eitaa logo
علی‌ قلی‌پور | لذت‌ مطالعه 📖
4هزار دنبال‌کننده
441 عکس
177 ویدیو
0 فایل
سلام🌱 علی قلی‌پور هستم،مربی تندخوانی و تقویت حافظه اینجا کلی کتاب میخونیم💪 تو زمینه های: برنامه ریزی🕰️ هدف گذاری🎯 موفقیت🥇 و... و بهت یاد میدم: سرعت مطالعه خودت رو بالا ببری📖 حافظت رو تقویت کنی🧠 تمرکزت رو بالا ببری💎 کاری داشتی اینجا 👈 @ketab_3
مشاهده در ایتا
دانلود
. از ماجرا های سوریه و کارایی که شد و با بقیه ی کسایی که اعزام شده بودن به ایران برنگشت و فرار کرد و با یکی از خادمای حرم حضرت رقیه رفیق شد و چجوری سر کرد و آخر قاطی گردان عراقی ها شد و ... خیلی چیزی نمیگم‌ ... 🙂 اما ماجرای «مین» رو بگم براتون خود شهید میگه : یه شب رفته بود دستشویی داشتم برمیگشتم که دیدم یکی داد میزنه میگه «مین ، مین» 🗣 هرجور حساب کردم دیدم نمیتونه تو این فاصله کسی اینجا مین بکاره 🧐 جلوتر که رفتم باز هی گفت «مین ، مین» ولی من همینطور میرفتم چندتا شلیک هم کرد ولی اهمیت ندادم 🙃 تا اینکه دیدم یکی از بچه های عراقیه و منظورش از «مین ، مین» که میگه اینه که « تو کی هستی » 😅😂 خلاصه با کلی آزمون خطا به مرور زبونشون رو‌ فهمیده بود ...😊 .
. توی پیام سنجاق شده کتاب هایی که توی این 3 هفته مرور کردیم رو میتونید ببینید 👌 و اگه هنوز رایگان رو ندیدید حتما به این آیدی 👈 @ketab_3 کلمه ی مینی دوره رو بفرستید . .
. سلام و عرض ادب 👋 جمعه تون بخیر باشه ان شاالله 🌱 خوب خوابیدید؟ 😅 .
. یه موضوعی رو میخواستم بگم بهتون 🙄 و به همراه یه همکاری و مشورت از شما ✋ .
. ما برای هفته های آینده تعدادی کتاب با موضوع شهدا انتخاب کرده بودیم 🤔 که خب علت اصلی این کار هم در کل دغدغه و توصیه ی حضرت آقا بود ... ⭐️ بعد آقا که به اون چند کتاب تقریظ زدن با تیممون تصمیم گرفتیم که این حرکت رو به فال نیک بگیریم و برنامه رو عوض کنیم و از اون کتاب ها محتوا تولید کنیم 👍 حالا از شما می‌خوام که توی انتخاب و ترتیب این کتاب ها یه کمکی کنید 🙏 زحمتی هم نداره حقیقتا 😉 فقط باید به ادمین ، @ketab_3 عدد یکی از این گزینه هارو بفرستید 👇 ۱. کتاب بیست سال و سه روز ۲. کتاب مجید بربری ۳. کتاب هواتو دارم .
. تا ساعت ۹ امشب کتابی که رای بیشتری بیاره باهم مرور میکنیم ان شاالله ممنون از کسایی که با نظرشون به ما انرژی میدن🙏🌸 .
علی‌ قلی‌پور | لذت‌ مطالعه 📖
. این پیام تقریظ ۳تا کتابی که صحبتش شد 👆 واسه اونایی که هنوز تصمیم نگرفتن ☺️ .
. سلام و احترام 👋 شروع هفته تون به خیر و خوشی ان شاالله 🍃 .
. کتاب سرباز روز نهم رو تا صفحه ۲۹۱ خوندیم 👀 البته که طبیعتاً خیلی از مطالب رو نذاشتم ولی کل کتاب حدود ۶۰۰‌ صفحس و قسمت زیادی از ماجرای سوریه موند برای خواننده ی کتاب ✨💫 .
. اما این ویدیو رو داشته باشید تا راز سرباز روز نهم رو متوجه بشید 🎥👇 .
. ۲تا مستند جذاب از شهید صدر زاده برای کسایی که میخوان بیشتر انس داشته باشن معرفی میکنم و توصیه میکنم حتما ببینید👇 🎥عابدان کهنز 🎥آقا مصطفی .
هدایت شده از Aminikhaah_Media
02 Shabneshinihaye Shohadaee(1403-08-04)Mojtamae Daneshgahi Shahid Sadrzade.mp3
23.78M
🔈 🌹 محفل دوم؛ * از مسجد تا میدان جنگ؛ بی‌قراری که تا لحظه شهادت آرام نگرفت [1:54] * نذر تاسوعا؛ از کودکی تا شهادت در سایه حضرت اباالفضل (علیه‌السلام) [4:16] * ناامیدی ممنوع! رهبر انقلاب: هزاران مصطفی صدرزاده در این کشورند [6:48] * یک ضرب‌المثل، یک خاطره و یک نام ماندگار؛ ماجرای انتخاب نام [7:56] * خط‌شکنی که ترس را شکست و میدان فرهنگ را به تسخیر درآورد [10:14] * زرنگ واقعی کیست؟ برای رفتن به سوریه افغانی شد! [12:30] * مانع برایش مفهومی نداشت؛ شهید صدرزاده، پیشتازِ بی‌مرز [14:45] * فرماندهی از شش سالگی؛ دسته عزاداری راهش ندادند؛ خودش دسته راه انداخت [16:59] * "می‌خوام نمک‌گیر امام حسین بشن"؛ شهید صدرزاده و هیئت پرشور مستضعفین [19:55] * مسجد یا سنگر فرهنگی؟؛ شهید صدرزاده و استفاده از ظرفیت مسجد برای نجات بزهکاران [26:03] * شوخی‌های مصطفی؛ شهیدی با قلبی سرشار از خنده و زندگی [33:20] * مردی که برای خدا به سوریه رفت، نه برای شهادت [41:28] * در جستجوی همسنگر؛ شهیدی که زندگی روزمره را میدان جهاد می‌دید [43:13] * "بسم رب الشهدا و الصدیقین"؛ نگاهی به وصیت‌نامه شهید صدرزاده [47:43] * ماهواره و فرهنگ غربی مقصدی جز آتش ندارد؛ از ما گفتن، ما که رفتیم [53:14] ⏰ مدت زمان: ۵۷:۵۶ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۰۴ 🔔 @Aminikhaah_Media‌
. اینم یه صوت از محفل شهدایی استاد امینی خواه که در مورد شهید صدر زاده صحبتهای جذابی میشه ⭐️ دیگه ان شاالله کسی نباشه اینجا که شهید صدر زاده رو نشناسه 😊 .
. اگر از خلاصه کتاب ها هم چیزی نخوندید (که البته بنا بود به خاطر حضرت آقا هم که شده یه چند خطی هر شب کتاب بخونیم 😉) حتما این صوت و مستندها رو ببیند که پر از نکات و موارد آموزندست 💎 روحشون شاد ✨ .
. سلام علیکم 👋 حالتون خوبه ؟ امشب ۲ تا خبر خوب دارم براتون ☺️ .
. 🔸خبر اول : ان شاالله از این هفته می‌خوایم علاوه بر کتاب شهدا ، تو زمینه ی توسعه فردی هم خلاصه ی کتاب تقدیمتون کنیم 😉 و بناست که این برنامه صبح زود انجام بشه 🌞 تو این زمینه هم مستقیم رفتیم سراغ یکی از بزرگترین اساتید توسعه فردی یعنی آقای برایان تریسی توصیه میکنم حتما مطالب توسعه فردی رو دنبال کنید ⭐️ .
. 🔸اما خبر دوم : با توجه به پیشنهاداتی که از شما گرفتیم ( تشکر میکنم از کسایی که تعامل داشتن 🌷) نتیجه این شد که کتاب رو شروع کنیم تو این کتاب یک سری از خاطرات مجید قربانخانی رو به صورت گلچین باهم مرور میکنیم و لذتشو می‌بریم ☺️ به امید تاثیر ان شاالله 🤲🏻 شادی روحشون صلوات ... ✨ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. یه کلیپ جمع و جور و مختصر از این شهید عزیزمون ببینید و کتاب رو شروع کنیم 👆 .
. این شهیدی که حضرت آقا جدیدا به کتاب خاطراتش تقریظ‌ زده همون جوون صاف و ساده ی اهل تهروونه که تا چند وقت قبل شهادت هم توی قهوه خونه رفت و آمد داشته 😌 جالبه که هیچ کس باورش نمیشد رفته باشه سوریه 😳 همه فکر میکردم شمال یا برای عشق و حال رفته 😕 ولی این رفتن همانا و پسندیده شدنش همانا 🌟 .
. ماجرای دل کندنش از دنیا و مرید و مشتاق امام حسین شدنش باشه طلبتون ولی می‌خوام از جایی بگم که مرام شهید نمایان بوده 👌 خیلی روزا چندین نون بربری میخریده و می‌داده به افراد بی بضاعت به شدت اهل خیر بوده و دلسوز 🤔 یجوزی بوده که به همه سلام میداده و اتفاقا یه حالت خنده دار رو هم ایجاد می‌کرده 😉 .
. تو سوریه که بوده همیشه سعی میکرده‌ حال بقیه رو خوب کنه 😊 اما امان از گریه هاش توی روضه ی اهل بیت ... یبار دیگه هم که واقعا حال سوزناکی داشته زمانی بوده که از خدا میخواسته : خدایا خودت خاکش کن ، پاکش کن ماجرای تتوی روی دستش رو میگم ... 😔 از تتوهایی که داشته خجالت میکشیده ولی خدا هم پاکش کرد ، هم خاکش‌ کرد ... ✨ چیزی از اون تتوها برنگشت ... .
. برای امشب کافی باشه ... ان شاالله خودش دستمونو بگیره 🤲🏻 راستی اگه ی رایگان تندخوانی رو هنوز ندیدید به ادمین @ketab_3 کلمه ی بفرستید 🌷 .
. سلام علیکم 👋 عرض ادب 🌱 ارادت فراوان ✨ خوبید ؟؟ .
. بریم‌ باهم سراغ ادامه ی ماجرای های شهید قربانخانی ❤️‍🔥 همون مجید بربری خودمون ... اسمش رو‌ گذاشتن‌ حر ان شاالله خودش دستمونو بگیره 🤲🏻 . تو سوریه که بوده همیشه سعی میکرده‌ حال بقیه رو خوب کنه 😊 اما امان از گریه هاش توی روضه ی اهل بیت ... یبار دیگه هم که واقعا حال سوزناکی داشته زمانی بوده که از خدا میخواسته : خدایا خودت خاکش کن ، پاکش کن ماجرای تتوی روی دستش رو میگم ... 😔 از تتوهایی که داشته خجالت میکشیده ولی خدا هم پاکش کرد ، هم خاکش‌ کرد ... ✨ چیزی از اون تتوها برنگشت ... .