eitaa logo
لاله های ایل لری جنوب کرمان
324 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
169 ویدیو
30 فایل
شهدای ایل لری جنوب استان کرمان کانال معرفی ستارگان ایل لری دیار مالک ارتباط با ما از طریق آیدی زیر: @Mapsh66
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید جعفرشمس الدینی جعفر، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ به دنیا آمد. پدرش محبعلی نام داشتت. تحصیلات ابتدایی وراهنمایی را در شهرستان رابر و دوره ی دبیرستان را در دبیرستان مکتب المهدی (عج) کرمان در رشته تجربی گذراند. در آزمون ورودی دانشگاه ها درسال ۱۳۷۸، در رشته کاردانی اموراداری دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد و پس از فارغ التحصیلی، در لشکر ۴۱ ثارا… مشغول به کار شد و و در خرداد ۱۳۸۱ ازدواج کرد ونه ماه پس از ازدواج در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۸۱ در ارتفاعات سیرچ کرمان همراه با ۲۷۵ کبوتر خونین بال همرزمش در سانحه هماپیما ایلیوشین سپاه و در سودای عشق به ولایت امر مسلمین به فیض عظمای شهادت نائل آمد. حاصل زندگی مشترک جعفر و همسرش فرزند پسری است به نام محمد حسین که چند ماه پس از شهادت پدر به دنیا آمد. اهمیت فوق العاده به شرکت در مراسم مذهبی و نمازهای جمعه و جماعت بویژه مداومت در قرائت دعای کمیل و کمک واحترام فوق العاده به پدر از خصوصیات بارز این عزیز بوده است. @laleha_lori_kerman
شهید علیرضا شمس الدینی علیرضا، سال ۱۳۵۶ در خانواده ای مذهبی و عشایری پدرش به نام احمد که از مردان مومن و متعهد تیره بارانی ایل لری بود، دیده به جهان گشود. پدرش وی را در سن ۵ سالگی به مکتب خانه فرستاد. ظرف مدت یکسال قرآن را به طور کامل فرا گرفت و سپس در مدرسه سیار عشایری، دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. وی همواره مقیّد به عمل به دستورات الهی بود به طوری که قبل از اینکه به سن تکلیف برسد نمازهای یومیه و روزه هایش را بجا می آورد. به دلیل شور انقلابی و روحیه شهادت طلبی که در وجود علیرضا بود، مهرماه ۱۳۷۰ وارد دبیرستان مکتب الهمدی (عج) سپاه کرمان شد و در این دوره با عزم و اراده آهنین در کنار کسب علم و دانش به خود سازی معنوی و روحی مشغول شد. پس از اخذ دیپلم در چندین رشته تحصیلی در دانشگاه های مختلف پذیرفته شد که از میان همه آنها دانشکده افسری اصفهان را برگزید. او دوره کارشناسی را با موفقیت به پایان برد و در تیپ سوم زرهی ذوالفقار لشکر ۴۱ ثارالله کرمان مشغول به خدمت شد و با دختر شهید سهراب شمس الدینی ازدواج کرد و سرانجام شب عید غدیر سال ۱۳۸۱ هنگام برگشت از یک ماموریت به همراه ۲۷۵ کبوتر خونین بال سپاه در جریان سانحه هوایی به شهادت رسید. علاقه ی وافر به مقام معظم رهبری( مدظله ) و نمادهای دفاع مقدس ازجمله چفیه، ازویژگی های برجسته این عزیز است. @laleha_lori_kerman
شهیدمهدی ستوبر مهدی ، سال ۱۳۳۲ در منطقه عشایر نشین گشکین از توابع شهرستان رابر در خانواده مذهبی محیا و دُرخاتون دیده به جهان گشود. درسن ۷سالگی به مکتبخانه رفت وقرآن را آموخت در دوران نوجوانی وجوانی ناگزیر به فعالیت های عشایری و کمک به پدر پرداخت و در ادامه درکنار کارهای عشایری مکتب خانه ای راه انداخت و شاگردان قرآنی زیادی تربیت نمود. مهدی، سال ۱۳۴۵ ازواج کرد و با شروع مبارزات مردمی علیه حکومت سرسپرده پهلوی از فعالین منطقه بود. بارها مأمورین ساواک برای پیدا کردن رساله حضرت امام جاهایی که فکر می کردند توسط ایشان رساله ها پنهان شده ،تفتیش می کردند که به یُمن زیرکی و ذکاوت مهدی هر بار دست از پا درازتر برمی گشتند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، مهدی شهریورماه ۱۳۶۲ عازم جبهه ها شد و لباس سبز سپاه را به تن کرد. شجاعت، جسارت و تعصب شیعی- انقلابی ازشاخصه های اصلی زندگی مهدی بود. مهدی بعد از شرکت در چندین عملیات دفاع مقدس و حضور مؤثر در خطوط مقدم جبهه سرانجام مورخه ۰۵/۰۵/۱۳۶۷ در تک نفوذی دشمن در حالی که ذکر مولایش امام حسین(ع) را بر لب داشت با لب تشنه به شهادت رسید. کانال لاله های ایل لری جنوب استان کرمان در ایتا https://eitaa.com/laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
شهیدمهدی ستوبر مهدی ، سال ۱۳۳۲ در منطقه عشایر نشین گشکین از توابع شهرستان رابر در خانواده مذهبی محی
بخشی ازوصیت نامه: امام خمینی وارث۱۴۰۰ سال رنج و زحمت، خون دل، شلاق، شکنجه، و اعدام شیعیان علی(ع) است قدر این مرد به خدا رسیده و تکیه زده برمسند پیامبر را بدانید تمام عمرم فدای یک لحظه عمر این پیرو خدا. بنا به دستور خداوند، قدم به راه جهاد و شهادت گذاشته ام امیدوارم اگر شهادت نصیبم شد به راه پر عظمت شهادت عارف شده باشم. همسرم ! دختران و پسرانم را زینب گونه و حسین وار تربیت کنید مبادا از خط امام و خط سرخ شهدا فاصله بگیرند. دولت مردان و مسئولان به خدا قسمتان می دهم از یاد مستعضفان و مردم محروم غافل نشوید تمام عمر را صرف بهبود وضع زندگی این مردم عزیز و بی نظیر کنید مبادا از آرمانهای امام فاصله بگیرید و طرز زندگی و رفتارتان مثل طاغوتیان قبل ا زانقلاب شود در این صورت شهدا در قیامت شما را بازخواست خواهند کرد. مجالس و مراسم مذهبی را گرم نگه دارید سنگر تشکیلات فرهنگی، مذهبی و سیاسی را به نفع فرصت طلبان خالی نکنید اوامر ولی فقیه نشات گرفته از امر فرزند پاک زهرا (س) حضرت مهدی صاحب الزمان است از آن پیروی کنید.
شهدای کرمان در جنگ تحمیلی به روایت سردار دلها قسمتی از صحبت های شهید سلیمانی که در ارتباط با شهدای کرمان در جنگ تحمیلی در جشنواره فرهنگی اقتصادی کرمان در برج میلاد تهران در مرداد 94 را بازنشر کنیم: ما افتخار می کنیم شهسواری مال ما بود. شهسواری که با دست های بسته در محاصره دشمن فریاد زد مرگ بر صدام ضد اسلام. این خیلی ارزش دارد و قابل قیمت گذاری نیست. ما افتخار می کنیم میرحسینی مال ما بود. انسانی که به تنهایی یک لشکر بود. وقتی در تنگنای جنگ در طول این خط جنگی که بعضی وقت ها جنازه ها و مجروحین و زنده ها آنقدر در هم تنیده بود و قابل تفکیک نبود، وقتی صدای میر حسینی شنیده می شد مثل این بود که یک لشکر وارد می شد. افتخار می کنیم که حسین عالی مال ماست. او نوجوان بود. ما افتخار می کنیم که علی حاجبی مال ماست. جلوه زیبای ارزشمندی که در خلوص بی همتا بود. ما افتخار می کنیم که مغفوری امروز قبرش امامزاده شهر ماست، مال ماست و در هیچ شبی نافله شب او قطع نمی شد. ما افتخار می کنیم به مغفوری که در حفظ بیت المال موقع وضع حمل همسرش برای انتقال او از موتورسیکلت سپاه استفاده نکرد. افتخار می کنیم که حسین یوسف الهی مال ماست. او که عارف بود و مدعی شد حضرت فاطمه پیروزی والفجر ۸ را به او بشارت داده بود. ما افتخار می کنیم که مشایخی مال ماست و در شب خوف کربلای ۵ گفت چراغ ها را روشن کنید تا در روشنایی حرف بزنم . گفت برادران اگر من خواستم عقب نشینی کنم من را با تیر بزنید. ما افتخار می کنیم حاج علی محمدی مال ماست. ما افتخار می کنیم جمع عظیمی از آن ۲۳ نفری که دشمن را به سخره گرفتند مال ما بودند. ما افتخار می کنیم به عظیمی. آن عارفی که دعای او دل ها را می سوزاند. ما افتخار می کنیم به شیخ عباس شیرازی شهید ماست. ما افتخارات بزرگی داریم و افتخار می کنیم داشتیم جوانانی را که عمر خودشان را در انتظار و در کمین رسیدن به محبوب گذر کردند. مثل بادپا، ا… دادی و جمالی که پس از ۲۵ سال خود را به قافله شهدا رساندند. ما افتخار می کنیم به بی بی سکینه که جز یک فرزند هیچ قومی نداشت و ندارد. او مادر شهید ماست. ما افتخار می کنیم عباس ماریچی مال ماست که پدر او از فقر فرار کرد. ما افتخار می کنیم پیرمرد ۷۰ ساله شمس الدینی غواص لشکر ماست. ما افتخار می کنیم به مادران شهید. این ها افتخارات شهر ماست. افتخارات ابدی کرمان ماست. ما افتخار می کنیم به تاجیک که او از روی پل کانال ماهیگیری در حال عبور بود و از یک فاصله هزار متری از گردان سیصد نفری صد نفر شهید شدند و او کمر خم نکرد و ایستاده می دوید و خود را به طرف دیگر کانال رساند. @laleha_lori_kerman
شهیدمهدی ستوبر مهدی ، سال ۱۳۳۲ در منطقه عشایر نشین گشکین از توابع شهرستان رابر در خانواده مذهبی محیا و دُرخاتون دیده به جهان گشود . درسن ۷سالگی به مکتبخانه رفت وقرآن را آموخت در دوران نوجوانی وجوانی ناگزیر به فعالیت های عشایری و کمک به پدر پرداخت ودر ادامه درکنار کارهای عشایری مکتب خانه ای راه انداخت و شاگردان قرآنی زیادی تربیت نمود. مهدی ، سال ۱۳۴۵ ازواج کرد و با شروع مبارزات مردمی علیه حکومت سرسپرده پهلوی از فعالین منطقه بود . بارها مأمورین ساواک برای پیدا کردن رساله حضرت امام جاهایی که فکر می کردند توسط ایشان رساله ها پنهان شده ،تفتیش می کردند که به یُمن زیرکی و ذکاوت مهدی هر بار دست از پا درازتر برمی گشتند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان , مهدی شهریورماه ۱۳۶۲ عازم جبهه ها شد.و لباس سبز سپاه را به تن کرد. شجاعت،جسارت و تعصب شیعی- انقلابی ازشاخصه های اصلی زندگی مهدی بود . مهدی بعد از شرکت در چندین عملیات دفاع مقدس و حضور مؤثر در خطوط مقدم جبهه سرانجام مورخه ۰۵/۰۵/۱۳۶۷ در تک نفوذی دشمن در حالی که ذکر مولایش امام حسین(ع) را بر لب داشت با لب تشنه به شهادت رسید.از این شهید عزیز ، ۶ فرزند (۴پسر و ۲ دختر)به یادگار مانده است . بخشی ازوصیت نامه: امام خمینی وارث۱۴۰۰ سال رنج و زحمت، خون دل ، شلاق ، شکنجه، و اعدام شیعیان علی(ع) است قدر این مرد به خدا رسیده و تکیه زده برمسند پیامبر را بدانید تمام عمرم فدای یک لحظه عمر این پیرو خدا . بنا به دستور خداوند ، قدم به راه جهاد و شهادت گذاشته ام امیدوارم اگر شهادت نصیبم شد به راه پر عظمت شهادت عارف شده باشم . همسرم ! دختران و پسرانم را زینب گونه و حسین وار تربیت کنید مبادا از خط امام و خط سرخ شهدا فاصله بگیرند. دولت مردان و مسئولان به خدا قسمتان می دهم از یاد مستعضفان و مردم محروم غافل نشوید تمام عمر را صرف بهبود وضع زندگی این مردم عزیز و بی نظیر کنید مبادا از آرمانهای امام فاصله بگیرید و طرز زندگی و رفتارتان مثل طاغوتیان قبل ا زانقلاب شود در این صورت شهدا در قیامت شما را بازخواست خواهند کرد. مجالس و مراسم مذهبی را گرم نگه دارید سنگر تشکیلات فرهنگی ، مذهبی و سیاسی را به نفع فرصت طلبان خالی نکنید اوامر ولی فقیه نشات گرفته از امر فرزند پاک زهرا (س) حضرت مهدی صاحب الزمان است از آن پیروی کنید . @laleha_lori_kerman
شهید سلیمان شمس الدینی سلیمان، زمستان سال ۱۳۴۳ در منطقه قشلاقی جنوب شهرستان بافت به دنیا آمد. پدرش مصیب ومادرش شاه نسا نامداشت کودکی را در طبیعت آزاد و سبز، همراه با مشقت های و سختیهای زندگی عشایری که فقر خانواده چاشنی آن بود سپری کرد. سال ۱۳۵۶ به کرمان عزیمت کرد و مشغول فعالیت های بنّایی و ساختمانی شد که همزمان با تظاهرات و اعتراضات مردمی علیه حکومت سر سپرده پهلوی بود که او نیز همانند بسیاری از همشهریانش از انقلابیون پر پا قرص بود که به همین دلیل در سال ۱۳۵۷ توسط ساواک دستگیر و چند روز زندانی شد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان، جزو اولین گروه از جوانان منطقه بود که همکاری اش را با سپاه آغاز کرد و عازم جبهه های حق علیه باطل شد. سال ۱۳۶۲در جهت برقراری امنیت استان و سیستان بلوجستان عازم این استان شد و سرانجام غروب روز ۲۵/۱۱/۱۳۶۲ در درگیری با اشرار و ضد انقلاب در منطقه ی پیشین به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در گلزار شهدای روستای گنجان آرام گرفت. فرازی از وصیت نامه شهید سلیمان شمس الدینی: برادران و خواهران مسلمان ، خمینی عزیز و رزمندگان را تنها نگذارید و به آنها کمک کنید، هرکس توانایی دارد به جبهه ها بشتابد و هرکس توانایی جنگیدن ندارد در پشت جبهه رزمندگان را یاری کند. کارهایتان را خالص و برای خدا انجام دهید خداوند از لحظه لحظه عمر شما سوال خواهد کرد که در چه راهی و چه مقصدی صرف نموده اید کاری کنید که درآن روز روسفید باشید. @laleha_lori_kerman
شهید محمد ستوبر اوایل تابستان ۱۳۴۷ در منطقه ی عشایرنشین جنوب شهرستان بافت، از پدر و مادری به نام های عزت الله و شهربانو، محمد به دنیا آمد. دوران کودکی را در محیط کوه و بیابان و زندگی بی آلایش عشایری سپری کرد. پدرش، محمد را در۷ سالگی جهت فراگیری قرآن کریم پیش سید فرج الله گلسرخی از سادات باکرامت و انقلابی فرستاد. ایام نوجوانی محمد مصادف با مبارزات مردم انقلابی ایران بود و محمد نیز متاثر از فضای این ایام، نفرت ازظلم و فساد رژیم پهلوی و عشق به امام و آرمان های الهی مردم در دلش نهادینه شد. محمد در سال ۱۳۶۲ برای نیل به اهداف بلند یاری ازدین و ارزش های الهی جذب سپاه پاسداران شد و سال ۶۴ به جبهه اعزام شد و در واحد تخریب لشکر ۴۱ ثارالله مشغول فعالیت شد. درجریان عملیات کربلای۴، محمد که قهرمانانه با دشمن بعثی در نبرد بود و نیروهای دشمن را تعقیب می کرد به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از۳۳ ماه، شناسایی شد و درگلزار شهدای گنجان در کنار سایر همرزمانش آرام گرفت. یکی ازهمرزمانش نقل میکند: شب عملیات کربلای ۴، محمد نبرد به یاد ماندنی از خود به نمایش گذاشت. آخرین بارکه اورا دیدم می گفت به طرف پل بروید پل را بزنید معطلش نکنید. اگر به پل می رسیدیم و آن را می زدیم نیروهای عراقی به محاصره در می آمدند. محمد نزدیکی های پل که تلاش می کرد خودش را به پل برساند با آرپیجی عراقی ها به شهادت رسید. @laleha_lori_kerman
شهید عباس شمس الدینی عباس، در سال ۱۳۴۳ درمنطقه رابر به دنیا آمد. نام پدرش این عزیزصبرعلی است. عباس خواندن ونوشتن را در حد مکتبخانه های قدیم آموخت. دوران نوجوانی مددکار پدر درامور عشایری گردیدو شغل عشایری و دامداری را پیشه کرد . خدمت سربازی را در ارتش جمهوری اسلامی گذراند و پس از اتمام خدمت سربازی بالبیک به فرمان حضرت امام(ره) به عنوان بسیجی عازم جبهه ها شد و در عملیاتهای مختلف ، دلاوریهای زیادی به نمایش گذاشت و بارها درد جراحتها را به جان خرید. پس از اتمام جنگ، در سال ۱۳۶۷ زدواج کردو سرانجام در تاریخ ۱۴/۷/۷۴ حین انجام ماموریت در منطقه رابُر به شهادت رسید. از این شهید سرافراز یک دختر و یک پسر به یادگار مانده است. فرازی از وصیتنامه شهید عباس شمس الدینی: خدمت مادر عزیزم سلام می کنم و از زحمات و رنجهایی که برای من کشیده و قادر به جبران آنها نیستم امیدوارم مرا حلال کند. بدانید اگر من کشته شدم انگیزه ام رضای خدا بوده است از ابتدا در هر کاری هدفم فقط رضای خدا بوده است. تمام وجود را در اختیار جمهوری اسلامی گذاشتم تا بتوانم به اسلام و میهن خدمت کنم. همسرم رنجهایی را که بخاطر من در زندگی تحمل نمودی شرمنده ام و امید جبران دارم، مانند سایر همسران شهدا صبور و متحکم باشید. @laleha_lori_kerman
شهیدکرامت شمس الدینی (خانجان) در سحرگاه ماه رمضان سال ۱۳۲۸، درخانه مذهبی خانجان و سکینه در منطقه عشایری جنوب شهرستان بافت دیده به جهان گشود. پدر بزرگش ملا مرید از مردان نامدار ایل لری بود که دو جلد قران کریم و چند جلد کتب مذهبی از جمله نهج البلاغه را رونویسی کرد که در نوع خود بی نظیر است. کرامت در مکتب خانه پدر بزرگش قرآن را فراگرفت و حافظ چند جزء قرآن کریم شد. با اوج گیری مبارزات مردمی علیه رژیم شاه، کرامت به صفوف مبارزه پیوست و در راهپیمایی ها و برنامه های انقلابیون حضور موثری داشت با پیروزی انقلاب در لبیک به ندای امام به محض تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد انقلابی در آمد و به جنگ سوداگران مرگ و اشرار مسلح استان کرمان و ضد انقلاب در منطقه کردستان شتافت و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان در عین حال که خود را ملزم به شرکت در عملیاتهای دفاع مقدس می دانست، از فعالیت در عرصه های فرهنگی و عقیدتی خصوصاً تلاش در جهت ارتقاء بنیه ی فرهنگی و اعتقادی مذهبی جوانان عشایر غافل نبود. سرانجام در سحرگاه 8 آذرماه سال 60 در عملیات طریق القدس و در خط مقدم جبهه بستان مجروح و 8 روز بعد در بیمارستان شیراز به فیض شهادت نائل آمد. فرازی ازوصیت نامه: پدر ومادر عزیزم شما مرا تربیت نموده و بخاطر من رنج های بسیاری تحمل نمودید ولی به شما بشارت می دهم راهی را که انتخاب نموده ام ان شاالله راه ائمه اطهار وشهدا است از شما می خواهم که اولا مرا ببخشید و حلال کنید وثانیا در شهادتم بی تابی نکنید، با روحیه بسیار عالی و تکیه بر نیروی ایمانتان الگویی برای پدر ومادرهای دیگر باشید و صبر را پیشه خود سازید.
شهیدکرامت شمس الدینی ( حسین) سال ۱۳۳۹ ، کرامت ازپدرو مادری به نام های حسین و دل آرام به دنیا آمد . او دو ساله بود که پدرش را پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری ازدست داد و پدر ، کرامت و مادرش را با دنیایی از مشقت ها و سختی های زندگی عشایری تنها گذاشت. مادر از جان مایه گذاشت تا کودک ، نبود پدر را کمتر احساس کند و اورا به مکتبخانه فرستاد تا قرآن و سواد یاد بگیرد. روزها یکی پس از دیگری گذشت تا اینکه کرامت نان آور خانه و یک جوان رشید شد و مادر ، شاد ازاینکه دسترنج سالهای سختی اش را ببیند ولذت ببرد اما شیپور جنگ نواخته شد ومادر، یگانه پسر خود را جهت اعزام به منطقه عملیاتی بدرقه کرد و کرامت نیز همچون هزاران جوانمرد که از دورافتاده ترین نقاط کشور به فرمان حضرت امام(ره) عازم جبهه ها شده بودند در تاریخ ۱۸/۲/۱۳۶۰ به اتفاق تعدادی از جوانان ایل لری در آبادان مشغول دفاع از عزت و شرف و خاک کشور شد. او پس از دفاعی جانانه و موثر در تاریخ ۷/۵/۱۳۶۰ در کوی ذوالفقاریه آبادان جانش را فدای آرمان های اسلام و انقلاب کرد ، پیکر مطهر شهید کرامت در روستای نمونه و شهید پرور گنجان آرمیده است. شجاعت و بیباکی ، تقوا و بصیرت سیاسی وتشخیص خط ناب امام و انقلاب ازمهمترین ویژگی های این شهید عزیز است . این عزیز در آخرین وداع با مادرش ازاو می خواهد تا این پیام را به تشییع کنندگانش برساند : عملهایتان نیک باشد، تقوا داشته باشید، دنبال روزی حلال بروید. به مادرش توصیه کرد : لباس سیاه نپوشد و قلبا به شهادتش افتخار کند تا دشمن شاد نشود. @laleha_lori_kerman
شهید عیسی شمس الدینی يكم تير 1349، در شهرستان رابر متولد شد. پدرش محمد و مادرش نسيمه (فوت 1365) نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند، به عنوان جهادگر در جبهه حضور يافت. بيست‌ و ‌‌هشتم مرداد 1367، در رودخانه بهمن‌شير آبادان غرق شد و به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي روستای گنجان تابعه شهرستان رابر واقع است. شهید در خانواده ای مستضعف دیده به جهان گشود. پس از طی دوران طفولیت در کانون گرم خانواده در هفت سالگی قدم به مدرسه گذاشت. تا از بوستان علم و ادب گلی بچیند. شهید به دلیل فقر شدید مالی و محرومیت اقتصادی مقدور به ادامه تحصیل نگردید و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی از رفتن به مدرسه خودداری نمود. در نتیجه تصمیم گرفت تاهمدوش پدر در کارهای کشاورزی و باغبانی کار کند ودر تهیه مخارج خانواده سهیم باشد. خصوصیات زیبای اخلاقی این شهید گرانقدر و فرزند انقلاب زبانزد خاص و عام بود. اخلاقی نیکو داشت و میان اهل روستا و دوستان و آشنایان به مهربانی مشهور بود. عشق و علاقه اش به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قابل توصیف نبود. همین شور و اشتیاق باعث گردید تا در سال 65 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آید و به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردد. پس از بازگشت از جبهه به نیروهای تلاشگر و برادران جهادی پیوست و درجهاد سازندگی در قسمت عمران و آبادانی ایران اسلامی مشغول شد. بعد از مدتی فعالیت در این نهاد انقلابی مجددا عازم جبهه های جنگ شد. سرانجام به فیض عظمای شهادت نائل آمد. روحش شاد و راهش پررهرو باد. @laleha_lori_kerman