ند؟ و یا همچون فقیهی حکیم و عارفی دغدغهمند در ذیل فرهنگ مهدوی دغدغهی تغییر تاریخ را داشتند و خداوند مطابق دغدغهی آن مرد الهی راهکاری مطابق ظرفیت این زمان را بر قلب او اشراق نموده آنهم با خصوصیاتی که هر نوع تجلی معنوی و اشراقی با خود به همراه دارد؟ آن طورکه حضرت صادق«علیهالسلام» در این رابطه مىفرمايند: رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند: «يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ يَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيد»؛ در هر قرنی انسانهاى متعادل و عدولى هستند كه اين دين را حمل نموده و هرگونه تأويلِ اهل باطل و تحريف افراطيون و ادعاهاى جاهلين را از آن دور مىگردانند، همانطور كه كورهى آهنگران پليدى و چركى آهن را پاك مىكند.( بحارالأنوار، ج 27، ص 222)
وقتی توانستیم جایگاه امام«رضواناللّهتعالیعلیه» را به عنوان عدول این قرن بنگریم و نیز وقتی متوجه بودیم که حضرت رضا«علیهالسلام» در رابطه با شخصیتهایی همچون امام خمینی میفرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بندهاى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينهى او را گشاده مىگرداند. تا در مديريت خود كوچكترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مىشود كه در جوابگويى به نيازهاى جامعه در نمىماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مىگيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[3] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر میفهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده.
3- با توجه به اینکه قرآن در وصف حضرت حق میفرماید: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ»(الرّحمن/29) و با نظر به اینکه به تعبیر علامه طباطبایی«رحمةاللّهعلیه»؛ ربوبیت عبارت است از «خلق بعد از خلق»،[4] هر تاریخی ظرف ظهور ارادهی خاصی از حضرت حق است که انسانها برای رجوع به حق باید در متن آن تاریخ با حق مأنوس شوند وگرنه با خدای انتزاعی و ذهنی زندگی خواهند کرد، نه با خدایی که هرلحظه برای هدایت ما در حال تجلی است، در آن صورت عملاً هیچ اُنسی بین آن ها و خدا برقرار نمیشود. زیرا با خدایی که در این تاریخ ظهور کرده است مأنوس نیستند و عقل و قلب مناسبِ احساس ارادهی الهی در دوران خود را در خود رشد ندادهاند.
4- راز اینکه با آمدن پیامبر بعدی، تأکید بر باقیماندن بر دین قبلی کفر محسوب میشود، آن است که اگر مؤمنین با آمدن پیامبر جدید با خدای قبلی زندگی کنند عملاً با نور اسماء الهی که فعلاً در این دین ظهور کرده مأنوس نیستند و خدایی را میپرستند که در ذهن خود دارند. در حالیکه اگر حقیقتاً با خدای پیامبر قبلی مأنوس بودند باید با نور آن خدا در جلوهای که مناسب زندگی دینی در امروز آنان است آشنا باشند و ببینند چگونه آن خدا در مظهری بس متعالی ظهور کرده.[5]
5- بزرگان فکر و اندیشه متذکر میشوند که تحولات تاریخی ابتدا در دلها رخ میدهد و از این جهت دلها دگرگون و خواستنها عوض میشود زیرا دلها متأثّر از ارادهی خاص حضرت حق در دوران خود میباشند و وظیفهی اندیشمندان، که آنها نیز از تجلیات ارادهی الهی متأثّرند، متذّکرکردن انسانها است در راستای ارادهی الهی تا سستی و تنبلی و امیال نفس امّاره، مردمان را از تجلیات الهی محروم نکند و کار اصلی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در این زمان و وظیفهی همهی ما در این فضا میتواند قابل توجه باشد. در این رابطه حضرت صادق«علیهالسلام» میفرمایند: در حکمت داود هست: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِهِ»(الكافي، ج2، ص 116.) بر عاقل است که زمانهاش را بشناسد و براساس شأنش با زمانهاش برخورد کند و زبان خود را از هرگونه سخنگفتن که مطابق زمانهاش نيست باز دارد.
در فهم آنکه تحول تاریخی ابتدا به ارادهی الهی در دلها رخ میدهد همین بس که آن عارف کامل که متوجه ظهور ارادهی الهی در این تاریخ بود فرمود: «اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمىگردد. اشتباه نكنيد، اگر خمينى هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمىكند»،[6] و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» با نظر به چنین جایگاهی که از حضرت امام یافتهاند میفرمایند: «ملت ايران با رهبرىِ آن مرد عظيمى كه بلاشك خداوند لمعهاى و لمحهاى از انوار طيبه در وجود او قرار داده بود، دنبالهى همان راه را بهكار گرف
ت».(21/ 11/ 1390)
6- انقلاب اسلامی مثل هر مخلوقی با نظر به علت ایجادی و اهدافی که در آن مطرح است شناخته میشود. حال اگر متوجه باشیم انقلاب اسلامی، اشراق و تجلی نور ارادهی الهی بر قلب امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» است، آنهم مطابق دغدغهی حضرت امام جهت تغییر تاریخ ظلمانیِ استکبار و با هدف رجوع به خدای مهدیg، خداوند در همین راستا قلب مردم را نیز آمادهی چنین حضوری در این تاریخ کرده است. پس نگاه صحیح به انقلاب اسلامی و به مردم وقتی پیدا میشود که در همین فضا باشد وگرنه ما در تاریخی که انقلاب اسلامی شروع کرده است زیست نمیکنیم و خواسته یا ناخواسته ناظر بر به بنبسترسیدن طرحهای فرهنگی خود خواهیم بود،[7] و دیر یا زود مردمی که مایلاند متذکر نوری باشند که در این تاریخ بر قلبهایشان تجلی کرده به ما پشت میکنند، زیرا ما با عقلی که به کمک آن میتوان از غرب عبور کرد و به انقلاب اسلامی نظر نمود با آنها سخن نگفتهایم.
7- اگر پذیرفتیم حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» مظهر سلوکِ علمی و عملی این تاریخ است و هراندازه این واقعیت را نادیده بگیریم گرفتار بیفکری دوران خود هستیم، باید از خود بپرسیم چگونه باید در ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» سلوک کرد تا در تاریخی زندگی کنیم که راه به سوی خدایِ حیّ و قیّوم دارد و ما را به حضوری برتر یعنی به تاریخ ظهور مهدی«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» میرساند. در این رابطه دولت اسلامی چگونه باید باشد که بیرون از اهداف انقلاب عمل نکند و زبانی که در کام دارد زبان مردم باشد؟
8- امیدوارم انتظار نداشته باشید برای ورود به چنین سلوکی و چنین تاریخی، این عقلِ گرفتارِ فرهنگ مدرنیته کافی باشد و به دنبال ورودی باشید که هیچ آرامشی را در فضای استیلای فرهنگ مدرنیته به هم نزند و هیچ خلاف عادتی در آن ظهور ننماید. آیا باید سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت روحاللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» چیزی باشد مثل آنچه از دنیای مدرن میشناسید؟[8] و یا با چرخشی که باید در تاریخ رخ دهد ما نیز خود را آمادهی حضور در ساحتی دیگر از تفکر بنماییم؟ و دولتمردانی را انتخاب کنیم که در تراز چنان تحولی باشند؟
9- اگر متوجه شدهاید که جریانهای فکریِ وفادار به انقلاب در این تاریخ در نشستهای خود از یک نوع عدم انگیزه و عدم رقابتِ تاریخساز با محافل سکولاریستی رنج میبرند باید ریشهی آن را در ضعف تعمّقی دید که نسبت به حضور تاریخی انقلاب اسلامی در این دوران دارند و آن ضعف را باید در عدم ارتباط سلوکی با ملکوت حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» جستجو کنیم؛ دو موضوعی که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» بهخوبی شناختهاند و درنتیجه به عالیترین شکل خودشان جلو میروند و تلاش دارند ملت را نیز در این مسیر راهنمایی کنند، در مسیر حضور در تاریخی که انقلاب پدید آورده و در مسیر سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه».
10- مسلّم انقلاب اسلامی با بالندگیِ خاصی در حال ظهور در این تاریخ است و با شناخت هرچه عمیقترِ جایگاه تاریخی آن توسط دولتمردان آنها نیز بهتر میتوانند رسالت خود را انجام دهند.
ذات و گوهر انقلاب اسلامی از آنجهت که از طرف خدایی حکیم اراده شده، تفکر است و هر کس بیشتر تلاش کند حقیقت آن را درک کند، بیشتر به تفکر تاریخی خود نزدیک شده است. نزدیکی به انقلاب اسلامی به عنوان حقیقتی وجودی، با نظر به مناظری که گوهر آن را نشان میدهد ممکن است و نه از طریق فهم چیستی و ماهیت آن در قالب علم حصولی. کسی که میپرسد انقلاب اسلامی چیست؟ بداند هرگز امکان فهمیدن انقلاب اسلامی را پیدا نخواهد کرد و انقلاب اسلامی در مقابل سؤال از چیستیاش در حجاب میرود. ولی کسیکه سعی میکند حضور انقلاب اسلامی را در جهان امروز و در مظاهر آن بنگرد میتواند انقلاب اسلامی را بیابد و رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» بدین لحاظ دائماً متذکر میشوند که حضور انقلاب اسلامی را در شکستهای ممتد آمریکا در صحنههای مختلف بنگرند و این یعنی نظر به حقیقت انقلاب در مظاهر مختلف.
11- کلید ورود به انقلاب اسلامی با نگاه اشراقی و با تعالی عقل قدسی در شناخت شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» نهفته است که اگر ایشان را عارفی سالک دانستیم باید بدانیم عارفان خود را طوری تربیت میکنندکه بتوانند رابطهی قلبی با عالم ملکوت برقرار کنند و همواره خود را در معرض فیوضات الهی قرار میدهند تا خداوند مطابق دغدغهی آنها اشراقات لازم را بر قلبشان بنماید و در این رابطه دو موضوع استکه باید بررسی شود: یکی شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» و مقام عرفانی او، و دیگر تفاوت اشراقی که بر قلب عارفان دغدغهمند متجلی میشود با تئوریهای فکری که اندیشمندان به آن میپردازند.
الف: در مورد شخصیت عرفانی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» همین
بس که مدتها در محضر آیتاللّه شاهآبادی بودهاند و به گفتهی آیتاللّه حاج شیخ مهدی حائری یزدی حتی مواقعی هم که اسفار تدریس میکردند درس اسفار ایشان بیشتر جاذبهی عرفانی داشت و اسفار را هم از نظر ابن عربی نگاه میکردند،[9] و در تفسیر سورهی حمد نشان دادند در چه جایگاهی از مقامات عرفانی هستند و چگونه به عالَم نگاه میکنند.[10]
ب: در مورد تفاوت بین موضوع تجلیات اشراقی با موضوع عقلی و استدلالی، باید روشن شود که وقتی در موضوعی تعقل میکنید تا به نتیجه برسید مجبور به داشتن قضیهای هستید با صغرا و کبرایِ خاص و نتیجهای در محدودیت صغرا و کبرایِ قضیه، ولی در موضوعات اشراقی چنانچه قلب آماده باشد با نوری از معرفت روبهرو میشوید که بر قلب شما تجلی کرده و همهی جوانبِ دغدغهی شما در آن لحاظ شده.
از آنجایی که قلب انسان همهی شخصیت انسان است وقتی حقیقتی بر قلب کسی اشراق و متجلی شود همهی شخصیت او را فرا میگیرد. در همین رابطه خداوند از یک طرف در وصف قرآن که بر قلب رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» نازل شده میفرماید: «وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ$ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ$ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ»(شعراء/192 تا 194). و از طرف دیگر میفرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى$ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»(نجم/3 و4) او بر اساس میل خود سخنی نمیگوید، آنچه میگوید چیزی نیست مگر وَحی الهی که بر او وَحی شده زیرا قرآن با قلب و شخصیت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» متحد شده، بر همین اساس سنت و سیرهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» عین وَحی الهی است. در ذیل همین قاعده است که شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» عین انقلاب اسلامی است و ما میتوانیم از طریق سیرهی آن مرد الهی در صحنههای مختلف، انقلاب اسلامی را تفسیر کنیم و ببینیم ارادهی الهی در این تاریخ به کجا اشاره دارد؟
12- با توجه به موارد فوق معتقد هستیم انقلاب اسلامی یک حقیقت اشراقی است که بر قلب حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» تجلی کرده و در ذیل چنین اشراقی که با شخصیت حضرت امام متحد است باید اهداف انقلاب اسلامی را در نظام اسلامی و در دولت اسلامی به فعلیت رساند که البته این راهکارهای خاص خود را دارد و انسانی تراز خود را میطلبد و رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در سخنان خود پس از اعلام پیروزی آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، از کارهای زمینمانده سخن به میان آوردند که باید به آنها بپردازیم. آیا یکی از مهمترین کارهای زمینمانده، تربیت انسانهایی نیست که باید با عقل قدسی و معرفتی ربّانی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی باشند و در سلوکْ ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» بتوانند در آینده امور اجرایی دولتها را مطابق اهداف انقلاب اسلامی مدیریت کنند و امید دشمن را که با تکیه بر امیال قشر خاکستری مردم -که تحت تأثیر فرهنگ و عقل غربیاند- میخواهد انتخابات را به نفع خود مصادره کند، به یأس تبدیل نمایند؟
13- در روايت بسيار ارزشمندى از امام صادق«علیهالسلام» داريم: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا»[11] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مىفرستد و مىگويد تعهد و پيمانت-دستورالعملات- در كف دست تو است، چون امر مهمى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى، به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. در ذيل اشراق مهدى«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» هر كدام از ياران حضرت دريچهاى مىشوند كه عالم غيب و معنا بر قلبشان گشوده مىگردد. رابطه اشراقی با امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» پیدا کردن از این سنخ است و قرارگرفتن در ذيل فرهنگ دينى وقتى به صورت اشراقى واقع شد، موجب میشود تا جان و قلب انسان تحت الشعاع آن اشراق قرار گیرد و انسان ترازِ انقلاب اسلامی ،انسانی است که با نظر به سیره و رهنمودهای حضرت امام متذکر اشراقاتی میشود که بر قلبش وارد میشود و میتواند در هرجایی که هست وجهی از وجوه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» باشد همچنانکه یاران حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» در هرجا که میباشند وجهی از آن حضرتاند و از اشراقاتی که در ذیل وجود مقدس آن حضرت دارند راه را از چاه باز میشناسند. و ما در انقلاب اسلامی شخصیتهایی مثل مرحوم شهید چمران و سرداران بزرگ دفاع مقدس را از این جنس مییابیم و از همه مهمتر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» است که در فضای اشراقی که بر قلب مبارک حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» شد، زیست مینمایند و جامعه انفلابی را راهنمایی میکنند. لا
زم است در این انقلاب که مقدمهی فرهنگ حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» است این فرهنگ شروع شود تا انسان ترازِ انقلاب اسلامی در همهی جوانب به صحنه آید.
والسلام
[1]- صحيفهی امام، ج21، ص: 325)
[2]- مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» میفرمایند: واقعاً حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» انسان عجيبى بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اينكه بگوييم تفضّل الهى بود براى اينكه چرخشى در تاريخ و در حركت قافلهى عظيم بشرى بهوجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مىشد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد».(بيانات در تاريخ: 1/3/ 1369)
[3] - تحف العقول، ص 443
[4] - در رابطه با معنای ربوبیت و «خلق بعد از خلق» نظر به مبحث حرکت جوهری ملاصدرا شده که میفرماید در هر مرتبه از حرکتِ مخلوق با تجلیات الهی قوهای از آن مخلوق به فعلیت تبدیل میشود و در مرتبهی بعدی تجلی الهی همان تجلی قبلی نیست بلکه تجلی دیگری است تا قوهی بعدی را به فعلیت تبدیل کند. مثل وقتی فیض خداوند کودک چهارساله را برای رسیدن به سن پنجسالگی ربوبیت میکند و سپس فیضی که افاضه میکند برای رساندن کودک پنجساله به شش سالگی است فیض جدیدی است، و بدین لحاظ همواره فیض الهی جدید است و خلق جدیدی را به صحنه میآورد و این معنای ربوبیت الهی یا «خلق بعد از خلق» است و ما همواره با فیض جدیدی روبهرو هستیم همان طور و قرآن در مورد کفار میفرماید :« بَلْ هُمْ في لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَديدٍ » (سوره ق/15) ان ها در آفرينش جديد ترديد دارند.
[5] - عنایت دارید که شما باید به همهی پیامبران قبلی به عنوان رسولان خدا ایمان داشته باشید، ولی نباید به دین پیامبران قبلی ایمان داشته باشید.
[6] - صحيفه امام، ج1، ص: 303
[7] - یک روز تبلیغات وهّابیّت مسئلهمان میشود و یک روز عرفانهای نوظهور.
[8] - کاری که بعضی از روشنفکران مذهبی در صدد آن هستند تا انقلاب اسلامی را بر وفق اصول تجدّد تفسیر کنند زیرا متوجه هیچ عقلی ماوراء عقل تجدّد نیستند، ولی فرزندان واقعی حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» آن مرد الهی را عقلی حتی برتر از عقلِ حکمت و عرفان رسمی میدانند.
[9] - نامهی فرهنگ، شمارهی 17، ص 104
[10] - در رابطه با مقام عرفانی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» کافی است به مقدمهی کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافة والولایه» از استاد سیدجلالالدین آشتیانی رجوع فرمایید که میفرماید: «يكى از آثار نفيس در مبحث نبوت و ولايت، به طريقه محققان از عرفا و كمّل از حكماى اسلامى، رساله مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية اثر سيد سادات و ماجد العرفاء و الفقهاء، قدوة الحكماء المتألهين، استاد محقق در حكمت متعاليه، مرحوم مبرور، حضرت امام خمينى، سقى اللّه تربته، مىباشد. مرحوم امام خمينى كتاب سرّ الصلاة، كه بهحق اثرى است بىنظير، و شرح دعاء السحر، و اثر حاضر را به زبان عرفان- كه لسان خاص اين قبيل از آثار است و جز خامه كمل از ارباب عرفان هيچ قلمى را توانايى آن نيست كه اثرى قابل دوام و كتابى كه حق مطلب عرفانى را ادا نمايد به وجود آورد. در نحوهی سير يا سريان، و به عبارت ديگر، ظهور حقيقت «نبوت تعريفيه» و ولايت محمديه و علويه در كافه ذرارى وجود، مطالب دقيق و تحقيقي به قيد تحرير آوردهاند كه خاص خواص و در بعضى از موارد ابتكارى است. مرحوم امام، أعلى اللّه درجته في المراتب العلمية و العملية، در ذوق و سليقه علمى و پرهيز از ذكر مطالب غير لازم نظير ندارند. يكى از علل جاذبه قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر نظم و ترتيب خاص در درس و بحث، جامعيت او بود.
[11] - بحارالانوار، ج 52، ص 365- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص 319
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25083
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25084
💠به این «ده نکته» فکر کنید
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام و خدا برکت
استاد چجوری میشه چهار چوب طبع شکست مرد وار بعد از آن در غار وحدت کرد قرار؟؟؟؟
من خسته شدم
نمیدونم چرا مردم خسته نمیشند...؟
ولی من خستم
بسیار خسته...
اما امیدی هست که هر دردی را پنجه می کشد...
)ای رود مهربان از روز وصلمان چیزی بگو به من، من کم تحملم چیزی بگو گلم)
من همون بنده ایم که در اوج جوانی از دنیا رو گرفتم و به سوی او رو آوردم.
بخت جوان یار ما ، دادن جان کار ما ، قافله سالار ما فخر جهان مصطفی
اگر دل نا امید من را به کلامی امید وار کنید،چه کار بزرگی کرده اید...
من چه میدونستم که چیز هایی که میدیدم چه قدر عالی بود دراومدم بهش گفتم برو و بهتر و در دست تر بیا تا که گوشمو گرفت و گفت حمد و ستایش گو که این رحمت خداست ،از آن روز، روز و شب را میشمارم روز و شب...
اما آنگونه نماند اینگونه نیز نماند
درسته ضعیفم اما با منصفی در قمارم که او برنده است و برد او برد من است...
فقط بشینید و تماشا کنید
یادمه فرمودید محمد تو نمیتونی ،مگه از اولش من تونستم؟؟؟ همش خودش بود و همش خودش هست من اینو اثبات می کنم...
من محمد مرادیم پسر حاج آقا مرادی
اگر اینو نوشتم فشار روم بود باید میگفتم
این اواخر دیگه کنترل ندارم هیچ هیچ
چرا اونروز با انگشتتون روز وصل را کشیدید که من اینجوری دیوونه بشم؟؟؟
چیزی ازم باقی نذاشته سر تا پا عشق شدم
خیلی خستم...
در بی خبری ماند چه هشیار و چه مست
این نباشد چاره بنده ره مانده پست
آه
حُب
فرمودید قرآن را بفم چیه :در یک جمله بگم در ایات عذابش جز محبت او ندیدم
حالا شما بگین با این همه بدهکاریپیش روی او چکار میشه کرد؟؟؟
شما بگین با این همه جوانیو تنهایی چکار باید کرد؟؟؟
شما بفرمایین با این همه راه که او دارد برای بندگی چگونه می شود من به درد نخور بمانم؟؟؟
شما بفرمایین من الان محتاج یک جمله شما هستم
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کردم بد نیست به این «ده نکته» فکر کنید:
🔻نكته اول
✅مقدس يا نا مقدس بودن انسان
آشتى با خدا از طريق آشتى با خود راستين، نگرشى است به عالم و آدم به صورتى كه هر چيزى در اين نگرش معناى خاصى مىدهد و چهره مقدس عالم و آدم رخ مىنماياند. راستى انسان را چگونه ببينيم؟ مقدّس يا نامقدّس؟ آيا مىتوان انسان را به طرزى نگاه كرد كه در عين واقعىبودن، پنجرهاى باشد براى نظر به مقدسترين واقعيت هستى، يعنى خدا؟ و اگر انسان بتواند از طريق آشتى با خود پنجره نظر به حق گردد، آيا هيچ جنبهاى جز مقدس بودن برايش مىماند؟ آيا اين انسان ديگر گوشت و استخوان است يا منظرى بسيار متعالى؟ و آنهايى كه انسان را در اين راستا موجود قدسى نمىبينند، مگر نه ايناست كه بسيارى از ابعاد متعالى او را ناديده گرفتهاند؟ راستى اينها از انسان چه چيزى مىبينند؟ ما آزاد نيستيم تا انسان را از سر خود مقدس بشماريم، ولى موظفيم جنبههاى مقدس او را ناديده نينگاريم و از رمزهاى وجود او روى برنتابيم و واقعيت معنوى او را انكار نكنيم، واقعيتى كه در خود راهى به سوى خدا را دارد، واقعيتى كه اگر با خدا در انس نباشد غم غربتش در اين دنيا او را از پاى درمىآورد، چرا كه خود را از جهان خدايى محروم داشته و به كوير نامقدس تن گرفتار شده.
🔻نكته دوم
✅درك غم غربت
انسان به صورتى شگفتانگيز در طلب بازگشت به آن عالم مقدسى است كه خود را در آنجا آرام مىبيند، ولى راه بازگشت را نمىشناسد، وقتى خود را به عنوان پنجرهاى مقدس شناخت، اين بازگشت را شروع مىكند و در فرهنگ مؤمنين به عالم معنا قدم مىگذارد و ديگر مسئوليتى خاص نسبت به بودن خود احساس مىكند، كه اين مسئوليت، غير از آن چيزى است كه انسان متجدّد نسبت به بودن خود دارد. او ديگر غم غربت از عدم ارتباط با حق را مىفهمد و آرزوى زندگى كردن در قرب خدا در جان او سر برمىآورد و معنا پيدا مىكند و به نمونههايى از انسانها دل مىبندد كه فوق زمين و زمان، زندگى را طى كردند و مىكنند، از روزمرّگىها آزاد است و در عالم معنوى خود رمز و رازهايى را اندوخته دارد. از دنياى تاريكِ ابهامات به آسمان شفاف معنويت نظر دارد، حتى چنين انسانى طبيعت را به مانند مادر و پرستارى مىشناسد كه پروردگار انسانها براى پروريدنِ او آن را آفريده و لذا با طبيعت به صورتى شفاف برخورد مىكند و از آن پيام پروردگارش را مىشنود و جلوه روحانى او را مىبيند. ديگر براى او طبيعت و فوق طبيعت به دوگانگى مطرح نيست، چرا كه وقتى متوجه شد خودش پنجره ارتباط با حق است، راه پنجره ديدن همه چيز را تمرين كرده است، و در اين حال در همه چيز و در همه جا يك نحوه تقدس مىيابد، وقتى حيات انسانى رشد كرد و از حيات بدنى بالاتر آمد همه چيز را در حيات مىيابد.
🔻نكته سوم
✅ راه ورود به دنياى حكمت و خلوت
اول بايد متوجه بود كه غير از آن خودى هستيم كه در سطح طبيعى با خود برخورد مىك
نيم، در اين حالت است كه كوشش خود را به سوى مقصدى متعالى شروع خواهيم كرد، و پاى در دنياى عظمتهاى وجود خود خواهيم گذارد، و دنياى حكمت و خلوت در مقابل ما گشوده خواهد شد و استعداد ارتباط با خود واقعى سر بر خواهد آورد، فقط كافى است متوجه باشيم غير از آنى هستيم كه در سطح طبيعى با آن روبهرو هستيم. انسان سرّ پروردگار است، و انسانى كه بتواند با خود خلوت داشته باشد راه ارتباط با سرّىترين اسرار الهى را پيدا كرده است، خداوند اسرارى را كه در عبارت نيايد در نزد ما گذارده است تا بنگريم و بيابيم.
اى نسخه عالم الهى، كه تويى
اى آينه جمال شاهى، كه تويى
بيرون ز تو نيست هرچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهى، كه تويى
🔻نكته چهارم
✅آشتى با خدا، آشتى با همه چيز
يقيناً آن حياتى حيات است كه مقدّس باشد، و حياتى مقدّس است كه در جهانى مقدّس و با خدايى كه مبناى همه تقدّسهاست بتوان به سر برد، و لذا مىخواهيم بگوييم: «آشتى با خدا، آشتى با همه چيزهاست، كه همه چيز به جهت بىخدايى ما، به ما پشت كرده بودند و ما نيز به آنها پشت كرده بوديم». و با چهره ظلمانى عالم روبهرو بوديم، ونه با چهره رحمانى و حياتمندش، و در اين حال در واقع با هيچ چيز آشنا نخواهيم بود، و هيچ چيز هم با ما آشنا نخواهد بود، و اين تنهايى واقعاً مرگ است و مرگآفرين.
🔻نكته پنجم
✅بى تفاوتى چرا؟
خودشناسى گشودن جادهاى است روبهروى انسان تا او با طى آن همواره به لايههاى عميق و بىكرانه عالم دست يابد، و وارد عالمى از وحدت شود كه هرچيز آن همهچيز است، انسان مىتواند از اين طريق به شور حياتى كه مطلوب واقعى هر انسانى است، دست يابد. در اين رهگذر انسان نسبت به خود بىتفاوت نخواهد بود تا نسبت به هر چه زمانه بر سر او آورد، تسليم شود و اميدى به دستيابى به خود برين نداشته باشد.
قدمزدن در خود برتر، قدمزدن در واقعيتى است كه در طول و عرض هستى حضور دارد. هراندازه ما با خودِ واقعى خود آشنا شويم، در تمام عوالم هستى حاضر خواهيم بود.
🔻نكته ششم
✅خود باش، تا زندگى باشى
راستى آيا قيام در خود و سير از خود وهمى به خودِ حقيقى عاملى نيست كه با اولين جرقه حيات از لابهلاى خاكستر روزمرّگى روبهرو شويم؟ تا از آن جرقه مشعلى فراهم آيد كه هم فرا راه خود را روشن كنيم و هم ديگران را دعوت به رفتن نماييم؟
از طريق آشتى با خود، راهِ دقيق نگاهكردن به عالم درون آشكار مىشود، راهى به ماوراء عالم اشياء. خودت، آرى خودِ خودت، يك انگشت اشاره به عالم لايتناهى هستى، و مىتوانى تو اى انگشت اشاره به عالم درون! از طريق خودت راه زندگى صحيح را بيابى، آنوقت كه خود را يافتى، مىبينى كه خودت يك زندگى صحيح هستى، آنكه بيراهه مىرود ناخود تو است، خود را ناخود نكن، خود باش تا زندگى باشى، و اين هم آغاز راه است و هم پايان راه، تفاوت در چگونهبودن خود است، كه چقدر خود هستيم، و چقدر از ناخود آزاد شدهايم.
🔻نكته هفتم
✅حيات است كه حيات را مىنگرد
اگر قبول دارى ايدهآلهاى «معنوى» حقيقىترين واقعيات هستند، و خودت، آرى خودت واقعىتر از تن و اندازه و وزن و مدرك و خانهات هستى، پس وقتى به خودت دست يافتهاى به واقعىترين چيزى كه در دسترس تو مىتواند باشد دست يافتهاى و در اين حال از وهم رسته و به حق پيوستهاى و در اين شرايط ديگر پاى ايمان به ميان است و نه پاى فكر و انديشه، اينجا ديگر موضوع دانائى به خود نيست، بلكه دارايى خود است، خود ما نزد خود خواهد بود، يعنى ارتباط با واقعىترين چيزى كه هر انسان دارد، اما نه ارتباط با مفهومى از خود، بلكه با نگاهى زنده به خود مىنگريم، چون در ارزيابى خود، حيات است كه حيات را مىنگرد. آرى حيات است كه حيات را مىنگرد و در آن صورت حق در منظر جان نمايان مىگردد.[1]
🔻نكته هشتم
✅روبهرويى با خود، نگاه با روشنايى خود
وقتى با خود واقعى روبهرو نيستيم هزاران سؤال ناگشوده داريم كه مىخواهيم به كمك استدلال جواب دهيم، من كارى ندارم كه بالاخره جواب مىگيرم يا نه. ولى وقتى باخودمان از طريق خودمان روبهرو شويم، يعنى وقتى با قدرت حيات، «حيات مجسم» را كه همان خودمان باشد، خود را ببينيم ديگر همه آن سئوالات بى معنى خواهند شد.
وقتى در آن اطاق با دستماليدن بر اعضاء فيل مىخواستند آن را ببينند، هركدام چيزى گفتند كه هيچكدام درست نبود. ولى:
در كف هر يك اگر شمعى بدى
اختلاف از گفتشان بيرون شدى
🔻نكته نهم
✅مراقبه؛ يعنى از دست ندادن خود
معنى زندگى به واقع مراقبهاى است جهت از دستندادن خود، و برگرداندن نظر از ناخودها به سوى خود، و مرگ چيزى جز ادامه و استمرار همين خود، و آزادشدن از سلطه طبيعت نيست. در مراقبه و در اين استمرارِ خود واقعى، انسان خود را از تاريخ و طبيعت بزرگتر مىيابد، و در اين حال هرگز لقمهاى در دهان تاريخ و طبيعت نخواهد بود، بلكه سازنده خود و سازنده زندگى خود مىباشد.
گفت: «هرك
س چشم از حرام نگاه دارد، و تن از شهوات، و باطن را آباد گرداند به مراقبت دائم، و ظاهر را آراسته دارد به متابعت شريعت، و عادت دهد تن را به خوردن حلال، فراست وى خطا نيفتد».[2]
🔻نكته دهم
✅شورش و زندگى
اگر انسان فهميد كه خداگونه است، خدا گونه زيست كردن براى او مشكل نخواهد بود، و شوريدن بر هر نارسايى كه راه جان او را به فراخناى حيات برين مىبندد براى او عين زندگى است. دعوت به قيامى كه آيه «انَّما اعِظُكُمْ بِواحِدَة، انْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى»[3] به آن دعوت مىنمايد، معناى زندگى مىگردد، و نمىتواند بهطور جمعى يا فردى به قيام قيّوم هستى، در سراسر زندگى قائم نباشد، چنين انسانى، انسان نشسته و فرو رفته و خاكستر شده نيست، انسان ايستاده و قيام كرده است، در همه جا و همه وقت و در مقابل همه موانع.
بخت جوان يار ماست، دادن جان كار ماست
قافلهسالار ما، فخر جهان مصطفاست
موفق باشید
[1] ( 1)- براى شرح اين نكته به كتاب« آنگاه كه فعاليتهاى فرهنگى پوچ مىشود» رجوع فرماييد.
[2] ( 1)- كشفالمحجوب هجويرى، سخنان ابوالفوارس شاه بنشجاع كرمانى
[3] ( 1)- سوره سبأ، آيه 46.
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25084
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
💐 حضرت امام حسین (علیه السلام) :
🔹نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شماست. از این نعمت، افسرده و بیزار نباشید.
📚 مستدرک الوسایل، ج ۱۲، ص ۲۰۹
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱 sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱 eitaa.com/lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25085
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد.... نمیدونم کجای کارم میلنگه که چندین ساله هر کار میکنم نمیتونم از شر یه گناه اونم کبیره خلاص شم ، دیگه کار از بحران گذشته و به فاجعه تبدیل شده. تمام ذهنمو مشغول خودش کرده،نمیذاره دینداری کنم.. نمیذاره مباحثتونو دنبال کنم. بداخلاقم کرده، جهنمم کرده، و تو این جهنم زنو بچه و اطرافیانمم دارن میسوزن، خیلی براش دعا میکنم، توسل میجویم ، اعمالی که شیطونو دفع کنه انجام میدم، تقریبا دائما سوره ی ناس میخونم مخصوصا توی نماز (که اگه بشه بهش گفت نماز).فعالیت سخت بدنی و..و.و. ..
ولی اثر نداره... نا امید شدم...احساس میکنم هر لحظه نفس از رفتن راه نا امید شه و بدنو ول کنه بره...کم کم دیگه داره ملکه میشه... حتی به فکر رفتن پیش روانشناس افتادم.. ولی نمیخام قبول کنم که راهی که اسلام نشون داده برای اینجور موارد جواب نمیده و کامل نیست و باید راهی که بشر نشون داده رو بریم تا نجات پیدا کنیم... اگه خدایی که ازش طلب کمک میکنم خدای واقعی نیست که چه کنم که ندارمش تا ازش طلب کنم... و اگه طلبم واقعا با تمام وجود طلب واقعیم نیست خب کی باید این آهنو تبدیل به طلا کنه و طلب قلبو عوض کنه...به قول سعید حدادیان یه لباس خاکی پوشیدنو سربند یا زهرا سر کردن بلد بودیم که اونم نشد...بگید کجای کار میلنگه؟؟؟ خدایی که میشناسم خدا نیست یا طلبم واقعا گناه جوست..؟؟
شاید شمام از دست امثال من با این سوالای بیخود خسته شده باشین ولی چه کنیم که نه خدایی داریم تا ازش کمک بخاییم و نه توانی برای رفتن راه..
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف عالیه هزاران کمک در این رابطه به شما خواهد کرد. چرا از «معرفت نفس» شروع نمیکنید؟ موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25085
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25088
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد عزیزم ببخشید مجبورم شبهاتم مطرح کنم ولی این شبهات دلیل بر انکارم نیست شما در صفحه 144 کتاب حقیقت نوری اهل البیت چاپ 89- فرمودید خداوند ابتدا به رسول خدا(ص) دستور داده بود که این پیام برائت را به مشرکان برسان بعد با نزول جبرائیل یک نکته ای به موضوع اضافه شد مبنی بر اینکه اینجا باید ان کسی که پیام را می رساند باطنا هم با ارائه این ایات را دفع کند-- سوال من اینجاست چرا خداوند ازابتدا پیام را به گونه ای نداده که از همان اول امام علی به جای ابوبکر برود؟مگر نمیدانسته که باطنا هم باید پیام برسد؟ در این نوع نوشتار اینطور تصور می شود یاباید پیامبر امتحان شود که ببیند چه کسی را می فرستد؟ که بعید می بینم با توجه جایگاه امام علی پیامبر بخواهد کسی را جایگزین امام علی کند یا اینطور به ادم القا میشه پیامبر تصور نکرده اطلاع رسانی این پیام باید از طریق فرد خاصی صورت بگیرد یا نعوذبالله خداوند بعدا به این نتیجه رسیده که فرد خاص چون امام علی باید بره عذر میخوام من بابت حدیث مشکلی ندارم اما نوع فرمایش شما برای من ایجاد شبه کرده لطفا توضیح بفرمایید چرا در طی دو پیام وحی موضوع برائت مطرح شدکه سبب شد پیام از ابوبکر گرفته شود و به امام علی انتقال داده شود البته بر اساس شبهات بنده سپاسگزارم
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه واقع شده آن بود که عرض شد. شاید بتوان گفت در ابتدای امر، تنها یک ارادهی کلّی تحت عنوان «برائة من اللّه» به میان آمد و وقتی ظرفیت لازم فراهم شد قدمی بیشتر مطرح گشت که آن پیام به کمک حضرت علی«علیهالسلام» اعلام شود. شاید هم خداوند میخواست نشان دهد که به هر صورت نسبت به نزدیکی امیرالمؤمنین«علیهالسلام» به پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» نظر خاصی دارد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25088
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25090
💠در موضوع رزق
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام
در کتاب جایگاه رزق در هستی حدیثی از حضرت امیر علیه السلام هست که در کسب روزی فرقی بین فرد ساده و زیرک وجود ندارد و ساده بودن کسی مانع کسب کمتر روزی نیست در حالیکه تحقیقات وسیع نشان داده افرادی که IQ و بخصوص EQبالاتری دارند توانایی پولسازی بیشتری دارند... این تناقض چطور حل میشود؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً قبول دارید که پولسازی و پولدارشدن غیر از بهرهمندی از رزق است. تجربه نشان میدهد که بهرهمندی از رزق چیز دیگری است. چه بسیارند انسانهایی که ثروتمند نیستند ولی به بهترین نحو از رزق مختصرشان بهرهمند میشوند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25090
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25092
💠این سالها و عقلی که فضای مجازی به صحنه آورده است
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام شهید مطهری گفتند صدسال دیگر ارزش المیزان مشخص میشود، ولی شما در جلسه دوشنبه فرمودید ابتدای سوره مرسلات در المیزان با عقل بعد از مشروطه گفته شده و ما با اون عقل دیگر نمیتوانیم ادامه دهیم و با یک عقل برتر باید به این آیات رجوع کنیم
این گفته مطهری و شما چطور باهم جمع میشود؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با مشروطه و بعد از مشروطه عقلِ مدرن خواسته یا ناخواسته وارد نحوهی تفکر ملت ما شد و اینجا بود که اندیشمندان بزرگی مثل علامهی طباطبایی متوجهی آن امر شدند و برای نشاندادنِ عظمتهای کتاب الهی حتی در چنین شرایط و تاریخی دست به کار شدند و نهتنها تا دیروز و امروز بلکه تا فرداهای دور ما با عقل مدرن روبهرو هستیم و این تفسیر المیزان است که میتواند راهنمای ما باشد. میماند که این سالها با عقلی که فضای مجازی به صحنه آورده است که بیشتر، احساسی است خیالاتی،نیز روبهرو شدهایم و حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» در این وادی حرفهایی برای ما گذاشتهاند و این بدان معنا است که در کنار المیزان، عقلِ عرفانی نیاز این زمانه است. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25092
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25095
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام .ایا این موضوع درسته ک اگر شخصی بی نماز باشد برکت در ان خانه وارد نمیشود و یا خیلی بدیهای دیگر.
پس اگر این طور است.من میشناسم افراد درجه یک خودم را ک اهل نماز و حجاب نیستن اما هم یروتمندند هم خوشبخت. من متوجه این پاردوکس نمیشوم .
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: عنایت داشته باشید منظور آن است که ما کارِ افراد بینماز را تأیید نکنیم. ثانیاً: چگونه میفرمایید چنین افردی خوشبخت هستند؟!! در حالیکه راهی به سوی رحمت بیکرانهی خدا در مقابل خود نگشودهاند و تنها مشغول دنیای محدود موقت شدهاند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25095
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25096
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد عزیز. ببخشید بنده در حال مطالعه مصباح الهدایه و رساله الولایه هستم برای پایان نامه. هرچند خیلی ناراحتم که این مباحث رو ادم بیاره تو غالب غربی دانشگاه. ولی انگار چاره ای نیست. میخواستم ببینم به طور موازی بخونم اشکالی داره ؟ قبلا البته رساله الولایه رو کامل گوش دادم یبار. یا اینکه اول یکیشو بخونم بعد بعدیشو؟ دوم اینکه مقدمه تحریر رساله الولایه اقای جوادی رو خوندم اما ادبیاتش بسیار سنگین بود و یک کلمه هم نفهمیدم درست. بنظرتون اگه تحریر رساله الولایه رو بخونم خودم جلو میتونم برم؟ چون صوتشم در دسترس نیست. یا کار دیگه ای انجام بدم؟ ممنون
✅ باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالعهی آن دو کتاب، کنارِ هم به فهم آن دیگری کمک میکند چون هر دو در یک افق سخن میگویند. فرمایشات آیت اللّه جوادی در شرح «رسالة الولایه» در نظمِ پایاننامهتان مفید میافتد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25096
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25099
💠آدم حسابی،چرا ما باید معطل این افراد باشیم؟!!
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️استاد عزیز سلام علیکم :خدای راشکر که دراین چند ماهه جبهه انقلاب اسلامی پیروزیهای پی در پی وچشمگیری داشته استوبر دوست ودشمن ُاشکار گردیده که دشمن درحال عقب نشینی است اما بااین حال عده ای در داخل کشوراین موضوع را درک نکرده ویا خود را به نفهمی می زنندومواضعشان علیه جبهه انقلاب است م÷لا این انصاری راد که روحانی هم هست درمجلس ادعا می کند که انتخابات درایران ازاد نیست روحانی اختیارات ندارد وبرای همین مردم ایران به این روز افتاده اند وبا این حرفهایشان مارا غصه دار میکنند بااین افراد چکار باید کرد
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی،چرا ما باید معطل این افراد باشیم؟!! مگر انقلاب اسلامی معطل امثال بنیصدر شد؟ «رهرو پیغمبرانی ره سپر / طعنهی شخصان همه بادی شمر»، اینان در مقابل انقلاب، نه آبی هستند که جایی را تر کنند و نه آتشی که چیزی را بسوزانند. مشکل، خودِ ما هستیم که همدیگر را درست درک نمیکنیم و از فهم همدیگر آینهای برای درک حقیقت نمیسازیم. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25099
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25100
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️با سلام خدمت استاد محترم ...نزدیک سه سال است که خداوند عشق مجازی برایم قراد داده است ..و من تلاش می کنم از ان به عشق خداوندی سیر کنم ...ولی هنوز به عشق خداوندی نرسیدم ..عشقی که خیال مرا در وحدت یاد او قرار دهد ..وعشقی که مرا به سوی مناجات و بیداری بکشاند ..و به همه نا خالصی هایم اتش بزند ...نمی دانم تا کی منتظر بمانم ..ایا در تجرد روح است که این عشق حقیقی تجربه می شود ..
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت واسعهی الهی فکر کن. « سوی دریا عزم کن زین آبگیر/ بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25100
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25101
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم.استاد جان.از شما سوال شده که ببخشید استاد یکم درباره ترنس ها توضیح می فرمایید؟افرادی که به گفته ی خودشان از نظر روح مثلا زن هستند ولی جسم شان مرد است و برعکس.
چرا روحی که در حقیقت زن است(البته جدای از ان بحث که اصل روح زن و مرد ندارد) برای خود بدنی مردانه می سازد؟این مسئله یک ناهماهنگی عجیب است بین جسم و روح. و شما فرموده اید،
چیز عجیبی است از آن جهت که بالاخره روحِ همین آدمها در دورهی جنینی که در اصیلترین موقعیت خود قرار دارد، بدن خود را شکل داده و بعداً همین افراد طالبِ بدن دیگری میشوند. آیا میتوان گفت که طلبِ بعدی برای آنها طلبی اصیل نیست.
طبق تحقیقاتی که در مورد ترنسها داشتم باید خدمتتون عرض کنم که مشکل اصلی ترنسها یک مشکلی در هیپوفیز مغز است و چون دسترسی به اون غیر قسمت از طریق عمل غیر ممکن است عمل تغییر جنسیت انجام میدهند.البته مراجعه به روانپزشک و مشاور هم دارند که مطمئن بشوند مشکلشون حتما همین مشکله.دوستمون فرمودند جنسیت روحشون با جسمشون تفاوت داره اصلا روح که زن و مرد ندارد.ظاهرا همون موقع که نفس بدن رو میساخته هیپوفیز رو مشکل دار ساخته.در اینصورت میتوان گفت نفس براساس اونچه در اختیار داشته بدن رو مشکلدار ساخته؟در واقع طلبشم به همین صورت ظهور کرده؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت عرض شد برای بنده عجیب است. زیرا در هر حال روح انسان با وجهِ تجرد خود که شامل همهی موقعیتهایش میباشد، بدن خود را میسازد. زیرا همان هیپوفیزِ مغز هم که قسمتی از بدن است را همان روح ساخته، حالا چرا ساز دیگری میزند؟ واللّه اعلم. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25101
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25102
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام خدمت استاد عزیز. بنده به رشته روانشناسی خیلی علاقه دارم و مطالعات زیادی هم در این رابطه انجام دادم که با مباحث معرفت نفس خیلی هم پوشانی دارند و احساس میکنم که میشه از این طریق فعالیت های خیلی خوبی انجام داد. یکی از پرسش کننده ها هم مثل اینکه در پرسش شون گفتند که چنین قصدی دارند. خواستم ببینم امکانش هست بنده حقیر رو به ایشون مرتبط کنید؟ پرسش کننده سوال 25079. خیلی ممنون از لطفتون
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن سؤالکنندهی محترم خانم هستند، ما صلاح نمیدانیم. مگر آنکه خود ایشان با مطالعهی این سؤال، اعلام آمادگی بفرمایند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25102
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25103
💠در اینستاگرام
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️بسمه تعالی: استاد سلام. با توجه به حضور جنابعالی در اینساگرام لطفاً آدرس دقیق صفحهای که به طور مستقیم مربوط به جنابعالی است را بفرمایید. با تشکر
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از همهی رفقایی که در مسیر حضور معارف دینی از طریق فضای مجازی تلاش میکنند؛ صفحهای که به طور مستقیم با بنده مرتبط میباشد به این آدرس است:
https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh/
Instagram (https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh/)
Login • Instagram
Welcome back to Instagram. Sign in to check out what your friends, family & interests have been capturing & sharing around the world.
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25103
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌹استاداصغرطاهرزاده
✅سلام علیکم: ضمن تشکر از همهی رفقایی که در مسیر حضور معارف دینی از طریق فضای مجازی تلاش میکنند؛ صفحهای که به طور مستقیم با بنده مرتبط میباشد به این آدرس است:
https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh
🌐www.lobolmizan.ir
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱 sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱 eitaa.com/lobolmizan
💠 #یادداشت_ویژه
✅آینده ما چه آینده ای است؟
🔵استاداصغرطاهرزاده
بسم الله الرّحمن الرّحیم
1- جهانِ پیش روی ما چه جهانی است؟ از آنجایی که هر ملتی جهانی دارد،[1] ملت ما در این تاریخ با هویتی که ریشه در تاریخ - ایرانی، اسلامی، شیعی- دارد، چه جهانی پیش رویش قرار خواهد گرفت که نه خارج از جهانِ توسعهیافته است و نه عین آن؟
2- با توجه به آنکه انسان مؤمن و عاقل، زمانشناس است و متوجهی روحی است که در زمانه جاری است، آیا با هویت پیچیدهای که در حال حاضر در ملت ایران بهوجود آمده، چه آیندهای میتواند آیندهی ما باشد تا از امروز، رانده و در فردا، مانده نباشیم و با نظر به آن آینده، در امروزِ خود مأوای درستی برای خود انتخاب کنیم؟
3- قرآن میفرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبهرو شدند که بنا داشتند ریشهی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً»(احزاب/22) این است آن وعدهی خدا و رسول خدا(ص)، و خدا و رسولاش وعدهی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نهتنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دلسپردگیشان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همهی کفر به میان میآید، با شکستی که میخورد هویت تاریخیاش را از دست میدهد و تاریخ دیگری ظهور میکند. آن مؤمنین با نظر به چنین آیندهای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.
4- شواهد حکایت از آن دارد که جهانِ در حال طلوع و آیندهی پیشِ رو، طوری در حال شکلگرفتن است که آنچه ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان میآورد تا هرکس در آن فضای گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشودهای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیرههای منقطع.[2]
5- با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور تواناییهای بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن میتوانیم از عرصهی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آیندهی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» میفرمایند: «من این را از روی اطلاع عرض میکنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانهای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت میکند... ما داریم پیش میرویم. ما در ماده و معنا پیش میرویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.»(در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97)
6- لیوتار[3] متذکر این امر است که دورانِ «فرا روایتها» گذشته است و این بدین معنا است که در دنیای جدید هرکس به خودی خود می تواند یک «فرا روایت» باشد و «وحدتی» باشد در عین «کثرت». اندیشهای باشد به وسعت تاریخی که در آن زندگی میکند و او را فرا گرفته. این یعنی ما در آیندهی خود با جوانانی روبهرو هستیم که هر کدام یک اَبر مرد میباشند، در بستر سنتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. دورانی که یکی فکر کند و تصمیم بگیرد، تمام شده است و حتی اگر کسی بر آن تأکید داشته باشد که نظر خود را بر بقیه تحمیل کند، بداند که در این دنیا تنها میماند.
7- آقای دکتر اسداللّه رحمانزاده استاد کالج کانتر آکاستا در آمریکا در یادداشتی، تحت عنوان «هیچ تجربهای از خداوند تجربهی ایمان را به ما نشان نمیدهد»؛ سعی دارد نظرات و تئوریهای اندیشمندان جهان را نسبت به ایمان به خدا با خواننده در میان بگذارد و در مقالهی «پایان جهانِ نیچهای و ضرورت امر دینی» در نقد سخنان آقای دکتر عبدالکریمی روشن میکند، جهانِ نیچهای که جهان نیهیلیسم است، مرده است، و معتقد است سکولاریسم و نیهیلیسم به پایان خط خود رسیدهاند. یعنی در این زمان نهتنها امر دینی غیر ممکن نیست، بلکه امر غیر دینی و سکولار، غیر ممکن شده است. از این به بعد جبههی مقابله با انقلاب اسلامی است که در مقابل انقلاب اسلامی منفعل خواهد بود و امید ادامهی خود را از دست میدهد.
8- خداوند در آیهی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» متذکر این امر است که انتهای عالم هستی به ابتدای خود که حضرت حق است برمیگردد و این سنت برای هر حقیقتی صادق است و به همین جهت با ظهور حضرت مهدی(عج)دین اسلام به اصل و بنیاد خود برمیگردد که رسول خدا(ص)در آغاز، آن بنیاد را به میان آوردند و در همین رابطه به زهرای مرضیهi مژده دادند که مهدی امت از ما است. در دلِ همین قاعده و سنت، انقلاب اسلامی به آغازِ خود یعنی به انگیزههای اصیلی که با آن به ظهور آمد، برمیگردد. یعنی آیندهی انقلاب را میتوان به آغاز آن مرتبط کرد. یعنی آن آغ
از است که همواره در آینده حاضر خواهد بود. اگر آن آغاز را با نگاهی روشن و غیر آلوده نگاه کنیم همان آغاز، در آینده به سراغمان میآید. توجه به آغازِ تفکر تاریخی است که ما را به سر چشمهای که ممکن است ابتدا روشن نباشد راهنمایی میکند. با اینهمه آن آغاز است که همواره در آینده خود را از «اجمال» به «تفصیل» میآورد و آیندهی ما را میسازد و این بازگشت به گذشته نیست بلکه معنابخشیدن به آینده است، زیرا وقتی در این سفر به آن آغاز نگاهی وجودی و نوری داشته باشیم و با نظر به انگیزههایی که منجر به این فتح تاریخی شده، سعی کنیم حجابهای طاغوتی آن را رفع نماییم، روز به روز بهتر و بهتر خود را نشان میدهد. زیرا آن آغاز با حقیقت وجودیاش همواره در حالت تجلی است و با نفوذ و سیطرهای که دارد موانع حضور خود را به عقب میراند، هرچند ممکن است ما در میانهی راه بمانیم، در این صورت آن آغاز خود را ادامه میدهد و این ما هستیم که عقب ماندهایم.
اگر آن آغاز، یک آغاز متعالی و توحیدی است حتماً در آیندهی خود حاضر خواهد بود و اگر ما عقب ماندیم به جهت آن است که آغاز را در آیندهاش دنبال نکردیم و تحت تأثیر روشنفکران غربزده، آیندهای مَندرآوردی برای خود ساختیم که هرگز آیندهی ما نخواهد بود، حتی اگر آیندهی جهان غرب باشد.[4]
9- انقلاب اسلامی چیزی را به بشر عرضه میکند که در بستر آن، انسانها به اصالتهای خود برمیگردند، البته به شرطی که متوجه باشیم انقلاب اسلامی، یک فرایندِ تاریخی است و برای رسیدن به اهدافِ تمدنیاش راهی طولانی در پیش دارد. ما تاریخی را شروع کردهایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این چهل سال، ما فعلاً در مرتبهای از بلوغ آن هستیم، یعنی مرحلهی جوانی آن که ابتدایِ به ظهورآمدنِ استعدادهای آن میباشد.
پس از به میانآمدنِ انقلاب اسلامی، تصوری از زندگی به صحنه آمده که این تصور دو وَجه دارد: یکی اینکه نسبت به آیندهای که با دنیای مدرن بخواهیم خود را ادامه بدهیم باید مأیوس باشیم. دیگر اینکه میتوان به ظهور انسانی که انسانی است قدسی، امیدوار بود -که شهداء نمونهی آن هستند-. با ظهور چشماندازی اینچنین باید متوجه بود ما در فرآیندی قرار میگیریم که به مرور فرهنگ زندگیِ توحیدی جایگزین فرهنگ قبلی میشود بهخصوص که انقلاب اسلامی متذکر فطرت توحیدی انسانها میباشد. این همان فتحالفتوحی است که با انقلاب اسلامی در این جهان به ظهور میآید به همان معنا که قرآن فرمود: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»(فتح/29) مانند زراعتی که جوانههای آن سر برآوردند و به تدریج نیرو میگیرند، پس سخت و ستبر شده بر ساقههای خود میایستند. در حدّی که زُرّاع و بنیانگذاران آن نیز از استواری آن به شگفت میآیند. پس «حضور» محقق میشود تا کفار به خشم آیند. این وعدهی الهی است برای کسانی که ایمان به خدا و امداد الهی دارند و در راستای تحقق وعدهی الهی عمل میکنند، در رابطه با آنها مغفرت و اجر عظیمی هست.
10- رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در راستای تحقق آرمانهای فکری فرهنگی میفرمایند: دچار شتابزدگی و بهانهگیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بیصبری و شتابزدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمیگیرد.(۱۳۹۷/۱۲/۲۳) ولی با توجه به بصیرتی که ایشان دارا میباشند؛ ما در آیندهای حاضر هستیم که به تعبیر ایشان: «ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.» ما با نظر به چنین آیندهای باید در امروزمان در مأوای انقلاب اسلامی بهسر بریم و خود را با هویتِ ضدّیت با استکبار، با جدّیتِ تمام ادامه دهیم تا به معنای گمشدهی خود برگردیم، معنایی که امروزمان از فردایمان جدا نیست.
11- در ترددِ میان نظر به مظاهر جزئی انقلاب و توجه به حقیقت کلّی آن، میتوان متوجه گشت که این مظاهرِ جزئی چگونه به آن حقیقت کلّی مرتبطاند و این کثرات ما را به کدام وحدت ارجاع میدهد؟ در این حالت در مواجهه با امور جزیی، گرفتار دوگانگیِ «ذهن» و «عین» نمیشویم؛ بلکه متوجهی حقیقتی میگردیم که همهی این امور جزئی حتی ما را در برگرفته و به عقلانیت و فهمی میرسیم که از قلب، جدا نیست.
رازِ حضور مردانی مثل شهید چمران و شهید صیاد شیرازی در مواجهه با عقلانیتِ عقلِ مدرن و در عین حضورِ قلب نسبت به حقیقت هستی، در امر فوق نهفته است. اینان نشان دادند قلبشان در مواجهه با جهان مدرن و تحصیل در جهان خارج، از دست نرفته است، چیزی که در ذات انقلاب اسلامی برای حضور در
آیندهاش مدّ نظر است که قبلهی انسانهای آینده دیگر، قبلهی غرب و طاغوت نیست.
حال! باز باید پرسید آیندهی ما چه آیندهای است که بتوانیم در امروزمان سرگردان نباشیم و بیمأوا بهسر نبریم، زیرا برای سکنیگزیدن در امروز، اولاً: باید «آغاز» را همواره مدّ نظر داشت و آینده را نیز هرگز گم نکرد، و ثانیاً: آینده را در إزایِ عهد با آغازِ آغازها معنا کرد. و این است معنای زندگی در «مبداء» و «معاد» نسبت به هر حقیقتی که حقیقتاً، حقیقت باشد.
12- با توجه به اینکه فهم هر اثری، تاریخی است و نسبتی با حال و آینده دارد، بدین معنا که فهم همواره در کُنشِ بین زمان حال و گذشته و آینده عمل میکند؛ میتوان نتیجه گرفت دو فهم در دو مرحلهی تاریخی در یک موضوع، یکسان نیست تا گمان کنیم میتوانیم در فهمِ یک موضوع، از زمان خود پا را بیرون بگذاریم و این یعنی انسان نسبتِ درستی از آینده نداشته باشد، در امروزی که می خواهد خود را و زمانهی خود را درک کند.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
[1] - قرآن در رابطه با حضور انسانها و ملتها در قیامت، میفرماید: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»(إسراء/71) به این معنا که انسانها در آن روز، در عین حفظ هویت فردی، بر اساس شخصیتِ آرمانی که برای خود در اجتماعِ بشریشان مدّ نظر داشتند، محشور میشوند. «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»(توبه/102) خلط عمل صالح و سیئه، یک چیزی است که در همه وجود دارد. پس اگر عمل سیئه را ذکر میکنیم، عمل صالح را هم ذکر کنیم. قَالَ رَسُولُ اللَّه)ص): «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.» یعنی اگر جهتگیری انسان و شخصیت آرمانی او علیu بود، لغزشهای کوچک، شخصیت او را از حوزهی ایمان خارج نمیکند و در همین رابطه میتوان به قرآن نظر کرد که میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم»(فتح/ 29) یعنی آنان که همراه حضرت محمد(ص) تاریخی را پایهگذاری کردند، دارای هویتی خاص هستند، هویتی که اقتضاء میکند مرز بین خود و دشمن را همواره حفظ کنند و نسبت به خودیها رحمت و رفاقت را مدّ نظر داشته باشند، با چنین هویتی در تاریخ حاضر میشوند و آن چنان جهانی را شکل میدهند که پیامبر خدا (ص): رهبر آن هستند.
[2] - اخیراً رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در حکم خود به امام جمعهی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیهی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت میکنم. سیّد علی خامنهای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸
[3] - ژان فرانسوا لیوتار از پیشگامان فلسفهی پُستمدرن در فرانسه، متولد 1924 و متوفی 1998.
[4] - دویست سال سرگردانی به جهت آن بود که در مواجهه با غرب، خود را باختیم و خواستیم سر تا پا غربی شویم و به خِرَدِ قومی خود پشت کردیم و عملاً از آنجا رانده، و در اینجا، مانده شدیم
🌐http://lobolmizan.ir/post/1662
آدرس اینستاگرام
https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh
سایت لب المیزان
🌐www.lobolmizan.ir
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱 sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱 eitaa.com/lobolmizan
آیندهی ما چه آیندهای است؟.mp3
16.56M
💠 #صوت
✅آینده ما چه آینده ای است؟
🔵استاداصغرطاهرزاده
🌐http://lobolmizan.ir/post/1662
📱 @lobolmizan
📱 @sound_lobolmizan