eitaa logo
𝙨𝙩𝙧𝙖𝙣𝙜𝙚 𝙚𝙮𝙚𝙨
41 دنبال‌کننده
375 عکس
71 ویدیو
1 فایل
دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم، کلی خندیدم!
مشاهده در ایتا
دانلود
من بچه نیستم
حتی ی درصد ریزی
هدایت شده از کتابخانهٔ‌خیابان64
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌؛ شب‌های بی‌تو ، دوباره همان چوب ِشکننده‌ام که از شرف خرد شدن است! همانگونه آزرده ، غمگین ، رنج دیده. آن شب‌های سرد ، در حالی که به تاریکی فضای اتاق زل زده ام و به هیچ چیز فکر نمی‌کنم ، صدای نفس هایم را می‌شنوم که هر دم و بازدمش ، تو را ، بودن تورا از ژرف جان می‌طلبد. صدای تیک تاک ِساعت که آرام گذر زمان را نشان می‌دهد ، ثانیه ها به دقایق ، دقیقه‌ها به ساعت‌ها تبدیل می‌گردند و من ، هنوز در از برزخ ِذهن ، مانده‌ام! شب‌ها همین است ، برایش مهم نیست چگونه صبح را به قدرتمندترین حالت خود گذرانده‌ام! سر بر بالشت که بگذارم ، خوب میداند جای دردهایم را ، دقیقا سراغ خودشان میرود و رویشان نمک میپاشد تا درد ، تازه گردد و اشکهای خفته ، راه خویش را بر گونه‌هایم پیدا کنند. شب نامرد است عزیزم ، مخصوصا شب‌هایی که نیستی ، تنها و ترسیده میان همین اتاق ، حس رها شدگان را دارم ، حسی که فقط با پای نهادنت بر زندگی‌ام ، فراموشش کرده بودم! درد ، غم ، تنهایی ، رها شدگی ، اینها تماما با من همراه‌اند ، هرگاه به استراحت می‌نشینم ، آنها نیز چون جای دیگری ندارند ، گاهی در کنارم ، گاهی در آغوشم و گاهی روی قلبم می‌نشینند! ‌ ‌ نمیدانم عجیب است حرف‌هایم با تو را می‌نویسم؟ از آنجا که قطعا هیچ‌گاه در مقابلت اینها را نمی‌گویم ، حتی اگر سخت باشد مقابلت لبخند میزنم ، برایت از آن دو خردسال داستان می‌گویم و تا لبخندت را نبینم ، خیالم راحت نمی‌شود ، آنگاه شاید اندکی شب ِتنهای ِپیشین را فراموش کنم ، شاید قلب ِمن نیز مرهم دارد ، مرهمش پیدا شود ، اما ترجیح میدهم اول تو التیام یابی ، لبخند بنهی و آسوده گردی و پس از آن ، اگر فرصتی برای زندگی‌ام ماند ، آنگاه فکری برای تسکین درد قلبم نیز خواهم کرد. دوست‌دار ِتو ، من. ‌- کتابخانه‌ی‌خیابان64 | به نوشته‌ی اِلدا✍🏻 | |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام من برگشتممم
هدایت شده از  ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌اِروس ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
فور بشه تو چنل کسی که فرشته ی زیبایی هستش💘