🔶 محمود واکسی / سردار حسین همدانی
🔸 تاریخ: 0 0
محمود نیکو منظر، به واقع یک انسان خود ساخته بود، در همه ابعاد وجودی اش شما میتوانستی این واقعیت را ملاحظه کنی. در ده سالگی پدرش را از دست داد و یتیم شد و از همان کودکی، برای امرار معاش خانواده کار میکرد. یک جعبه واکس داشت که آن را میبرد کنار خیابان و کفش رهگذران را واکس میزد. مخارج خانواده بیسرپرست و درس و مدرسهاش را از همین تامین میکرد. بعد از گرفتن دیپلم، یکی دو جا پاره وقت به کار مشغول شد و دست آخر در سال ۱۳۴۳ به استخدام اداره تعاون و امور روستاهای همدان در آمد. البته آن جعبه چوبی واکس را نگه داشت و گذاشت توی منزل. جعبهای که یادگار دوران طفولیت مشقت بارش بود. از اوایل سال ۱۳۴۵ محمود درگیر امر مبارزه با رژیم سلطنتی شد…
بعد از عملیات رمضان، همراه بچههای سپاه استان همدان، برای عرض تسلیت به خانواده شهید نیکو منظر، عازم منزل ایشان شدیم. به یاد دارم همسر محمود آنجا نکته جالبی را درباره شوهرش به زبان آورد. گفت: شما برادرهای سپاه، شوهرم را به عنوان یکی از عناصر مدیریتی ارشد سپاه میشناسید ولی بگذارید بگویم، محمود هرگز سالهای دشوار تنگدستی دوران کودکیاش را از یاد نبرده بود و مسؤولیتهای بالای اداری و مالیاش در سپاه، باعث نشد خودش را گم کند. خدا گواه است صبحهای روز جمعه، میرفت آن جعبه چوبی واکس را که از دوران کودکی حفظاش کرده بود، میآورد و بعد به من و بچهها میگفت: زود باشید، بروید کل کفشهایتان را بیاورید. بعد، همان پیشبند چرمی کهنه را دور کمرش میبست مینشست پشت آن جعبه و بعد با دقت و حوصله، شروع میکرد به تعمیر کفشها و واکس زدن و برق انداختن آنها.
به او می گفتم: محمود، آخر این چه کاری است که تو میکنی؟ با این همه مشغله و گرفتاری کاری، همین صبح تا ظهر روز جمعه را هم که باید استراحت کنی، گذاشتهای برای واکس زدن کفش ما.
میگفت: خانم، تو که از احوال من خبر نداری؛ در محیط کار، به اقتضای وظیفهام مجبورم بابت هر یک ریالی که از بیتالمال هزینه شده، از بهترین بندگان خدا و سربازان امام در سپاه، حساب بکشم. خب، بالاخره من هم آدمم، هوای نفس دارم، خوف دارم نکند یواش یواش هوا برم دارد که ببین فلانی؛ توی سپاه همه از تو حساب میبرند و محتاج چرخش قلم مساعد تو هستند. بعد هم یک وقت به خودم بیایم و بینم شدهام بدبختی مثل محمدرضا شاه! طاغوتی مثل پهلوی که از بطن مادرش طاغوت به دنیا نیامد، هوای نفس و پست و مقام باعث شد اصل خودش را از یاد ببرد و فراموش کند قزاق زادهای بوده از دهات مازندران و بعد پیش ملت ادعای ظل اللهی میکرد و خودش را اعلی حضرت قدر قدرت قوی شوکت میدانست. اینکه میبینی از این جعبه واکس دل نمیکَنم و باز هم پشت آن مینشینم، برای آن است که یادم نرود چه کسی بودم و از کجا شروع کردم. شما بریز دور این صحبتها را که شوهرت عضو شورای فرماندهی سپاه استان همدان شد یا مسؤول امور مالی سپاه غرب. من، هنوز هم، همان محمود واکسی هستم.
میگفتم: آقا، هر کسی گذشتهای داشته، الآن وضع فرق کرده، برای خودت یک شخصیتی شدهای، توی یک استان، مردم روی تو حساب میکنند.
میخندید و میگفت: دست بر قضاء، دارند اشتباه میکنند؛ من هنوز هم همان بچه یتیم کفاشی هستم که گوشه پیاده روهای شهر همدان، کفش مردم را برق میانداخت، من هنوز هم محمود واکسی هستم.
مردی که از ارکان اصلی اداره امور انقلاب در استان همدان چه قبل از پیروزی و چه در آن چهار ساله بعد از انقلاب بود، چنین صفای باطنی هم داشت، درست مثل شهید رجایی.
📚 اپلیکیشن کارنامه (تقویم تاریخ دستاوردهای انقلاب اسلامی)
🔷 نصب کارنامه از کافه بازار
https://cafebazaar.ir/app/com.hamrayan.karname_proj
🔷 نصب کارنامه از مایکت
https://myket.ir/app/com.hamrayan.karname_proj
💠شعری زیبا از امام خامنه ای
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
🔹سید علی خامنه ای حفظه الله
✨🕋@ghebleh
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم فوقالعاده العاده را ببینید
زندباد ایران
🖊🇮🇷در سالروز تشکیل بنیاد شهید به فرمان حضرت امام به یاد مردان مردی که دشمن اعتراف به مرد بودن آنها نمود
روحشان شاد و راهشان چراغ راه آیندگان
࿐჻ᭂ🍃🌹🍃჻ᭂ࿐
راهکارهای زندگی موفق در جزء دوم قرآن
🌱۱. سوره ی بقره، آیه ۱۴۸
بحث های بیهوده را رها کنید.
🌱۲. سوره ی بقره، آیه ۱۴۸
در کارهای خیر از دیگران، سبقت بگیرید.
🌱۳. سوره ی بقره، آیه ۱۶۸
شیطان، انسان را قدم به قدم، منحرف می کند.
🌱۴. سوره ی بقره، آیه ۱۷۲
در تغذیه، به بهداشت مراجعه کنید.
🌱۵. سوره ی بقره، آیه ۱۸۱
برای وصیت کردن باید بپذیرید.
🌱۶. سوره ی بقره، آیه ۱۸۳
خطاب زیبا، راهی برای تأثیر پیام است.
🌱۷. سوره ی بقره، آیه ۲۰۳
زمان، در اجابت دعا اثر دارد.
🌱۸. سوره ی بقره، آیه ۲۰۵
یزرگترین خطر، نابودی اقتصاد و فرهنگ امت است.
🌱۹. سوره ی بقره، آیه ۲۵۱
نام آنهایی که در جنگ مردانگی نشان داده اند، را زنده نگه دارید.
🌱۱۰. سوره ی بقره ، آیه ۲۱۹
بدی های دیگران را در کنار خوبی های آن می بینند و منصف می کنند.
🌱۱۱. سوره ی بقره ، آیه ۲۱۹
شراب و قمار، عاملان فساد جسم و روح و مایه ی غفلت هستند.
🌱۱۲. سوره ی بقره، آیه ۲۱۵
انفاق باید از چیزهای خوب و مرغوب باشد.
#ماه_رمضان #رمضان #غدیر #غدیر #غدیر
کانال #غدیر در ایتا و روبیکا بپیوندید 🌸👇
@ghadir_16