عالم حسى انسان، عبارت از بدن اوست که داراى ماده و صورت است، عالم مثالش، عالمىاست که حقايق آن صورى عارى از ماده اند و عالم عقلى اش عالمى است که حقيقت و نفس اوست؛بدون ماده و صورت.
هر يک از اين عوالم، لوازم و آثار ويژه اى دارند که لازمه فعليتشان است. پس آن که در عالمطبيعت فرو رود، و آثار آن در او تحقق يابد و به حکم آن به حرکت در آيد و آثار عالم عقلى اشضعيف گردد، پس در زمين ماندگار شده، موجودى چون حيوان، بلکه فرومايه تر خواهد شد؛ چنانکه خداوند متعال فرموده است: ان هم الا کالا نعام بل هم اضل سبيلا. (آنان نيستند، جز مانند چهارپايان و بل، از آنها نيز فرو مايه ترند.)
اما هر کس به سوى عالم عقل ترقى نمايد و آثار عالم عقلبر آثار عوالم ديگر غلبه کند و حاکم در مملکت وجودش، عقل باشد، موجودى روحانى مى شود و
در عقلانيت تکامل يافته، حقيقت و نفس و روحش بر او کشف مى گردد وحجابهاى ظلمانى بر کنارمى رود وبلکه حجابهاى نورانى هم برداشته مى شوند و در حق او، حديث «من عرف نفسه فقدعرف ربه»، محقق ميشود.
#رساله_لقا_الله
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ماأحاط به علمک.
@lezate_ebadat