#شب_جمعه_است_امیرومولایم_به_کجانظرکنم!؟
#حکایت...
چه دردها که بامن بود وتو در کنارم بودی...
از تب میسوخت، درد تمام بدنش را فرا گرفته بود، ولی نمیخواست ثواب نماز جماعت را از دست بدهد، به هر سختی که بود، غسل کرد و خودش را به خطبههای نماز رساند...
از مسجد که بیرون میآمد امام دستی روی شانههایش گذاشت و فرمود:
رمیله دچار تب شده بودی ولی بازهم برای نماز به مسجد آمدی؟
رمیله متحیر شد: بله سرورم، شما چه طور متوجه شدید؟ امیرالمومنین علیه السلام لبخند زد و پاسخ داد:
"یا رمیله، ما من مؤمن و لا مؤمنة یمرض الّا مرضنا لمرضه، و لا حزن الّا حزنّا لحزنه، و لا دعا الّا آمنّا لدعائه، و لا سکت الّا دعونا له، و لا مؤمن و لا مؤمنة فی المشارق و المغارب الّا و نحن معه"
"ای رمیله! هیچ زن و مرد مؤمنی نیست که مریض شود، مگر این که ما به خاطر مریضی او مریض میشویم، و هر گاه محزون گردد ما به خاطر حزن او محزون میشویم، و هر زمان دعا کند ما به دعای او آمین میگوییم، و وقتی ساکت باشد ما برای او دعا میکنیم، و هر کجا در مشرق و مغرب مرد و زن مؤمنی باشد ما با او هستیم."
📚 بحار الأنوار، ج 26
یا صاحب الزمان!
چه دردها که با من بود و تو در کنارم بودی و من غافل از تو آقایم. ...🍃🌷🍃
@Laylatolghadrnoor