. 📺 نماهنگ | تمسک به ولایت امیرالمؤمنین 🔆 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ عَلیِ‌بنِ ابی طالب #عید_غدیر #عید_ولایت #ولایت_امیرالمومنین #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌خوانش قسمتی از کتاب اسرار غدیر(خطبه حضرت رسول(ص)درغدیر خم) توسط سرکار خانم جادران، مسئول کتابخانه ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ #معرفی_کتاب #اسرارغدیر #محمدباقرانصاری #مناسبتی #غدیر_خم #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

بابا گوریو داستان  زندگی پیرمردی است که دو دخترش را عاشقانه دوست دارد و تمام زندگی و ثروت و زندگیش را فدای خوشحالی و آسایش آنها کرده و خودش در یک پانسیون حقیرانه زندگی میکند،پدری که با شادی دخترانش شاد میشود و از غمشان عمیقا غم میخورد،اما دخترانش قدردان عشق و فداکاریهای پدر نیستند. داستان فرهی تر این کتاب درباره ی جوانی است روستایی به نام اوژن که به پاریس امده تا درس حقوق بخواند و با دیدن زندگی اشراف در پاریس دلش میخواد لذت ثروت و زندگی اشرافی را بچشد . داستان بابا گوریو و اوژن پر از درسهای اخلاقی است که بالزاک در قالب این قصه به خواننده میدهد. خواندن این کتاب مثل گذراندن دوره ای بسیار تخصصی و کاربردی از درس زندگی و انسان شناسی و جهان بینی برایم مفید و با ارزش بود و سطر به سطرش را با جان و دل خواندم #معرفی_کتاب #باباگوریو #انوره_دوبالزاک #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

#بهترین_متنهایی_که_خوانده_ام داشتم فکر می‌کردم چقدر آدم‌های امن خوبند، آدم‌هایی که رازدارند، آن‌هایی که می‌توانی کنارشان خودت باشی و تمام روحت را عریان کنی، از همه چیز بی‌واهمه حرف بزنی، بدون هراسی از قضاوت شدن، آدم‌هایی که نه با لب‌ها که با چشمها و روحشان لبخند می‌زنند، بدون اینکه زیاد بدانند، اعتماد می‌کنند و شاید خودشان هم هرگز ندانند در کدام روز سختت به تو رسیده‌اند و چطور خورشید شده‌اند وسط همه‌ی تاریکی‌های دلت. چقدر خورشیدها خوبند، چقدر بی‌منت و چقدر خوش‌بو و چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنی‌اند؛ مهربانی‌هایی که انگار نهرهای بهشتند روی آتش تنهایی، درد و دریغ که کمند، بسیار کم. 👤حمید سلیمی

. 💥به مناسبت 18 تیر، روز ادبیات کودک و نوجوان; معرفی کتاب "ادبیات کودکان و نوجوانان همراه با نقد و تحلیل نمونه های شعر و قصه" 📚 این اثر بر اساس نگرش جدید موجود در ادبیات کودک با رویکرد نقد و تحلیل درشش فصل تهیه و تنظیم شده است: مبانی ادبیات کودک و نوجوانان، قصه، شعر، نمایش خلاق، کتاب کودک، و بخش نقد و تحلیل. در بخش اخیر آثار عده‌ای از نویسندگان و شعرای کودک، نقد و تحلیل شده است. گفتنی است نخستین زمزمه‌های مادران برای کودکانشان را می‌توان به منزله‌ی شکلی از ادبیات شفاهی کودکان دانست که از آن جمله است، قصه و افسانه و نقل حکایات، متل‌ها، داستان‌سرایی و حتی لالایی‌ها. از جمله اهداف ادبیات کودکان عبارت‌است از: 1- آماده کردن طفل برای شناختن، دوست داشتن و ساختن محیط از طریق ادبیات. 2- شناساندن کودک به خویشتن، ایجاد احترام به اصالت انسانی و میل به اعتلای مداوم، 3- سرگرم‌کننده و لذت‌بخش بودن، 4- علاقه‌مند کردن به مطالعه و ایجاد عادت به آن. #معرفی_کتاب #حسین_قاسم_پور #ادبیات_کودکان_ونوجوانان #مناسبتی #مسعوددیناروند #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

. ⭕ اعضا و مراجعین گرامی 💥ساعت پایان فعالیت کتابخانه امروز مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۱۹ به دلیل وقوع دمای ۴۹ درجه و بالاتر ساعت ۱۲ اعلام میشود. #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

⭕ قابل توجه علاقه مندان  سلسله  نشست های کتابخوانی و نقد و بررسی کتاب 📚 نشست این جلسه درباره کتاب "خاطرات ترک خورده" نوشته سرکار خانم" مریم داوودی" و با حضور نویسنده برگزار می شود. منتظر حضور گرم شما دوست داران کتاب هستیم. ⏰ زمان : سه شنبه ۲۰ تیر ساعت ۱۱ صبح 🏛 ️مکان : کتابخانه عمومی فجر شوش #کتابخانه_عمومی_فجرشوش

#بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام + اسکات، تو اگه بتونی قبل از هر چیز یک فن کوچولو را یاد بگیری، خیلی آسون می‌تونی با همه‌جور آدمی کنار بیایی. اگه بخوای با کسی تفاهم داشته باشی باید یاد بگیری به همه‌چیز از نقطه‌نظر او نگاه کنی... - معذرت میخوام، نفهمیدم. + منظورم اینه که باید تو جلد مردم رفت و وضع را همون‌طور که اون‌ها حس میکنن حس کرد. 👤هارپر لی 📚کشتن مرغ مینا

. ر. اعتمادی درگذشت ر. اعتمادی، نویسنده کتاب‌های پرفروش و عامه‌پسند در نودسالگی از دنیا رفت. رجبعلی اعتمادی زاده ۳۰ بهمن ۱۳۱۲ در شهر لار استان فارس مشهور به ر. اعتمادی نویسنده و روزنامه‌نگاری بود که به‌خاطر نوشتن رمان‌های عامه‌پسند و پرفروش عاشقانه شهرت دارد. این نویسنده که بیشتر کتاب‌هایش را با نام مستعار ر. اعتمادی به چاپ رسانده ‌است. «دختر خوشگل دانشکده من»، «برای که آواز بخوانم»، «خوب من»، «دیروز من دیروز تو»، «شاهین خبرنگار حوادث»، «شب ایرانی»، «کفش‌های غمگین عشق»، «شوک پاریسی»،‌ «یک لحظه روی پل»، «چشم‌ها»،‌ «آخرین ایستگاه شب»، «بازی عشق»،‌ «اتوبوس آبی»، «بازی عشق»،‌ «شاهد در آسمان»، «چهل درجه زیر شب»، «روزهای سخت بارانی»، «آبی عشق»، «هشت دقیقه تا برهوت»، «گل بانو»، «دختر شاه پریان»، «گل تی تی»، «عالیجناب عشق»،‌ «هزار و یک شب عشق»، «نسل عاشقان»، «هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، و «بازی عشق» برخی از آثار منتشرشده او هستند. ———————————————- #راعتمادی #ر_اعتمادی #نویسنده_کتاب #نویسنده_رمان #روزنامه_نگار #رمان_عامه_پسند #کتاب_پرفروش #رمان #نویسندگان_ایرانی #نویسنده #کتاب

کتاب چنین گفت زرتشت، مهم‌ترین و مشهورترین اثر فریدریش ویلهلم نیچه است. شخصیت اصلی این رمان فلسفی شخصی به نام «زرتشت» است که نامش از زرتشت پیامبر گرفته شده‌ است. نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته‌ است. کتاب چنین گفت زرتشت (Also Speach Zarathustra)، که مهم‌ترین اثر نیچه است حاوی نظریاتی چون «ابرانسان»، «مرگ خدا» و «بازگشت جاودانه» به کامل‌ترین صورت و مثبت‌ترین معنی خود است. زرتشت پس از ده سال عزلت در کوه‌های آلپ احساس می‌کند که می‌خواهد شهد خرد خویش را به انسان‌ها بچشاند، پس به شهر فرود می‌آید؛ اما مردم به صدای برخاسته از الهام گوش نمی‌دهند، زیرا جز به کف زدن برای بندبازی‌های یک بندباز توجه ندارند و به سخنان او که آن‌ها را نمی‌فهمند می‌خندند. پس زردشت باید حواریونی برای خود برگزیند که بتواند «گفتارهای» خویش را که تحقیر آرمان‌های کهن است و به سبک کتاب‌های مقدس کهن چون اوستا و انجیل می‌باشد، خطاب به آن‌ها بیان کند. نخستین گفتار تمثیلی است با عنوان «سه دگردیسی» که در آن می‌توان چگونگی تحول روح انسانی را درک کرد، از اطاعت که با نماد شتر نشان داده می‌شود گرفته تا نفی شدید که با نماد شیر مجسم می‌شود، و تصدیق محض که کودک تجسم آن است.در گفتارهای بعدی به موضوعات بسیار متنوعی پرداخته می‌شود: فریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche) با ضعف نفس آدم‌های کم‌مایه‌ای که به رخوت آرام اخلاق پناه می‌برند؛ با متافیزیک، که جهان را با موعظه تجرید بی‌اعتبار می‌کند؛ با جمود کتابی فرهنگی که بیش از حد در خود فرورفته است؛ با ریاضت‌کشی که انسان را به فکر مرگ می‌اندازد؛ با کیش دولت‌پرستی که انسان‌ها را با تبدیل آن‌ها به بردگان دستگاهی غیرشخصی خفه می‌کند؛ و سرانجام با ابتذال اندیشه به مبارزه برمی‌خیزد. گفتارهای دیگر برعکس حاوی تصدیقاتی تهییج کننده است: یکی جنگ را به مثابه محرک انرژی انسان‌ها می‌ستاید؛ دیگری در دوگانگی شخصیت که ثمره عزلت و تأمل است زیباترین صورت دوستی را مشاهده می‌کند؛ دیگری در مقابل ارزش‌های مجرد، ارزش زندگی را می‌نشاند که غایت خود را در خود دارد؛ و سرانجام در آخرین گفتار، آن سخاوتمندی وافر فضیلت سالم را که دوست دارد به خود ببخشد تعلیم می‌دهد. با توجه به تألیفات بسیاری که نوابغِ عالم درباره نیچه نوشته‌اند، معلوم می‌شود که برخی از آنان او را شخصیتی سرگشته و حیران می‌دانند و برخی دیگر باور دارند که آن سوی هر جمله از سخنانِ او معانی‌ای ژرف نهفته است که جز خردهای نافذ و اذهانِ تیزبین به عمق آن راه نمی‌برند، امّا همگی در یک موضوع هم داستانند که او اندیشمندی توانمند است که در پیِ همه‌چیز حتی مبادی‌ای که خود به آن قایل است، حقیقت را می‌جوید. در بخشی از کتاب چنین گفت زرتشت می‌خوانیم: چون به دروازه شهر رسید. گورکنان را دید که چراغى فرا راهش داشتند چون زرتشت را باز شناختند تا مى‌توانستند او را به ریشخند گرفتند و گفتند: اى زرتشت، دل خوش دار. اینکه خود گورکن شده‌اى. چرا که سگى مرده بر دوش دارى. کار شایسته‌اى کردى؛ زیرا دست‌هاى ما پاک‌تر از آن است که به نعش او آلوده گردد. اى زرتشت، گویا مى‌خواهى از شیطان لقمه‌اش را بربایى، نوشت باد! و پیروز باشى! امّا شیطان از تو تردست‌تر است. چه بسا هر دوى شما را برباید و یک لقمه خود سازد و آنگاه سرهاشان درهم کرده و [هاهاها] خندیدند. #معرفی_کتاب #چنین_گفت_زرتشت #نیچه #کتابخانه_عمومی_فجرشوش