eitaa logo
لواءالمهدی
273 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
833 ویدیو
5 فایل
گروه جهادی لواءالمهدی(عج) وَ جاهِدوا فِی اللَّه حَقّ جِهادِهِ و در راه خدا به گونه‌ ای که شایسته اوست، جهاد کنید. ارتباط: 09912805378
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀از زخم شناسنامه دارند هنوز 🕊در مسجد خون اقامه دارند هنوز 🥀آنان همه از تبار باران بودند 🕊رفتند ولی ادامه دارند هنوز… 📸تصاویر اردوی راهیان نور گروه جهادی لواءالمهدی(عج) اسفند ۱۴۰۰ @leva_mahdi
48.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدا، شمع محفل بشریت اند! آری! آنان که با رفتن‌شان به ما درس آزادگی و غیرت و شجاعت آموختند؛ آنان که مردانه از جان گذشتند تا آسایش و آرامش را به ما هدیه کنند. 📹کلیپ اردوی راهیان نور گروه جهادی لواءالمهدی(عج) سال ۱۴۰۰ ✨با تشکر از همه بزرگوارانی که ما را در اجرای هر چه بهتر این امر یاری نمودند. @leva_mahdi
لواءالمهدی
برنامه راهیان نور گروه جهادی لواءالمهدی(عج) ۱۴۰۱-۱۴۰۰ سفر از تهران به سمت پادگان دو‌کوهه(ابتدای شهر اندیمشک) آغاز شد. رسیدنمان همزمان شد با طنین صدای ملکوتی اذان مغرب و عشاء از این رو نماز جماعت را در حسینیه شهید همت پادگان دوکوهه اقامه کردیم و در ویژه برنامه گردان تخریب شرکت نمودیم. روز دوم بعد از اقامه نماز صبح پادگان دوکوهه را به مقصد زیارتگاه یادمان های فتح المبین و شهدای فکه و کانال کمیل ترک کردیم و پس از بازدید و روایتگری در این یادمان ها به سمت یادمان شهید چمران سفر را ادامه دادیم و در آنجا پس از زیارت یادمان، نماز ظهر و عصر را اقامه و غبار خستگی راه را از جسم و جان شستیم. هوا رو به تاریکی بود و ما پس از رسیدن به پادگان هویزه، نماز جماعت مغرب و عشا را با همسفران به جا آوردیم و مشغول استراحت شدیم. سفر ما به روز سوم رسیده بود، از محل اسکان مان به سمت یادمان شهدای هویزه حرکت کردیم و از آنجا بازدید کردیم تا به یادمان خاطره انگیز شهدای طلائیه برسیم. راویان از ناگفته های این محل و جانفشانی رزمندگان برایمان روایتگری کردند. پس از اتمام برنامه حالا راهی سرزمین کربلای ۵ یعنی یادمان شلمچه شدیم، اینجا گوشه گوشه آن گویی با تو حرف میزد. روایان روایت می کردند و همسفران غرق در عوالم خود زیارتمان که تمام شد راهی پادگان شهید باکری شدیم تا خستگی راه از تن بزداییم و دل دهیم به هر آنچه دیده بودیم و شنیده بودیم. روز چهارم سفر، روزی به نام نهرخین بود، همان جایی که غواصان بی ادعا و گمنام این سرزمین برای دفاع از کیان این خاک مقدس دل به آب زدند تا ذره ای از مام وطن به تاراج دشمن نرود. خلاصه کلام، زیارت کردیم، واقعیت ها رو شنیدیم و به سمت یادمان اروندکنار حرکت کردیم. بازدید از یادمان اروندکنار، فضا را نورانی تر کرده بود و حال و هوای ما را معنوی تر با این حال توصیف نشدنی به سمت پادگان شهید حبیب اللهی حرکت کردیم. در طول مسیر هر کس در حال و هوای خودش بود، عده ای را سکوت فرا گرفته بود، عده ای مشغول دعا و نیایش و عده ای هم شاید داشتند به این فکر می کردند که ما بعد از شهدا چه کردیم و آیا شرمنده آنهاییم؟ روز پنجم، روز وداع ما با سرزمین های مقدس اروندکنار، طلائیه، شلمچه و... بود. انگار حس آرامش اینجا به دنیای بیرون عجیب می ارزید، حال و هوایمان حال دلتنگی و بیقراری غریبی بود که توصیف کردنی نبود... زندگی همیشه با همه بالا و پایینش ادامه دارد، بخاطر همین، نماز جماعت صبح را که خواندیم از مقر پادگان شهید حبیب اللهی به سمت تهران دل به جاده زدیم و دل های بی قرارمان را در آن سرزمین نور جا گذاشتیم. هر چند که ما راهیان نوریم و به سمت نور باز خواهیم گشت، ان شاءالله... @leva_mahdi