه محضر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُم
🇮🇷#لحظه_ای_باشهدا
@lahzaei_ba_sh