eitaa logo
لنزِ سرگردان
267 دنبال‌کننده
379 عکس
86 ویدیو
12 فایل
عبدالحسین بدرلو اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم که من یک عاشق درباری ام عکاس سلطانم @abdolhosseinbadrloo
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگز نمی رسند به بام تو بال ها همت اگر کنند به شوق تو سال ها دست غزل به پای خیالت نمی رسد بالاتر از تصور و فکر و خیال ها گفتند در زمانه آشوب می رسی این روزها زیاد شده احتمال ها.. شاعر: عکس: سحر روز سیزدهم .
نوای سوز نیستان حدیث ناله ماست فراق، شکوه و داغ هزار ساله ماست ببین که هر سحری عطر دوست می پیچد ببین که عکس رخ یار در پیاله ماست و گفته اند وزیران او عجم هستند چه مژده های بزرگی که در قباله ماست... شاعر: عکس: سحر روز چهاردهم .
امشب فرشته ها همگان را صدا کنند تا در مدینه سفره شادی به پا کنند جَمعند در مدینه سر سفره حسن(ع) "آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند" لفظ کریم در لغت اینگونه آمده: قبل از سوال هدیه خود را عطا کنند آنکس که هر چه داشت به سائل هدیه داد "آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند" شاعر: عکس: سحر روز پانزدهم .
به زودی صبح می آید، اذان شد... آسمان ها را/ خودش کور است هرکس که نمی بیند نشان ها را/ همان صبحی که می آیی همان صبحی که نزدیک است! به روی دست می گیریم از شوق تو جان ها را/ سحرها در دعاهایت اگر زحمت نبود ای عشق/ دعا کن ما جوان ها را دعاکن ما جوان ها را... شاعر: عکس: سحر روز هفدهم .
در قصه ی فراق تو ما سال های سال با گریه می دریم گریبان صبر را باران حدیث کوچکی از گریه های ماست از چشم ما بپرس روایات ابر را...! از ما مگیر فرصت دیدار را، بیا زان پیشتر که جمله ببینیم قبر را... شاعر: عکس: سحر روز هجدهم .
امشب از هر شب دلم کرده هوایت بیشتر هستم آقا سخت محتاج دعایت بیشتر باز امشب بغض داری در دعای افتتاح در دعا انگار می لرزد صدایت بیشتر می وزد از کوفه باد سردو کم کم می شود غصه هایت بیشتر دلشوره هایت بیشتر...! شاعر: عکس: سحر روز نوزدهم .
رو کند هر که هر چه را دارد چه کسی مثل یار ما دارد لحن گرم نگار ما عطرِ صبح اردیبهشت را دارد چه کسی عاشق شهادت بود؟ چه کسی شوق کربلا دارد؟ شب تقدیر در اراده اوست یار ما دست در قضا دارد... شاعر: عکس: سحر روز بیست و سوم .
تو بیایی تو ای اصالت عشق، همه ی باغ ها گل افشان است بی تو حتا بهار هم اینجا، بی تعارف خود زمستان است سر در خانه ها چراغانی، دست مردم گل است و شیرینی تو از آن جاده ای که می آیی، ازدحام است و راه بندان است این یکی دود می کند اسپند، آن یکی داد می زند از شوق: بر بهار محمدی صلوات، روی لب خنده ها فراوان است شاعر: عکس: سحر روز بیست و چهارم .
شادی پنجره،گنجشک و خیابان با تو شوق روییدن گل در دل گلدان با تو رد شدن از دل این سوز زمستان باما خبر آمدن فصل بهاران با تو آرزوهای بزرگی همه در دل داریم یک سحر،کرببلا،ما و شهیدان با تو... شاعر: عکس: سحر روز بیست و پنجم .
عزیزت کرده از صبح ازل لطف خداوندت که حال خوب دنیا عاقبت بسته به لبخندت تو آن رود زلالی بین جنگل ها که بالاتر همیشه می رسد بر چشمه های پاک پیوندت تو پیروز نبرد آخرینی، یکّه ی تاریخ که در اسطوره ها هرگز نخواهم یافت مانندت... شاعر: عکس: سحر روز بیست و ششم .
به خامنه ای ِ عزیز تر از جان ما در ساعات پیش رو...! و زمین خیره به انگشت گل افشان شماست  و زمان منتظر غرش طوفان شماست منطقه -با همه اندوه که در دل دارد- گوش تا گوش همه عرصه جولان شماست شوکت جنگ اگر...پیش تو درس آموز است هیبت رزم اگر .....طفل دبستان شماست نوبتی هم که شده نوبت فتح قدس است گوش ها منتظر لحظه فرمان شماست.... شاعر: عکس: سحر روز بیست و هفتم .
شاعری مبتلا به درد فراق خسته از رنج های دورانم هر چه گفتیم جز محبت تو در همه عمر از آن پشیمانم سی و اند یست رفته از عمرم من به عشق شما وفادارم من سحرها برای مردم شهر می نویسم که دوستت دارم شاعر: عکس: سحر روز بیست و نهم .
این همه درد دل که می کردم بی تعارف یک از هزاران است ورنه حرف دلم که مانده هنوز ورنه حرف دلم فراوان است رمضان، سال بعد، وقت سحر مستیِ شعر گاه گاهم باش گر بماندیم از تو می گوییم گر نماندیم یاد ماهم باش. انشاالله اندوه  دل ما طولانی نخواهد بود ودر همین جمعه های پیش رو صبح پیروزی طلوع خواهد کرد. پیشاپیش عید مبارک.حلال کنید. شاعر: عکس: سحر روز سی ام .
العجل یا مولا روزگاری که بخندی رمضان خواهد شد نفس بادصبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد همه درد و غم و غصه نهان خواهد شد باز هم هر سحری یاد شماییم آقا... دستمان خالی و محتاج دعاییم آقا... سحر اول ؟ @lenzesargardan
زمین زخمی، زمان خسته، جهانی آرزومندت که حال خوب دنیا عاقبت بسته به لبخندت تو آن رود زلالی بین جنگل ها که بالاتر همیشه می رسد بر چشمه های پاک پیوندت تو پیروز نبرد آخرینی، یکه ی تاریخ که در اسطوره ها هرگز نخواهم یافت مانندت سحر سوم ؟ @lenzesargardan
هر چه جان است به پیش قدمت ارزانی هر چه چشم است به یاد غم تو بارانی یاد ما باش که در زمره دلتنگانیم یاد ما باش ابوحمزه اگر می خوانی کربلا... پای رکاب تو...شهادت، ای دوست آرزویی هم اگر هست خودت می دانی سحر چهارم ؟
هدایت شده از عبدالحسین بدرلو
من اگر حرف میزنم سحری جان عالم، همیشه صحبت توست من اگر عاشقم به لطف شماست من اگر شاعرم عنایت توست تو زبان داده ای که حرفم را پیش لطف تو مو به مو زده ام تا بگویم که دوستت دارم چه سحرها به شعر رو زده ام... سحر ششم ؟