داشتیم اسم فامیل بازی میکردیم.
خواهرزادم تو قسمت مشاهیر نوشت
آرمان علیوردی :)♥️🌿
آرمان عزیز🌿🕊
#شهید_ارمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم
@lashgar_agha313
••♥️🌿••
شهر باید بزند عڪس تورا درهمہ جا ..
تو شدی
چشم و چراغ ِمن و این مردم شهر:)
#شهید_ارمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم
@lashgar_agha313
هدایت شده از رفیقشهیدمآرمانعلیوردی
🕊 #خاطره
| ببخشید، معذرت میخوام |
یک قضایایی پیش آمده بود در کانون تربیتی. مسئول کانون هم تماس گرفته بود با آرمان:
آقای علیوردی چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان کار نشد؟ چرا فلان مسئله پیش آمد؟
آرمان مثل خیلیها میتوانست گارد بگیرد. تقصیر را بیندازد گردن دیگری. فرار به جلو کند و بگوید اصلا شما چرا خودتان فلان کار را انجام ندادید؟ خلاصه میتوانست مثل خیلی از ما، اشتباهش را نپذیرد و از عذرخواهی شانه خالی کند.
واکنش آرمان اما، هیچکدام از اینها نبود.
فقط یک کلمه گفته بود:
ببخشید، معذرت میخوام.
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
@armanaliverdy80
#سلام_برادر_شهیدم 💙
بہ دلم لکـ زده..
با خنده تــو 'جـانـ' بدهمـ!
طرح لبخند تو..
پایان پریشانے هاست:)
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
#رفیق_شهیدم
تعجب نکن! اینبار ندای تکبیر لشکریان عبّاس است. مگر میشود فرمانده بدون سرباز؟
آنهم چه فرماندهای!
امروز علمش را بر فراز زمین میگستراند و همه زیر بیرق عبّاس، نفس میکشیم.
امروز، چهرهی قمر، در قمر پدیدار میشود و چهرهی شهدا در ستارهها. درخشش هر ستاره، لبخند یک شهید است که میگوید:
بخواه تا از دستهای بریده حاجت بگیری!
نمیدانم امروز، جوش و خروش فرات
برای تبریک به امالبنین(س) است یا برای دلتنگی لبهای ساقی!
چهرهی آن جوان؛ خدای من! چقدر نورانیست!
پرچمی منقش به ذکر «اللّه اکبر» به دست دارد، نقش انگشتریاش چه دلبری میکند:
«رَفَعَ اللّه رایةَ العبّاس»
میشناسمش؛ او آرمان است... 🕊
#آرمان_عزیز
#میلاد_حضرت_عباس❤️
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
@lashgar_agha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با آرمان درڪار تربیتۍحوزه، سر یکموضوعۍبہ اختلافنظرخوردیم.چون منمسئول ڪار بودم و آرمان داشتکمک مۍداد، بدوناین کہ رفتارتندۍ بکند،حرفم راقبولکرد واز نظرش کوتاه آمد.حواسش بود اصول کار تشکیلاتۍرا رعایتکند و کارزمین نماند.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم
@lashgar_agha313
💚 #خاطره
میگفت: تا وقتی که کربلا نرفتی خوبه...
ولی وقتی که یه بار بری کربلا، دیگه نمیتونی بمونی و دلت همش کربلاست
و دوست داری که باز زیارت بری...
به روایت مـادر شهیـد
#شهید_آرمان_علی_وردی
@lashgar_agha313
میگن رفیق شہید شہیدت میکنه.🥀
بگرد یہ #رفیق_شهید پیدا ڪن باهاش دوست شو
تا توے میدان مین گناه دستتو بگیره.🖐
آرمان دلها #شهید_آرمان_علی_وردی 🌹
نسل آرمان ها هست هنوز اگر مرد میدان باشی...
@lashgar_agha313
می گفت:
بسیجی خامنه ای
بودن از
سرباز خمینی
بودن
سخت تر است...!
خیلی حرف ها توشه:))
#شهید_ارمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم
@lashgar_agha313
روزی که سلام فرمانده رو میخوند
فکرشم نمیکرد امسال اسمش بیاد تو
سلام فرمانده ۲.....
تصویریازحضورشهیدآرمانعلیوردی 🌷
درهمایشسلامفرمانده،ورزشگاهآزادی
#شهید_آرمان_علی_وردی
#امام_زمان
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات
@lashgar_agha313
🕊 #خاطره
| ببخشید، معذرت میخوام |
یک قضایایی پیش آمده بود در کانون تربیتی. مسئول کانون هم تماس گرفته بود با آرمان:
آقای علیوردی چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان کار نشد؟ چرا فلان مسئله پیش آمد؟
آرمان مثل خیلیها میتوانست گارد بگیرد. تقصیر را بیندازد گردن دیگری. فرار به جلو کند و بگوید اصلا شما چرا خودتان فلان کار را انجام ندادید؟ خلاصه میتوانست مثل خیلی از ما، اشتباهش را نپذیرد و از عذرخواهی شانه خالی کند.
واکنش آرمان اما، هیچکدام از اینها نبود.
فقط یک کلمه گفته بود:
ببخشید، معذرت میخوام.
#داداش_آرمان🌱
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
@lashgar_agha313
📜 #خاطره
| یک تکـه از بهشـت |
هر وقت میرفتیم مشهد، باید حتما میرفت صحن گوهرشاد. ساعتها آنجا مینشست و
دعا میکرد. میگفت: این کنج دیوار یه تکه
از بهشته...
به روایت مادر شهید
#داداش_آرمان🕊
#شهید_آرمان_علی_وردی
--------
@lashgar_agha313
🔷 #خاطره
| آخریـن دیــدار |
آخرین باری که دیدمش، دوشنبه دوم آبان بود؛ دو روز قبل از شهادتش. آمده بودم خانه خواهرم، دیدم آرمان نیست. از مادرش پرسیدم: آرمان کجاست؟
گفت: مسجده، دارن کارای روز دانشآموز رو انجام میدن. به آرمان زنگ زدم و گفتم: آرمان بیا ببینمت تا نرفتم. یک ربع بعد آمد خانه و آخرین بار دیدمش. نمیدانستم دیدار آخر است؛ وگرنه از کنارش تکان نمیخوردم و سایه به سایه همراهش میرفتم...
به روایت خاله ی شهید
#آرمان_عزیز 🕊
#رفیق_شهیدم🌱
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
@lashgar_agha313
تنهاتوییکهمیکشیامسمتزندگی
مننیستمبدونتویکمُردهبیشتر..(:
#شهید_آرمان_علی_وردی
#داداش_آرمان🍃
#رفیق_شهیدم🕊
@lashgar_agha313
آرمـان هم از آرمـانهای انقلاب شد
تا مولـی به دیدارش بیایـد...
#رفیق_شهیدم🍀
#شهید_آرمان_علی_وردی
-----
@lashgar_agha313
✨ #خاطره
| آرمــٰانم هســت؟! |
هرکس میخواست بیاد خونه خواهرم یا
جایی میرفتن، میپرسیدن: «آرمانم هست؟»
از بس خوشاخلاق و شوخ بود. وقتی که آرمان توی جمع بود، به همه بیشتر خوش میگذشت...
(به روایت از خاله شهید)
#آرمان_عزیز 💛
#شهید_آرمان_علی_وردی
------
@lashgar_agha313
🌼 #خاطره | #عمامه_گذاری
با آرمان گاهی اوقات دربارهی ملبس شدن حرف میزدیم. ایشون میگفت: چقدر حس قشنگیه که به دست حاج آقا میرهاشم عمامهگذاری بشیم و خوش به سعادت کسانی که به دست حضرت آقا (مدظله) معمم میشن. حتی یک بار مراسم عمامهگذاری یه تعداد طلاب حوزه آیتالله مجتهدی(ره) بود، که ما هم در آن مراسم شرکت داشتیم، وقتی بیرون اومدیم، ذوق
و اشتیاق رو در چشمهاش میدیدم... بهشون گفتم: آنقدر خوشحالی که انگار عمامه گذاری شماست! خندید و گفت:
فرق نداره... خوشحالی دوستام خوشحالی خودمه، ولی داشتم به این فکر میکردم، کی میشه برای منم همچین مراسمی بگیرن...
• به روایت از مادر شهیـد علـیوردی
#شهید_آرمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم
@lashgar_agha313
شهادت یعنۍ:
نمـیر حیف اسـت،
بمـان، بسـاز، ساختہ شـو!
و در ڪلـام آخر براۍ
خدا، شھید شـو... :)👌🏻♥️!
#شهیدانہ
#شهید_آرمان_علی_وردی
#رفیق_شهیدم💛