هدایت شده از الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو 25 فروردین 1365
#شب_ولادت_قمربنی_هاشم_علیه_السلام
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....
🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
هدایت شده از الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو 25 فروردین 1365
#شب_ولادت_قمربنی_هاشم_علیه_السلام
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....
🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
هدایت شده از الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
#عبرت_عبرت_عبرت
مواظب باشیم پیاده مون نکنند
#یاد_رفیقان_سفر_کرده_بخیر
عاشق و شیدای اهل بیت(ع)
#سردار_شهید_محمد_زندی
مولوی در مثنوی معنوی ابیاتی داره واقعا شرح حال #شهید_محمد_زندی است
جایی که میگوید:
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست
عاشقی گر زین سر و گر زان سرست
عاقبت ما را بدان سر رهبرست
آشنایی بنده با این شهید برمیگرده به پائیز سال 63
بعد از ماه محرم بود که #شهید_نوریان فرمانده ما ، جمعی از #بچه_های_تخریب لشگر ده رو جدا کرد و زیر #ارتفاع_بمو در مقری که به نام #مقر_ادوات معروف بود در کنار یه قبرستان مستقر کرد.
ما شب ها میرفتیم جلو و در اطراف #تپه_منافقین که در اون منطقه مستقر بودند #مین_گذاری میکردیم
بردن #مین_های TX50 با قاطر و اون هم شب ، زیر پای دشمن و کار گذاشتن آنها واقعا کار سختی بود.
صبح هم برای نماز صبح خسته برمیگشتیم و در مقر استراحت میکردیم.
جمعه ها به ما استراحت داده بود و از جلو رفتن و مین گذاری معاف بودیم.
کنار مقر ما یک چند تا اطاقک حمام بود که رزمنده هایی که توی منطقه بودند استفاده میکردند.
در نزدیکی ما و در خط پدافندی بچه های #گردان_کمیل_لشگر_27 مستقر بودند و گاهی اوقات با هم گعده میگرفتیم
فرمانده اون بچه ها محمد زندی بود
خودش میگفت بچه #میدون_منیریه تهران است
فرمانده ای به نهایت ادب و تواضع.
میگفت: #عاشق_بچه_های_تخریب است
چندین بار نزدیک مقرمون با هم روبرو شده بودیم.یه روز اومد پیش ما یادم نمیاد چیکار داشت اما قبل از ظهر بود و من هم داخل چادر یه نوار از سخنرانی های های شیخ حسین انصاریان رو گذاشته بود فکر کنم نوار مقام شهید بود. داشت سخنرانی پخش میشد و من هم با دوستان مشغول بودیم محمد زندی همون درب چادر نشست و بعد از چند لحظه دیدم سرش رو داخل دوتا زانوش گرفت و چفیه سفید رنگش رو هم روی سرش کشید و رفت توی حال...شاید به دقیقه نرسید که صدای هق هق گریه اش بلند شد.میخواست صداش رو مخفی کنه اما نمیشدکاری کرد که ما هم در چادر همراه او شدیم نیم ساعت طول کشید و ما با گریه شهید زندی گریه میکردیم.
نوار که تمام شد سرش رو بلند کرد و با چفیه اش اشکش رو پاک کرد.
چشمهاش کاسه ی خون بود.
بعد یک معذرت خواهی از بچه ها کرد که خاطرتون رو مکدر کردم.
شهید محمد که خداحافظی کرد و رفت ما تازه به خودمون اومدیم
#شهید_حسن_پردازی_مقدم
#شهید_داوود_طاهری
#شهید_اربابیان
#شهید_مصطفی_مبینی
هم اونجا بودند.
با #شهید_حسن یه نگاهی به هم کردیم
به حسن گفتم بابا این ها کجا هستند و ما کجا.
بعد از اون هم چند بار دیگه به مناسبتی شهید محمد رو دیدم..
#شهید_محمد_زندی در #عملیات_بیت_المقدس_2 در سرمای منفی 20 درجه از ارتفاعات مشرف به #شهر_ماووت به دیدار خدا رفت.
یاد همشون بخیر
رفتند چه جانسوز و گذشتند چه دلگیر
آن سینه زنان حرمت دسته به دسته
#جامانده_از_شهدا
#جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel