#من_زنده_ام😅
اگه فکر کردید میخوام ی کتاب بهتون معرفی کنم سخت در اشتباهید.چون دارم حال خودم رو براتون شرح میدم...
برای هممون پیش اومده که وقتی خبری رو میشنویم میگیم وااای چه طاقتی داره من اگه بودم می مردم!!!
دقیقا این اتفاق برای من رخ داد!😟
هر وقت میشنیدم کسی سحر ماه رمضان خواب مونده و مجبور شده بی سحری روزه بگیره میگفتم: واااای عجب طاقتی داره من باشم که همون صبح میشینم ی صبحانه مفصل میخورم...اصلا طاقت ندارم...
تازه سحری میخورم و لاجونم وای به حال سحری نخورم..
البته این قاعده برای عزیزانی که کلا عادت به سحر نخوردن دارن نیست ی وقت بهشون بر نخوره..اونا ماشاءالله یلی هستن برای خودشون💪😌
خلاصه بگم که دیروز صبح وقتی از خواب بیدار شدیم که چند دقیقه مانده بود به طلوع آفتاب😨
ساعتی که کوک کرده بودم نمیدونم به چه دلیل غمزه اومده بود و خوابیده بود برای خودش 😭
و ما موندیم و شکم های گرسنه ای که هر لحظه با قار و قورشون ما رو به طرف آشپز خونه هول میدادن...
و اینکه با کاری که داریم و کلاس های احسان که شروع شده و هزاران دلیل دیگه گزینه رفتن به حد ترخص منتفی هست!!
و گزینه دوم اینکه باید تا جایی که جون داشتیم روزه رو نگه میداشتیم...هر وقت داشتیم می مردیم به مقداری که نمیریم افطار میکردیم و دوباره تا اذان امساک☹️
و تصمیم بر این شد که گزینه دوم رو امتحان کنیم ببینیم کی میمیریم 🙄😭
هر ساعت که میگذشت منتظر بودم ببینم کی میمیریم و آقای همسر برای اینکه نمیرم اصرار میکرد افطار کنم...
اما دیدم خیلی بده در برابر احسان کم بیارم.همش هم بهم میگفت مامان تو به من نگاه نکن من جوونم...بنیه ام خوبه...تو برو ی چیزی بخور.
احسان👈😎
من👈😠😫😤
اما ساعتها و ثانیه ها به آخر رسید و من زنده ماندم🤩
افطار کردم و خدا رو صدهزار مرتبه شکر کردم که پیش احسان کم نیاوردم😂
نتیجه اخلاقی ای که گرفتم این بود سحر که بلند میشم اینقدر هول آب و غذا خوردن نزنم...🤣
و اینکه خداوند هر بنده ای رو به اندازه وسعش امتحان میکنه..
لا یکلف الله الا وسعها...پس هر اتفاقی میفته که ان شاءالله خیره..بدونیم ما از پسش برمیاییم،چون خداوند خودش حکیمه و هیچ کاری رو بی دلیل انجام نمیده.
پس صبور باشیم و از خداوند کمک بخواهیم تا از امتحانش سربلند و روسفید بیرون بیاییم.ان شاءالله ☺️🤲
#جعفرآبادی👇
https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263