"بزودی لشگر شهدا"
.
معجزات، کرامات و امداد های غیبی شهدا به اهل زمین...
.
.
.
.
صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/lashgareshohada/
.
.
آدرس صفحه لشگر شهدا در آپارات:
http://www.aparat.com/lashgareshohada
.
.
.
.
ارتباط با خادمین شهدا:
@soobhegharib
https://t.me/lashgareshohada
🌹شهیدی که شهادت خودش را احساس می کرد و همه ی انبیا و علما منتظرش بودند🌹
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
یکی از همرزمان شهید تعریف می کرد:
سید داخل بیمارستان می گفت:
توکه آخر گره را وا می کنی
پس چرا امروز و فردا می کنی..
بعدش به من گفت که حمید برگه ام امضا شد من دیگر دارم می روم...
آخرین روز هاست..دو سه قدم بیشتر فاصله ندارم که بروم آمدند که مرا ببرند...
همرزم دیگر شهید می گفت:
شبی که آقاسید می خواست عروج بکند من توی استان نبودم توی ماموریت بودم توی عالم خواب پدرم را دیدم خیلی خوشحال است و می خندد...پابرهنه بود لباس بسیجی توی تنش و چفیه گردنش و یک دسته گل توی دستش بود.
گفتم:شما کجا می خواهی بروی؟
گفت: منتظر هستم..
گفتم: منتظر چه کسی هستی؟؟
گفت: منتظر رفیقت هستم، سید فردا می آید توی جمع ما...
گفتم: سید کیه؟؟!
گفت: سید مجتبی علمدار...انبیا، علما، صلحا، حضرت امام همه منتظر سید هستند...
من شب تماس گرفتم با بچه های توی استان
گفتند: سید مریض است و توی بیمارستان بستری است و در حالت کماست...
فرداصبحش سید پر کشید و رفت...
#بزودی_لشگر_شهدا #نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۷۷
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۷
🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که به آرزوی خود که شهادت بعد از سفر مکه بود رسید🌹
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
همرزم شهید تعریف می کرد:
در عملیات والفجر ۱۰ سید از بغل تیر خورد، اول من خوردم بعد سید...
یک ساعت بعد از من، مجروح شد و تیر خورد به بازویش و از بازویش تیر به پهلویش اصابت کرد درست مثل مادرش زهرا(س)...
همانطور که در به پهلویش زدند سید هم از پهلو تیر خورد...
در آن حال و در آن درد شدیدی که داشت به جای آخ گفتن می گفت:
یا زهرا(س)...
یا مهدی(عج)...
یا حسین(ع)...
عاشق ائمه بود این نشان دهنده ی این است که سراسر زندگی سید با ائمه (ع) بود...
آقا مجتبی یک آرزو داشت این آرزو را وقتی تو شلمچه بودیم یک بار من توی مداحی اش شنیده بودم...
وقتی زیارت عاشورا می خواند می گفت:
خدایا...
تو را به سر بریده ی امام حسین(ع) قسمت می دهم من یک بار بروم توی مدینه زیارت عاشورا بخوانم بعد جان مرا بگیر...
همسر شهید هم می گفت:
خودش همیشه می گفت دوست دارم بعد از سفر حج یک سال نشده شهید بشوم...
همین طور هم شد...
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش.۳۷۸
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۷
🕊 @lashgareshohada
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدی که به همراه حضرت فاطمه الزهرا(س) به خواهر بیمارش سمنو میدهد و او را شفا میدهد.
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۰
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدی که برای رفع مشکلات خانواده اش، بعد از شهادت به دیدار خواهرش می آید.
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۱
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدی که به واسطه ی اهل بیت(ع) بعد از شهادت خواهر زاده اش را که دچار ضربه مغذی شده بود شفا داد.
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۲
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که برای رفع مشکلات خانواده اش، بعد از شهادت به دیدار خواهرش می آید🌹
#شهید_علی_نصیری
خواهر شهید تعریف می کردکه:
مادرم که از اینجا رفت زندگی شان یکم سخت بود رفته بودند خانه ای که برق و آبش مشکل داشت...
من خواب دیدم و انگار توی بیداری بود که کمک می کرد و می گفت:
مامان چرا اینجوری شده؟!
چرا ناراحت است؟!
و ۸ تا لامپ به من داد برادرم و همان روز صبح من دیدم دوست صمیمی اش که به فکرم نمی رسید وسیله آورد و گفت من می خواهم خانه ی مادر را درست کنم...!
گفتم چی شد که شما به این فکر افتادید؟!
گفت: من خواب دیدم و فهمیدم و با خودم گفتم که این مادر ناراحت است...!!
من هم وقتی این صحنه را دیدم فهمیدم علی ایشان را فرستاده است..
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۳
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که به واسطه ی اهل بیت(ع) بعد از شهادت خواهر زاده اش را که دچار ضربه مغزی شده بود شفا داد🌹
#شهید_علی_ نصیری
خواهر شهید تعریف می کرد:
پسرم چند سال پیش تصادف کرد ضربه مغزی شد..
خواب دیدم علی گفت: بروید جمکران و بچه را ببرید..
به خدا قسم بردم و اصلا این بچه را اتاق عمل نبردند،
هر کسی می دید می گفت: اگر عمل نکنید این بچه از بین می رود.من هم نیت کردم تا ۴۰ هفته ببرمش جمکران هفته ی پنجم خودش خواب دید گفت: مامان خواب دیدم یک آقایی دست کشید بر روی سرم و گفت تو دیگر سرت درد نمی کند...
به خدا به ۴۰ هفته نرسید..به جدش قسم هفته ی پنجم شفا پیدا کرد...
از بس که ناراحت بودم نمی دانستم برای این بچه چه کار بکنم علی به خوابم آمد و گفت: مهدی را ببر جمکران....
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۴
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada
🌹شهیدی که به همراه حضرت زهرا(س) به خواهر بیمارش سمنو میدهد و او را شفا میدهد🌹
#شهید_علی_نصیری
خواهر شهید تعریف می کرد:
خودم مریض شدم ۶ ماه دور از جان فلج شدم و خواب دیدم که یک خانمی(وقتی بیدار شدم فهمیدم این خانم کیست) با برادرم بود.
یک کاسه ای حالت آش بود داد به من و گفت :بخور اصلا مریض نمی شوی و خوب خوب می شوی..!!
من هم همین طور انگشتم را زدم و گذاشتم در دهانم دیدم سمنو است....
با خودم گفتم نگاه کن سمنو را خانم فاطمه زهرا(س) درست می کند...!!
تا آمدم به برادرم بگویم که این خانم کیست و این سمنو مال کیست؟!از خواب بلند شدم...
الان۲۰ سال است نذر دارم و درست می کنم...
آن خواب را که دیدم به پا شدم و خیلی احساس سبکی می کردم انگار خوب خوب شدم...
#بزودی_لشگر_شهدا
#نگاه_شهدا_را_به_خود_جلب_کنیم
🏷کد: ل.ش. ۳۸۵
📆 تاریخ: ۹۶/۶/۲۹
🕊 @lashgareshohada