#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت دوازدهم
۱۹ محرم سال ٦۱ هـ.ق
حرکت کاروان به سوی شام
🔻 در روز نوزدهم ماه محرم، پس از رويدادهای کوفه، ابن زیــاد ملعون، زحر بن قيس و ابوبرده و طارق ازدي را فراخواند و سر مقدس حسين عليه السلام و سرهای ياران فداكارش را به همراه آنان بسوی يزيد در شام فرستاد.
↫ و نيز دستور داد تا زنان و كودكان آن حضرت را نيز آمادهی سفر سازند و بر گردن امام علی ابن الحسین (ع)، غل و زنجير بيفكنند و ايشان را نيز به همراه محفر بن ثعلبه و شمر به دربار شوم يزيد حركت دهند.
📚 اولین تاریخ کربلا
••●✦✧✦✧✦●••
و اما...
زمزمهی رباب در مسیر شام
😭😭😭😭😭
چقـَـدَر نیــزه بلند است، نیفتی پسرم
چنگِ این حرملهی پستــ، نیفتی پسرم
با وجودیکه روی ناقـه و در زنجیــرم
دلم از دور به تو هستــ، نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرتـــــ
دستـــــ به آن سو بردم
نیزهدار تو بُوَد مستــــ، نیفتی پسرم
در سفر شانه به شانه شدهای باعباس
به تـو حالا نرسد دستــ، نیفتی پسرم
کاش با روســری غـــارتی من قدری
روی نی دور تو میبست، نیفتی پسرم
بيشتر جای خودت را سر نی محكم كن
سفرِ شـام به پيش است، نيفتی پسرم
😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
💔 هَوٰایَتْ نَکُنَمْ مٖیمیٖـــرَمْ...
••●❥🍂✦🍂❥●••
دلم در کربلا گیر و...
خودم اینجا زمیـن گیــرم
😭💔
#آهـ... #حسین_من
#اللهم_ارزقنا_حـــرم
••●❥🍂💔✦💔🍂❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
هـوا... هواے حسـ ❥ ـین و...
هـوا... هواے حــ ❥ ــرم
••●❥🍂✦🍂❥●••
روا بود ڪہ گریبان ز هجر پاره ڪنم
دلم هوای تو کرده بگو چہ چاره ڪنم؟
#آهـ... #حسین_من 😭😭
••●❥🍂💔✦💔🍂❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨ ﷽ ✨❖
نعمت خیـلی بزرگی است
این ڪہ تو را دوست دارم
😍 حسـیــ ❥ ـن 😍
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه ضحی، آیه ﴿۱۱﴾
〖وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ〗
【و اما نعمت پروردگارت را باز گو】
⇩ نصیبم شد غمت ⇩
『 #الحمدلله 』
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
حتے بہ عشق جاذبہے یڪ نگاهتان
مےگردد آفتاب جهان، دور ماهتـان
آقـاے من سلام! دوباره منم همان
آشفتہاے ڪہ آمدهام در پنـاهتـان
••●❥💛❥●••
【السَّلام عَلی شَمس الظَّلام】
〖سلام بر آفتابــــِ
شـام ظلمـانی جهان〗
#سلام_امام_زمانم
••●❥💛❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
⇩ نصیبم شد غمت ⇩
『 #الحمدلله 』
↯↻↯↻↯
❖✨ امام صادق علیه السلام فرمودند:
『کسى که خداوند خیرخواه او باشد، محبّت حسین علیهالسّلام و شوق زیارتش را در دل او مىاندازد』
📚 بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۷٦
#حدیث_روز #اربعین
#اللهم_ارزقنا_حـــرم
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨﷽✨❖
❃اربعیـ(حــ(پاےپیاده)ــرم)ـن❃
••●❥🌸✦🌸❥●••
اینجا ایران است
به افـق اربـعـیـن
نزدیڪ میشویم
😍 بـو ڪن...
عجیب بوے ؏ـشق میآید
بوے فریاد یا حسیـ ❥ ـن ؏
بوے ڪولہهاے بستہ شده
موعد سفر ؏ـاشقی نزدیڪ شده
سفرے تا خود آسمان...
هواے این روزهاے ایران
هواے ؏ـاشــقــی است...
#اللهم_ارزقنا_زیارة_الحسین(ع)
••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت سیزدهم
😭 در مسیر شــام
🔻امام محمد باقر ؏ فرموده است: از پدرم علیبنالحسین ؏ پرسیدم که چگونه او را از کوفه به شام حرکت دادند؟!
😭 فرمود: مرا بر شتری که عریان بود و جهاز نداشت سوار کردند و سر مقدس پدرم حسین ؏ را بر نیزهای نصب کرده بودند و زنان ما را پشت سر من بر قاطرهائی که زیراندازی نداشت سوار کردند، و اطراف و پشت سر ما را گروهی با نیزه احاطه کرده بودند، و چون یکی از ما میگریست با نیزه به سر او میزدند! تا آنکه وارد دمشق شدیم...
😭😭😭😭😭
📚 بحار الانوار ۴۵/۱۴۵
🏴 وَ سُبِىَ أَهْلُکَ کَالْعَبیـدِ، وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ
😭😭😭😭😭
اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، و در غُل و زنجیر آهنین بر فراز جهازِ شتران در بند شدند، گرماى (آفتابِ) نیمروز چهرههاشان مىسوزاند ، در صحراها و بیابانها کشیده میشدند، دستانشان به گَردَنها زنجیر شده، در میان بازارها گردانده میشدند...
🔥 فَالْوَیْلُ لِلْعُصاةِ الْفُسّاقِ...
پس وااااى براین سرکشان گناهکار...
••●✦✧✦✧✦●••
با اینکه تمــــام قافله تَبـــــــ دارد
با اینکه به تن لباسی از شبــــ دارد
تا کــــور شود هـر آنکه نَتْواند دید
این قوم هنوز『عمه زینبـــ』دارد
😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
عـمه جـــانم
عـمه جـــانم
عمه جــان قد کـمـانم 😭
✦_✨_✦_✨_✦
با اینکه تمــــام قافله تَبـــــــ دارد
با اینکه به تن لباسی از شبــــ دارد
تا کــــور شود هـر آنکه نَتْواند دید
این قوم هنوز『عمه زینبـــ』دارد
#امان_از_دل_زینب 😭😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
😭 #غریبــــ_آقام...
••●❥🍂✦🍂❥●••
یک سال و نیم فراق امامش را تاب نیاورد...
من نه از دوری تو صبورم ...
و نه از فراقت بی قــرار...
😭😭😭
کاش منتظر بودن را از زینتِ امیرالمومنین بیاموزیم...
کاش ⇚ #حسینی_شویم
بی وفایی شرط عاشقی نیست...
↯↻↯↻↯
ای کاش کسی برای آقا تب داشت
یـادی ز امـام منتظَـر بر لب داشت
قـربان غریبیات شوم مهـدی جان
ای کاش که صاحب الزمان...
⇚ 『زینبـــ』داشت
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
••●❥🍂💔✦💔🍂❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت چهاردهم
در مسیـر شــام
🔻ترتیب منازلی که اهل بیت (ع) در مسیر کوفه تا شام در آن منازل فرود آمدند درست معلوم نیست و در مصادر معتبر نیامده است و در بیشتر آنها کیفیت مسافرت ایشان مذکور نیست، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی و استناد از بعضی مقاتل و کتب، در این مسیر کاروان اسرا را در بیست منزل متوقف کردند.
➊ منزل اول:
↫ در اولین منزلی که در آن مأموران ابنزیاد که حامل سر مبارک امام حسین (ع) بودند، از مرکبهای خود فرود آمدند، مشغول میگساری و عشرت شدند، ناگهان دستی از دیوار پدیدار شد و با قلمی از آهن این چند بیتی را با خون بر دیوار نوشت:
『آیا امتی که حسین را کشتند امید شفاعت جد او را دارند در روز حساب』
با مشاهده این صحنه عجیب، آنان برخاسته و آن سر مقدس را ترک کرده و پا به فرار گذاشتند، و سپس بازگشتند.¹
➋ تکریت:
🔰 در کامل بهائی آمده است چون سر امام حسین (ع) را از کوفه بیرون آوردند، مأموران ابن زیاد از قبایل عرب بیمناک بودند که شاید هنوز قدری از غیرت دینی که در ایشان باقی مانده، آنان را وادارد که سر امام (ع) را از دست ایشان بگیرند، از این روی، دور از جاده اصلی، و از بیراهه حرکت میکردند!
والی تکریت را از ورود خود آگاه کردند، او افراد بسیاری را با پرچم به استقبال آنان روانه کرد! و اگر کسی از صاحب سر سؤال میکرد، میگفتند: خارجی است!
❥✦ مردی نصرانی که آن سر را دیده و آن پاسخ را شنیده بود، با خود گفت: این چنین نیست که میگویند، این سر حسین بن علی فرزند فاطمه است و من خود در کوفه بودم که او را شهید کردند؛ سایر نصرانیان از این واقعه آگاه شدند و به تعظیم و اجلال آن حضرت ناقوسها را شکستند و گفتند: «خداوندا! از شومی و عصیان این قوم که فرزند پیغمبر خود را کشتهاند، به تو پناه میبریم.»
کوفیان چون این حال را مشاهده کردند راه بیابان را در پیش گرفته و از آنجا کوچ کردند!²
📚 منابع:
۱. بحار الانوار ج ۴۵، ص ۳۰۵
۲. قمقام زخار، ج ۲، ص ۵۴۷
••●✦✧✦✧✦●••
#در_مسیـر_شـام 😭
بيچـاره دخترت چـقــدَر بين نيــزهها
دنبالتــ آمد و... هدفـــ تازيــانه شد
بعدش برای خنـده و تفريــح لشگری
دندان تو به ضربهی سنگی نشانه شد
😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 سَلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبِ الصَّبــور
✦_✨_✦_✨_✦
غیرت الله ببین خواهر تو در به در است
خنده ی شمـر شده بر سرم آوار حسین
😭😭😭
#امان_از_دل_زینب
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
خداےِ مہـربـانـم
خودتــ قـول دادے
『وَقـالَ رَبُّكُــمُ
اُدْعُـونـے أَستَجِبـْــ لَكُــمْ』
【و پروردگارتان فرمود:
مرا با بخـوانیــد
تا دعای شما را مستجـابــ کنم】
خدایا ...
دلـم فقط
"ڪـربـلا" مےخواهد ...
😭💔
🔰سوره مبارکه غافر، آیه ﴿٦۰﴾
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
سلام هــــر سحــــرم
جانب نگاه شمــاست
شروع صبح من هستی
روال از این بهتـــر؟
❖✨السلام علیڪ یا اباصالح المهدے
#سلام_امام_زمانم
••●❥💚✧💚❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت پانزدهم
در مسیـر شـام
➌ مشهد النقطه
↫ حاملان سر مقدس در اثنای راه به این مکان رسیدند و سر مقدس را بر روی سنگ بزرگی که آنجا بود نهادند، ناگهان قطرهای خون از آن سر مقدس بر آن سنگ چکید و پس از آن هر ساله در روز عاشورا از آن سنگ خون میجوشید! و مردم از اطراف بر گرد آن صخره اجتماع میکردند و مجلس عزا و ماتم برای امام حسین ؏ برپا میداشتند. و آن صخره تا ایام عبدالملک بن مروان بجای بود، و او دستور داد که آن سنگ را از آنجا منتقل کردند! و دیگر معلوم نشد که آن را کجا بردند! ولی مردم، بنای یادبودی در محل آن سنگ احداث کردند و بارگاهی بر روی آن قرار دادند و آنجا را «مشهد النقطه» نامیدند.¹
➍ وادی النخله
↫ شب را در «وادی النخله» فرود آمدند و در طول شب صدای نوحه جنیان را میشنیدند که میگفتند:
«زنان جن از غصه و حزن میگریند
و برای زنان هاشمی نوحه مینمایند
و بر حسین و بزرگی این مصیبتها ندبه میکنند و بر چهره خود لطمه میزنند
و جامههای سیاه بعد از لباسهای کتانی در بر میکنند»²
➎ موصل
↫ آنها والی «موصل» را از ورود خود باخبر ساختند، وی دستور داد شهر را زینت کرده و گروهی را به بیرون از شهر فرستاد!
🏴 اما مردم گفتند: بدون تردید، این سر حسین بن علی ؏ است که او را خارجی گویند! و چهار هزار نفر، آماده جنگ شدند تا سر مطهر را از آنان بستانند و زیارتگاهی برپا کنند و والی خود را از دم شمشیر بگذارنند؛
مأموران چون از قصد مردم باخبر شدند مسیر خود را تغییر داده تا در «نصیبین» منزل گزیدند.³
📚 منابع:
۱. مقتل الحسین مقرم ۳۴۶
۲. بحار الانوار ۴۵/۲۳۶
۳. قمقام زخار ۵۴۸
••●✦✧✦✧✦●••
زبان حالی از امام سجاد ؏ #در_مسیـر_شـام :
😭😭😭😭😭
کاش دستم باز میشد ...
گردنش را میزدم
ساربان لعنتی با عمه بــد تا میکند
😭😭😭
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨﷽✨❖
💠 موعظه همیشگی #امام_سجاد ؏
❥✦ امام سجاد ؏، هــر جمعه، تو مسجد النبى، اين آيه رو براى مردم تلاوت مىفرمودند:
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه آل عمران، آیه ﴿۳۰﴾
〖يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ〗
【به یاد آورید روزی را که، هر کس هر عملِ نیک و بدی انجام داده است، حاضر میبیند، در حالی که دوست دارد میان او و اعمال بدش فاصله زیادی باشد. خداوند شما را از نافرمانیِ خودش بر حذر میدارد، و در عین حال، خدا نسبت به همه بندگانش مهربان است】
⚠️ حواسمون رو بیشتر جمع کنیم...
یه روزی رو در پیش داریم که
❌«تَجِدُ... ما عَمِلَتْ... مُحْضَراً»❌
هر عملی انجام دادیم، خـودِ عمل رو جلومون حاضر میکنند...
دقّت کنیم
📛 فیلمش رو برامون نمیذارن، بلکه خودِ عمل رو جلومون حاضر میکنند...
👈 هـــر عملی انجام دادیم، جلومون حاضر میشه...
😰😥 حالا فکر کنیم ببینیم چه اعمالی انجام دادیم که از حاضر شدنِ دوبارهاش خجالت میکشیم..
🔰 و در ادامه دنباله آیه میفرماید:
اونوقت آرزو نمیکنیم کاش اون اعمالِ بد نابود بشه، چون نابودشدنی و از بین رفتنی نیست...
❗فقط آرزو میکنیم کاش با این اعمالِ بد، فاصله داشتیم...
❌ که این هم نشدنیه
👈 چون فاصله رو باید تو این دنیا بگیریم.
✔ تو این دنیا به هــر اندازه از عمل بدی دور شدیم، و فاصله گرفتیم، قیامت هم به همون اندازه از اون عملِ بد دور هستیم...
🔰 آخرِ آیه هم میفرماید:
⚠️ حذر کنید
📛 بترسید
👈 به فکر خودتون باشید
😔 انقدر بی خیال نباشید ➣●•
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
فاصـ ـ ـ ـ ـ ـلہها...
دروغ میگویند...
ڪہ بین من و شما ایستادهاند...
وقتی گرماے حضورتان را هر لحظہ احساس میڪنم
••●❥💛❥●••
【اَلسَّلامُ عَلیڪَ
یا حُجَّةَ اللهِ الَّتِی لا تَخْفَی】
『سلام بر تــو
اے حجت خدا که پنهان نماند』
#سلام_امام_زمانم
••●❥💛❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت شانزدهم
در مسیـر شــام
➏ نصیبین
↫ و چون به «نصیبین» رسیدند، منصور بن الیاس به آراستن شهر دستور داد! و آینهها را در کار آرایش بکار بردند! و کسی که سر مقدس امام علیهالسلام با او بود، خواست که وارد شهر شود...
🐎 ولی اسب او فرمان او را نبرد، اسب دیگر آوردند، آن اسب نیز اطاعت نکرد! تا چند اسب عوض کردند، ناگاه سر مطهر را دیدند که بر روی زمین است! ابراهیم موصلی، آن سر مقدس را برداشت و نیک در آن نگریست تا اینکه آن را شناخت و آنها را ملامت کرد، اهل شهر چون این صحنه را مشاهده کردند، آن سر مقدس را از وی گرفته و او را کشتند و سر مطهر را در بیرون شهر گذاردند و به درون شهر نبردند! و گویا بعدها همانجا که سر شریف افتاده بود زیارتگاه شد¹
➐ عین الورده
↫ کاروان، بامدادان به «عین الورده» رسید و والی آنجا را خبر کردند، او و اهل آن شهر پذیرفتند که آن سرها در شهر بگردانند، و مقرر شد که از باب اربعین داخل گردند، سر منور را در میدان شهر بر نیزه کردند، و از نیمروز تا عصر در معرض تماشای مردم قرار دادند، گروهی شادمانی میکردند که سر خارجی است، و جمعی گریان بودند.
➑ رقه
🔻 آنگاه مأموران ابن زیاد، سر امام حسین (ع) و سایر شهدا را از «عین الورده» حرکت دادند و طی طریق کردند تا به «رقه» رسیدند.
➒ جوسق
↫ هنگامی که کاروان از «رقه» عبور کردند، بر مکانی به نام «جوسق» وارد شدند و از آنجا نیز حرکت کرده و بسوی فرات ره سپردند تا به نزدیکیهای «بسر» رسیدند و از این مکان به والی «حلب» نامهای نوشتند و آنان را از جریان کار خود آگاه ساختند
📚 نفس المهموم ۴۲۶
••●✦✧✦✧✦●••
#در_مسیـر_شـام 😭
خلخال و گوشواره اگر رفتـــ...
جـــای آن ....
زیور به دور گردن زنها طنابــــ شد
😭💔
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
😭 اے واے نـازدانـهے اربـابـــ
✦_✨_✦_✨_✦
پای دختــر بچــه ...
وقتی غـرق تــاول میشود
پــا بـه پــايــش ...
كاروانی هم معطّل میشود
دستْ بسته...
خواب هم باشد ...
بيفتد از شتر
پهلــوان باشد ...
دچـار درد مفصــل میشود
#امان_از_دل_زینب
#در_مسیـر_شـام 😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت هفدهم
در مسیـر شــام
⑩ دعوات
🔻مأموران چون به نزدیک «دعوات» رسیدند، نامهای به والی آنجا نوشته که: ما سر حسین را با خود آوردهایم.
او چون بر مضمون نامه آگاه شد، دستور داد تا در بوقها و کرناها بدمند و خود نیز برای استقبال از شهر بیرون آمد، سپس سر مقدس امام را بر نیزه زده و از دروازهای که آن را اربعین مینامیدند وارد نموده و در یکی از میدانهای شهر آن سر مطهر را از ظهر تا عصر در معرض تماشای مردم قرار دادند، در این شهر نیز گروهی گریان بودند و جماعتی شادی میکردند و میگفتند: این سر خارجی است که بر یزید خروج کرده است!
↫ پس شب در آنجا ماندند، و صبح به طرف «حلب» حرکت کردند. علی بن الحسین ؏ در آن هنگام گریست و این شعر را خواند:
«ای کاش میدانستم که شخص خردمندی هست که در ظلمتها بیتوته کند و از سختیهای زمان زمزمه نماید؛ من فرزند امام هستم، چه شده است که حق من ضایع شود بین این گروه کفار»¹
⑪ حلب
🔻در سمت غربی «حلب» کوهی است که آن را «جبل جوشن» مینامند و از آن مس استخراج کرده و به سایر شهرها میفرستادند، و گویند از آن هنگام که خاندان و اهل بیت حسین بن علی ؏ را بدانجا عبور افتاد، آن معدن از بین رفت، زیرا یکی از همسران امام حسین ؏ در دامنه ان کوه، فرزند خود را سقط کرد.
↫ نوشتهاند که: او از اهالی آن معدن آب و نان خواست ولی آنان مضایقه کرده و دشنام دادند! او آنان را نفرین کرد و پس از آن دیگر کسی از آن کوه سود نبرد. و در قسمت جنوب آن کوه، موضعی است که آن را «مشهد السقط» و «مسجد الدکَه» مینامند، و نام آن فرزند سقط شده، محسن بن حسین ؏ است.²
📚 منابع:
۱. الدمعة الساکبة ۵/۶۵
۲. قمقام زخار ۲/۵۴۹
••●✦✧✦✧✦●••
#در_مسیـر_شـام 😭
اصلا رقیه نـــه....
مثلا دختر خودت
یک شب میان کوچه بخوابد...
چه میشود؟!
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
اے واے نـازدانـهے اربـابـــ 😭
✦_✨_✦_✨_✦
بس که کشیده موی مرا شمر بیحیـا
تا باد میخورد به سرم... درد میکند
#امان_از_دل_زینب
#در_مسیـر_شـام 😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨ ﷽ ✨❖
صورتش سیاه بود...
اما... بختـش... سـفـیـــــــد...
چون اهل تــقـــوا بود...
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه حجرات، آیه ﴿۱۳﴾
〖إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاكُمْ〗
【همانا گرامىترين شما نزد خدا، با تقواترين شماست】
⇩ جَون حالا تقریبا نود سال عمر داشت...
از وقتی یادش میآمد خوشبختــــ و شـــاد زیسته بود...
خوشبخت بود چون امیرمؤمنان او را خریده بود و به ابوذر بخشیده بود، بعد از شهادت ابوذر، به مدینه برگشت و غلام خانهی حضرت دلبرش، علی ؏ شد، و بعد در خدمت امام حسن ؏، و بعد در خدمت امام حسین ؏ بود...
روز عاشورا با اینکه مولا به او اجازه رفتن از کربلا را داده بود، عرضه داشت: به خدا سوگند مىدانم بويم ناخوشايند، حَسَبم ناچيز و چهرهام سياه است پس بهشت را بر من ارزانى دار تا بويم خوش و حَسَبم شريف و سيمايم سفيد گردد.
مولا رخصتش دادند و بعد از جنگی نمایان، بر پیکر مطهرش حاضر شدند و فرمودند:
『خدايا چهره او را سفيد گردان، و بوى او را خوش گردان، و او را با ابرار محشور كن و بين او و محمد و آل محمد در بهشت آشنايى برقرار ساز』
از امام سجاد ؏ نقل شده است: آنگاه كه جمعى براى دفن شهيدان كربلا حاضر شدند، پيكر جون را در حالى يافتند كه با گذشت چند روز بوى بسيار خوشى از آن به مشام مىرسيد...
#ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
از این ڪہ ؏ـاشق تـــواَم
حــس غــــرور میڪنـم
••●❥💙❥●••
【السَّلامُ عَلَیڪََ بِجَوامِعِ السَّلام】
〖سلام بر تو به همه سلامها〗
#سلام_امام_زمانم
••●❥💙❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ امام صادق علیه السلام فرمودند:
『هر كس پياده به نزد قبر حسين عليه السلام بيايد، خداوند براى هر قدمش هزار حَسَنه مىنويسد و هزار زشتكارى را از او مىزُدايد و او را هزار درجه بالا مىبَرد』
📚 كامل الزيارات، ص ۲۵۵، ح ۳۸۱
#حدیث_روز #اربعین
#اللهم_ارزقنا_حـــرم
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨﷽✨❖
❃اربعیـ(حــ(پاےپیاده)ــرم)ـن❃
••●❥🍂✦🍂❥●••
دل من سخـــتــــ هوای حـــرمت را دارد...
که بگیرم تسبیح ...
بنشینم یک گوشه دنــج حـــرم
بشمارم یکیک ...
و بگویم از دلــ💔ـــ ...
من همان عاشق دلخستهی خونین جگرم
من همان بندهی بــیلــایــق آشفتــه ســـرم...
😔😔😔
دل من یک سجاده از عطر خدا میخواهد ...
که بیندازد در صحــن حــــرم
دو رکعت عشق بخوانم آقــا
دل من میخواهد ...
دست در دست ضریح ...
گره اندازم و از عمق وجود ...
اشکهایم را جاری بکنم
تا که در سایهی امن حــــرمت
همه غمهای دلم را خالی بکنم
#ڪربلایم_نبری_میمیرم 💔😭😭
#اللهم_ارزقنا_زیارة_الحسین(ع)
••●❥🍂💔✦💔🍂❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت هجدهم
#در_مسیـر_شـام
⑫ قنسرین
🔻 مأموران ابن زیاد، بهمراه سر امام حسین ؏ در منزلی به نام «قنسرین» فرود آمدند، راهب در دیر خود، آن سر مقدس را دید که نوری از آن ساطع است پس به نزد آن لشکر و نگاهبانان آمده و گفت: از کجا آمدهاید؟ گفتند: از عراق، با حسین جنگ کردهایم!
💠 راهب گفت: با پسر دختر پیغمبر و فرزند پسر عم رسول و پیغمبر خودتان؟ گفتند: آری! گفت: وای بر شما! اگر عسیی بن مریم را فرزندی بود ما او را برچشمان خود مینشاندیم!¹
↫ راهب به نزد حاملان سر آمد و ده هزار درهم به آنان داد و آن سر مقدس را گرفت و به صومعه برد، پس صدائی شنید که هاتفی میگفت: خوشا به حال تو! و خوشا به حال آنکه حرمت این سر را شناخت.
💠 راهب سر برداشت و گفت: یا رب! بحق عیسی، این سر مقدس را اجازه فرما که با من سخن بگوید:
✨ در این هنگام آن سر مقدس به سخن آمده فرمود: ای راهب! چه میخواهی؟!
💠 راهب گفت: تو کیستی؟!
✨ آن سر مقدس فرمود: «انا ابن محمد المصطفی و انا ابن علی المرتضی و انا ابن فاطمة الزهراء، انا المقتول بکربلا، انا المظلوم، انا العطشان!» و بعد از این جملات سکوت کرد.
💠 آن راهب صورت بر صورت آن حضرت نهاد و گفت: صورت از صورتت بر نمیدارم تا اینکه بگویی که شفیع من خواهی بود در روز قیامت.
✨ باز آن سر مقدس به سخن در آمد و گفت: به دین جدَم محمد باز گرد.
💠 پس راهب گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انَ محمَد رسول الله» پس آن حضرت شفاعت او را قبول کرد.
چون آن گروه صبح کردند، آن سر مقدس را از راهب گرفته و حرکت کردند، و هنگامی که به میان وادی رسیدند دیدند که آن ده هزار درهم به سنگ مبدل شده است
«ماالله غافلا عما یعمل الظالمون» و بر جانب دیگر آیه «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» نفش گردیده است²
📚 منابع:
۱. صواعق المحرمة ۲۳۱
۲. بحار الانوار ۴۵/۳۰۳
••●✦✧✦✧✦●••
خبر دارم کہ سر از دیر نصرانی درآوردی
و عیسی را به آییـن مسلمـانی درآوردی
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
بـخـتـش بـلـنـــــد ...
هر که پریشــان این سر است
✦_✨_✦_✨_✦
خبر دارم که سر از دیر نصرانی درآوردی
و عیـسی را به آییـن مسلمـانی درآوردی
#در_مسیـر_شـام
#یالیتناکنامعکم
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
#با_کاروان_اسرا
✨❖ روایت نوزدهم
در مسیـر شــام
⑬ معرة النعمان
🔻 چون حاملان سر به «معرة النعمان» رسیدند، اهالی آنجا به آنان خدمت کرده و خوراک و نوشیدنی در اختیار آنان قرار دادند و پاسی از روز را در آنجا ماندند و از آنجا رهسپار «شیزر» شدند.
⑭ شیزر
✧↫ چون به «شیزر» رسیدند، پیرمردی گفت: این سر که به آنان همراه است، سر حسین بن علی ؏ است. اهالی آنجا با هم سوگند خوردند که به هیچ روی، آنان را به منطقه خود راه ندهند، لذا آنان بدون آنکه در آنجا توقف کنند، به حرکت خود ادامه دادند تا به «کفر طالب» رسیدند.
⑮ کفر طالب
◥✧ اهالی آنجا نیز درها را به روی آنان بستند و حاملان آن سر مقدس، هر چه از آنان آب طلب کردند، گفتند: به شما آب نمیدهیم، چرا که حسین ؏ و اصحاب او را تشنه شهید کردهاید.
⑯ سیبور
پیرمردی از هواداران عثمان، مردان «سیبور» را گرد آورده و گفت: زینهار! فتنه مکنید، راه دهید تا مانند دیگر شهرها از اینجا بگذرند!
❥✦ جوانان امتناع کردند، پل ارتباطی آن منطقه را خراب کردند و سلاح بر گرفته آماه جنگ شدند. از طرفین تنی چند کشته شدند. ام کلثوم علیها السلام دعا نمود که خداوند ارزاق آنها را ارزان و آبشان را گوارا سازد و شر ستمگران را از آنان باز دارد.
از امام سجاد ؏ نقل شده که اشعاری را در «سیبور» خوانده است که از آن جمله این بیت است:
آل پیامبر بر شتران بی جهاز سوار شوند، و آل مروان سوار بر مرکبهای نجیب شوند ؟¹
⑰ حماة
از «سیبور» رهسپار «حماة» شدند، در آنجا نیز دروازهها را بر روی آنان بستند و از ورودشان به آنجا جلوگیری کردند.²
📚 منابع:
۱. الدمعة الساکبة ۵/۶۷
۲. قمقام زخار ۵۴۷
••●✦✧✦✧✦●••
و #در_مسیـر_شـام
امان از سر برافراشتهی علی اصغر
و امان از دل رُبـابـــــ...
😭😭😭😭😭
باز چشمش بہ ڪہ افتاد...
ڪہ غَش ڪرد رباب؟
باز هم آمده ایـن حرملهى وامـانـده
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
😭امان از سر برافراشته ؏ـلی اصغر
✦_✨_✦_✨_✦
چقـَـدَر نیــزه بلند است، نیفتی پسرم
چنگِ این حرملهی پستـــ، نیفتی پسرم
با وجودیکه روی ناقـه و در زنجیــرم
دلم از دور به تو هستــ، نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرتـــــ
دستـــــ به آن سو بردم
نیزهدار تو بُوَد مستــــ، نیفتی پسرم
در سفر شانه به شانه شدهای باعباس
به تـو حالا نرسد دستــ، نیفتی پسرم
کاش با روســری غـــارتی من قدری
روی نی دور تو میبست، نیفتی پسرم
#امان_از_دل_رباب 😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨﷽✨❖
کوله بار محرمم...
امانت دست خودت اربابـــ
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه مائده، آیه ﴿۱۰۵﴾
〖يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم〗
【ای كسانی كه ايمان آوردهايد!
به خودتان بپردازید، و مراقب خودتان باشيد】
⌛ به همین زودی... یک ماه محرم دیگه از عمر ما گذشت...
اگه از بازار پر رونق عزای حسین، دست پر برنگشتیم... لااقل دست خالی هم نیستیم...
اشک برای حسین ؏ ...
عزاداری برای حسین ؏ ...
هیئت رفتن برای حسین ؏ ...
آه کشیدن برای حسین ؏ ...
بهای زیادی دارن...
میبینی رفیق...
#الحمدلله دستت خالی نیستــــ
مراقب توشهات باش...
به سلامت به مقصد برسونش...
مبادا وسط راه، طوفان گناه و بادهای غفلت، کوله بار محرمت رو خالی کنن
#ڪلام_الله
#خداحافظ_محرم 😭
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman