🔴 نظام حالت چیست؟ (قسمت اول)
قصد دارم در چند نوشته مفهوم پادژ در روسی را خیلی ساده و علمی توضیح بدهم.
در همهی زبانهای دنیا مفهومی هست به اسم «حالت» که در انگلیسی به آن case و در روسی падеж میگویند. اما حالت چیست؟
زبانهای دنیا تمایل دارند که وقتی یک اسم در جمله یک نقشی میگیرد، با اضافهکردن وندی به آن اسم، نقش آن را نشان بدهند.
منظور از نقش چیست؟ منظورمان از نقش همان نقش فاعلی، مفعولی، متممی، قیدی، و فعلی است.
منظور از وند (affix یا аффикс) چیست؟ منظور همان پیشوند و پسوند و میانوند و درونوند و پیراوند و ... هستند.
پس زبانها تمایل دارند که با اضافهکردن یک وند به ما نشان دهند که آیا این اسم فاعل است یا مفعول یا متمم و ... .
چرا میگویم «اسم» و نمیگویم «کلمه»؟ چون اسمها هستند که نقش فاعلی یا مفعولی و ... میگیرند و درکل نظام حالت (падеж) فقط مربوط به اسمها است نه فعل و صفت و قید. البته اینکه صفتها هم در حالتهای مختلف صرف میشوند به این خاطر است که از اسم تبعیت میکنند. پس نظام حالت یا پادژ فقط مربوط به اسم است.
خب! عرض کردم که همهی زبانهای دنیا نظام حالت را دارند. چرا؟ چون در همهی زبانها ما «اسم» را که یکی از اقسام کلمه است داریم و از طرفی هم با فاعل و مفعول و متمم سروکار داریم. پس همهی زبانها نظام حالت را دارند. اما...
♦️ فقط بعضی از زبانها برای بازنماییِ نقشهای اسمها از وند استفاده میکنند و بقیهی زبانها برای نقش اسامی در جمله بازنماییِ آوایی ندارند. یعنی برخی زبانها تصمیم میگیرند که برای بازنمایی نقش مفعولیِ یک اسم، از یک وند استفاده کنند، اما برخی زبانها هم تصمیم میگیرند از هیچ وندی استفاده نکنند. آن زبانی که تصمیم گرفته این تفاوت را نشان دهد، نظام حالتِ (падеж) قوی دارد و در آن زبان شکلِ یک اسم وقتی در حالت فاعلی است با وقتی در حالت مفعولی است متفاوت است. اما در آن زبانی که تصمیم گرفته این تفاوت را نشان ندهد، ما شاهد هستیم که شکل اسم در حالت فاعلی و مفعولی و متممی یکسان است. برای مثال، در زبان روسی Владимир در حالتی که فاعل است میشود Владимир و در حالتی که مفعول است میشود Владимира و در حالت اضافی میشود Владимира و غیره. اما در فارسی «ولادیمیر» در همهی حالتها بهصورت «ولادیمیر» است و هیچ وندی به آن در حالتهای مختلف اضافه نمیشود.
🟠 به زبانی که تفاوت نقش اسمها را در جمله نشان دهد، زبان «تصریفی» میگویند و به زبانی که این تفاوت را نشان ندهد، زبان «تحلیلی» میگویند.
🟢 نتیجهگیری: زبان روسی یک زبان تصریفی است و زبان فارسی یک زبان تحلیلی است. زبان انگلیسی هم یک زبان تحلیلی است. زیرا در انگلیسی و فارسی اسم در هیچ حالتی شکلش تغییر نمیکند، اما در روسی تغییر میکند.
#مسعود_کازرونی
🇮🇷 @linguiran
🔴 نظام حالت چیست؟ (قسمت دوم)
امروز به این سوال پاسخ میدهم که به چه علت در قسمت اول گفته شد که همهی زبانها نظام حالت دارند.
گفتیم که برخی زبانها برای حالتهای مختلف بازنمایی دارند که به آنها زبان تصریفی میگوییم و به آنهایی که حالتهای مختلف را بازنمایی نمیکنند، میگوییم زبان تحلیلی.
بنابراین، زبانها چه حالتهای مختلف را بازنمایی بکنند و چه نکنند، چیزی به اسم نظام حالت را دارند.
برای روشنتر شدن بحث، درمورد شناسههای فعل توضیحی میدهم. فعلها در همهی زبانها با تغییر شخص شناسهی منحصربهفرد خود را میگیرند. مثلاً در زبان فارسی شناسههای فعل مضارع به این صورت هستند:
-م، -ی، -د، -یم، -ید، -ند
اما در زبان انگلیسی، فعل مضارع فقط در سوم شخص مفرد بازنمایی آوایی دارد (He/She talks) و در سایر شخصها بازنمایی ندارد. اما نمیتوان گفت که در زبان انگلیسی فعل با فاعل مطابقه پیدا نمیکند، بلکه باید گفت که مطابقه در ضمایر غیر از he و she «بازنمایی آوایی» ندارد، اما در زیرساختِ زبان انگلیسی بین فاعل و فعل مطابقه وجود دارد.
درمورد نظام حالت هم میتوان همین را گفت. در زیرساخت همهی زبانها نقش اسمها در جمله مشخص است. تفاوت در این است که زبانهای تصریفی برای آن بازنماییِ آوایی دارند که بهصورت وند به اسم اضافه میشود، اما زبانهای تحلیلی برای نظام حالت بازنمایی ندارند.
زبانهایی مثل زبان روسی، فنلاندی، آلمانی، ترکی، ایسلندی، فارسی باستان، ژاپنی، و عربی تصریفیاند.
زبانهایی مثل فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی، و چینی تحلیلیاند.
#مسعود_کازرونی
🇮🇷 @linguiran
🔴 نظام حالت چیست؟ (قسمت سوم)
در قسمت قبل گفتیم که اسمها در همهی زبانها حالت میگیرند و این مسئله را با شناسهی فعلها مقایسه کردیم. درواقع ما در زبان هم فعلها را صرف میکنیم و هم اسمها را. به صرفکردن فعل در انگلیسی conjugation گفته میشود و به صرفکردن اسم declension گفته میشود.
نمونهای از صرف فعل (conjugation) در فارسی این است:
دیدم، دیدی، دید، دیدیم، دیدید، دیدند
اما اسمها در فارسی نو صرف نمیشوند و بنابراین برای آن نمونهای نداریم.
در این جا قبل از ادامهی بحث لازم است بر این نکته تأکید کنم که نظام حالت فقط مربوط به اسمها است. اگر در زبانی دیده شد که صفتها نیز با تغییر نقش پایانهی صرفی متفاوتی میگیرند، به این خاطر است که صفات تابع اسم هستند. اصلاً مگر صفتها میتوانند نقش مفعولی داشته باشند یا متممی؟ کل نظام حالت درمورد نقشگرفتن است و فقط اسمها این نقشها را میگیرند.
این نکته را باید در نظر گرفت که صفتها در زبانهای تصریفی در سه چیز از اسمها پیروی میکنند: در جنس (مذکر، مؤنث، خنثی)، در شمار (مفرد، مثنی، جمع)، و در حالت (فاعلی، مفعولی، و ...). به این مثالها در زبان عربی توجه کنید:
البیت الجمیل (مذکر)
الوردة الجمیلة (مؤنث)
إمرأتان جمیلتان (جنس و شمار)
بنابراین، صفات به تنهایی نمیتوانند در حالتهای مختلف قرار بگیرند و یا به تنهایی صرف شوند.
نکتهی دیگر این است که ضمایر میتوانند نقشهای متفاوت بگیرند و بنابراین در زبانهای تصریفی، ضمیرها نیز صرف میشوند. علت آن است که ضمایر همواره مقولهی اسم دارند و بنابراین رفتارشان نیز به رفتار اسمها شباهت دارد.
#مسعود_کازرونی
🇮🇷 @linguiran
فراخوان شرکت در طرح پژوهشی
راههای ارتباطی:
09183894860
Email: namdariasma@yahoo.com
Telegram: @namdaria
🇮🇷 @linguiran
ترجمهٔ سورهٔ کوثر به زبان طبری (مازندرانی)
«إنّا أعطَیناکَ الکَوثَرَ»
اما ترا هادائیم یا محمد (ص) وهشتی خونی چشمه
«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر»
نماج بکن، تی خیا شکر بجار دنی بره، دیم هاقبله کن، قربان بکن
«إنَّ شانِئَکَ هوَ الأَبتَرُ»
که ترا بزا نوم بوسته اونه
🇮🇷 @linguiran
نظر هسپلمث/Haspelmath در مورد تفاوت بین زبانشناسی همگانی (مطالعه زبان بشر) و زبانشناسی خاص (مطالعه زبانها بهصورت جداگانه):
زبانشناسی همگانی باید بر اساس جهانیها باشد (یا جنبههای غیرقراردادی زبان).
زیر این مقاله در سایت آکادمیا کامنتهای فراوانی نوشته شده است برای مشاهده نظرات و خواندن مقاله پیوند زیر را ببینید:
https://www.academia.edu/s/6128a78cc0#comment_598462
General linguistics must be based on universals(or nonconventional aspects of language)
Martin Haspelmath
July 2020
🇮🇷 @linguiran
واکاوی زبانی.pdf
757.8K
واکاوی زبانی اصول و فنون اخلاقی_رفتاری در روسیه
تالیف: پاول سرگییویچ تارانف
ترجمه: دکتر #علیرضا_ولیپور
🇮🇷 @linguiran
براساس تازهترین آمار w3techs زبان #فارسی به رتبه پنجمین زبان محتوای #اینترنت دست یافته و بالاتر از زبانهایی چون فرانسه، آلمانی، ژاپنی، پرتغالی، کرهای و عربی ایستاده است.
فارسی دو سال پیش در رتبه ۱۱ قرار داشت.
دو عامل #فیلترینگ و #فناتحریم بزرگترین دشمنان توسعه زبان فارسی هستند.
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از عالَم سیاست || داود مدرسی یان
کودتای 28 مرداد 32 چرا شکل گرفت؟.pdf
192.9K
🔴 کودتای 28 مرداد 1332 چرا شکل گرفت؟ #مصدق چرا و چگونه سقوط کرد؟
۱. جناب #مصدق نه آخوند بود، نه دنبال حکومت دینی بود،نه موشک بالستیک داشت،نه انرژی هستهای داشت، نه ازحزبالله لبنان و فلسطین حمایت میکرد نه حضور نظامی درمنطقه داشت، تازه به شدت به آمریکاییها اعتماد هم داشت،اما باز انگلیس وآمریکا با #طرح_آژاکس، مشترکاً علیه او کودتا کردند! چرا؟
🔻کمی مفصل است اما حتماً مطالعه بفرمائید...
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 نظام حالت چیست؟ (قسمت چهارم)
در نوشتههای پیشین درمورد نظام حالت گفتیم که همهی زبانها نظام حالت را دارند و این که بعضی زبانها برای آن بازنماییِ آوایی دارند و برخی ندارند. در این قسمت نظام حالت را از دیدگاه تاریخی بررسی میکنیم.
پیش از ورود به بحث، باید این نکته را عرض کنم که زبانهایی مثل فارسی، انگلیسی، روسی، ایسلندی، لاتین، یونانی، آلمانی و چند زبان دیگر از خانوادهی زبانهای هندواروپایی هستند. همهی این زبانها یک نیای مشترک دارند و همگی از یک زبان مشتق شدهاند. بنابراین، این زبانها شباهتها و اشتراکات بسیاری دارند، اما این اشتراکات در گذشته بسیار بیشتر بوده است و با گذشت زمان وجوه افتراق این زبانها بیشتر شده است.
یکی از اشتراکات این زبانها همین نظام حالت بوده است. در قسمت دوم آمده که زبان فارسی باستان تصریفی بوده، اما زبان فارسی (زبان فارسی امروزی) در دستهی زبانهای تحلیلی قرار گرفته است. جالب است بدانید که تمام این زبانها در ابتدا تصریفی بودهاند و برخی از این زبانها با گذشت زمان تحلیلی شدهاند و برخی هنوز تصریفی ماندهاند، اما...
نگران نباشید! تمام زبانهای تصریفی روزی تحلیلی میشوند. یعنی همین زبان روسی که امروزه نظام حالت قوی دارد و خیلی تصریفی است، روزی تحلیلی میشود، اما زمان آن را نمیدانیم.
حال متوجه شدیم همهی زبانها در ابتدا تصریفی بودهاند، یعنی نظام حالت را داشتهاند و رفتهرفته تحلیلی شدهاند. اما...
این نکته را در نظر داشته باشید که وقتی میگوییم زبانی تحلیلی شده، به این معنا نیست که بهطور کامل تحلیلی شده است. خیر! اینطور نیست. در این زبانها، ردّ پایی از تصریفیبودن آن به جا میماند تا اهل آن زبان بدانند که زبانشان روزگاری تصریفی بوده است.
برای مثال، ادات «را» در فارسی نشاندهندهی مفعولبودن اسم است: علی حسن را دید.
در فارسی گفتاری، ما این جمله را به این شکل تولید میکنیم: علی حسنُ دید.
پس میبینیم که یک اداتِ مفعولساز به آخر اسم یا سازه اضافه میشود تا نشان دهد که این اسم مفعول است. بنابراین، «را» نشاندهندهی حالت مفعولی در زبان فارسی است.
به سراغ انگلیسی میرویم. میدانیم که ضمایر فاعلی انگلیسی به این صورت هستند:
I, you, he, she, we, you, they
اما اگر این ضمایر را بخواهیم به حالت مفعولی ببریم به این صورت هستند:
me, you, him, her, us, you, them
جالب نیست؟ در انگلیسی، ما وقتی بخواهیم در جمله ضمیری به کار ببریم که نقش فاعلی دارد، از ضمایر دستهی اول استفاده میکنیم، ولی اگر بخواهیم همین ضمایر را در نقش مفعولی به کار ببریم، باید از ضمایر دستهی دوم استفاده کنیم. این بازماندهی زمانی است که زبان انگلیسی تصریفی بوده و حالا ردّ آن در ضمایرش به جا مانده است.
بنابراین، متوجه شدیم که «را» در فارسی بازماندهی زمانی است که این زبان تصریفی بوده است و هنوز این ویژگی را امروزه حفظ کرده است، علیرغم اینکه تحلیلی شده است و ضمایر انگلیسی هم همین وضعیت را دارند.
در متون فارسی میانه ما این کلمه را داریم:
shadig
این کلمه در فارسی جدید به «شادی» تبدیل شده است. این g- که در آخر واژه میبینید، درواقع حالت این اسم را نشان میداده است و بعدها که فارسی تحلیلی شده است، این g- از پایان واژه حذف شده است. پسوند g- در فارسی میانه بازماندهی پسوند ka- از فارسی باستان است. جالب آن است که ما در زبان فارسی باستان، جنس دستوری هم داشتهایم، شبیه آنچه که در روسی امروزی است، اما پس از تحلیلیشدن فارسی، جنس دستوری هم از بین رفته است. مثلاً در همین کلمهی shadig، آوای i که پیش از g آمده نشان از مونثبودن اسم داشته است. پس جنس دستوری «شادی» مونث بوده است.
بنابراین، همهی زبانها نظام حالت را داشتهاند و برخی از علامتهای آن را تا به امروز حفظ کردهاند و آنهایی را هم که حفظ نکردهاند هنوز در زیرساخت خود دارند و فقط آنها نمود آوایی ندارند.
اما توضیحی هم درمورد زبان عربی بدهم. زبان عربی یک زبان تصریفی است. شاید یادتان بیاید که در دبیرستان میگفتند در عربی فاعل مرفوع است، مفعول منصوب است و جار و مجرور مجرور است. این جمله به آن معناست که اگر اسمی در عربی فاعل واقع شود، علامت ضمه (ـــُ) میگیرد و اگر مفعول واقع شود، علامت فتحه (ـــَ) میگیرد و اگر جار و مجرور (منظور همان prepositional case در روسی است) واقع شود، کسره (ـــِ) میگیرد. کل این مطلب یعنی زبان عربی نظام حالت قوی دارد و تصریفی است.
#مسعود_کازرونی
🇮🇷 @linguiran
گاهی فکر میکنم هیچ ضرری بدتر از
بودن در ناحیه خاکستری فکرها نیست...
اصلا شاید تعریف #منافق همین باشد.
نه سیاه باشی و نه سفید.
خاکستری باشی و وسط.
بلاتکلیف.
متوهم.
دروغگو.
@pardarca
🇮🇷 @linguiran