🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
💠19 فروردین سالروز شهادت «علی اصغر ارسنجانی»
🌴شهیدی که نحوه شهادتش را می دانست
🌻تابلو اعلانات
🔷🔶موقع بیرون رفتن از سوله، دیدم شهید ارسنجانی روی دو تا جیب و پشت پیراهن و جیب شلوارش نوشته است «علی اصغر ارسنجانی، اعزامی از تهران».
🌾به او گفتم «حاجی، تابلو اعلانات درست کردی!»
او هم خندید و گفت «می دانم که برویم جلو، برگشتی نداریم و همان جا می مانیم؛ بعدها که بچه ها آمدند برای برگرداندن جنازه هایمان از این اسامی، جنازه را شناسایی کنند».
🕊🕊همین هم شد. شهید ارسنجانی و خیلی از دوستان هم رزم ما در این عملیات به شهادت رسیدند؛ و وقتی مدت ها بعد بچه ها برای شناسایی و بازگرداندن پیکر شهدا به منطقه رفتند، پیکر شهید ارسنجانی را از روی همان نام و نشانی که روی لباسش نوشته بود، شناسایی کردند.
🌿راوی:محمدرضا فاضلیدوست
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
🏝مرتبا دعاها را ،از جمله دعای فرج را با خود زمزمه می کرد
انس وعلاقه شدیدی به قرآن داشت بطوری که خواهرشان(صغری پیرانی)نقل میکند: 🔻🔺🔻🔺
"هر وقت برادرم به سراغ قرآن میرفت غرق در آیات آن می شد و هر چه بیشتر آیات قران را میخواند برایش شیرین تر میشد بگونه ای که اشک می ریخت
میگفتم برادر جان چرا گریه میکنی
میگفت: خواهرم این اشک شوق است برای اینکه به آن عمل کنم " 💥💥💥
🌷🌷21 فروردین سالروز شهادت شهید رمضانعلی پیرانی گرامی باد.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
دست به خیری در سیره شهید صیاد شیرازی
علی همیشه یک سوم حقوقش را به من می داد و من با همان یک سوم، امور منزل را اداره می کردم.
دو سوم باقی مانده حقوق هر ماهش را برای کمک به این و آن خرج می کرد.
راوی: همسر شهید
کتاب خدا می خواست زنده بمانی؛
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
روزه در آمریکا
آن سال ماه رمضان افتاده بود وسط دوره آموزشی ما توی آمریکا. من دوره نقشه خوانی می دیدم و صیاد دوره هواسنجی بالستیک.
صیاد آنجا هم برای همه کارهایش برنامه داشت. از یک روزنامه محلی زمان های طلوع و غروب خورشید را نوشته بود و لحظه اذان صبح و مغرب را محاسبه کرده بود. توی اتاق خودش سحری را آماده می کرد. بعد می آمد دنبال من.
راوی: محمد کوششی؛ کتاب خدا می خواست زنده بمانی
شهید علی صیاد شیرازی
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
💠21 فروردین سالروز شهادت علی صیاد شیرازی
🕌تنها جایی که میشد سراغش را گرفت، نمازخانه بود.
آن قدر مقید بود که نیم ساعت قبل از نماز، به طرف نمازخانه میرفت.
🌴هم خودش مقید به نماز اول وقت بود و هم با اخلاق و اخلاصِ خاصی که داشت، بقیه را به نماز اول وقت دعوت میکرد.
🕊یک بار که من در جلسهای حضور داشتم و اتفاقاً تا ظهر طول کشید، ناگهان در باز شد و صیاد وارد شد و بعد از سلام، از ما پرسید:
برادرا! میبخشید، خواستم بپرسم ظهر شده؟
بعد ما متوجه وقت نماز شدیم و چند لحظه بعد صدای اذان بلند شد.
نحوه تذکر دادن او در آن لحظه خیلی برایم جالب بود».
هم رزم شهید( علی موسوی)
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
💠22 فروردین سالروز شهادت سردار شهید ابوالفضل نوری
🌴🌴🌴سخت شیفته امام علی (علیه السلام) و دلباخته عدالت آن بزرگوار بود. همیشه از آن بزرگ می گفت و با جملات و خاطرات او زندگی می کرد.
🌾🌾🌾
روزی در حین کار در کارگاه قند شکن سازی پدرش به برادرش می گوید: آیا می دانی بهترین آرزوی من چیست؟
برادر را که وی را یک دوست می دانست با شوخی می گوید: واضح است تو تازه عقد کرده ای و آرزویت این است که نامزد خود را ببینی.
🕊🕊او با تبسم پاسخ می دهد نه داداش خیلی پرت رفتی, من آرزویم این است که یک بار امام علی (علیه السلام) را ببینم و آنگاه شهید شوم.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan