eitaa logo
یادواره ۱۰۰۰ شهید شرق شهرستان اصفهان
126 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
29 فایل
ارتباط با مدیران کانال : @Seyedt @Sarbazzrahbar313
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️سکانس یک: حسین خاکی و خسته از خط برگشته بود و می‌خواست بره قرارگاه. از یک راننده‌ی تانکر آب خواست که شلنگ رو روی سرش بگیره تا شسته بشه. حسین با یک دست سرش رو می‌شست که راننده برای شوخی آب رو گرفت تو یقه حسین و خیسش کرد! وقتی حسین رفت راننده هنوز نمی‌دونست چه کسی رو خیس کرده! ⭕️سکانس دو: - الو سلام. - سلام علیکم، بفرمایید! - من علی سُلگی هستم از روستای کهریز، نزدیکی نهاوند، سال ۶۵ با جهاد اعزام شده بودم فاو. خاطره‌ای نوشته بودید از شهید خرازی که من در روزنامه خوندم. - بله، هجده سال از اون زمان گذشته. من آن راننده‌ی تانکر آب هستم، تماس گرفتم که بگم: جز لبخند چیزی نگفت! من منتظر واکنش بودم، ولی او فقط خندید.. @lalehayeshargh98
هدایت شده از بسیج ولایت
🌹از به‌صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آن‌قدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن‌ها نشسته بود دچار تهوع شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت و کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه‌اش را تنبیه کند. با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می‌شوییم پاک می‌شود...🦋 مدت‌ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی‌آمد.. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن‌ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه‌اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه‌ام... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی 🌹حدیث خوبان_ ص۲۵۴ ╭━━⊰• 🇮🇷✊🇮🇷 •⊱━━╮   https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰━━━━━━━━━━━━╯