(❌حق الناس❌)
.
.
بهش گفتم برگشتنی یه خورده کاهو و سبزی بخر
گفتــــــ سرم شلوغه میترسم یادم بره روی یه تیکه کاغذ بنویس
همون موقع داشتــــــ جیبشو خالی میکرد دفترچه یادداشتــــــ و خودکار در آورد گذاشت زمین.
برداشتم آن چیزهایی که میخواستم براش بنویسم یه دفعه گفت ننویسیها...
جا خوردم نگاهش کردم به نظرم کمی عصبانی شده بود گفتم مگه چی شده؟؟
گفتــــــ خودکاری که دستتِ مال بیت المال...
گفتم نمیخواهم باش کتاب بنویسم که دو سه تا کلمه بیشتر نیست..
گفتــــــ نه
#هر_روز_با_یک_شهید ✨
#شهیدمهدیباکری
@lmamaj
از شهرداری یک بنز داده بودند بهش
سوارش نمیشد
فقط یک بار داد ازش استفاده کردند.
داد به پرورشگاه
عروسی یکی از دخترا بود
گفت « ماشینو گل بزنین واسه عروس »
#شهیدمهدیباکری