eitaa logo
کانون ادبی دانشگاه یزد
215 دنبال‌کننده
209 عکس
48 ویدیو
4 فایل
نیست کاری به دو رویان جهانم صائب روی دل از همه عالم به کتابست مرا 📍کانال تلگرام👇🏻 @LiteraryCenter_of_YazdUni 📍پیج اینستاگرام👇🏻 @kanoon_adabi_yazduni 📍دبیر کانون👇🏻 @Mrss_khani
مشاهده در ایتا
دانلود
عنایت پیر از دیدگاه شمس و مولانا شمس بر این باور است که تا پیر بر سالکی عنایت و نظر باطنی نیندازد، آن شخص نمی‌تواند مرید او بشود و از برکات او استفاده کند. همانطور که اشاره شد، حتّی دیدن پیر هم بستگی به نظر و عنایت پیر دارد. باید دانست که در وهلة نخست، وجود پیر، سرشار از محبّت و عنایت است و این عنایت ممکن است شامل گناهکاران نیز بشود، زیرا رحمت پیر، متّصل به رحمت بی‌پایان خداوند است: «اکنون امروز خود را ایشان در می‌کشند از خدمت شیخ، که ما را تا کی فریباند شیخ؛ و سر می‌کشند، گاه به ناز و گاهی به انکار؛ و شیخ ایشان را می‌کشد، اگرچه در ایشان کراهتی می‌بیند، زیرا رحمت شیخ به رحمت بی‌نهایت متّصل است. چون آن میل شیخ نماند، ایشان رغبت کردن گیرند؟» (مقالات شمس تبریزی، ج 1، صص 261-262). بنابراین، بی‌عنایت حق و پیران ربّانی که خاصّان درگاه حق هستند، هیچ کس نمی‌تواند، به خودی خود به سرمنزل مقصود برسد: بی‌عنایات حق و خاصّان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق اگر نظر عنایت پیر بر مریدی قرار بگیرد، هر چند آن مرید نالایق و خام باشد، عنایت پیر دستگیر او خواهد شد: «اگرچه [شیخ] ابراهیم روی به چیزی آورده است که لایق طریق نیست، لیکن همان نظر اوّل ما، او را گذارد ضایع؟ هر که اوّل نظر ما افتاد [بر او] ... روی به الله آورد» (مقالات شمس تبریزی، ج 1، ص 331 ). مولوی نیز بر این باور است که اگر نظر عنایت پیر بر سالک بیفتد، جغد وجود او تبدیل به شاهباز بلندپروازی خواهد شد که به راحتی می‌تواند در آسمان مقصود پرواز نموده و به آرمان خویش دست یابد. از این رو از زبان پیر و ولی به دیگران اندرز می‌دهد که روی به سوی من بیاورید تا نظر عنایتم شامل حال شما نیز بشود: شه برای من ز زندان یاد کرد صد هزاران بسته را آزاد کرد یکدمم با جغدها دمساز کرد از دم من جغدها را باز کرد ای خنک جغدی که در پرواز من فهم کرد از نیک‌بختی راز من در من آویزید تا نازان شوید گرچه جغدانید شه‌بازان شوید شمس در جای دیگر، باز هم تأکید می‌کند که تا عنایت شیخ نباشد دیدار او ممكن نیست؛ زیرا در واقع این پیر است که مرید را می‌جوید و تا پیر نخواهد، مرید نمی‌تواند او را پیدا کند: «بونجیب قدّس‌الله روحه برای مشکلی در چلّه نشسته بود، چند بار واقعه دید که این مشکل تو هیچ حل نشود الّا از فلان شیخ. گفت: بروم به زیارت او. عجب کجاش ببینم؟ بانگ آمد که تو او را نبینی! گفت: پس چون کنم؟ گفت: از چلّه برون‌آ، در جامع درآ، و صف، صف، به نیاز و حضور می‌گرد، باشد او تو را ببیند، در نظر او درآیی. اکنون، حال بونجیب چنین بود. اگر بی‌شیخ بماندمی، نماندمی» (مقالات شمس تبریزی، ج 1، ص 79). پس، سالک نباید به سعی و کوشش خود اعتماد کند و بپندارد که بدون عنایت حق و خاصّان حق، تنها از راه ریاضت و تفکّر و چلّه می‌تواند به مقصود برسد: اعتمادی کرد بر تدبیر خویش که برم من کار خود با عقل پیش نیم ذرّه زان عنایت به بود که ز تدبیر خرد سیصد رصد و یا: یک عنایت به زِ صد گون اجتهاد جهد را خوف است از صد گون فساد ✍🏻بخشی از کتاب "درآمدی بر پیر و مرید از دیدگاه شمس و مولانا"، نوشته‌ی . @dr_mohamad_khodadadi به مناسبت این روز، بیایید یاد و خاطره‌شان را گرامی بداریم و از آموزه‌هایشان در زندگی‌مان بهره‌مند شویم. شعرهای آن‌ها نه تنها ما را به تفکر وا می‌دارد، بلکه در مسیر عشق و حقیقت نیز راهنمای ماست. ✨یاد و خاطره‌شان گرامی باد کانون‌ ادبی دانشگاه یزد @LiteraryCenter_of_YazdUni
⚜خلوت شمس و مولانا⚜ چه شادم به دوستیِ تو که مرا چنین دوستی داد خدا این دلِ مرا به تو دهد مرا چه آن جهان، چه این جهان مرا چه قعرِ زمین، چه بالایِ آسمان مرا چه بالا، چه پَست. هر شب و هر سَحَر تو را، من به دُعا بِخواستم تا به چه شیوه‌ها تو را، من زِ خدا بِخواستم تا شَوی از سُجودِ من، مونِس این وجودِ من خود بِشُد این وجودِ من، چون که تو را بِخواستم 🫂| @LiteraryCenter_of_YazdUni
کانون ادبی دانشگاه یزد
❤️‍🔥مست عشق❤️‍🔥 تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی خنک آنجا که نشستی خنک آن دیده ی جان را ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جامی چو ز تو یافت نشانی چه کنم نام و نشان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را مرده بدم مرده بدم زنده شدم زنده شدم گریه بدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم ز همه خلق رمیدم ز همه باز رهیدم نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را 🎤خواننده: 🎧ترانه سرا: 🎵آهنگساز: 🎼| @LiteraryCenter_of_YazdUni
Mohammadreza Alimardani | موزیکدلMohammadreza Alimardani - Dynamit (320).mp3
زمان: حجم: 1.89M
❤️‍🔥بانگ دهل❤️‍🔥 ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺮ ز ﻣﺴﺘﺎن ﻣﺴﺘﺎن ﻧﻮ رﺳﻴﺪﻧﺪ دﻳﻮاﻧﮕﺎن ﺑﻨﺪی زﻧﺠﻴﺮﻫﺎ درﻳﺪﻧﺪ ﺑﺲ اﺣﺘﻴﺎط ﻛﺮدﻳﻢ ﺗﺎ ﻧﺸﻨﻮﻧﺪ اﻳﺸﺎن ﮔﻮﻳﻰ ﻗﻀﺎ دﻫﻞ زد ﺑﺎﻧﮓ دﻫﻞ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﺟﺎن ﻫﺎی ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﺘﺎن دل ﻫﺎی دل ﭘﺮﺳﺘﺎن ﻧﺎﮔﻪ ﻗﻔﺲ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﭼﻮن ﻣﺮغ ﺑﺮﭘﺮﻳﺪﻧﺪ ﻣﻦ دی ز ره رﺳﻴﺪم ﻗﻮﻣﻰ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺪﻳﺪم ﻣﻦ ﺧﻮﻳﺶ را ﻛﺸﻴﺪم اﻳﺸﺎن ﻣﺮا ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ ﻣﺴﺘﺎن ﺳﺒﻮ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﺧﻤﻬﺎ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ یارب چه باده خوردند یارب چو ملک کشیدند ﻳﮏ ﺳﺎقی ﻋﻴﺎن ﺷﺪ آﺷﻮب آﺳﻤﺎن ﺷﺪ ﻣﻰ ﺗﻠﺦ از آن زﻣﺎن ﺷﺪ ﺧﻴﻜﺶ از آن درﻳﺪﻧﺪ 🏷ترانه سرا: 🎙خواننده: 🎵| @LiteraryCenter_of_YazdUni
Mohsen Chavoshi - Be Raghs Aa (320).mp3
زمان: حجم: 5.48M
❤️‍🔥برقص‌آ❤️‍🔥 آمد بهار جان ها ای شاخ تر برقص‌آ چون یوسف اندر آمد مصر و شکر برقص‌آ ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر ای شیرجوش در رو جان پدر برقص‌آ آمد بهار جان ها ای شاخ تر برقص‌آ ای شاخ تر برقص‌آ ای شاخ تر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ از پا و سر بریدی بی پا و سر برقص‌آ ای خوش کمر برقص‌آ از عشق تاجداران در چرخ او چو باران آنجا قبا چه باشد ای خوش کمر برقص‌آ در دست جام باده آمد بتم پیاده گر نیستی تو ماده زان شاه نر برقص‌آ آمد بهار جان ها ای شاخ تر برقص‌آ ای شاخ تر برقص‌آ ای شاخ تر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ از پا و سر بریدی بی پا و سر برقص‌آ ای خوش کمر برقص‌آ ای شاخ تر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ جان پدر برقص‌آ از پا و سر بریدی بی پا و سر برقص‌آ ای خوش کمر برقص‌آ 📝ترانه سرا: 📻تنظیم کننده: 🎶آهنگساز: 🎙خواننده: 🎵| @LiteraryCenter_of_YazdUni
📸خانم ثنا دهقان پروانهٔ بنفش تو، در باغِ عشقِ بی‌قرار هر بالِ او، دفتری است از اسرارِ کردگار 1. اثر شماره یک: جهت رأی مثبت 👍🏻 جهت رأی منفی 👎🏻
📸آقای امیرحسین عزیزی‌نژاد تدبیر کـُنــَد بنده و تقدیر نداند تدبیر به تقدیر خداوند نماند 7. اثر شماره هفت: جهت رأی مثبت 👍🏻 جهت رأی منفی 👎🏻