eitaa logo
[اܩـاܩ زَܩــانـےـہا عـجـღ]
1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
96 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج:) آقا جان! اگࢪ دیدم‌ونشناختم سلامٌ علیڪم(: کپی: با ذکر یک صلوات برای سلامتی امام زمان(عج) 🕊️
مشاهده در ایتا
دانلود
. زندگی زیباتر میشه، گاهی با ندیدن و نشنیدن گاهی با ی گذشت کوچولو گاهی با بی خیالی به همین سادگی!👌 سلام صبح بخیر🌼🪻🌼
ای وصالت چاره‌سازِ دردِ بی‌درمانِ ما یٰا اَبٰاصٰالِح المَهدی ‹عج›❤️
مَن‌بَراۍتۅهَمچۅن‌حَـبیب‌نِمی‌شَوَم، اَمـٰا‌تۅیۍحَـبیب‌ِدِل‌ِتَنھـٰایَم‌حُسِین🖐🏻💔!
- ﺑﻪ ﺟﺎے ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻋﺎﺑـﺪ ﺑﺎﺷﯽ ، ﻋﺒﺪ ﺑﺎﺵ ! ﺷـﯿﻄﺎﻥ 6 هزار سال ﻋﺒﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ ، ﻋﺎﺑﺪﺷﺪ ، ﺍﻣﺎ ﻋﺒﺪ ﻧﺸﺪ ؛ ﺗﺎ ﻋﺒﺪﻧﺸﻮﯼ ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﻋﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ : ببین ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ میﺧﻮﺍﻫد نه دلت . علامه‌حسن‌زاده‌آملی •.🪴
یه چمران تو زندگیمون نیاز داریم که وسط شلوغی میدون تیر و تفنگ ، برگرده بهمون بگه : اصلا صدای ِاذان رو شنیدین ؟! |🌱| |♥️|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا کاروان تعزیه دختران انقلاب در متروی ولیعصر تهران ♥️🌿 به عشق حضرت زینب♥
واقعا خیلی جالبه 😳ایه76سوره توبه
✨ اگر‌یڪ‌روز‌فڪر‌شھـآدت‌از‌ذهنـت‌دور‌شُـد.. وَ‌آن‌را‌فَـراموـش‌ڪرد؎؛ حتمـاً‌فـردآ؎‌آن‌روز‌را‌روزھ‌بگیـر'! ↵شَھیـد‌‌مُصطفـۍ‌صَـدر‌زادھ••🌱
🌱.۰🌱 حاجت‌های‌کوچکتان‌را‌از‌شهدا؛ وحاجت‌های‌بزرگتان‌را‌از‌بی‌بی‌زهر‌اس بخواهید.🥀
_هیچی‌میراث‌مادرمون‌نمیشہ👌❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرعت نت یا سرعت حرکت بہ سوے خدا . . ؟! 🖐🏻🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱یا رقیه خاتون🌱 🎥 نماهنگ نازنین رقیه♥️ اجراشده توسط: ✨گروه سرود نجم الثاقب✨ مددی رقیه کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه🥀 🌸نازنین رقیه🌸
می‌گفت ؛ گرم ترین برخورد تون براے پدر و مادر تون باشہ سرد ترین‌ش هم با نامحرم . .🖐🏻 :/❗️
نزدیک قلہ‌ایم ؛ خستگۍ ممنوع🚫! :)
🌱خدایا در قلبم انتظار چیزی که اتفاق نمی افتد را قرار نده ...🤲 سلام روز بخیر 🍂🍁🍂
💔🥀°• 🌷کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم « این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «این بابا مهدی منه؟» از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. ▫️دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» ▫️یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت:مامان از طرف تو هم بوسیدم. 🔻یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟😭😭اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟😭 نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم. 🌷شهید مدافع حرم 🌹 خدایا مارامدیون فرزندان شهدا نگردان 🌺 شهـدا را یاد کنید با ذکر صلوات