نــام : محمد
نـام خـانوادگـی : شیخ حسینی لری
نـام پـدر : عبدالرحیم
تـاریخ تـولـد : 1346
زندگینامه شهید محمد شیخ حسینی:
دوازدهم فروردین 1346 در روستای اشکان رابر از توابع شهرستان رابر متولد شد. پدرش عبدالرحیم کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت تا دوم متوسطه درس خواند پاسدار بود نوزدهم دی 1365 در شلمچه براثر اصابت گلوله به گردن شهید شد مزار وی در گلزار شهدای باب گلوئیه رابر واقع است او را مهدی نیز می نامیدند برادرش رضا نیز به شهادت رسید
@laleha_lori_kerman
تـاریخ شـهادت : 1365/10/19
مـحل شـهادت : شلمچه
عـملیـات : کربلای 5
1_2455345688_230126_144549.pdf
33.45M
⭕️کتاب "یک وَن شبهه"
🔸پاسخ به شبهاتی که شاید برای شماهم سوال باشد.
با بیانی روان و ساده
@shohadaes
شهید معظم هدایت اله شمس الدینی مطلق یکم تیر 1344 در روستای روسکین رابر از توابع شهرستان بافت متولد شد پدرش اسحاق ومادرش زرانگیزنام داشت تا سوم متوسطه درس خواند به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت بیست و یکم فروردین 1362 در شرهانی بر اثر اصابت گلوله ترکش به شهادت رسید پیکر وی بر اثر ماندن در منطقه متلاشی شد و پس از تفحص سال 1374 در گلزار شهدای عباس آباد اسفندقه شهرستان به خاک سپرده شد
هدایت شده از لاله های ایل لری جنوب کرمان
🔴پنجشنبه است و روز هدیه به رفتگان
اگر زحمتی نيست هدیه ای نثار روح برخی اموات کنید
با کلیک روی قسمت #مشاهده_یادبود مربوط به هر یک از افراد برای ایشان صلوات یا سوره ای تلاوت کنید.
http://fatehe-online.ir/g/4628
@laleha_lori_kerman
باسلام و احترام
✳️ یه چالش زیبا:
چالش جمله ساختن است. بسم اللّه شروع کنید.
راهنمایی:
💚 اول از بین اعداد ۰ تا ۹ "یکان روز تولدتان" را انتخاب کنید.
🤍 دوم از بین اعداد ۰ تا ۹ "رقم آخر شماره تلفنتان" را انتخاب کنید.
❤️ سوم از بین اعداد ۱ تا ۱۲ "ماه تولدتان" را انتخاب کنید.
در نهایت به جمله ای میرسید که باید اون جمله را انجام بدهید.
یکان روز تولدتان
۰) تا ده دقیقه دیگه برای
۱) روز جمعه برای
۲)بعد از نماز ظهر و عصر برای
۳) پنج دقیقه دیگه برای
۴) بعد از نماز مغرب و عشاء برای
۵) شب جمعه برای
۶) بعد از نماز صبح برای
۷) شب قبل از خواب برای
۸) همین الان برای
۹) فردا برای
رقم آخر شماره تلفن تان
۰) شهید رحمان شمس الدینی
۱) شهید حسین میرگنجانی
۲) شهید سعدالله زمزم
۳) شهید یحیی شمس الدینی
۴) شهید اکبر شمس الدینی
۵) شهید آصفعلی شمس الدینی
۶) شهید فرج الله زمزم
۷) شهید قباد شمس الدینی
٨) شهید احمد شمس الدینی
٩) شهید دادمولا شمس الدینی
ماه تولدتان
١) ده تا صلوات میفرستم.
۲) یک صفحه قرآن میخوانم.
۳) یک چهارقُلْ میخوانم.
۴) یک سوره حمد میخوانم.
۵) دو رکعت نماز میخوانم.
۶) دو صفحه قرآن میخوانم.
٧) ۳۰ صلوات میفرستم.
۸) سه صفحه قرآن میخوانم.
۹) پنج سوره کوثر میخوانم.
١٠) یک بار دعای فرج میخوانم.
١١) یک بار زیارت عاشورا میخوانم.
١٢) یک بار آیه الکرسی میخوانم.
"جمله هاتان را بسازید و سعی کنید بهش عمل کنید"
@laleha_lori_kerman
یاعلی
ایل لری از ایلات بزرگ رابر است. که در ابتدا در لرستان ساکن بوده اند بعضی گفته اند در زمان تیمور از لرستان به کرمان نقل وکوچ داده شده اند اگر این حرف درست باشد, باید مربوط به سال ۷۹۵ ه-ق/۳۹۲م باشد. که تیمور پس از فتح مازندران از طریق شهریار به جانب عراق حرکت کرد و از بروجرد به طرف خرم آباد آمد .اما بزرگان ایل معتقدند در دوره افشار یه دو برادر به نام های بدر الدین و فخرالدوله به همراهی افراد خود با دولت وارد جنگ شدند این درگیری ها منجر به تبعید به استان کرمان گردید در کرمان دو گروه شدندگروهی در رابر سکونت اختیار کردند که طایفه ای بزرگ شمس الدینی را تشکیل میدهند وجد انها بدر الدین و گروه دیگر در کوه پنج سیرجان هستند که جد انها فخر الدین است .
ایل لری مردمی سلحشور وشجاع هستند و روحیه جنگ اوری در انها بسیار بالاست از لحاظ اخلاق مردمی مهمان نواز ساده دل بی الایش واهل صفا هستند .
ایل لری ۴ طایفه وچهار تیره دارد .طایفه شمس الدینی است که جمعیت زیادی را تشکیل میدهد .تیره های آن شهمیرزادی, محمد علی کربلایی و شفیعی نام دارد وهر یک از این تیره ها شامل ایشوم است. که تیره های شهمیرزادی ,طایفه حیدری که از طرف پدری لری نیستند ودر قدیم مالیات آنها جز ایل لری بوده و امروزه به دلیل مواصلت ومجاورت با ایل لری جز آنها به حساب می آیند .
طایفه شیخ حسینی نیز نژادا لری نیستند, اما به دلیل خویشاوندی وهمراهی لران جز آنها به شمار می آیند. تشکیلا ت سیاسی واقتصادی ایل لری بر عهده افراد لایق وکاروان آن ایل بوده است, بزرگ آنها در رابر بدر الدین بوده است ,بعد از او فرزندش شمس الدین ایل لری را رهبری میکرده که بزرگترین طایفه اش با نام او مشهور گشت . در زمانهای بعد مشهدی شیراز سر ایل بوده اند .مشهدی شیراز ۵ فرزند داشت که طایفه های شمس الدینی با نام آنها شکل گرفته است.
ایل لری به صورت قشلاق وییلاق به سر میبردند. محدوده ییلاق انها مناطق اطراف رابر, کوه رابر, کوه لاله زار ,میر احمد گنجان, سیه بنوئیه, اشکان ,سغدی, آبدر کوه, جواران, باب گلوئیه, جواران, دزدان, زمین انجیر, هنجام, بابید سفلی گشکین ,مبارک شاد, هنگر قلعه دیلم, ابراهیم آباد
محدوده قشلاق :کوه زهمگان, سرگشتن, جعفراباد, گدار توت, تنگ موردان ,چاه افغان ,بندر زردان, چناران, دولت آباد اسفندقه, سرخوئیه, دره گلی ,کلوک
@laleha_lori_kerman
منبع :کتاب تاریخ بافت
شهید عیسی شمس الدینی به سال 1349 در خانواده ای مستضعف، در روستای سیه بنوئیه ازتوابع شهرستان بافت دیده به جهان گشود.
شهید به دلیل فقر شدید مالی و محرومیت اقتصادی مقدور به ادامه تحصیل نگردید و تصمیم گرفت تاهمدوش پدر در کارهای کشاورزی و باغبانی کار کند ودر تهیه مخارج خانواده سهیم باشد.
خصوصیات زیبای اخلاقی این شهید گرانقدر و فرزند انقلاب زبانزد خاص و عام بود. اخلاقی نیکو داشت و میان اهل روستا و دوستان و آشنایان به مهربانی مشهور بود.
عشق و علاقه اش به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قابل توصیف نبود. همین شور و اشتیاق باعث گردید تا در سال 65 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آید و به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردد. پس از بازگشت از جبهه به نیروهای تلاشگر و برادران جهادی پیوست و درجهاد سازندگی در قسمت عمران و آبادانی ایران اسلامی مشغول شد. بعد از مدتی فعالیت در این نهاد انقلابی مجددا عازم جبهه های جنگ شد.
سرانجام در تاریخ 67/5/28 در منطقه عملیاتی فاو به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
وصیتنامه جهادگر شهید عیسی شمس الدینی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای رزمندگان شما بقدر بهشت ارزش دارید. خود را کمتر از آن نفروشید. بگروید راه اشهد ان لا اله الا الله . به آن بپیوندید شهادت می دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست. شهیدان نمرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند. اولین قطره خون شهید کفاره گناهان اوست.بخدا قسم وقتی مرا کفن می کنید پاها و دستهایم را بیرون بیاورید که من چیزی با خود نبرده ام که در عذاب خدا گرفتار شوم.اگر من شهید شدم گریه نکنید اشک شور روحیه شهید را کم می کند. ای مردم مردن در رختخواب فایده ای ندارد و از بستر برخیزید و از میهن دفاع کنید.شهید شدن در راه خدا ارزش دارد.پدرم کاری کنید که مانند حضرت ابراهیم از آزمایش بیرون آمد شما هم از آزمایش بیرون بیایید. گمان نکنید که مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند. از روزی خدا بهره مند شوید. هر جا هستید دعای امام زمان از یادتان نرود که خدا با همه شماست.شهیدم و شهیدم و شهیدم ، عاقبت کربلا را ندیدم.
@laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
خلاصه ای از زندگینامه شهید
شهید : غلامرضا شمس الدینی فرد
فرزند : ذبیح الله
تاریخ تولد : 1353
محل تولد : روستای سیه بنوئیه
تاریخ شهادت: 1381
محل شهادت : ارتفاعات سیرچ
وضعیت تاهل : متاهل
محل دفن : گازار شهدای کرمان
در تاریخ29اسفند سال 1353 در یکی لز روستاهای شهرستان رابر ودر یک خانواده مذهبی ومستضعف فرزندی بدنیا آمد که پدر نام اورا غلامرضا نهاد شهید دوران کودکی خود رادر دامان پدری مهربان از ایل بزرگ لری ومادری دلسوز از طایفه کمالی سپری نمود وسپس دوران دبستان وراهنمایی خودرا در روستای سیه بنوئیه گذراند . وهمزمان از دروس مکتبخانه در روستای گنجان از محضر ملانوری استفاده نمود . ودوران دبیرستان را در شهر رابر ادامه داد ودر مهرماه سال 1372از نعمت سلامتی پدر محروم گشت وبعلت مشکلات مالی شروع به کار کرد وگوشه ای از مایحتاج زندگی خانواده را تامین نمود .وهنوز چند ماه از داغ پدر نگذشته بود که با تمام آرزوها مادرش دار فانی دنیا را وداع نمود . وبعلت مشکلات فراوان وبا یاری اقوام مادری به شهر کرمان عزیمت نموده ومشغول گذران زندگی سراسر درس وتجربه شد . وسپس شهید به خدمت مقدس سربازی اعزام ودر همین حین در سپاه پاسداران پذیرفته ودوره آموزشی را سپری وسپس در تیپ سوم زرهی ذولفقار کرمان مشغول به خدمت گردید . ودر تاریخ 1/5/76با دختر خاله خود ازدواج موفقی داشتند که ثمره این ازدواج دو فرزند پسر بنام حسین وعلی می باشد . شهید همزمان که در سپاه مشغول به خدمت بود عضو فعال بسیج وگروه امر به معروف ونهی از منکر بود . وشهید اهل رفت وآمد با اهل فامیل بود وصله رحم را واقعا انجام میداد . وسرانجام در بازگشت از ماموریت زاهدان در تاریخ 30/11/81همراه با 275نفر از دوستان وهمرزمانش در بلندای کوههای سیرچ همانگونه که خود در وصیت نامه اش قید نموده بود گمنام وگمنام به دیدار معبود خود شتافت وجسدش ناشناخته ماند .
روحش شاد یادش گرامی
@laleha_lori_kerman
آرامگاه شهید مدافع وطن سجاد شمس الدینی از شهدای تشییع سردار دلها
https://eitaa.com/laleha_lori_kerman
شهید شهدوست شمس الدینی مردادماه سال ۱۳۴۳درخانواده ای مذهبی و عشایری چشم به جهان نهادند. ودرچهارسالگی ازنعمت مادر محروم شد. با شروع جنگ تحمیلی وغائله کردستان،خود را به این منطقه رساند و سرانجام ۲۶ دی ماه ۱۳۵۹درمصاف باگروههای ضدانقلاب در منطقه پیرانشهر به فیض شهادت نائل آمد .
شهدوست شمس الدینی اولین شهید شهرستان رابر و اولین شهیدی بود که در روستای گنجان آرمید. روستای گنجان، روستای شاخص ایثارگری در کشور و نخستین روستای شهیدپرور کشور است که در دفاع از اسلام ۷۰ شهید و ۲۲۰ جانباز را تقدیم نظام کرده و سه شهید جاوید الاثر دارد .
https://eitaa.com/laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
گذری از زندگینامه ی شهید «عیسی حیدری»
یکم خرداد ماه سال 1343، روستای بیدزنوئیه، پنج کیلومتری شمال شهر رابر، شهریار و صغری صاحب فرزندی شدند که نامش را عیسی گذاشتند. ولایت مداری، عشق به ائمه (ع) به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، تبعیت از مرجعیت و رهبری دینی، پای بندی به اصول اخلاقی _ انسانی و آزاد منشی، از خصوصیات بارز عشایر بود و عیسی نیز در خانواده ای با چنین خصوصیاتی رشد کرد و بزرگ شد.
او در ابتدا جهت فراگیری قرآن کریم به مکتب خانه های مرسوم آن زمان فرستاده شد و با عشق و علاقه ی فراوان ، قرآن را فراگرفت. سپس دوره های ابتدایی و راهنمایی را در روستای مجاور به پایان رساند.
تحصیلات عیسی حیدری در دوره ی راهنمایی، مصادف بود با اوج گیری مبارزات مردمی علیه حکومت سرسپرده ی پهلوی. پس از آن که جهت ادامه ی تحصیل در مقطع دبیرستان ، به شهر رابر آمد، زمینه ی تشدید این فعالیت ها مهیّا گردید؛ لذا علاوه بر هدایت و روشنگری جامعه ی دانش آموزی، در شب های بسیار سرد زمستان 57، اقدام به پخش اطلاعیه های حضرت امام (ره) در سطح شهر رابر و مناطق کوهستانی اطراف می کرد.
فعالیت های انقلابی عیسی در دبیرستان و سطح شهر رابر، باعث شد تا مورد غضب و بی مهری ِ برخی از معلمین وابسته و خوانین قرار گیرد؛ ولی علی رغم سختی ها و رنج هایی که از این ناحیه متحمّل شد، به مبـارزات انقلابی خود ادامـه داد و با پیروزی شکوهـمند انقلاب اسلامی، عضـو فعّال انـجمن اسـلامی دانـش آموزان گردید.
زمانی که تجاوز ارتش بعث عراق به خاک میهن اسلامی آغاز شد، عیسی در سال سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود . نظر به فعالیت ها و مطالعات انقلابی، واژه های استکبارستیزی ، جهاد و دفاع ، برای فکر بلند عیسی نا آشنا نبود ؛ لذا درس و مشق را رها کرد و مشتاقانه به جبهه های جنگ شتافت ، و به دلیل ذکاوت ، شجاعت و تدبیری که فرماندهان لشکر 41 ثارالله در او مشاهده کردند ، فرماندهی گروهان غواص گردان 412 لشکر به او محول گردید . شهامت ، رشادت وتدابیر نظامی این عزیز ، به ویژه در عملیات های کربلای 4 و 5 زبان زد فرماندهان و رزمندگان لشکر ثارالله است .
عیسی بعد از سال ها مجاهدتِ خالصانه و شرکت در چندین عملیات مهمّ دفاع مقدس ، سرانجام در عملیات کربلای 5 ، با بدنی مملو از تیر و ترکش ، با مرارت های دنیا خداحافظی کرد و به برادر شهیدش موسی پیوست
https://eitaa.com/laleha_lori_kerman
شهید «موسی حیدری»
در وصیت نامه شهید «موسی حیدری» آمده است: توصیه ام به خواهران اینست که حجاب خود را رعایت کنند و خط زندگیشان را مثل حضرت زهرا و حضرت زینب قرار دهند.
شهید «موسی حیدری» دوازدهم مرداد 1344، در روستاي بيزنوئيه از توابع شهرستان رابر چشم به جهان گشود. وی دانشآموز سال چهارم متوسطه بود، بهعنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سرانجام در بيستوسوم بهمن 1364، در اروندرود بر اثر اصابت تركش، شهيد شد، برادرش عيسي نيز به شهادت رسيده است.
بخش هایی از وصیت نامه شهید «موسی حیدری» را با هم مرور می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن کریم می فرماید: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
خداوند تبارک و تعالی می فرماید که من مشتری و خریدار جان انسانها هستم ولی نه همه انسانها بلکه انسانهای مومن و با ایمان. جان آنها را می گیرم و در مقابل آن بهشت به او عطا می کنم. تنها مومنان هستند که حاضرند جان خودشان را فدای اسلام و کشور اسلامی بکنند.
من به پیروی از اسلام و رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین و رهبری خمینی راه خود را شناخته و ادامه می دهم و انقلاب ما اقتضا می کرده که به جبهه بیایم و از کشور اسلامی دفاع کنم.
از هیچ چیز در این راه مضایقه نمی کنم و توصیه من به بقیه برادرانم این است که هدف خود را مشخص کنند. در راه هدف از دادن هیچ چیز سستی نکنند به جبهه ها بیایند و اسلام را یاری کنند و به فرمایشات امام عمل کنند.
توصیه دیگر به برادرانم این است که نماز را اول وقت بپا دارند و دعاها را زیاد بخوانند مخصوصا دعای کمیل توسل زیارت عاشورا و زیارت جامعه.
توصیه ام به خواهران اینست که حجاب خود را رعایت کنند و خط زندگیشان را مثل حضرت زهرا و حضرت زینب قرار دهند.
وصیتم به برادرانم این است که سنگر مرا خالی نگذارید. برادرجان چنانچه فیض شهادت نائل گشتم و قبول درگاه الهی شدم تو پاسداری از خون ناقابل این حقیر و حفاظت از اسلام و روحانیت و این امر مقدس را تقویت کنید.
https://eitaa.com/laleha_lori_kerman
نوجوان شهیدی که با دستکاری شناسنامه به جبهه اعزام شد/ شهید مهدی توسن
@laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
نوجوان شهیدی که با دستکاری شناسنامه به جبهه اعزام شد/ شهید مهدی توسن @laleha_lori_kerman
شهید مهدی توسن
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان مترصد حضور در جبهه های جنگ بود که به دلیل سن پایین از اعزامش خودداری می کردند و بالاخره با دستکاری شناسنامه به جبهه اعزام شد.
مهدی توسن در 24 اردیبهشت سال ۱۳۴۶در ابادى لنکر از توابع رابر کرمان دیده به جهان گشود، به دلیل ارادت پدرخانواده به حضرت ولی عصر(عج) نام مهدى را براى او انتخاب کردند.
مهدی با علاقه و پشت کاری که داشت قرآن را در نونهالی فرا گرفت و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی که محرومین مورد توجه قرار گرفتند و عشایر صاحب مدرسه شدند پدرش او را به مدرسه عشایری فرستاد.
نوجوان شهیدی که با دستکاری شناسنامه به جبهه اعزام شد/ شهید مهدی توسن
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان مترصد حضور در جبهه های جنگ بود که به دلیل سن پایین از اعزامش خودداری می کردند.
وصف نوجوانانی که با دستکاری شناسنامۀ خود و اصرار و التماس به پدر و مادر، برای دفاع از حریم ناموس و شرف و استقلال و اسلامیت نظام، عازم جبههها شدند، داستان و خیال پردازی نیست.
مردادماه سال ۱۳۶۲ درحالی که ۱۶سال بیشتر نداشت عازم جبهه های جنگ شد و تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش شهادت نمک گیر جبهه ها بود.
مهدى به دلیل شجاعتى که در ماموریت ها ازخودش بروز داد زبانزد همرزمانش در لشکر ثارالله بود ، او عشایرزاده ای که زاده جنگ شد و در راه باورها و اهدافش سر از پا نمی شناخت، تا آنجا که روحیه از خودگذشتگی او به پشت جبهه هم سرایت کرده بود.
مهدى در کربلای ۵ در حالی که حماسه دیگرى به مجموعه افتخاراتش افزود با بدنى مملو از تیر و ترکش ها در سیزدهم اسفند ۱۳۶۵ به آرزوى دیرینه اش رسید.
وصیت نامه شهید مهدی توسن:
با درود بر تمامی شهیدان اسلام از زمان امام حسین و یاران وفادارش و تاکنون شهیدان تمامی رزمندگان اسلام.
بسم رب الشهدا والصدیقین و با شوق و ذوق وصیت نامه ی خود را شروع می کند انا لله و انا الیه راجعون "ما همه از خدایی و به سوی خدا می رویم هدف من از انتخاب کردن این راه فقط به خاطر خدا و برای خدا است به صدای هل من ناصر ینصرنی حسین گونه امام امت خمینی بت شکن لبیک گفته و خانه و کاشانه ی خود را ترک کرده رو به سوی جبهه های حق علیه باطل نهاد تا از مکتب خود دفاع نموده و تا با کفار بعثی بجنگیم هدفم را انتخاب کردم.
به خاطر خدا نه به خاطر ریا تکبر بلکه از روی عشق که به الله داشتم این راه را انتخاب کرده ام تا هم از اسلام و مکتب وطن خود دفاع کنم چنانکه امام می فرماید شما مادران و خواهران حجابتان بزرگترین ضربه ای است که بر پیکر آمریکا و طاغوتها ی زمان زده اید کسانی که شهید می شوند خون آنها لاله هایی در شهر ها روی می دهد که آنها لاله ها دوباره به جای آنها به جنگ با کفار می روند.
برادر دکتر شریعتی می فرماید آنها که رفتند کار حسینی کردند و آنهایی که ماندند باید کار زینب کردند و گرنه شیطان یک لحظه دست از وسوسه هایش بر نمی دارد هوشیار باشید بیدار باشید بیایید دل از دل بکنید و آنچه دارید عاشقانه تقدیم اسلام و خدا نمائید حتی که جان خود که خدا دوست دارد فدا کنید.
مادر مهربان من را ببخش از آن شیرهایی که در دل شب به من دادی و آن خواب بیداریهایی برای من کشیدم چون من به سراغ مرگ می روم و من از قاسم و علی اکبر بهتر نیستم برای من گریه نکنید و مانند کوه استوار باش مادر و پدر عزیزم و برادران ارجمندم و خواهران مهربان اگر من را دوست دارید این وصیت را عمل نمائید.
@laleha_lori_kerman