صدایت نیست
تصویرت را ندارم
اما خیالت
درون شعرهایم موج می زند
تماشایت
درون چشم هایم
مشغول حکمرانی است
و من
بنده بی چون و چرای عشقی هستم
که قلبم را به تپش وا می دارد
تا بیش از پیش
دوستت بدارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
مرا
از خودت سرشار کن
مرا
از مهرت لبریز نما
مرا
با بودنت
سرشار کن از عشق
جام لبانم را
از شراب بوسه هایت سرشار ساز
و بگذار غرق در اقیانوس آغوشت
به فراموشی بسپارم
دلتنگی هایی را که در نبودت بدان دچارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
تو را
آری تو را
با قلبم دوست دارم
مهرت
چونان خون
در رگ هایم جاریست
حرم نگاهت
قبله گاه حاجاتم است و
کعبه چشمانت
زیارتگاه دیدگانم
دل سپرده ام به تو
دل بسته ام
به خواستنت
بی حضورت به بغض دچارم
دور از تماشایت بیمارم
این حال خوشایند
نامش عشق است
#امیر_عباس_خالق_وردی
تماشای چشم های دلربای
تو
تماشای بهار سبز است
درون قاب زیبای طبیعت
کافیست با شهد لبخند
درون آسمان خیالم
تصویر شود نگاهت
صبح متولد می شود
درون اینه اقبالم
صبحی که هر ثانیه اش
با دوست داشتنت عجین است
روزی از جنس عشق
در خاطرم رقم می خورد و من
دست در دست تو
به پیشواز زیباترین صبح
جهان می روم
#امیر_عباس_خالق_وردی
طلوع تو
آغاز #حکومت خورشید عشق است
بر دقایقی که #طعم نور را نچشیده اند
کافیست نگاهم کنی
صبحی از جنس #دوست_داشتن
تمام #اقلیم احساسم را در بر می گیرد
و یک روز ناب
در #تقویم آرزوهایم #پاگشا می گردد
#امیر_عباس_خالق_وردی
زیبا..
تو شبیه دریا به هنگام غروبی
#آغوشت بوی امنیت می دهد
پر است از طعم آرامش
و من عاشق انم...
از میوه سرخ #لبانت
پیاله ای نوش نمایم
تا شاید خاطرم مست شود
و دلتنگی نبودنت از خاطرم رخت بربندد
زیبا...
تو شبیه #طلوع خورشیدی به هنگام سحر
چشم هایت پر از اعجاز #عشق است
و درون نگاهت زندگی موج می زند
من عاشق با تو بودنم...
دلم #قدم_زدن
در خیابان نگاهت را می خواهد
دوست دادم
همسفر لحظه های تنهاییم شوی
دلم می خواهد #من باشم و #تــو
و خیابانی که هیچ وقت به پایان نرسد
تو را ...
آری تو را به رسم #رومئو
در آغوش بفشارم
همانند وامق دست در دستت بگذارم
و چونان #مجنون با لبخند بگویم
دوستت دارم....
#امیر_عباس_خالق_وردی
بمان
تا نور پنهان
در عمق نگاهت
روشنایی بخشد
به دقایقی که
به نداشتنت دچارم
بمان تا #عاشق شوم
لبریز شوم از شعر #دوستت_دارم
بمان
تا از شوق تماشای تو
یک ریز #باران_عشق ببارم
من که دور از تماشای تو
بیمارم
بمان و یادت باشد
تو تنها #بهانه_ای که
برای زیستن دارم ...
#امیر_عباس_خالق_وردی
تو را
کم دارم
و شاید برای همین است
آسمان #جمعه هایم ،، ابریست
آخر به دوست داشتنت
دچارم ،،
و دلم لمس خورشید نگاهت را
می خواهد ...!!
#امیر_عباس_خالق_وردی
🤍🤍
مرداد
داغ ترین فصل سال است
فصل عشق های اتشین
فصل دخترانی با موهای ابریشمین
فصل خورشید داغ و میوه های نوبرانه و اب دار
فصل ادم هایی صاف و یک رنگ
با قلب هایی فراخ و سینه هایی مالامال از عشق
مرداد فصل گشایش عشق است
در سینه هایی که با دوست داشتن بیگانه اند
مرداد را دوست دارم
چرا که ادم هایش پر از رنگ های تازه و
ادا و اطوارهای جدیدند...!
#امیر_عباس_خالق_وردی❤️
تو را نمی دانم
اما من
چونان طفلی خرد
که به مادر دل می سپارد
چونان آفتاب
که تشنه تماشای خورشید است
به تو
به دوست داشتنت دل باخته ام
شبیه بهار
به رنگ سبز در آورده ای
سرزمین احساسم را
و با نسیم معطر گیسوان رنگ رنگت
بهشت را پیش رویم تداعی کرده ای
تووووو
شاه ماهی دریای خیال منی
چشمانت طعنه به ماه می زنند و
قامتت بلندای سرو را زیر سوال می برد
چهار فصل را در خود پنهان داری
نگاهت بهار است و
گرمای آغوشت مطبوع
چونان مرداد دلچسب
رنگ گیسوانت
چونان پاییز رنگارنگ است اما
رنگ سپید گونه هایت
زیبا چونان برف زمستان قشنگ
تووووو
همان حال خوشایندی
که روی لبم بذر لبخند کاشته ای
تووووو
با امدنت
مرا به عاشقی واداشته ای و
خوشبختی چیزی جز این نیست
این که تو را دارم و
به غایت جان دوستت دارم
#امیر_عباس_خالق_وردے
شبیه نفس می مانی
وابسته ام به تو
محتاجم به استشمام عطر آغوشت
حیاتم وابسته است
به خواستنت
به داشتنت
به تماشاکردنت
بغل بگشا به رویم
آن هم عاشقانه
و غرقم کن در دریای بیکران آغوشت
تا مرهم حضورت
قلبم را از غم بتکاند و
عشقت تا همیشه درون آسمان قلبم بدرخشد و باقی بماند
#امیر_عباس_خالق_وردی
درگیرت شده ام
می دانی یعنی چه؟؟
یعنی
در تمام تار و پودم خانه کرده ای
یعنی درون قلبم
منزل گزیده ای
خدای احساسم گشته ای
خلوت آغوشم را تصاحب کرده ای
یعنی جانم شده ای و
بی تو نیمه جانم
یعنی
من بی #تو
نه
نه
نمی توانم
#امیر_عباس_خالق_وردی