eitaa logo
[اܩـاܩ زَܩــانـےـہا عـجـღ]
1هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
98 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج:) آقا جان! اگࢪ دیدم‌ونشناختم سلامٌ علیڪم(: کپی: با ذکر یک صلوات برای سلامتی امام زمان(عج) 🕊️
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ روزه اولی... امروز داشتم به ماه رمضون فکر می‌کردم. به روزه گرفتن بچه ها. اینکه چه کنم تا شرایط بهتری براشون فراهم بشه؟ یه هو یاد بچگی های خودم افتادم. ماه رمضون رو خیلی دوست داشتیم. شاید یه دلیلش این بود که مادر پدرمون با ما مهربون تر میشدن. اگه روزه می گرفتیم که دیگه حسابی تحویل مون می‌گرفتن و قربون صدقمون می رفتن. فقط اون لحظه ای که به مادربزرگ و پدربزرگ با افتخار می‌گفتن دخترم روزه ست،چه حالی می‌داد. اون سالی که من روزه اولی بودم. مادربزرگم یه دونه بشقاب از بشقاب‌های چینی گل سرخش رو به من هدیه داد. هنوز جنسش و اون خنکی و صافیش رو تو دستم حس میکنم. میدونستم براش خیلی عزیز بودن. بشقاب ها و ظرف هاشون رو تو صندوق چوبی نگه می داشتن. یادمه وقتی بچه بودم، یکی لذت بخش ترین آرزوهام باز کردن در اون صندوق بود. خدا رحمتش کنه. تازه یه چادر نماز سفید با گل های صورتی و قرمز ریز هم برام خرید. با هم رفتیم از مغازه پارچه فروشی خریدیم و رفتیم خونه ی عمه جونم نشستیم، یه چایی خوردیم. عمه جونم پارچه رو دید و کلی ازش تعریف کرد. بهترین لحظه اش اینجا بود که پارچه رو انداخت رو سرم و گفت صاف وایسا و به رو به رو نگاه کن. زیر چادر که کمی روی صورتم افتاده بود داشتم از خوشحالی بال در می آوردم. خلاصه هدیه های مادربزرگم کلی حرف پشتش بود. اندازه یه عمر درس خوندن، مطلب داشت. راستی همون سال پلو پختن رو هم به من یاد داد. اصلا رفتارش با من یه طور دیگه شده بود. بهم بیشتر احترام می‌گذاش. مخصوصا جلوی دوست و فامیل. خلاصه از اینکه تکلیف شده بودم، خیلی حس خوبی پیدا کرده بودم. راستی من تا خونه بابام بودم هر سال عید فطر عیدی می‌گرفتم. اون موقع بهش میگفتن( روزه مُزد) کانال امام زمانی ها عج