فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر هم از موضعش قدمی عقب نمیآید، موآنا را بالا کوه میبرد و به او سنتهای اجدادی را آموزش میدهد و دوباره میگوید: آینده تو در جزیره است و نه در دریا و چیزی که دوست داری.
در ادامه موآنا سعی میکند از هوای نفس خود(دریا) پرهیز کند و تن به سنتها و خواستههای پدر بدهد و آیندهاش را در جزیره دنبال کند و به مسئولیتهایش بعنوان رئیس قبیله برسد، تا دختری خوب و عالی بنظر برسد.
موسیقی این سکانسها کاملا روی این موضوع تأکید دارد.
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چالشها جدی شده و تضاد بین پدر و دختر علنی میشود، موآنا ماهیگیران را دعوت به #تابو_شکنی میکند، موآنا برای اولین بار در روی پدر میایستد. پدر هم خیلی جدی قانون را به موآنا یادآوری میکند.
و مادر برای آرام کردن موآنا، میگوید پدر صلاح تو را میخواهد و دوستت دارد.
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در ادامه موآنا شروع به خواندن میکند، و دوگانگی خود را توصیف میکند، که میخواهد دختری کامل باشد و پدر را راضی کند و سنتها را بجا آورد، از طرفی هم عاشق دریا است. اما نهایتا این خواستن دریا بر راضی کردن پدر و سنت غلبه میکند.
حتی خیلی قاطعانه تا بالای کوه میرود تا سنگش را گذاشته و سنت را بجا آورد، اما نمیتواند خود را قانع کند و دومرتبه به سمت دریا میدود، و در سکانسی از چیزی شبیه به تاج که مربوط به مراسم جانشینی اش است، میگذرد و میخواهد آنچه دلش میخواهد( دریا) را انجام دهد. ( بخاطر خوانندگی زن صداش رو قطع کردم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامه دل را به دریا میزند، اما ناموفق برمیگردد و ظاهرا پدرش پربیراه نمیگفته. حالا مادربزرگش با سخنان انگیزشی و شواهد باستانی موآنا را باد میکند تا دوباره دل به دریا بزند تا دنیا را نجات دهد.
مشکل جدی شده و باید راهحلی پیدا کرد برای نجات جزیره، موآنا پای افسانهها را به حقیقت باز میکند و از پدر بصورت علنی میخواهد اجازه دهد تا سوار قایق شده و به دریا بروند. و پدر به شدت مخالفت میکند.