نکته مشرقیه : حتی اندازه یک لحظه غفلت از خداوند در سیر معنوی ، موجب ضرر و خسران(امکان ورود در چرخه تسلسل وار ذهن) است...
اوقات خوش آن بود که با دوست بسر شد
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
نکته مشرقیه : این وجودِ یک راهبر یا مربی است که راهنماست...
در مرتبه اول ذات و وجودِ معلم است که درس می دهد (رتبه و تراز وجودی او)، در مرتبه دوم عملکرد اوست و در مرتبه سوم حرف و کلام او...
این مطلب با حفظ برتری و رحجان رتبه اول بر دوم و دومی بر مرتبه سوم است.
نکته: انسان چیزی نیست جز صور مخیلات و معقولات و محسوسات
و إن مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ
ادراک سالک از تسبیح موجودات یا سخن گفتن موجودات با سالک برحسب درجه خود سالک متفاوت است و هرکسی ممکن است یک چیزی بشنود چون از منشئات خود عارف است .
نکته:شناخت و معرفت نسبت به امام زمان علیه السلام بر حسب طور وجودی سالک خواهد بود:
۱-صور محسوسه »»طور مادی
۲-صور مخیلات»»طور مثالی
۳-صور معقولات»»طور عقلی
۴-هیئات ذاتیه»»»مافوق عقل
1_9440773638.mp3
9.18M
تشرف آقا سید محمد محضر قطب هستی ، محور عالم ، امام عشق ، شاه اولیاء اعلی حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
محبت ما به امام زمان شرط لازم جهت تقرب است
"ایجاد سنخیت" با امام زمان شرط کافی برای تقرب به امام زمان ارواحنا فداه است...
ایجاد سنخیت کردن یعنی عملت موافق با عمل امام باشد.
نکته مشرقیه : تطبیق بیان صدر المتالهین که برزخ، تجسم اعمال ما و جزو مُنشئات ذهن یا نفس ماست:
مایکل تالبوت در کتاب جهان هولوگرافیک :
در مغز مدام اطلاعات ذخیره می شود
این اطلاعات می توانند به قلمرو دیگری تغییر شکل یابند
(تغییر شکل اطلاعات)=(تجسم اعمال)
اطلاعات پس از نابودی مولکول ها به کجا می روند ؟
ماده را نه می توان ساخت و نه می توان نابود کرد و جریان اطلاعات( آگاهی انسان) نمی تواند پس از مرگ صرفا ناپدید شود و می باید به قلمرو دیگری تغییر شکل یابد .( انشائات نفس_ذهن)
جدایی روح و ماده چیزی است انتزاعی، بن و بنیاد همیشه یکی است.
نکته مشرقیه : تطبیق معارف عرفا و حکمای متالهین با علوم کوانتومی معاصر :
در مطلب مطلق گرایی یا نسبیت گرایی بیان شد که هر دوی اینها از دو منظر صحیح هستند
در مباحثه عرشی عَلَمین آیتین سید احمد کربلای و جناب متاله محمد حسین کمپانی نیز همین مطلب بوده یعنی وحدت شخصی وجود (مطلق گرایی) و تشکیک مراتب وجود (نسبیت گرایی)
در نهایت نظر علامه طباطبایی صحت هر دوی اینها بود .
حالا ببینید این مطلب را مستشرقین چگونه تقریر کرده اند:
می توان این سوال را مطرح کرد که وقتی مسافری به عرصه های درونی سفر می کند و به "هستی های نورانی" برخورد می کند آیا آن هستی ها واقعیت دارند یا زاده تمثیلی خیالی( مثالی) هستند ؟
پاسخ البته تا حدودی هر دوی اینهاست
زیرا در عالم هولوگرافیک تمامی پدیدار ها توهم اند
اینها تصاویر هولوگرام گونه ایی هستند که کُنش متقابل آگاهی کنونی آنها را ساخته است
اما در عین حال توهم اند نسبت به چیزی که آنجاست( انشائی است)
مثلا وقتی با توده ابری بی جسم از دانش ناب بر خورد می کنیم آنرا به مدرسه یا کتابخانه مبدّل می کنیم.
نکته مشرقیه : کد های دستوری ژنتیکی و عوامل محیطی تماما عامل انتقال صفات هستند نه تغییر دهنده ذات ...
ذات انسان ممکن است تحت کد های دستوری ژنتیکی و عوامل محیطی تحت تاثیر و مدسوس واقع شود اما تغییر نمی یابد
دامنه عوامل ژنتیک و محیط ، مرتبه لوح محو و اثبات و به نحو اقتضاء و علت ناقصه است نه به نحو قطعیت بلکه اینها با اراده تغییر می کنند اگر چه این تغییر ممکن است بسیار طولانی و دشوار باشد.