eitaa logo
کتابخانه عمومی فجر شوش
951 دنبال‌کننده
464 عکس
42 ویدیو
19 فایل
اطلاع رسانی ها، اشتراک منابع تازه وارد شده به مخزن، معرفی کتاب، جستجو و تمدید کتاب، میز مرجع مجازی(درخواست مقاله یا پایان نامه) و…انجام می شود لینک دعوت: eitaa.com/lib_fajr_shoush پیام به مسئول و کتابدار: @din_arvand @Adminfajr1402 @Libfajr
مشاهده در ایتا
دانلود
کتابخانه عمومی فجر شوش
. ⭕ به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی; معرفی کتاب "شاخص های مکتب شهید سلیمانی" 📚 این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که می‌تواند اطلاعات خوب و مستندی را درباره شهید حاج قاسم سلیمانی به مخاطب ارائه بدهد خصوصاً اینکه نویسنده کتاب حجت الاسلام علی شیرازی (نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه) از زمان جنگ همرزم و دوست نزدیک و صمیمی حاج قاسم بودند و ارتباط صمیمی خانوادگی داشتند و وی بر مبنای سخنان شهید و خاطرات دیگران، یک کتاب جامع و خلاصه و مستند از خصوصیات مکتب و تفکرات شهید سلیمانی نوشته است. در قسمتی از مقدمه این کتاب آمده است: برای تبیین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی باید اول مکتب اسلام را بشناسیم. پس از آن، سراغ تشریح مکتب پیامبر (ص) و اولیای الهی برویم و مکتب حضرت سیدالشهدا (ع) را دقیق و عمیق بشناسیم. آن زمان است که مکتب امام خمینی نمود پیدا می‌کند. با شناخت مکتب خمینی کبیر، شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی نیز شناخته شده است. تبیین همه آنچه نگاشتیم، از حوصله‌ی این نوشتار خارج است. ما در این کتاب کوشیده‌ایم پس از اشاره‌ای کلی به مکتب اسلام ناب محمدی (ص) و به مکتب امام حسین (ع)، شاخص‌های مکتب امام خمینی را بیان کنیم و ضمن تبیین هر شاخص از مکتب امام بزرگوارمان، شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی را با مکتب امام خمینی تطبیق دهیم. شایان ذکر اینکه شاخص‌هایی که نوشته‌ایم و می‌خوانید، فقط شماری از شاخص‌های مکتب سلیمانی و اهم آنهاست؛ زیرا تبیین همه‌ی شاخص‌ها شدنی نیست و از حوصله‌ی خواننده هم خارج است. در تبیین شاخص‌ها، از سخنان سردار شهید سلیمانی بهره برده و البته نگاه دیگران را به نگاه شهید ضمیمه کرده‌ایم تا کتابی خواندنی‌تر در دست مخاطبان باز شده باشد. به یقین این نوشتار، آغازی برای مجموعه کتاب‌هایی در بیان عظمت و شأن شهید سرافراز و بزرگ جبهه‌ی مقاومت است. امید است با نقد زیبای شما خوانندگان عزیز، کتاب شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی، به دوران بلوغ خود پا گذارد و بتواند این مکتب را زیباتر نمایش دهد تا آن شهید گرانقدر، پررنگ‌تر از امروز، سرمشق نسل جوان جهان کنونی و آینده قرار گیرد. #مناسبتی #علی_شیرازی #کتابخانه_عمومی_فجرشوش
کتابخانه عمومی فجر شوش
. 💥خاطره‌ی حاج قاسم از شناسایی در عملیات بیت‌ المقدس; به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی سردار شهید سلیمانی در بخشی از خاطراتش که در کتاب ذوالفقار آورده شده است، ماجرای شناسایی و انفجار مین را در عملیات بیت‌المقدس این گونه بیان می‌کند: (روز سوم، چهارم عملیات بیت‌المقدس) ساعت هشت صبح وارد کانال شدیم. کانالی بسیار بزرگ با ارتفاع حدود دو متر که پر از مین بود. عراقی‌ها این کانال را پر از مین کرده بودند و در دو سمت کانال و انتهای کانال استقرار داشتند. ما وارد کانال شدیم. چون روز بود دشمن کم‌تر شک می‌کرد. من به برادر منصور جمشیدی گفتم: «مواظب باش پایت روی مین نرود.» جای چنگک‌های بیل که زمین را برداشته بود، فاصله‌ی بین دو ناخن بیل یک مقداری بلند بود، ما روی همین زمین‌ های بلند حرکت می‌کردیم، سفت بود و احتمال می‌دادیم که مین زیر این خاک‌ها نباشد. بقیه‌ی دو طرف کانال پر بود از مین‌های والمرو، مین‌های گوجه‌ای، آن جا شناسایی کردیم. وقتی آدم جلو می‌رود، هر لحظه کشش بیش‌تر می‌شود برای جلوتر رفتن. در انتهای کانال سنگری نمایان شد. چون مستقیم بود، ما سنگر آن‌ها را می‌دیدیم و آن‌ها ما را می‌دیدند. چاره‌ای نبود. ما با اتکا به کناره‌ی کانال سنگر را زیر نظر گرفتیم. به‌ظاهر سنگر خالی بود. جلوتر رفتیم؛ دیدیم سنگر خالی‌ست. خودمان را از سنگر بالا کشیدیم. این سنگر تیربار عراقی بود. تیربار هم داخلش بود. این جا دیگر انتهای کانال بود. جاده‌ی عراقی‌ها از کنار همین کانال رد می‌شد و به سمت هویزه و خط کناره‌ی رودخانه‌ی کرخه‌ نور می‌رفت. عراقی‌ها خاکریز یو شکلی داشتند با فاصله ۱۰۰متری این سنگر، کمابیش ۳۰تا ۴۰متر پشت خاکریز یو شکل ‌عراقی‌ها بودند. دیدیم چند تا نیروی عراق بالای خاکریز نشسته‌اند و با هم حرف می‌زنند. ما دیده‌ بانی کردیم. دیدیم محور بسیار خوبی برای عملیات است. موقعی که برگشتیم من جلو حرکت می‌کردم و برادر جمشیدی پشت سر من حرکت می‌کرد. در نقطه‌ای ایستادیم، تا کناره‌های کانال را یک بار دیگر بررسی کنیم ببینیم مین دارد یا نه؟ قرار شد جمشیدی قلاب بگیرد و من آویزان از روی دست‌هایش بالا بروم نگاه بکنم. در حین صحبت بودم ناگهان صدای یک انفجار شنیده شد. پای جمشیدی رفت روی مین. سریع پای او را بستم و او را روی شانه‌ام انداختم تا انتهای کانال حرکت کردیم. #سردارسلیمانی#خاطرات_سردارسلیمانی#سالروزشهادت_سردارسلیمانی #کتابخانه_عمومی_فجرشوش