زنگها
داشتم به فیلم زنگها ساخته سال ۱۳۶۴ فکر می کردم ، داستان جالبی داشت...
تلفن زنگ می خورد و صدائی از آن طرف خط زمان مرگ طرف را می گوید...
مرگ ها، همان مرگ های طبیعی و حوادث است...
ولی رسانه که آن موقع روزنامه ها بود، در رپرتاژ قرار دادن خبرهای مرگ از قربانیان وحشت زده به جای درس عبرت، پول در اورده و از تبلیغات درآمد کسب می کنند...
مثلاً: برای لحظه مُردن طرف صورت او را با ساعت سیکو نشان داده و می گفتند: نبض زندگی در قلب سیکو می تپد!!!
نکته جالب این فیلم این است که در مصاحبه که مرگ ها گردن یک قاتل مجهول افتاده، رئیس پلیس می گوید: قبلاً هم روزانه هفت هشت نفر با همین سبک و سیاق می مردند، الان هم به مرگ و میرها افزوده نشده، فقط فرقی که کرده این است؛ به افراد قبل از مرگ زنگ می زنند...
در سکانس آخر دوربین روی اعلامیه های مرگ که در خیابانها نصب شده و زنگ تلفن روی آن گذاشته شده و مردم از جلوی این اعلامیه های ترحیم بی تفاوت می گذرند، سُر می خورد...
@Aarshive....... 👈👈. : از
#حاشیه_نگار 👇👇👇
هفته ی گذشته نه من، نه شما و نه حتی مرحوم شهرام عبدلی تصور میکرد که یک اسم در جامعه ی هنری برجسته بشه😳😳
#مرحوم_شهرام_عبدلی....
شاید هفته ی دیگر زنگها برای ما به صدا در آمد، ملتفتی رفیق😏😏
آماده ایم یا فرصت میخوایم برای آمادگی ☺️
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🇮🇷#اعیادشعبانیه
🇮🇷#لزیران_شمه_همسایه
https://eitaa.com/lazour
┅═══✼🍃💐🍃✼═══┅