🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32393
⁉️سلام علیکم. بی مقدمه میرم سر حرف اصلیم...... دعا کنید. یاعلی
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر شما باید این باشد که در همین فضای سخت، استعدادهای خود را شکوفا کنید. زنان بزرگ همواره در دلِ سختیها و نداریها توانستهاند فرزندان بزرگی همچون علامه طباطباییها بپرورانند. از طرفی رابطه محبتآمیز خود و فرزندانتان را به بهانههایی که میفرمایید از مادر و پدر خودتان و والدین همسرتان قطع نکنید تا گشایش لازم حاصل شود. با محبت و گشادهرویی، کار جلو میرود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32393
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32394
⁉️سلام بر استاد با توجه به این که مطالعات عمیقی در زمینه سلوک داشتید و کتاب هایی هم نوشته اید و خوانده ام ، می خواستم چند منبع دیگری که به نظرتون خیلی مفید استخراج کردند در مقاله و کتاب درباره موضوع مشخص کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام و علامه بیان کنید (موضوع رساله من همین عنوان است کیفیت وصول به معرفت الله از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی) باتشکر
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام و کتاب «انسان از آغاز تا انجام» از علامه طباطبایی سری بزنید. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32394
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32395
💠خصوصیات نگاه هرمنوتیکی
⁉️سلام استاد گرامی. وقتتون بخیر. از خدای متعال میخام که بتونم منظورم را برسونم و پاسخم را بگیرم. ان شاء الله. استاد وقتی با اکثر کتابهایی که در مورد دین در حوزه و دانشگاه تالیف و تدریس میشود روبرو میشوم یا با اساتید حوزه و دانشگاه که اتفاقا انسانهای خوب و بسیار فعالی در امر پژوهش و تالیف هستند برخورد کرده و صحبت میکنم ضمن احساس شور و اشتیاق به امر پژوهش و تحقیق در عرصه دین بعد از کمی فاصله زمانی و دور شدن از فضایی که آنها داشتند نوعی دوگانگی بین حال و هوای آن عزیزان و آثار برخی از علما مخصوصا آثار و رویکرد شما و حتی حال و هوای حضرت آقای خامنه ای احساس میکنم... خودم حال و هوای دسته دوم را ترجیح میدم و باهاش زندگی میکنم. آیا واقعا دوگانگی هست بین این رویکرد به اصطلاح کلامی به دین و پرداختن به ابعاد مختلف و تعاریف و... و رویکرد وجودی، فطری یا هر نام دیگری که مناسب حال و هوای امثال شمای عزیز است؟؟ با رویکرد شما ظاهرا در عرصه علم نظری و دانشگاهی نمیتوان وارد شد... یه حالت کلافگی دارم انگار جامعه علمی ما به رویکرد و حال و هوای شما نیاز شدید دارد ولی مجالی برای ورود این حالت را در خود مهیا نکرده است و امثال بنده در عین اینکه ناخودآگاه از این فضاهای علمی و پیشرفت در آن و تالیف کتابها با استانداردهای حوزوی و دانشگاهی فاصله میگیریم (چون احساس میکنم حقیقت را حبس میکنن) گاهی حس میکنم باید بتوان در قالب این روشها آن روحیه را به صحنه آورد، ولی انگار نمیشود... نمیدانم وظیفه ام چیست؟ ورود به این عرصه ها یا ماندن در فضای آرامش بخش و با خود به سر بردن ممنون از توجه و راهنمایی شما
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به خوبی کتابهای اصیل معرفتیِ خود را که میراث متفکران گذشته ما است مطالعه نمود ولی در تاریخی که با حضرت امام شروع شد، حاضر گشت با توجه به اینکه در مسیر تاریخی ما، بین ما و سنتهایی که در آن قرار داشتیم، نسبت به امروزمان گسستهایی پیش آمده و این منجر شده تا گذشته ما از جهاتی برای ما نامعلوم شود، نیاز داریم با خودآگاهی به این امر، سنتهای قبلی را برای خود قابل فهم کنیم و این نوع ورود به سنتهای گذشته را که با خودآگاهیِ مخصوص همراه است، حرکتی هرمنوتیکی میگویند که در آن نظر به تاریخ فهمها است در بستر تاریخی خودشان و کوششی است برای فهم چیزی که درون نویسنده متن میگذشته و انسان در نگاه هرمنوتیکی با نوعی آشکارشدنِ معنا روبهرو میشود که ماورای مفاهیمی است که از ظاهر متن فهم میشود، از آن جهت که بالاخره فهمها تاریخمنداند و باید با آن متن در تاریخی که در آن قرار داشته و به ظهور آمده، ارتباط برقرار کرد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32395
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🔸 #تفسیر_قرآن
🔸سوره #تین
⏱زمان:شنبه ها-بعدازنماز مغرب وعشاء
🌸جلسه 3
🌸مکان:اصفهان-سه راه سیمین-مسجدانبیاء
🔮استادطاهرزاده
🌐https://lobolmizan.ir/sound/928
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱eitaa.com/lobolmizan
آدرس اینستاگرام
🌐
https://www.instagram.com/asghar_taherzadeh
ج3_تفسیرسوره تین.mp3
12.2M
🔸 #تفسیر_قرآن
🔸سوره #تین
🔮استاد اصغر طاهرزاده
💠انسان وعمیق ترین درک خود در اوج خوبی وبدی
⏰جلسه3 (1400/11/30)
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32396
💠مباني حكومت دينـي
⁉️در زمان هخامنشیان، داریوش یکم ادعا می کرد که اهورامزدا ایشان را به پادشاهی انتخاب کرده و جنبه دینی به حکومت خود می داد، حال برای ما باور چنین امری سخت است. آیا ولی فقیه نوعی بدعت توسط شیعیان نمی باشد؟ منشا انتخاب شخصی به عنوان ولی فقیه چیست؟! آیه صریح و واضح قرآن، امام معصوم!...منشا چیست؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین در رابطه با «ولایت فقیه» مفصلاً بر مبنای آیات و روایات و دلایل عقلی سخنها گفتهاند. بنده مختصری از سخنان آن بزرگان را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» عرض کردهام که ذیلاً خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
🔻مباني حكومت دينـي
در رابطه با جايگاه انقلاب اسلامي دو نکته را بايد مدّ نظر داشت؛ يک نکته در مورد جايگاه آن به عنوان نظام ديني، در مباني عقلي و شرعي است و نکتهی ديگر جايگاه تاريخي و اهدافي است که دنبال ميکند. در رابطه با مباني عقلي و شرعي نظام ديني به طور مختصر ميتوان موارد زير را برشمرد:
1- در مباحث عقلي اين نکته روشن است که در هر موضوعي همواره مقام وحداني، عامل حفظ و بقاي جنبههاي كثرت در آن موضوع است، مثل روح انسان که به عنوان مقام وحداني عامل حفظ و بقاي بدن است و تا نظر به بدن دارد مانع ميگردد تا بدن متلاشي شود و بين سلولهاي آن گسستگي ايجاد گردد.
از آن جايي که جامعه عبارت است از مجموعهاي از افراد که جهت رفع حوائجِ خود کنار هم آمدهاند، اگر از طريق پذيرش حکم حضرت اَحد به مقام وحدت متصل نشود، نميتواند داراي بقاء و حياتِ حقيقي باشد و به مقصدي که به دنبال آن است دست يابد، بلكه حياتش دروغين و انسجامش وَهْمي خواهد شد. مثل بدن مردهاي است كه به واقع انسجام و يگانگي حقيقي ندارد و در آن صورت اعضای آن در اختيار يك هدف واقعي قرار نميگيرد و زماني نميگذرد که متلاشي ميشود. پس بايد نظام اجتماعي انسانها، همچون نظام فرديشان، تحت تدبير و حاكميت حضرت «اَحد» باشد تا به ثمرهي حقيقي دست يابد و بر اساس قاعدهي ارتباط کثرتها به وحدت، ادامهي حيات متعالي در آن فراهم باشد.
2- خداوند در سورهي شوري آيهي 9 ميفرمايد: «فَاللّهُ هُوَ الْوَليُّ» يعني فقط خدا «وليّ» است و لذا فقط حكم خدا بايد در امور انسانها - اعم از امور شخصي و اجتماعي- حاكم باشد، و هرگونه حاكميتي در امور انسانها كه مظهر حكم خدا نباشد، خلاف واقعيت جاري در هستي است.
3- براي حاكميت حكم خدا بر انسانِ مختار، «نبي» و «امام» نياز است. پس نبي و امام آينهي نمايش حكم خداونداند و هيچ چيزي از خود ندارند، مثل آينه كه صِرفاً حكايتكننده و نمايشدهندهي وجود شخصي است كه در مقابل آن است. در همين راستا امام باقر(ع) ميفرمايند: «بَلْ قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا»[1] قلب هاي ما ظرف خواست و مشيت خداوند است چون او بخواهد ما مي خواهيم.
4- در زمان غيبتِ امام زمان(عج) براي اينكه رابطهي انسانها و جامعه با حضرت اَحد قطع نشود و حكم خدا در امور انسانها - اعم از امور شخصي و امور اجتماعي- جاري و حاكم باشد، ضرورت دارد يك كارشناسِ كشف حكم خدا از طريق كتاب و سنت، در صحنهي مديريتِ بالاي جامعه باشد تا اين نياز برآورده شود و جايگاه مراجعِ صاحب فتوي در امور فردي و وَليّ فقيه در امور اجتماعي بر همين مبنا است.
5- خدايي كه براساس حكمت بالغهاش هيچ نيازي را بيجواب نميگذارد و بر همين اساس پيامبر و امام را براي بشر ميپروراند[2] در زمان غيبت امام زمان(عج) چون جامعه نياز به يك فقيه اَعْلم و شجاع و متقي دارد، اين چنين فقيهي را هم ميپروراند. حالا وظيفهي مردم این است که از طريق خبرگان فقيهشناس او را كشف نمايند و اگر افراد در اين مورد حساسيت لازم را بهکار نگيرند و تلاش نكنند، گرفتار حاكماني ميشوند كه افكار و خواستهاي خودشان را بر مردم حاكم ميكنند. در حالي كه فقيه، حكم خدا را بر جامعه حاكم ميكند، حکمي که مطابق فطرت همهي انسانها است و تمام ابعاد وجودي انسان را رشد ميدهد.
امام خميني«رضواناللهتعاليعليه» در کتاب ولايت فقيه با استدلال به لزوم وجود مؤسسات اجرايي و ضرورت اجراي احکام اسلام و ماهيت و کيفيت قوانين اسلام (احکام مالي، احکام دفاع ملي و احکام احقاق حقوق و احکام جزايي) و لزوم وحدت بين امت اسلام و ضرورت قيام علما براي نجات مردم مظلوم و محروم و همچنين با استناد به سنت و رويّهی رسول اکرم(ص)و رويّهي امير مؤمنان علي بن ابيطالب(ع)و... بر ضرورت تشکيل حکومت اسلامي در عصر غيبت تاکيد کرده و ميفرمايد: «اکنون که دوران غيبت امامu پيش آمده و بناست احکام حکومتي اسلام باقي بماند و استمرار پيدا کند و هرج و مرج روا نيست، تشکيل حکومت لازم مي آيد. عقل هم به ما حکم ميکند که تشکيلات لازم است... اکنون که شخص معيني از طرف خداي تبا
رک و تعالي براي احراز امر حکومت در دورهي غيبت تعيين نشده است، تکليف چيست؟ آيا بايد اسلام را رها کنيد؟ ديگر اسلام نمي خواهيم؟ اسلام فقط براي دويست سال بود؟ ...يا اينکه حکومت لازم است، و اگر خدا شخص معيني را براي حکومت در دورهی غيبت تعيين نکرده است، لکن آن خاصيت حکومتي را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب الزمان(عج)موجود بود براي بعد از غيبت هم قرار داده است. اين خاصيت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عدهی بيشماري از فقهاي عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند، مي توانند حکومت عدل عمومي در عالم تشکيل دهند. اگر فرد لايقي که داراي اين خصلت باشد به پا خاست و تشکيل حکومت داد، همان ولايت را که حضرت رسول اکرم(ص)در امر ادارهی جامعه داشت دارا مي باشد، و بر همهي مردم لازم است که از او اطاعت کنند».[3]
امام خميني«رضواناللهتعاليعليه» در کتاب البيع مي فرمايند: «همان دلايلي که لزوم امامت را پس از نبوت اثبات ميکند، عينا لزوم حکومت در دوران غيبت حضرت ولي عصر(عج) را در بر دارد... آيا مي توان تصور کرد که آفريدگار حکيم، امت اسلامي را به حال خود رها کرده و تکليفي براي آنان معين نکرده باشد؟ و آيا خردمندانه است که بگوييم خداوند حکيم به هرج و مرج ميان مسلمين و پريشاني احوال آنان رضا داده است؟ و آيا چنين گماني به شارع مقدس رواست که بگوييم حکمي قاطع جهت رفع نيازهاي اساسي بندگان خدا تشريع نکرده است تا حجت بر آنان تمام شده باشد؟»[4]
آري، لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعليم و تربيت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهاي کشور و جلوگيري از تجاوز بيگانگان، از بديهي ترين امور و واضحات عقل است، بي آنکه بين زمان حضور و غيبت امام و اين کشور و آن کشور فرقي باشد.
آيت الله العظمي بروجردي به طور منظم و منطقي بر اثبات ولايت فقيه استدلال عقلي کرده و در بين کلمات خويش صراحتاً از نصب فقيه براي سرپرستي جامعهی اسلامي سخن گفته است.ايشان، در بارهی اثبات ولايت فقيه و بيان ضوابط کلي و شئون و حدود ولايت مي فرمايند:
اولا: در جامعه اموري وجود دارد که مربوط به فرد خاصي نيست بلکه از امور عمومي اجتماعي است که حفظ نظام جامعه بدان وابسته است، نظير قضاوت، سرپستي اموال غايب و ناتوان و مجهول المالک، و حفظ نظام داخلي جامعه و پاسداري از مرزها و دستور جهاد و دفاع هنگام هجوم دشمنان و مشابه آن که با سياست مُدُن مرتبط است.اين امور از مواردي نيست که هر شخصي مستقلا بتواند عهده دار آن گردد، بلکه از وظايف سرپرست جامعه و آن کسي است که زمام امور اجتماعي مردم به دست اوست.
ثانيا: براي کسي که قوانين اسلام و ضوابط آن را بررسي کند، ترديدي باقي نمي ماند که اسلام دين سياسي، اجتماعي است و احکام آن به اعمال عبادي شرعي محض که هدف آن، تکامل فرد و تامين سعادت اخروي است منحصر نيست، بلکه اکثر احکام آن مربوط به امور سياسي و تنظيم اجتماع و تامين سعادت دنياي مردم است.مانند احکام معاملات و سياسات و جزاييات از قبيل حدود و قصاص و ديات و احکام قضايي، و مالياتهايي نظير خمس و زکات که حفظ دولت اسلام متوقف بر آن است.به همين خاطر علماي خاصه و عامه اتفاق نظر دارند که در محيط اسلام وجود سياستمدار و رهبري که امور مسلمانان را اداره کند ضروري است بلکه از ضروريات اسلام است.هرچند در خصوصيات و شرايط او و چگونگي تعيين او از سوي رسول اللهf يا با انتخاب عمومي، اختلاف نظر دارند.
ثالثا: بي ترديد سياست بلاد و تامين جهات اجتماعي در دين اسلام جداي از جهات روحاني و شئون مربوط به تبليغ احکام و ارشاد مسلمانان نيست، بلکه از همان صدر اسلام سياست با ديانت در هم آميخته و سياست از شئون ديانت محسوب مي شده است.رسول الله(ص) شخصا به تدبير امور مسلمانان مي پرداخت و امور آنان را سياستگزاري ميکرد و مسلمانان براي حل و فصل خصومتهاي خويش به وي مراجعه ميکردند. پس از آن حضرت نيز سيرهي خلفاي راشدين و غير راشدين و امير المؤمنين(ع) به همين منوال بود. آن حضرت پس از تصدي ظاهري خلافت، امور مسلمانان را تدبير ميکرد و براي ولايات، قاضي و حاکم منصوب ميفرمود.[5]
اين است مباني عقلي و شرعي حکومت ديني.
[1] - بحار الأنوار ، ج52، ص 51.
[2] - در راستای پرورش انسانی که حکم خدا را در جامعه جاری کند در مورد رسول خدا، حضرت علي(ع) در خطبهي 193 ميفرمايند: «...وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ.(ص)مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ» از همان لحظهاي كه پيامبر(ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشتهي خود را مأمور تربيت پيامبر كرد تا شب و روز، او را به راههاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند.
[3] - به کتاب ولايت فقيه(حکومت اسلامي)، امام خميني، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1373، ص 39- 40 رجوع شود.
[4] - به کتاب
البيع، امام خميني، مؤسسه اسماعيليان، ج 2، ص 461- 462 رجوع شود.
[5] - به کتاب البدر الزاهر في صلوة الجمعه و المسافر، حسينعلي منتظري، (تقرير لما افاده آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي طباطبائي)، ص 52- 57 رجوع شود
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32396
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32397
⁉️سلام: چگونگی انتخاب جزئیات قبل خلقت در عالم کلی و سعی وعقلی را توضیح دهید.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی نیست که ما بتوانیم در آن رابطه سخنی بگوییم. هرچه هست مطالبی است که جناب ابن عربی در موضوع «عین ثابته» بحث کردهاند که اگر بخواهید آن را دنبال کنید، در فصّ «عُزیری» در فصوص الحکم نکات خوبی را مطرح کردهاند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32397
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32398
⁉️با سلام اگر چنانچه مادری فرزند کوچک و نادان خود را(که طبق مقتضای کودکی یا نوجوانی شیطنتی دارد) را چند بار در اثر عصبانیتش نفرین کند مثلا بگوید که ان شا الله سرطان بگیری ... حالا ۲ سوال هست خواهشاااا به دو سوال جواب جدا و مکفی فرمایید که باعث ارسال مجدد نشه ۱. اگر چنانچه نفرین مادر عملی شود یعنی بچه سرطان بگیرد و بعد مادر پشیمان شده حال اگر مادر دعا کند برای شفا فرزندش و راضی شود و پشیمان شود و نذر کند و خیرات فراوان کند و توسل کند آیا فرزندش که با نفرین مادر سرطان گرفت خوب میشود؟ در احادیث مشابه اینکه نفرین پس گرفته میشود هست؟! ۲. گناه بچه چیست که چون کودک بوده یا نفهم بوده شیطنت کرده باید متاثر از نفرین مادر شود؟ چرا خدا این نفرین را در حق کودک عملی کرده و کودک تا بزرگسالی باید از این رنج ببرد؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اساساً مادر به جهت تعلق فطری که به فرزندش دارد از عمق دل نفرین نمیکند تا نفریناش کارگر بیفتد. میماند که دعای مادر برای فرزند چه اندازه مؤثر است. بسیار مؤثر خواهد بود. 2- هیچگاه صرف نفرین کردن به کسی نفرین او موثر نخواهد بود مگر آنکه زمینه آن نفرین در فرد نفرینشده به حکم سنن الهی موجود باشد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32398
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32400
⁉️بسم الله الرحمن الرحیم خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار سلام علیکم و رحمة الله همان طور که مستحضر هستید، افرادی چه به ظاهر متدین و حتی روحانی (بیشتر در فرقه ضاله شیرازی ها) و چه افرادی غیر مذهبی (روشنفکرنماها) بویژه امروزه، بر تبل سکولاریسم و جدایی دین از سیاست (بخصوص نسبت به مسئله ولایت فقیه) مغرضانه یا جاهلانه می کوبند و این تفکر باطل و غیراسلامی را به شدت تبلیغ میکنند. ما اما حسب الامر رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظله العالی موظفیم در راستای جهاد تبیین، با این خط فکری و انحرافی مبارزه کنیم. لهذا از حضرتعالی درخواست می شود در این مهم ما را یاری بفرمایید. استدلالات قرآنی و احادیث اهل بیت علیهم السلام که مؤید اسلام سیاسی و مسئله ولایت فقیه است قطعا مفید و کاربردی خواهد بود. بنده مطالب و استدلال هایی در مقالات و کتب مختلف خواندم اما منبعی (کتاب یا مقاله) که در این زمینه جامع و کامل کار کرده باشد (و تمام یا اکثر آیات و روایات اسلام سیاسی را شامل باشد) نیافتم. لطفا در این زمینه ما سربازان جهاد تبیین و دلسوزان اسلام و انقلاب را یاری بفرمایید. قبلا از عنایات حضرتعالی متشکریم.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» خود دلایل خوبی در این رابطه مطرح نمودهاند. در جواب سؤال شماره 32396 بحثی تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» عرض شد که خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32400
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32401
⁉️سلام استاد ببخشید در راستای سوالاتی که قبلا از شما پرسیدم یک مسئله ذهنم را درگیر کرد و شرمنده ام که باز مزاحم شما می شوم درباره حفظ قرآن شما فرمودید به جای حفظ، تفسیر المیزان را دنبال کنم و نفرمودید درکنار حفظ، تفسیر المیزان را نیز دنبال کنم می خواستم بفرمایید آیا نظر خاصی در این مسئله بوده؟ یا مثلا به خاطر ارجحیت تفسیر به حفظ است؟ از طرفی رهبری هم توصیه به این داشتند که ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم ممنون میشوم اگر راهنمایی بفرمایید
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب نیز سالهای قبل در جمع حافظان قرآن تأکید فرمودند که توجه بیشتر به مفاهیم بشود. زیرا عنایت داشته باشید چون ما عرب زبان نیستیم و برای ارتباط با قرآن، بیشتر به مفاهیم و تفاسیر قرآن نیاز داریم و حفظ آن آیات کریمه در اولویت دوم است و البته جمع آن چه بسیار شایسته است. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32401
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
📚 #رهنمودهای_سلوکی_و_اخلاقی
🌸جلسه 51
⏱زمان:2شنبه ها-بعدازنمازعشاء
مکان:اصفهان-ابتدای اتوبان ذوب آهن-خ قائمیه-گلزار1-مسجدخدیجه کبری(س)
🔮استاداصغرطاهرزاده
🌐http://lobolmizan.ir/sound/820
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
آدرس اینستاگرام
🌐 https://www.instagram.com/asghar_taherzadeh
ج51_بهترین نحوه عبادت ورویت خدا.mp3
8.5M
📚 #رهنمودهای_سلوکی_و_اخلاقی
✅بهترین نحوه عبادت و رویت خدا
🔮استاداصغرطاهرزاده
🕕جلسه51 (1400/12/2)
🌐https://lobolmizan.ir/sound/820
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره32402
⁉️سلام و عرض ادب.ببخشید استاد من واکسن نزدم یعنی حقیقتا دلم راضی به این امر نشد . عذاب وجدان دارم و مرتب به خودم نهیب میزنم که چرا از آقا در این زمینه تبعیت نکردی؟ نکند این کار یک غربال باشد و میزان تبعیت آدمها از ولایت سنجیده شود سوالم اینست آیا وظیفه من در این زمینه واقعا تبعیت از فعل آقاست؟ چون آقا امر به این موضوع که نداشتن و سوال بعدی تعدادی از دوستان خیلی مذهبی دور و برم که اونها هم واکسن نزدن و قصد زیارت کربلا دارند با پول و پارتی کارت واکسن تقلبی دریافت کرده اند.ایا این کارمشکل شرعی دارد؟ نکند مثل این باشد که آدم با پول دزدی به زیارت برود؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت عاقلانه آن است که ما مسیری را طی کنیم که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/32402
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌺شرح #غزلیات_حافظ
🌺 #غزل110
🔺ما و جامِ جمِ دوران
💠https://lobolmizan.ir/leaflet/967
🔮استاد اصغر طاهرزاده
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
آدرس اینستاگرام
📱https://www.instagram.com/asghar_taherzadeh
🌺شرح #غزلیات_حافظ
🌺 #غزل110
🔵استاداصغرطاهرزاده
🔺ما و جامِ جمِ دوران
✅بسم الله الرحمن الرحیم
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
****
به خط و خال گدایان مده خزینه دل
به دست شاه وشی ده که محترم دارد
-----
نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همّت سروم که این قدم دارد
-----
رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهد به پای قدح هر که شش دِرم دارد
-----
زر از بهای میّ اکنون، چو گُل دریغ مدار
که عقل کل به صدت عیب متهم دارد
-----
دلم که لاف تجرّد زدی کنون صد شغل
به بوی زلف تو، با باد صبحدم دارد
-----
مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد
-----
ز سرّ غیب، کس آگاه نیست، قصه مخوان
کدام محرم دل، ره در این حرم دارد؟
****
ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست
که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد
**********
🌸دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
🌸ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
🔻میفرماید: وقتی انسان در مسیر رجوع به حضرت حق دلی پیدا کرد که غیب نما شد و حقیقت را یافت و آن را نمایاند و به یک معنا دارای جام جم شد که نمایاننده و منعکسکننده همه حقایق است، حال چنین دلی اگر در مرحلهای از زندگی و سلوک خود انگشتری که هرچند مانند انگشتر حضرت سلیمان مشکل گشاست، گم شود، او را غمی نیست زیرا ارتباط جان او از مخزن غیب قطع نشده است. آری! مرحوم حاج آقا مصطفی«رحمتاللهعلیه» که حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» او را امید آینده میدانست، در راستای دفع بعضی مشکلات انگشتر ارزشمندی بود، ولی حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» که آسمان غیب و معنویت را در مقابل بشریت گشود؛ از رحلت آن مرد بزرگ و آن انگشتر مشکل گشا، از پای ننشست. دشمنان گمان نکنند که میتوانند با مشکلاتی که پیش میآورند، دلی که راه توحید را پیدا کرده، گرفتار مشکلاتی بکنند که پیش میآورند.
🌸به خط و خال گدایان مده خزینه دل
🌸به دست شاه وشی ده که محترم دارد
🔻دل را نباید به هرکسی سپرد و راز آن را نباید برای هرکسی آشکار کرد. دل را باید در مواجه با کسی جلو برد که شاهوش ارزش و اهمیت آن را میشناسد و اهل دل باشد تا انعکاسی بین دلها صورت گیرد. حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» در همین راستا راز دل خود را با مردم و بسیجیان و سرداران در میان گذارد و آنها بودند که خریدار آن دل شدند و تا پای جان بر سرِ آن دلدادگی نسبت حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» ایستادند.
🌸نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
🌸غلام همّت سروم که این قدم دارد
🔻هر درختی تحمل سختیهایی که در این مسیر پیش میآید را ندارد و در روبهروشدن با اولین مشکلات، خود را میبازد، مگر درخت سرو که همواره سرسبزی خود را حفظ میکند و ما بحمدلله ملاحظه کردیم که چگونه نسلی که شهید خرازی از آن نسل بود، اگر یک دست خود را هم از دست داد، دست از امامِ خود نکشید و در مسیر وفاداری به صاحبِ جام جمِ دوران تا وصول به شهادت جلو رفت. غلام همّت باکریها و همّتها و احمد کاظمیها و حاج قاسمها هستم که گامهایی آنچنانی داشتند و کم نیستند درختانی که امروزه سروگونه قدم در راه گذاشتهاند تا در معرض انعکاسات جام جمِ دوران، یعنی رهبر معظم انقلاب«حفظهاللهتعالی» دلِ خود را همواره زنده نگه میدارند.
🌸رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
🌸نهد به پای قدح هر که شش دِرم دارد
🔻حال در این مسیر به جایی رسیدیم که هرکس با کمترین بضاعت میتواند در شعف مستی احساس بودنِ متعالیِ خود را به دست آورد و همچون حاج قاسم در جهانی حاضر شود که جمهوری اسلامی برایش حرم گردد و نسبت او با نظام، نسبت نرگس مستی شود که در زیباترین حالت با خود بهسر میبرد و طربناک پای به سوی قدحِ شرابِ حضور در تاریخ انقلاب اسلامی بر میدارد که این بالاترین حضوری است که من میشناسم و در این رابطه عرض شد:
«شخصیت شهدا که نماد آن را امروزه در حاج قاسم سلیمانی ملاحظه میکنید، حکایت از آن دارد که آنها چیزی را در انقلاب اسلامی یافتند که برابر «هستیِ» آنها بود و برای انقلاب اسلامی چنان ارزشی قائل بودند که برای فداشدن برای آن سر از پا نمیشناختند. بنده آن چیز را حضور در تاریخ انقلاب اسلامی میدانم، از آن جهت که آن نوع حضور، هستیِ ما را در بر میگیرد و ادامه آن انقلاب عبارت است از بسط وجود ما و فداشدن برای آن به معنای درک شدیدتر هستی خودمان است، تا در عین آنکه در خدمت انقلاب اسلامی هستیم عملاً در خدمت خود باشیم.»
🌸زر از بهای میّ اکنون، چو گُل دریغ مدار
🌸که عقل کل به صدت عیب متهم دارد
🔻چرا نباید زر و آنچه داری را همانند گل در راه میّ و مستی و شعفِ حضورِ تاریخی، خرج نکنی و اگر چنین نکنی، نهتنها عقل من، بلکه عقلِ کلّ، تو را به صد عیب متهم میکند، زیرا در آن صورت مانند روش
نفکران غربزده نسبت به انقلاب اسلامی گرفتار انواع نادانیها خواهی بود. انقلابی که بستر طلوع آخرین انسان است تا آخرین شئونات الهی در نسبت با انسانِ آخرالزمانی به ظهور آید.
🌸دلم که لاف تجرّد زدی کنون صد شغل
🌸به بوی زلف تو، با باد صبحدم دارد
🔻میفرماید: دلم ادعای تجرد و رهایی و ناامیدی نسبت به آینده خود داشت، ولی همینکه بوی زلف تو به مشامش خورد، از آن تجرد و ناامیدی عبور کرد و اشتغالی صد چندان پیدا کرد و با باد صبحدم که حکایت حضور در این تاریخ را با خود آورده، هزاران مشغولیت پیدا کرده و معنای زندگی را در هر جا که هست میشناسد و هماهنگ آن باد صبحدم گشته که چه خبرهایی از آینده توحیدی این انقلاب با خود آورده.
🌸مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
🌸که جلوه نظر و شیوه کرم دارد
🔻با اینهمه آنچه به دنبال آن هستم به قدری عظیم است که هنوز زمانه ظرفیت درک آنچه دل به دنبال آن است را پیدا نکرده. نمیدانم مراد دل را با چه کسی باید در میان گذارم که آنکس خودش صاحبنظر و جلوه نظر داشته باشد و شیوه او کریمانه باشد و به افقهای بلند نظر کند و خود را به مشکلات کوچک مشغول ننماید. کجایند شهدایی که اگر میخواستند خود را مشغول این امور جزئی کنند هرگز پای در راهی که باید در آن وارد شوند، نمیگذاشتند، خوشا جلوه نظر و شیوه کرم آنهایی که امروز متوجه حقّانیت نگاه رهبر معظم انقلاب به امور هستند.
🌸ز سرّ غیب، کس آگاه نیست، قصه مخوان
🌸کدام محرم دل، ره در این حرم دارد؟
🔻در فضای سیطره روح کمّیّتگرای غربزدگی، کسی از اسرار غیب که در این تاریخ به ظهور آمده، آگاه نیست، پس نمیتوان سخن را طولانی کرد. کدامند آنهایی که به حرم دل راه دارند، دلی که غیبنما است و جامِ جم دارد. حضوری است بس عظیم و بصیرتی میخواهد همچون بصیرت حاج قاسم که حامل «مِهر» بود و «امید».
🌸ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست
🌸که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد
🔻این خرقه حافظ به عنوان مدعی سلوک، نیست که فایده در آن باشد و در جیب آن خرقه چیز ارزشمندی وجود ندارد که به آن دل ببندیم، زیرا این نسل به دنبال «صمد» است که جوابگوی همه ابعاد آخرالزمانیاش باشد در حالیکه مدعیان سلوک در زیر این خرقهها بُتی را پنهان کردهاند.
جناب حافظ با طعنه به خود میخواهد ما را متذکر راهی نماید که راه شور ایمان است و توصیه میکند: «زرّ از بهای میّ اکنون چو گُل دریغ مدار» و در رسیدن به شور ایمانی از هیچچیز فروگذار نکن زیرا آنچه بشر امروز به دنبال آن است «بودنی» است گشوده و گسترده در آغوش خدا تا خدا را نیز در آغوش داشته باشد که همان به سوی صمدبودن است زیر سایه جام جم دوران و نه دل دادن به «صنم» و سرگرمیهای پوچ.
والسلام
💠https://lobolmizan.ir/leaflet/967
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🔸 #یادداشت_ویژه
🔮استادطاهرزاده
💠اُفق تمدنی انقلاب اسلامی
🌐https://lobolmizan.ir/special-post/966
🔻 #صوت
https://lobolmizan.ir/special-post/966#sound-row-4080
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱eitaa.com/lobolmizan
آدرس اینستاگرام
🌐
https://www.instagram.com/asghar_taherzadeh
🔸 #یادداشت_ویژه
🔮استادطاهرزاده
💠اُفق تمدنی انقلاب اسلامی
✅باسمه تعالی
🔺1- با توجه به اینکه فرهنگ مدرنیته سعی داشت و دارد با طرح «تمدنی جهانی» همه عناصر زندگی انسانی را با نگاهی که به عالم و آدم داشت، معنا کند و عملاً عموم بشر در آن واقع شدند ولی در دل توسعهیافتگی به معنای غربی آن، قناعت و نوعدوستی به معنای واقعی آن و حضورِ روح ایمان در جامعه، به حاشیه رفت و این بود که انقلاب اسلامی به عنوان تمدنی جهانی بدون نقصهای آن تمدن، جایگاه تاریخی پیدا کرد و از این جهت میتوان گفت رقابت انقلاب اسلامی با غربی است که غیر خود را برنمیتابد و حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعليه» در این رابطه توصیه دارند جهان اسلام حدّاقل باید یک ابرقدرت شود. میفرمایند: «راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّى با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» البته تقابل تمدن نوین اسلامی با فرهنگ مدرنیته مانند تقابل چین و روسیه با غرب نیست، بلکه تقابلی است در سطح «فرهنگ» و «حقیقت» که تقابل جدیدی است و البته باقیماندن در این تقابل، جرأت و توکل خاص خود را میطلبد، جرأت و توکلی که در بنیانگذارِ انقلاب اسلامی بود و حکمت صدرایی آن را پشتیبانی میکند.
🔺2- به گفته فیلسوفان پُستمدرن، هرچه می خواهی جهان مدرن را حفظ کنی کم میآوری و با نیستانگاری یا نیهیلیسم روبهرو میشوی. اینجا بود که باید به تاریخ دیگری فکر کرد که آن تاریخ میتواند حقیقت را در چشمانداز بشر قرار دهد و آن تاریخی است که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده؛ زیرا بخواهیم یا نخواهیم بشر نمیتواند به آیندهای فکر کند که تاریخ مدرن مدّ نظرها آورده که آن عین بیآیندگی است، از آن جهت که بشر را با پوچی و نیستانگاری روبهرو میکند، که همان فراموشی «وجود» است و موجب گسیختگی انسان است با هستیِ خود که عین ربط به خداوند است، خداوندی که حقیقتِ هر مخلوقی و از جمله حقیقت انسان است. آیا با نظر به تفکری که انقلاب اسلامی بشر را متذکر هستی اصیل خود میکند ما خواهی نخواهی از تاریخ جهان مدرن عبور نخواهیم کرد و تمدنی دیگر در افق تاریخ ما به میان نمیآید؟
🔺3- وقتی متوجه باشیم معنای زندگی، فراتر از خودِ زندگی است، به راحتی به آن نوع از زندگی که ما را راکد میکند، قانع نمیشویم و از خطری که در بستر توحید پیش میآید نمیهراسیم، مدام عازم راهی تازه و پر مخاطره خواهیم بود، به سوی حقیقت، حقیقتی که البته هرگز نمیتوان مالک آن شد، ولی با نظر به آن، میتوانیم از آنِ آن حقیقت شویم و زندگی تنها در این حالت دوستداشتنی است، زیرا راهی است به سوی حقیقت. در این فضا است که اگر درست تبیین شود انسان حاضر است خطر کند به همان معنایی که حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در وصیتنامه خود میفرمایند: «مگر بيش از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبههاى دار مىروند؟ مگر بيش از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مىشوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه ى اسلامى خود عمل كنيم.»
این به جهت آن است که حضور در افق تمدنی انقلاب اسلامی ارزش خطرکردن دارد.
🔺4- آیا میتوان گفت ما در این موقعیتِ تاریخی در چه عهدی میتوانیم قرار گیریم که جان خود را ضامن پاسداری از آن قرار دهیم؟ در این زمانه کدام عهد است که میتواند اعمال و اقوال ما را در بر گیرد و ما احساس کنیم در جای خود قرار داریم؟ آیا میتوان با فرهنگ و تمدن غربی دارای عهدی آنچنانی شد، در حالیکه در آن هیچ بنیان ثابتی نیست که در آن قرار گیریم و قرار یابیم؟ این مسلّم است که اگر عهدی در ما نسبت به امری نباشد هیچ حرکت بزرگی که بتوانیم خود را در آن معنا کنیم و به خود معنا ببخشیم، بهوجود نمیآید. تجربه دفاع مقدس نشان داد در این تاریخ وقتی کسانی با انقلاب اسلامی و حضرت روح الله«رضوانالله تعالیعليه» عهد ببندند میتوانند کارهای فوقالعادهای انجام دهند، کارهایی که هیچ واژهای توان توصیف آن کارها را ندارد. اگر خداوند در خطاب به ما میفرماید: «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً»(إسراء/34) و از ما میخواهد به عهد خود وفا کنیم زیرا نسبت به آن مسئول هستیم و از آن سؤال میشویم، آیا این حکایت از آن ندارد که در هر زمانی بر عهدی هستیم که باید به آن فکر کنیم و آن عهد را که در این تاریخ بدان بستهایم، به فعلیت آوریم؟ آیا میتوان گفت آن عهد به فعلیتآوردن تمدن نوین اسلامی است تا در درون آن به خود آییم و به جای فرو افتادن در غربت و سرگردانی، وجودمان از اجمال به تفصیل در آید؟
🔺5- ما در مسیر حضور تاریخی خود از طریق انقلاب اسلامی در بعضی از مراحلِ این حضور، با گسست روبهرو شدیم و به این معنا میتوان گفت انقلاب به سوی اهداف خود جلو نرفت ولی رشته
ارتباط آن، نه با گذشته و نه با آیندهاش بهکلّی قطع نشد و اهداف اصلی آن به حاشیه نرفت، زیرا تا وقتی که اصول و مبانیِ دوران تاریخی انقلاب اسلامی که همان مقابله با استکبار است، محکم و استوار میباشد، انقلاب در حضور تاریخی خود در صحنه است.
بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب«حفظهاللهتعالی» در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی متذکر جریانی شدند که آن جریانِ ظاهراً فکری و باطناً سیاسی تأکید دارد، اسلام باید از دخالت در عرصههای مهم زندگی و مناسبات اجتماعی خارج شود و اسلام در تولید تمدن و ساخت تمدن بشری نقشی به عهده ندارد و اقتضای جامعه و مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست. میفرمایند:
«گاهی میشنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئله سیاست خارجی و مسائل بینالمللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئله اشاعه خیر، اقامه عدل، مقابله با شُرور، مقابله با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینهها، اسلام کارهای نیست. در این عرصههای مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده...»
در حالیکه به گفته ایشان:
«عرصه فعالیت این دین، تمام گستره زندگی بشر است، از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بینالمللی، تا مسائلی که به مجموعه بشریت ارتباط دارد.»(بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس اسلامی- 2/8/1400) و معنای افق تمدنی انقلاب اسلامی در همین رابطه است.
🔺6- با توجه به آنچه در این زمانه با آن روبهرو هستیم، تاریخ جدیدی، نرم نرم پا پیش مینهد و ابتدا روحها را متوجه خود و آنها را متوجه آیندهای میکند که در پیش دارند، چرا به سخن آنانی که متوجه طلوع تمدنی غیر از تمدن غربی شدهاند، گوش فرا ندهیم؟ چرا به آنهایی که خبر از بازگشت خدا به زندگی را دادهاند، توجه ننماییم؟
زیرا چاره کار عبور از تاریخ غیاب خداوند و رجوع به حقیقت است و این همان افق تمدن انقلاب اسلامی است. البته به نور اسمای الهی و ذیل حضور خداوند با رعایت احکام و آداب شرع؛ مگر نه آنکه باید حضور خداوند را در زندگی و در مناسبات انسانی نهادینه کنیم تا انسان به حضور بیکرانه اکنونِ جاودانه خود که گوهر فراموش شده او است، باز گردد؟ آیا رسالت تاریخی انقلاب اسلامی حکایت از آن ندارد که میخواهد انقطاع زمین از آسمان را جبران کند و تاریخ دیگری غیر از تاریخ مدرن را به میان آورد؟ چرا به چشمانداز و افقی که در این راستا در پیش است که همان افق تمدنی انقلاب اسلامی است، توجه نکنیم؟
والسلام
🌐https://lobolmizan.ir/special-post/966
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
افق تمدنی انقلاب اسلامی.mp3
11.76M
🔸 #صوت
🔮استادطاهرزاده
💠اُفق تمدنی انقلاب اسلامی
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🔸 #یادداشت_ویژه
🔮استادطاهرزاده
💠فرمانده های شهید نماد شروع تاریخی جدید
🌐https://lobolmizan.ir/special-post/965
🔻 #صوت
https://lobolmizan.ir/special-post/965#sound-row-4080
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱eitaa.com/lobolmizan
آدرس اینستاگرام
🌐
https://www.instagram.com/asghar_taherzadeh
🔸 #یادداشت_ویژه
🔮استادطاهرزاده
💠فرمانده های شهید نماد شروع تاریخی جدید
✅بسم الله الرّحمن الرّحیم
🔻1- زمانشناسی به این معنا است که بفهمیم با نظر به شرایطی که در آن هستیم، خداوند در تاریخی که در پیش رو داریم؛ چه ارادهای کرده است و این همان «بصیرت تاریخی» یا «زمانشناسی» است که امام صادق«علیهالسلام» در بارهاش میفرمایند: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلاً عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِه»، بر انسان عاقل است که نسبت به زمانهاش بصیر باشد و مطابق شأن زمانه با آن روبهرو شود و زبان خود را حفظ کند تا چیزی نگوید که در زمانه نمیگنجد. زمانشناسی منجر میشود تا انسانهای بصیر متوجه شوند نیاز زمانه چیست و خداوند در جوابگویی به نیاز زمانه با چه شأنی به ظهور میآید. در این رابطه قرآن میفرماید: «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الأرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْن»(الرّحمن/29) و این یعنی هر آنچه در آسمانها و در زمین است از خداوند تقاضای برآوردن نیازهایشان را دارند و خداوند هر روز و روزگاری در شأنی است مطابق طلب و تقاضای هر آنچه در آسمانها و زمین هست.
وقتی انسان متوجه شود خداوند در زمانهای که آن انسان در آن زندگی میکند، چه امری را اراده کرده، آینده برایش روشن میشود و بر اساس حضوردر آن آینده شجاعت و همّت در آن انسان اوج میگیرد، به همان معنایی که امام صادق«علیهالسلام» فرمودند: «وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس» به کسی که زمانه خود را بشناسد، انحرافات و غفلتها هجوم نمیآورد.
اگر در رهبران بزرگ دینی مانند امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب«حفظهاللهتعالی» و پیرو آن، سرداران بزرگِ جبهه مقاومت متوجه آن نوع همت و شجاعت هستیم، باید ریشه آن را در بصیرت تاریخی و زمانشناسی آنها دانست و اگر آنها در خود چنین ارادههایی را احساس میکردند به جهت آن بود که خداوند آنها را شایسته تحقق اراده خود یافته بود و چون آن اراده، ارادهای الهی برای تحقق تاریخ جدید بود، مردم نیز نسبت به آنچه در شخصیت سرداران و فرماندهان مقاومت ظهور میکرد، بیگانه نبودند و گویا خودِ گمشدهشان را در آنها جستجو میکردند و سعی مینمودند با پیروی از آنها خود را در آن تاریخ و ذیل اراده الهی بسط دهند.
🔻2- با توجه به حضور تاریخی انقلاب اسلامی و بسط روحیه مقاومت در مقابل استکبار، آیا نمیتوان گفت: اگر بخواهیم در مورد هر مسئلهای در این تاریخ بیندیشیم باید بر مبنای همان روحیه به آن بپردازیم و در غیر اینصورت از نظر تفکر از زمانه خود عقب میمانیم؟ و آیا جز این است که معنای حضور در تاریخ را باید در سیره شهیدانی دنبال کرد که روحیه مقاومت را در این زمانه، عین حقیقت اسلام میدانستند؟ اسلامی که تنها راه رجوعِ بشر به خودِ راستیناش است و آن اسلام می تواند جواب اصیلترین و بنیادینترین طلب انسانِ آخرالزمانی باشد، زیرا فرشته وَحی آن را از آغازینترین آغازها یعنی از مبدأ وجود، حضرت ربّ العالمین به بشریت عطا کرده تا بشریت در هر تاریخی که هست با تجلی اسماء الهی، در بستر اسلام بیمأوا نباشد و خود را در بهترین عالَم حاضر کند و با خطورات و نفحات قدسی بهسر برد.
🔻3- آیا میتوان گفت مسائلِ مسئله مقاومت در بستری که انقلاب اسلامی به میان آورده، مسائل انسان این دوران است تا با دغدغههایی که نسبت به آن انقلاب دارد، به امکانات جدیدی برای ظهور تفکرات سیاسی اجتماعیِ مخصوص این دوران دست یابد؟ اگر چنین است، آیا حضرت امام و رهبری و فرماندههای مقاومت، متفکرترین متفکران این تاریخ نیستند؟ زیرا نسبت به مقاومت در مقابل استکبار، یعنی روشنیگاه اراده الهی در این زمانه، دغدغهمندترین بودند و میباشند؟
🔻4- آیا جز این است که هرکس شخصیت خود را ذیل متفکرترین متفکران شکل دهد از بیهودگیها و پوچیها رها میشود؟ و آیا آمدن به سوی حرکت ضد استکباری انقلاب اسلامی و همراهی با متفکرترین متفکران این دوران، تنها راهی نیست که باید طی کنیم تا «تفکر» نمیرد؟ همراهی با متفکرانی که در کار خود مردانی تمام بودند و نه انسانهایی میانمایه؛ انسانهای شجاع بصیری که حفظ جانشان در نظرشان در بستر مبارزه با ظلم و استکبار، جُوِی ارزش نداشت.
🔻5- اگر عصر، عصر اراده الهی برای نفی استکبار است و تفکر در بستر حضور در تاریخی که به ظهور آمده ممکن است، آیا میتوان گفت در حساسترین شرایط نسبت به «تفکر» قرار دادیم و باید از خود بپرسیم تفکر در این زمانه ما را به چه میخواند که اگر متوجه آن نشویم گرفتار اکنونزدگی و سرگردانی میشویم؟
مهم آن است که بدانیم «تفکر»، آن فهم ظاهری و آن عقل جزئی نیست که تصور کنیم در عصر ارتباطات و توسعه اطلاعات بهدست میآید بلکه تفکر حقیقی در این تاریخ، درک درست اراده الهی در این قرن است که قرن نابودی ابرقدرتها است.
🔻6- باید از خود پرسید چگونه شهدا مورد خطاب اراده الهی قرار گرفتند و در راستاي پاسداشت از حرکتی که با انقلاب اسلامی شد تا مرز شهادت جلو رفتند؟ شهدا با گوشسپردن به ندايی که خداوند به گوش جان آنها رساند به اين نتيجه رسيدهاند که ميتوانند ظرفيت خود را تا مرز شهادت بگشايند و از مبارزه با استکبار از پای ننشینند تا خداوند دوباره به تاریخ برگردد.
🔻7- تا زماني که ما نسبت به آنچه از طرف خداوند در اين تاريخ به ما روي آورده، نينديشيم؛ ياراي عبور از تنگناهاي موجود را نداريم مگر آنکه بتوانيم تعلقِ ذاتي خود را در اين زمانه متوجه انقلاب اسلامي و جبهه مقاومت و اهداف اصيل آن بنماييم و اجازه ندهيم با انواع کاهليها، اين عطاي الهي از ما روي برگرداند، در حاليکه همه ما متوجه هستيم ذات ما کششي دروني نسبت به آن دارد و به همين جهت راه شهدايي که براي تحقق و بقاي جبهه مقاومت آنطور فداکاري کردند را پاس ميداريم.
🔻8- ما همواره در همهجا در اين تاريخ با حضورِ تاريخي ارادهي الهي ارتباط داريم، هرچند همیشه به نداي آن گوش نميدهيم ولی وقتی در مطابقت و موافقت با آن اراده قرار ميگيريم و مطابقِ آن اراده عمل ميکنيم، به معناي واقعي در راه حضور تاريخي خود قرار میگیريم، چيزي که شهداء بهخوبي آن را تجربه کردند، آنها بهخوبی فهمیدند انقلاب اسلامي و جبهه مقاومت عطيهاي الهي است و برای حفظ آن تا مرز شهادت پیش رفتند تا تاریخی که شروع شده است ادامه یابد و این درست بر عکس انتحارهای کوری بود که تلاش داشتند تاریخ تحجّر و استکبار باقی بماند و به همین جهت آن انتحارها در بستر عدم بصیرت نسبت به تاریخی بود که شروع شده بود، انجام میگرفت و به جای آنکه با دشمنان اسلام درگیر شوند چون از بصیرت و آگاهی لازم برخوردار نبودند؛ خود را به در و دیوار زدند تا بمیرند.
بصیرتی که در شهدا به چشم میخورد آنچنان عمیق بود که نمیتوان انتهایی برای آن در نظر گرفت ولی در انتحارهای کوری که پیش میآید آنچه وجود نداشت بصیرت و زمانشناسی بود و لذا تحجّر بر معنویت حاکم میشد در حالیکه رهبر معظم انقلاب ميفرمايند:
«شهدا مايهي رونق حيات معنوياند در کشور. حيات معنوي يعني روحيه، يعني احساس هويت، يعني هدفداري، يعني به سمت آرمانها حرکتکردن و عدم توقّف؛ اين کار شهدا است؛ اين را هم قرآن به ما ياد ميدهد. شهدا تا هستند، با تن خودشان دفاع ميکنند، وقتي ميروند، با جان خودشان «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»(آلعمران/170) ببينيد اين استبشار، مال بعد از رفتن است. تا هستند، جانشان و تنشان و حرکت مادّيشان در خدمت اسلام و در خدمت جامعه اسلامي است، وقتي ميروند، معنويتشان، صدايشان تازه بعد از رفتن بلند ميشود. نطق شهدا بعد از شهيدشدن باز ميشود، با مردم حرف ميزنند «بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ» با ماها دارند ميگويند؛ [بايد] ما گوشمان سنگين نباشد تا بشنويم اين صدا را... مهم اين است که ما بشنويم اين صدا را. و خداي متعال در اين صدا هم اثر گذاشته؛ واقعاً اثر گذاشته؛ جوري شده است که وقتي از شهيدي يک چيزي نقل ميشود، يک حرف دقيق و متيني نقل ميشود، اثر ميگذارد بر روي دلها، دلها را منقلب ميکند... ما گوشمان سنگين است، اين پيامها را درست نميشنويم؛ اگر به ما بشنوانند اين پيامها را، ديگر اين گرايش به شرق و به غرب و به دشمن و به کفر و الحاد و مانند اينها، از بين ما رخت بر خواهد بست... اگر اين پيام را بشنويم، روحيهها قوي خواهد شد، حرکت، حرکت جدّياي خواهد شد.»
آري اين شهدا هستند که حقيقت دوران ما را آشکار کردند تا افق آينده درست تفسير شود و اينها به خوبي متوجه شدهاند خداوند در اين تاريخ چه کار عظيمي را اراده کرده و معلوم است اين کار بيهزينه نخواهد بود. به اين فکر کنيد که چرا بايد شهدا را آيات الهیِ این تاریخ بدانیم؟ بر آنها چه گذشت که آنطور هوايي شدند، با اينکه انسانهاي بزرگي بودند؟ سؤال بنده اين است که اين شهدا، اين آيات الهی این تاریخ، چه ندايي از حقيقتِ اين دوران شنيدهاند که اين اندازه آسماني ميشدند؟ ما يا بايد نسبتمان را با اين حقيقت براي هميشه تعطيل کنيم مثل اينکه دنياي مدرن چنين کرده است و يا بايد با حضور در ساحتي که ماوراء دنياي مدرن است، وارد تاریخی شویم که شهدا نماد شروع آن هستند و باید از خود پرسید چه نسبتی میتوانیم با تاریخی که شروع شده برقرار کنیم تا بتوانیم ندایِ بیصدای آن را به گوش جان بشنویم؟ اگر با نظر به فرماندههای مقاومت در ساحت مخصوصِ تاریخِ پیش رو که تاریخ نفی استکبار است، قرار بگیریم، آن بصیرت به سراغ ما هم میآید. بعضي توانستند آن ندا را در نزد خود بیابند، ندایی که جز اشاره به سیره و سلوک سرداران مقاومت نیست.
برپا نگاهداشتنِ تاریخی که با سرداران مقاومت و