eitaa logo
لب المیزان
5.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
32 ویدیو
161 فایل
🔸 گروه فرهنگی المیزان 🔸استاد اصغر طاهرزاده 💎ارتباط با مدیر کانال @modir_lobolmizan 🔹سروش: Sapp.ir/lobolmizan 🔹ایتا:Eitaa.com/lobolmizan 🌐www.lobolmizan.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۰ ⁉️«نی و چه» و در نگاه نیچه....... دست آورد نیچه بعنوان نماد انسان جدید _ نگاه نیچه به زندگی انسان به دو بخش قابل تقسیم است _بخش اول تذکر اوست به مسئله پوچی یا نهیلیسم که در ادبیات کهن ما با کلید واژه «نی» قابل پیگیری است _بخش دوم_ نگاه نیچــــه و نقادی او به آنچکه به گزافه مدعی یافتن حقیقت است، متمرکزشده! که با کلید واژه پرسشی « چه؟» در تمام متون فلسفی و حکمی وجود داشته و دارد! پرسش از چیستی «چه» نقد نیچه بر متافیزیک با ترجمه این واژه غربی با واژه «مابعدالطبیعه» بیشتر روشن می‌شود تا با واژه متافیزیک! او (نیچــــه) بعنوان نماد هر انسان جدیدیست و دقیقا پرسش می‌کند «چه» چیز خارج از طبیعت وجود دارد؟ «چه» چیزی بغیر آنچه یافته ایم وجود دارد؟ اگر خارج از طبیعت چیزی باشد، طبیعت دیگری خواهد بود و غیر طبیعی «نی_ست» ...... و در نتیجه این پرسش و «چه» متوجه می‌شویم که انسان چیزی که بدان عینیت قائل است، تفسیر به رأی خویش است و طلوع بُتی است که بایست غروب یابد و ربطی به فی حد ذاته امور ندارد! لذا هیچ ربطی میانشان «نی_ست» ! و پرده مورد غفلت نهیلیسم وجه «اثباتی» آنست نه وجه «نفی» لذا نمایاندن پوچیِ آنچه در جایگاه حقیقت چنبرهٔ نامیمون زده کاری ساده نبوده و در میان انسانها جز از عهده و زبان و عمل اولیا الله از کسی بر نمیاد، لذا «زرتشـــت نماد» همین خارج از دستیاب بودن است، و در قید ولایت بودن «حقیقت» است با «نیِ» نیچــــه به مولاناها اگر نگاه کنیم تفاسیر بشنو از نی چون حکایت می‌کند کاملا افقی جدید خواهد یافت، «نی» یعنی اوليا الله _که وجه عملی او ابتدا در انسان نفی و نمایاندن پوچی (رژیم غاصب درون هر انسان و البته رژیم غاصب بیرون) است، جز از عهدهٔ «نی» از که بر آید؟ هیچ کس! و با «چه» نیچه اگر به متون فلسفی نگاه کنیم افق نو بوجود می‌آید که بیشتر بر شکستن نظریات پایدار است تا بر ساختن نظر _شکستن از جنس ابراهیم _ابراهیم حنیف ساز _و این بی شباهت تفسیر آیه قرآن است که می‌فرماید « الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ _ﺣﻖ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺗﻮﺳﺖ لذا مباش از ممترین. امتراء کننده در صدد کشیدن چیزی از میان پیکره واحد به بیرون است و لذا حق و پایداری در قید «نی» است و خدا و تنها کار صالح انسان بنظر نساختن و شکستن ساخته های پوچ است _و این از میان برخیزیدن است که تنها حجاب موجود است. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب است که باب تفکر به نیچه را گشوده‌اید، هرچند درک اندیشه طوفانی او آسان نیست و قصه او این‌چنین است که: «هرکسی از ظنّ خود شد یار من». ولی نمی‌توان نبوغ آن مرد را نادیده گرفت بخصوص با قرائت جناب هایدگر در سه جلد معروف او در رابطه با نیچه. و بخصوص جلد سوم آن کتاب‌ها. بنده خلاصه‌ای که از آن کرده‌ام در پیام رسان ایتا برایتان ارسال می‌کنم. ولی آن طور نیست که اگر پیامی در ایتا ارسال فرمایید بتوانم آن را دنبال کنم. ارتباط بنده با رفقا از طریق همین پرسش و پاسخ‌ها باید باشد. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36390 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۲ ⁉️هر جهانی افرادی داره که آدمارو به خودشون گوشزد میکنه تا به آرمان های جهانشون بازگردند و فرو نپاشند جهان مدرن روانشاس داره. طبق معمول خودم رو در حرفام میگم نه به این خاطر که وقت کسی رو بگیرم یا داستان سرایی کنم و حرفام به درد کسی نخوره، به این دلیل که هنوز دیگران رو آنطور که لازمه مثل خودشون گشودگی ندارم تا حرفایی بزنم به وسعت توانایی درک اجتماعی بزرگ، پس با احترام خودم رو میگم که در نوجوانی با اولین سئوال جدی از خود که (کیستم) به این نتیجه رسیدم خودم رو گول نزنم با حرفای بزرگترا چون دیگران رو در حالی یافتم که مسائلشون رو بی جواب گذاشتند و از بی جوابی به خواب رفتند پس خودشون رو با گول زدن قانع کردند و من رو به روانشاناسان ارجاع می‌دادند!. من عمر خودم رو با تکذیب جهان مدرن و مخالفت خود از سمت و سوی مردم دنیا بسوی پوچی مصرف کردم تا آنجا که اجازه اشتغال رو ازم گرفتن، نذاشتن جایی بین مردم داشته باشم و حتی نذاشتند ازدواج کنم و امروز موجودی ام ۶۰ هزار تومان است با سنی نزدیک به ۳۰ سال در حالی که تنها انتظاری که داشتم این بود بگذارند در خلقت آزاد خداوند وجود خود را آزادانه و بی آزار فقط بیابم. امروز حس می‌کنم چرا باید افرادی که واقعا پوچند این اندازه مغرورانه در باطل خود در چشمان من بنگرند و بگویند یا جای توست یا جای ما پس به نفی و تکذیب بپردازند. بخدا باطل چنان می‌رود که گویی هرگز نبوده و حق چنان غالب خواهد شد که تمام بهشت های عالم در اوج مستیشان به ظهور خواهند آمد. من آن روز نزدیک را تنها به خود مشغولم و اما می‌پرسند از کجا این حرف ها را میگی و چرا عمر خود را چنان کردی؟ من از پشت کردن جهان به خویش و سرکشی روزگار با خود و رو آوردن آخرت به من چیزی دریافته ام که مرا از یاد کرد هرکس جز خود و توجه به ماورای خویش بازمی‌دارد اما چون دغدغه کار خود مرا از اهتمام به کار مردم باز می‌داشت این دغدغه اندیشه مرا از خواهش نفس خویش بازداشت و حقیقت کارم را به من نشان داد و مرا به کاری جدی که در آن بازیچه ای نبود و به صداقتی که در آن دروغی وجود نداشت واداشت. با غدر خواهی از شما جناب ظاهرزاده که سخنان بنده ساختار سایت محترم شما را ممکن است بهم بریزد ولی گاهی حرف های دلی بر من غلبه می کنند و سالها صبرم فشاری به قلبم میاره که جز این راهی بلد نیستم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در آن است که نباید به هر دلیلی زندگی را ترک کرد به همان معنایی که پیامبران چنین نکردند حتی اگر آنچه از زندگی در مقابل ما قرار می‌گیرد، در محدوده شاگردیِ یک مغازه در یک کوچه باشد؛ باز هم زندگی است و معنادارشدن در آن نهفته است. به یاد دارم مردمانی که با داشتن زندگی‌های ساده، چه اندازه احساس بودن و زندگی‌کردن داشتند. آری! باید خودمان زندگی را شروع کنیم. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36392 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۳ ⁉️با سلام استاد گرامی: در رابطه با انسان کامل آیا این مرتبه برای تمام انسان ها ممکن است؟ یا شخص برگزیده یا مشخص شده ای از میان انسان ها مدنظر است؟ سوال دوم آیا انسان کامل معصوم هستند؟ (به معنایی که هیچ عصری بدون امام عصر نیست). فرضا برخی عمر خیام را امام عصر خود می دانستند یا دیگرانی در گذشته که به این صفت در برخی نهله های فکری منسوب شده اند. به نظر اعتقاد این جریان فکری به وجود امام عصر در هر دوره است. با تشکر ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این‌که خداوند در هر عصری نمادی از انسانیت را که همان انسان کامل است، در صحنه دارد؛ حرفی در آن نیست. زیرا انسانها برای حضور در عالی ترین میدان، نیاز به حجّت دارند و در این مورد عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در قسمت «آیه تطهیر» شده است که می‌توانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. ۲. مسلّماً انسان کامل معصوم است از آن جهت که نماد عالی‌ترین مقام انسانی است وگرنه ما در مسیری که باید به سوی کمال انسانی داشته باشیم، ناقص می‌مانیم و این برای حضور ابدی ما بسی آزاردهند است. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36393 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۵ ⁉️این سؤال دوباره ارسال میشه چون پاسخش ارسال نشده, درسایت هم نیست کد پیگیری قبلی : 9ackmtk8k6 سلام علیکم استاد در زندگیم مسئله‌ای به وجود آمده که نیاز به مشورت با شما دارم بنده بانویی صاحب چهار فرزند هستم .................. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: 36278- باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همان‌طور که طرف، عقاید منفی خود را حتی به ظاهر انکار کرده باشد؛ کافی است برای ادامه زندگی. و ثانیاً: در مورد فرزندانتان با تذکرات معرفتی مانند مباحث معرفت نفس که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح است می‌توانید آن‌ها را متوجه حقیقت خود و عالم ابدیت بنمایید. با توجه به اینکه سوالات این چنینی که خصوصی هستند به ایمیل کاربران ارسال می‌شود سوال جناب عالی نیز در ایمیل جواب داده شده است. و به جهت خصوصی بودن قسمتهایی از سوال حذف شد زیرا ممکن است سوال کننده شناخته شود و این صلاح نیست موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36395 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۶ ⁉️سلام استاد: ایام شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها رو خدمتتون تسلیت میگم. مدت زیادی هست که به خاطر گناهان زیاد توفیق ارتباط با شما و سایتتون رو ندارم در باتلاق نفسم گیر کرده ام ملتمس استغفار و دعای خیرتون هستم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه می‌باشید راه دیگری در مقابل‌تان هست که راه نورانیت است؛ این حکایت از آن دارد که قلب شما نسبت به حقیقت حساس است. به این نکته فکر کنید که پيامبر اکرم- صلی الله عليه و اله- فرمودند: حواريين به عيسي عليه السلام گفتند يا روح الله با كه بنشينيم فرمود: با كسي كه ديدارش شما را به ياد خدا اندازد و سخنش دانشتان را زياد كند و كردارش شما را بآخرت تشويق كند. «قَالَتِ اَلْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اَللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اَللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي اَلْآخِرَةِ عَمَلُهُ.» موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36396 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۷ ⁉️سلام علیکم: درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم چه مسجد و چه مدرسه ای مدنظر امام خمینی رحمت الله علیه بود که از آن بیزار شدند و کجاست آن میخانه ای که مدنظر ایشان هس؟ .فضای نیست انگاری آنقدر جهان ما را پر کرده و افراد و دانشگاه و حوزه و... را دربرگرفته که آگاه شدن به این نیست انگاری گویا فقط درد را بیشتر می‌کند. کجاست آن میخانه ای که شب و روز انسان در آن مستی می‌کند و از این مسجد و مدرسه که پر از مشهورات شده رهایی میابد و فریاد اناالحق سربدهد. مگر نگفت: بار دانش که چهل سال کشیدیم به دوش به یکی جرعه فکنیدم و یبک بال شدیم براستی راه تعامل با افرادی که می‌خواهند ما را به سوی مسجد و مدرسه ای که امام خمینی از آن بیزار بود بکشند چیست؟ شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل / کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها  ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در عرایضی که در رابطه با سوره «اخلاص» شدhttps://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5، به همین نکته اشاره گردید که آن مسجدی که تنها ما را در ظاهر عبادات متوقف کند و آن مدرسه‌ای که ما را در حدّ مفاهیم حتی مفاهیم توحیدی قرار دهد؛ جوابگوی بشر امروز نیست زیرا بشر امروز به گفته جناب آیت الله طباطبایی پرستشی را نیاز دارد که همراه با مستی و دل‌دادگی باشد که همان حضور میخانه‌ای است. در این رابطه ایشان می‌فرمایند: «پرستش به مستی است در کیش مهر /  برون‌اند زین جرگه، هشیارها». آری! هوشیاری بس است، باید به دنبال مستی و هستی بود. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36397 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۸ ⁉️سلام استاد: رفته بودم حرم امام رضا علیه السلام می‌خواستم از طرف امام زمان عج الله تعالی فرجه زیارت کنم ولی فکر کردم مقام امام زمان احتمالا بالاتر هست و شاید این زیارت درست نباشه. لطفا راهنمایی بفرمایید ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذیل وجود امامی حیّ و حاضر به زیارت حضرت رضا «علیه‌السلام» رفتن، آرام‌آرام کار خود را خواهد کرد. ان شاءالله. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36398 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۳۹۹ ⁉️«یا قاضی الحاجات» سلام استاد بزرگوار: چند وقت پیش با یک واسطه از یکی از شاگردان حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه شنیدم که نقل به مضمون گفتند: اگر در مکانی عبادت کردید و احساس کردید سیر قلبی و صعود روحانی ندارید، احتمال دارد در آن مکان گناهانی صورت گرفته باشد و آثار آن گناهان مانع شده است. مسائل حقیر این هست که: اثر گناهان در مکدر کردن مکان ها تا چه حد هست و تا چه مدت باقی است؟ و چگونه اگر در یک مکانی گناهانی صورت گرفته باشد آن مکان از اثرات آن گناه تطهیر می شود؟ و آیا خودِ خدای متعال هم مکان های آلوده را تطهیر می کند؟ با تشکر از الطاف شما ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با یک استغفار و با همتی توحیدی، مکان، سیطره منفی خود را از دست می‌دهد زیرا بالاخره به ما فرموده‌اند: «شرف المکان بالمکین» ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، انسان است که به یک جایگاه ارزش می‌دهد. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36399 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۰ ⁉️سلام بنده مدتیه هر کاری میخوام کنم یه حسی از درون باعث میشه از خود راضی شم و کلی کیف میکنم کسی ازم تعریف کنه. بعد فکر میکنم حالا چقدر اخلاص وجود داره در این بنده. حتی اینو هم که می نویسم میگم چه آدمِ خوبی که از این حالت ناراحتم و مشخص میشه اخلاص درش هست. مشکلمو هم با علما در میون بزارم که ذکری بگن. باز حسِ خوبی دارم که من لابد خیلی خوبم که میتونم بیام این مشکلمو بگم. و اون عالم الان میگه ببین چه بنده ایه که ناراحته از این ناخالصی و نفاق. باعث شده حسِ پوچی بهم دست بده چون انرژیمو برای کارای خوب ازم گرفته مثلا میرم حرم امام رضا همش افکارم پریشانن. از چیزای دیگه لذت میبرم و حالِ مناجات ندارم. بزور نماز میخونم. لطفا راهِ رهایی از این بی اخلاصی رو بفرمائید. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان در معارف توحیدی تعمق بیابد، افق حضور او متعالی می‌گردد. در این رابطه هست که «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» نقش‌آفرین خواهد بود. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36400 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۱ 💠دوش چه خورده‌ای دلا، راست بگو، نهان مکن ⁉️عرض سلام و خدا قوت خدم استاد گرامی روز شنبه قبل از جلسه در رابطه با جناب مولوی صحبت کردیم قرار شد نسبت به غزلی که از دیوان شمس خدمتتان اشاره شد، شرح مختصری برای اون بنویسید. صمیمانه سپاسگزارم التماس دعا. دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن / چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن باده خاص خورده‌ای نقل خلاص خورده‌ای / بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن روز الست جان تو خورد میی ز خوان تو / خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی / بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن من همگی تراستم مست می وفاستم / با تو چو تیر راستم تیر مرا کمان مکن ای دل پاره پاره‌ام دیدن او است چاره‌ام / او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن ای همه خلق نای تو پر شده از نوای تو/ گر نه سماع باره‌ای دست به نای جان مکن نفخ نفخت کرده‌ای در همه در دمیده‌ای / چون دم توست جان نی بی‌نی ما فغان مکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد/ ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو/گرگ تویی شبان منم خویش چو من شبان مکن هر بن بامداد تو جانب ما کشی سبو/کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن شیر چشید موسی از مادر خویش ناشتا /گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن باده بنوش مات شو جمله تن حیات شو / باده چون عقیق بین یاد عقیق کان مکن باده عام از برون باده عارف از درون / بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان مکن از تبریز شمس دین می رسدم چو ماه نو/ چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر خود، نمادی از توحید را مانند جناب شمس تبریزی مدّ نظر آورید و ملاحظه کنید جناب مولوی در آن منظر توحیدی چه انواری می‌یابد و با آن انوار که در منظر آن شخص می‌یابد، عملاً با آن شخص معاشقه می‌کند. و قصه  آن حضورِ همراه با شیدایی را در آن کلمات، به ظهور می‌آورد و یا بگو: آری! آن کلمات است که جناب مولوی را به حضور آورده. این‌که می‌گوید: دوش چگونه با آن انس ربّانی به‌سر برده‌ای که اکنون که با تو روبه‌رو می‌شوم از یک طرف متوجه آن انوار هستم و از طرف دیگر خودت حجاب ظهور آن انوار شده‌ای و مانند کسانی که گویا از آن باده توحید، بهره‌ای ندارند روی به آسمان داری، در حالی‌که خودت آسمانی. آری! آن باده خاص در شخصیتت پیداست و با گفتن سخنان عادی نمی‌توانیم آن انوار قدسی را پنهان کنیم و این قصه هر جمال توحیدی است. به هر حال ملاحظه می‌کنید که جناب مولوی تا آخر این غزل متذکر توجهی است نسبت به آینه توحیدیِ جناب شمس تبریزی و امثال او که همچون نور توحید از یک طرف در ظهورند و درست از همان طرف، باطن و پنهان‌اند و در همان رابطه آن شب عرض شد بنده رهبر معظم انقلاب را این‌چنین احساس می‌کنم و به خود می‌گویم: « ای دل پاره پاره‌ام دیدن او است چاره‌ام / او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن» و در واقع سعی بنده آن است که با نوری که حضرت صاحب الأمر«  در این مرد به جلوه آورده، بگویم: « ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو/گرگ تویی شبان منم خویش چو من شبان مکن» زیرا او بحمدلله به خوبی متوجه است از کجا و از کدام مادر می‌نوشد. یعنی: «شیر چشید موسی از مادر خویش ناشتا /گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن»، یعنی راه ما، راهِ هرچه بیشتر به ظهورآوردن توحید است و عبور از حجاب‌هایی که دنیا و دنیاداران مدعی آن هستند و این یعنی: «چشم سوی چراغ کن سوی چراغدان مکن» تا در جمعِ بین «هو الظاهر و الباطن» و «هوالاول و الاخر» که ناب‌ترین نحوه توحید است، حاضر شویم. در نتیجه، آری! او هر بُنِ بامداد سبوی خود را به سوی ما می‌کشد تا ما به جای دیده به این و آن، تنها او را در افق خود داشته باشیم. «کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن» آیا این همان پیشنهادی نیست که در افق توحیدیِ این انقلاب متذکر شهدا شد و آن کردند که کردند. موفق باشید  🌐http://lobolmizan.ir/quest/36401 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۲ ⁉️ با سلام استاد گرامی فرض کنید شخصی بر اساس شواهدی که دارد وجود خود را عالم صغیر میبیند. چگونه و با چه پرسش هایی می تواند به درستی یا نادرستی این ادراک پی ببرد؟ ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از «معرفت نفس» جناب سید حیدر آملی در مورد عالَم کبیربودنِ انسان از یک جهت، و عالَم صغیربودنِ انسان از جهت دیگر، سخن‌هایی دارد. خوب است در این مورد به کتاب «جامع الاسرار و منبع الانوار» ایشان که به فارسی ترجمه شده است رجوع فرمایید. در صفحه 23 کتاب «فصوص الحکم» در فصّ آدمی که روی سایت هست داریم: در زبان عرفا از آن به انسان كبير تعبير مى‏كنند می‌گویند: «اَلإنسانُ عالَمٌ صغيرٌ مُجْمَلٌ و الْعالَمُ انسانٌ كبيرٌ مفصّلٌ»، به این جهت به عالَم، انسان کبیر می‌گویند که هر آن‌چه در انسان مندرج است در عالم نیز هست منتها به صورت تفصیلی، وگرنه از نظر مرتبه، انسان، عالم کبیر است و عالم، انسان صغیر می‌باشد زیرا انسان خلیفه‌ خدا در این عالم است. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36402 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۳ ⁉️سلام علیکم وقتتون بخیر.ما شنیده بودیم با توجه به آیه ۱۲۴ بقره همه پیامبران از نسل ابراهیم امامند،اما یکی از اساتید به نظرم نکته دقیقی فرمودند،فرمودند ابراهیم قبل از اینکه به مقام امامت برسد،معصوم بود ولی به مقام امامت نرسیده بود،معلوم میشود هر نبی ای نمیتواند جانشین رسول الله باشد،ابراهیم وقتی به مقام امامت رسید که حاضر شد فرزندش را ذبح کند پس امام چنین جایگاهی دارد.نظر شما چیست؟ ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به صرفِ ذبح فرزند، نمی‌توان بحث مقام امامت را به میان آورد زیرا قرآن می‌فرماید: « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» آری! آن حضرت در عین پیامبربودن، در میدان امتحاناتی قرار گرفتند که پس از آن فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» مهم، امتحاناتی است که در دل آن‌ها معلوم شد آن حضرت شایسته امامت می‌باشند در راستای حضوری خاص برای بشریت. و از نسل ابراهیم، امامانی در جهان حاضر شدند به مصداق آیه: «وَجَعَلنَا مِنهُم أَئِمَّة يَهدُونَ بِأَمرِنَا» که بحث هدایت به امر در میان می‌آید و آن نکات ظریفی که علامه طباطبایی در این رابطه مطرح فرمودند. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36403 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۵ ⁉️باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم احتراما بعرض می‌رسانم که در جلسه دوشنبه در مورد اشتباهات مردم و اقوام که مردم عادی هستند و دشمن اسلام نیستند فرمودید که باید ببخشیم و حق نداریم اگر اقوام ما را عصبانی کردند قطع رحم کنیم حال سوال بنده اینست که حضرت امام صادق علیه السلام با شخصی بیست سال دوست بودند و وقتی دوست امام از روی جهالت به غلامش نسبت عدم حلال زاده گی داد امام ایشان را طرد فرمودند دوست امام هم که دشمن اسلام نبود لطفا توضیح بفرمائید. قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل می‌آورم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست باید آن حرکت امام صادق«علیه‌السلام» را با فرازی که از سخن حضرت کاظم«علیه‌السلام» به میان آمد مبنی بر آبروی مردم و عدم غضب به آن‌ها، جمع کنیم. شاید کار آن فرد، آن اندازه منفی بوده که امید اصلاح در او نمی‌دیدند. ولی به هر حال از آیه 8 سوره ممتحنه نباید غفلت کرد از آن جهت که به ما توصیه شده به افرادی که با ما دشمنی نکرده‌اند بدون این‌که لازم است مسلمان باشند؛ نیکی نمایید. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36405 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۶ ⁉️روزگار عجیب و غریبی است، هر کاری که میخواهی بکنی نمیشود، اصلا دست و دلت به کاری نمیرود که بشود یا نشود! سخت، معنای عسرت و گرفتگی روزگار را با تک تک اجزای بدنت حس میکنی، بی معنایی همچون نشئه خماری تریاک از تک تک سلول هایت بالا میرود تا اینکه کم کم به مغزت برسد و آن را از کار بیاندازد. بی خود میشوی، همان که مردم در زبان عامیانه میگویند بی بخار، بله! بی بخار بی بخار میشوی. از دست خودت کلافه میشوی که چرا چنین شده است و حتی همان لحظه هم حاضر نیستی کاری بکنی و اصلا مگر میشود کاری هم کرد که زمانه زمانه ی بی کاری است. گریه های ممتد پسرم را میشنوم که نمیخواهد بخوابد و مادرش در تلاش است که او را به زور خواب کند، شیر میخواهد، میخورد یا نمیخورد نمیدانم اما هنوز گریه میکند و به خواب نمیرود و در تقلا است که هر طوری شده به آزادی برسد، آزادی از خواب آن هم در عین خستگی و خواب آلودگی، نهایتش در رختخواب بخوابد یا روی زمین توی هال فرقی نمیکند، الان بخوابد یا یکساعت دیگر نیز فرقی نمیکند، آخرش میخوابد و خواب همان غفلت است ... ما دقیقا همین بچه ایم در روزگاری که خستگی و خواب آلودگی ذاتی آن امانمان را بریده و دیر یا زود میخوابیم ... کاش لااقل خوابمان رویا باشد نه کابوس! رویای روزی که دلمان گیر درست و غلط ها نباشد، اصلا همه دوگانه ها را بشکنی تا سومی ای بشوی ماورای باورها ... این کابوس باورهاست که نهایتا تنگ گلویمان را در خواب غفلت میگیرند و میفشارند تا از هوش برویم و دیگر امیدی به زنده ماندمان نباشد و شاید هم بمیریم. بله مردن! آن هم چه مردنی! ایستاده و با چشم باز در حالی که قلبمان میزند و ریه هایمان پر و خالی میشود و زبانمان از تکاپو گفتن لحظه ای نمی ایستد خواهیم مرد. میمیریم و دنیای بی رحم بر جسدمان ادرار خواهد کرد که تا بوده و تا هست چنین هست. علی ای حال بر این مرده نظر اندازید و دعایی و فاتحه ایی که شاید خدایش بیامرزد.... ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان آزاده نشان می‌دهد که بر هیچ امر و باور باطلی سر فرود نمی‌آورد، امور باطلی که انسان را همچون بردگان از خود بیگانه می‌کند و انسان را به نام زندگی در گورستانی خاموش فرو می‌برد، زیرا جرأت نمی‌کند در راستای رجوع به حقیقت در مقابل هر امر و باور باطلی همچون «متعمّقون» ایستادگی کند. اگر زندگی همان حضوری است که انسان هم‌اکنون خود را در بیکرانه وجودش به سوی او احساس می‌کند، به همان معنای احساس فقر ذاتی و فقیر الی الله‌بودن، هر چیزی که می‌خواهد ما را از چنین حضوری باز دارد، دشمن ما می‌باشد، حتی اگر در قالبی مقدس عرضه شود و به نام اخلاق بخواهد ما را از آن حضور و از آن زندگی محروم کند. در راستای یگانگی با دیگر انسان‌ها، همیشه دیگران باش، خاستگاه عشق همین است. مبادا چنین در نظر آید،که با خودخواهی‌ها، کارهای‌تان دون‌پایه و خوار گردد. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36406 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۷ 💠جایگاه «وجود» در حکمت متعالیه و «وجود» در تفکر هایدگر ⁉️سلام خدمت استاد گرامی این روزها در جلسات رفقا فکرها معطوف به این شده که چرا معرفت نفس؟ نمی دانم عالم تغییر کرده یا معرفت نفس تاریخش به پایان رسیده است؟ ولی می دانم که برای من هنوز معرفت نفس تاریخی به وسعت وجود دارد. نمی دانم معرفت نفس باید زبانش تغییر کند یا مواجهه ما در معرفت نفس باید تغییر کند؟ آنچنان که فهمیده و یافته ام معرفت نفس راهی برای مواجهه ما با وجود بود. هایدگر متقدم با کتاب وجود و زمان بسیار تلاش کرد تا وجود را با دازاین بیابد ولی نتوانست، علتش چه بود شاید خالی بودن دست هایدگر از منابع گسترده‌ای بود که امثال ملاصدرا در دست داشت، زیرا ملاصدرا غیر از تراث قدمای فلاسفه اسلامی، قرآن و روایات شیعی و عرفان محیی الدین را نیز در اختیار داشت و توانست حکمت متعالیه را ارائه کند، اما هایدگر که از تراث فلسفی خودش در حال اعراض کردن است و از طرفی منابعی نیز در اختیار ندارد طبیعی است که از یافت وجود از طریق دازاین منصرف گردد و در مابقی عمر دنبال خود وجود بدون دازاین باشد. هایدگر متقدم وجود را با زمان می یابد اما هایدگر متأخر وجود را فارغ از هر قیدی به کاوش می پردازد. هایدگر چقدر در این امر موفق بوده باید بحث کرد. هایدگری که وجود را تاریخی یافت در دوران متأخر وجودی را یافت فارغ از زمان و تاریخ، هایدگر از وجودی پرسش می کند که هست مطلق است، وجود فقط الثیا یا وجود آشکار نیست بلکه به وجود پنهان و باطن هم توجه می کند، هایدگر به دنبال مواجهه با وجودی است که با دازاین نتوانست آنگونه که می خواست آن را بیابد. ولی ملاصدرا ابتدا با اصالت وجود مواجهه ای بدون وجود انسان با وجود را به زیبایی تمام نشان داد و در برهان صدیقین کار را تمام کرد و توحید را به تمامه برای ما ترسیم کرد. به تعبیر بزرگان علت حقیقی ملاصدرا و عین ربط بودن معلول به علت از قاعده بسیط الحقیقه بودن هم بالاتر است. ملاصدرا در ادامه ما را وارد معرفت نفس می کند تا حال این وجود را حضوری مورد ادراک قرار دهیم و در ادامه قیامتی بودن هستی ای که مواجهه با حقیقت وجود است را به او نشان می دهد، تا انسان متوجه گردد که وجود در نسبت با خودش چه صورتی به خود گرفته است، زیرا هر انسانی در مواجهه با وجود صورتی برای خود ساخته است و این صورت حقیقت او و یافت او از وجود است که قیامت او محسوب می گردد. قیامت مواجهه با وجه باطنی وجود است هر چند در حدود وجودی هرکسی، ولی با قیامت وجود از زمان و تاریخ می رهد تا وجود بی زمان و تاریخ آشکار گردد، همان وجودی که علت وجود تاریخی بود و بدون وجود باطنی ظاهری هم نبود. الثیا ریشه در وجود باطنی دارد که ذات این وجود آشکار شده محسوب می گردد، ذاتی که فراحس است و فقط در بی زمانی می توان با آن مواجه شد، این مواجهه فقط در قیامت و در حد ظهور وجودی هرکس در جهان رقم می خورد، پس قیامت افق ذاتی ماست که ما از آن جدا نیستیم و این همان چیزی است که همه وجود الثیا وابسته به آن بوده است. پس بی قیامت چگونه حقیقت وجود را بیابیم در حالی که ذات ما در بی زمانی است و جز در عالم بی زمانی با خود حقیقی مان مواجهه پیدا نخواهیم کرد و این مواجهه همان حقیقتی است که از وجود یافته ایم. چگونه می توان پذیرفت که وجود ظاهر تمام وجود است در حالی که به ذات و باطن آن توجه نکنیم. این توجه به ذات توجه به قیامت است و ملاصدرا ما را از وجود به وجود سوق داده و انسان را محفوف بین دو وجود قرار داده است و شاید باید گفت وجود ظاهر و باطن و اول و آخر همین دو وجود است که نفس انسان در مواجهه با آن دو حقیقت را می یابد. راهی که ملاصدرا ابتدا از وجود بدون توجه به انسان طی کرد و بعد به انسان ختمش نمود، هایدگر کاملاً برعکس رفت، او ابتدا با دازاین وجود را می خواهد بیابد ولی گویی از جایی متوجه می گردد که وجود را ابتدا باید می یافت و بعد به سراغ دازاین می رفت، این امر باعث شد که از یافت وجود با دازاین انصراف دهد و به سراغ حل مسئله وجود برود، اما او تا آخر نتوانست از آن خارج گردد، زیرا وجود همواره برای هایدگر ابهام داشت، و این ابهام او را در وجود نگه داشت، هر چند ابهام وجود به معنای حیرت است و امر مذمومی نیست ولی صدرالمتالهین یافتش از وجود دقیق تر و عمیق تر بود و چنین ابهامی برای او رقم نخورد چون دست او به مراتب پرتر از هایدگر بود. بنده نمی خواهم بگویم هایدگر ما را وارد فهم جدیدی از وجود نکرده است بلکه معتقدم هایدگر چیزهایی به ما تذکر داد که ملاصدرای عزیز به آن دست نیافته بود بلکه بنده روش هایدگر و ملاصدرا را مورد بررسی می خواهم قرار دهم، که چرا صدرا ابتدا با اصالت وجود آغاز کرد و بعد به معرفت نفس رسید ولی هایدگر ابتدا با دازاین شروع کرد و بعد به وجود بدون دازاین رسید.
به نظر می رسد که روش صدرا دقیق تر بوده است. صدرا همان وجودی که هایدگر در انتها به دنبال آن بود را در ابتدا شکوهمند و زیبا نشان داد و بعد برای درک حضوری این وجود ما را وارد عالم نفس و آیات انفسی نمود و نسبت انسان و وجود را به نمایش گذاشت. حال سوال بنده این است اگر هایدگر ابتدا وارد وجود مطلق شده بود و از ابتدا با وجود آغاز می کرد بعد بهتر با دازاین روبرو نمی گشت و دازاینی را به ما نشان نمی داد که همان وجود است؟ و سوال دیگر اینکه، اگر نمی توانیم با معرفت نفس ارتباط برقرار کنیم ریشه در آن ندارد که مسئله وجود برای ما حل نشده است و باید در مورد وجود بیشتر تأمل کنیم؟ ظاهراً بدون وجود و یافت آن راهی برای معرفت نفس نیست و چه زیبا مولای ما اباعبدالله الحسین علیه السلام در دعای عرفه اینگونه فرمودند:«مَتَي غِبْتَ حَتَّي تَحْتَاجَ إلَي دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ= كي پنهان بوده اي، تا نيازمند به دليلي باشي كه بر تو دلالت كند. عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً= كور باد ديده اي كه تو را بر آن ديده بان نبيند». و امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابو حمزه می فرماید:«بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إلَيْكَ وَ لَوْ لاَ أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ= تو را به تو شناختم، و تو مرا بر هستي خود راهنمايي فرمودي، و به سوي خود خواندي، و اگر راهنمايي تو نبود، من نميدانستم تو كه هستي؟». مواجهه با وجود قبل از توجه به نفس باید رقم بخورد و ملاصدرا قهرمان این مواجهه با وجود است و در برهان صدیقین اوج این مواجهه را به ما نشان می دهد اما او متوجه است که نسبت انسان با وجود چیست و چرا باید قیامت داشته باشد و نسبت وجود با من بعد از یافت خود وجود باید شروع شود نه قبل از توجه به وجود. احساس می کنم این مواجهه با وجود اگر درست صورت نگیرد جایگاه معرفت نفس درست مشخص نمی گردد. انسان امروز چنان در حجاب از وجود فرو رفته است که جایگاه شناخت نفس را گم کرده است و بی توجه به خود و نسبتش با وجود است. اولاً چرا اهمیت معرفت نفس برای ما نیز کمرنگ شده است آیا چیزی غیر از آن بوده که مواجهه وجودی که ابتدا صدرا داشته برای ما رقم نخورده است؟ ثانیاً آیا ما می توانیم از معرفت نفس عبور کنیم و چیزی ورای آن بیابیم که نسبت ما با وجود را نشان دهد؟ عبور از معرفت نفس آیا امکان دارد؟ اگر امکان دارد چه جایگزینی برای آن سراغ داریم؟ نسبت من با وجود چگونه محقق گردد؟ بعضی می گویند نسبتی که شهدا رقم زدند و معرفت نفس هم نخواندند باید مدنظر ما باشد، آیا این نسبت در شرایط خاص و زمان معینی رقم نمی خورد؟ در مابقی وقتها چه کنیم که چنین نسبتی و چنین ظهوری رقم نمی خورد؟آیا می توانیم معرفت نفس را امری که گرفتار حجاب حصول است بدانیم و مواجهه وجودی را در شهادت و یا در شریعت بیابیم؟ آنگاه چگونه همواره در حال نماز باشیم( خوشا آنان که دائم در نمازند)؟ این نماز دائم و در حضور بودن با معرفت نفس امکان ندارد؟ یا من موفق نشده ام که مواجهه درستی با وجود مثل صدرا پیدا کنم و بعد مواجهه خودم با وجودم را درک کنم؟ آیا این انتظار که معرفت نفس نتوانسته تحول روحی و اخلاقی در من ایجاد کند توقع درستی از معرفت نفس است یا این توقع را باید جای دیگری جست؟ اینها و صدها سوال دیگر که ما را امروز گرفتار کرده است. شما بفرمایید تا بهتر بیابیم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» در دعای عرفه می‌فرمایند: «مَتَي غِبْتَ حَتَّي تَحْتَاجَ إلَي دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ» و یا خطاب به حضرت حق عرضه می دارند: «عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً» مربوط به حضوری است ماورای میدانی که عقل و حتی حکمت متعالیه می‌گشاید و این صرفِ حضور مربوط به عمق دینداری است و تجلیاتی که حضرت حق بر سالک می‌نماید و سالک به خود حق، حق را می‌‌یابد. به همان معنای: «بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إلَيْكَ وَ لَوْ لاَ أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ». ولی بحث در مقام دیگری است که انسان ها در هر دوره تاریخی چون به خود آیند و از خود پرسش کنند، از آن حضور پرسش می‌نمایند. این‌جا است که امثال خواجه عبدالله انصاری به یک معنا دست به «منازل السائرین» می‌زند و باز این ابن عربی است که از آن حضور، پرسش می‌کند و دست به خلق «فصوص الحکم» می‌زند با همه انکشافی که برایش در آن شهود و ملاقات رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» پیش می‌آید. و باز مائیم و تاریخی دیگر و پرسش از آن حضور اولیه و خلقِ مثنوی مولوی و دیوان شمس.
و البته پا به پای این حضور، حضور جناب فارابی و ابن سینا و سهروردی را داریم که آنان نیز از همان حضور اولیه ایمانی پرسش دارند ولی عقلانیت خود را بیش از آن حضور خاص به میان آوردند و تاریخ همچنان در نزد ما و با ما ادامه داشت تا مواجهه ما با جهان جدید در چهارصد سال پیش آن‌گاه که دربار صفوی میدان مواجهه بزرگانی همچون شیخ بهائی و میرفندرسکی از یک طرف و مستشرقینی شد که از غرب حامل اندیشه دکارت بوده‌اند. و این‌جا است که جناب صدرا یعنی شاگرد جناب شیخ بهائی و جناب میرفندرسکی با دو جهان روبه‌رو شد و موجب طلوع حکمت متعالیه گردید. بنده مقدمه‌ای را که تحت عنوان «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» بنا شد خدمت رفقا عرض کنم، در جواب سؤال‌های جنابعالی تقدیم می‌کنم. به امید آن‌که بابی از تفکر نسبت به پرسش‌هایی که فرمودید؛ گشوده شود. البته بحث همچنان قابل تفکر و اندیشه است. موفق باشید بسم الله الرّحمن الرّحیم در آخرین روزهای تاریخ قرون وسطی، آرام‌آرام  این حالت برای انسان پیش آمد که گویا برای درخشش ایمان باید خود را بیشتر احساس کند و این‌جا بود که به بودنِ خود و این‌که باید به آن بودن فکر کرد یا نه توجه کرد، توجهی که رنه دکارت(۱۵۹۶-1650) در شک دستوری خود پیش کشید که: «من شک می‌کنم پس هستم»  و این شروعی بود برای آن‌که انسان بیش از پیش، خود را مدّ نظر آورد و با نظر به بودنِ خود راهی برای ایمانی زنده‌تر بیابد. در همین مسیر و در همان فضای تاریخی با  کانت(۱۷۲۴ – ۱۸۰۴) روبه‌رو می‌شویم، کانتی که تا مرز بنیاد دادن به انسان و فهم انسان از خودش جلو و جلوتر رفت، به همان معنایی که انسان سوژه خودش گردید. آنچه در این شرایط تاریخی پیش آمد همین بود که اولاً: انسان به بودن و هستی خود توجه کرد و ثانیاً: این‌که باید هستی و یقین را در درون خود جستجو کند. و این راز طلوع بشر جدید است و عقلانیتی که در صدد ایمانی است اصیل‌تر از ایمانی که در قرون وسطی تجربه کرده بود. درست در همین دوران یعنی در سال‌های(۱۶۴۰-۱۵۷۱م) (۱۰۴۵-۹۷۹ق) جناب  ملاصدرای شیرازی در تاریخ حاضر است و این یعنی نوعی معاصرت بین جناب ملاصدرا و جناب دکارت و تاریخی که انسان نسبت به هستی خود و جهانی که در نزد خود دارد توجهی ویژه کرده است. این‌جاست که می‌توان گفت با توجه به حضور جناب ملاصدرا در اصفهان در کنار جناب شیخ بهایی و جناب میرفندرسکی و ارتباط آن اساتید بزرگ با دربار صفوی و حضور مستشرقینی که از اروپا می‌آمدند و از دکارت در عین توجه به ریشه‌های تاریخی آن، سخن می‌گفتند، می‌توان جایگاه  اندیشه اصالت وجود جناب ملاصدرای شیرازی را مدّ نظر آورد، اصالت وجودی که در راستای ایمانی زنده‌تر در عین عقلانیت، از یک طرف به وجود و هستی نظر دارد و از طرف دیگر به انسان می‌اندیشند. با توجه به نکات فوق خوب است که نظری به اندیشه اصالت وجود بیندازیم و در بستر این اندیشه، به انسان و به تاریخی که در آن قرار داریم و افقی که ما را به ایمانی خاص دعوت می‌کند، فکر کنیم، ایمانی که عقل را در هویت قدسی خاصی که همان اصالت دادن به وجود است، با ما در میان می‌گذارد. امری که آخرین انسان درصدد آن است. 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36407 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۸ ⁉️با سلام استاد گرامی شخصی را در خواب در نظر بگیریم ک در عالم خواب صورتهایی را میبیند. او در عالم خواب مردمک چشم آن عالم است. ادراکی که از ناظر در عالم خواب پیش فرض وجود دارد این است که او خود فرد خوابیده است. در واقع تفکیکی نمیتوان بین این دو از نظر صغیر و کبیر قایل شد. مطلبی که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که به نظر میرسه تفکیک این دو از هم از حیث ضرورت بیان و شرح موضوع است و در حقیقت عالم "عالم" است. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36408 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۰۹ ⁉️با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما و استاد گرانقدر شرح صوتي كتاب " شرح فصوص" استاد طاهرزاده انجام شده است؟ در كدام بخش از سايت قابل دسترسي است؟ ممنون از پاسخگويي و تشكر التماس دعا ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ارتباط با کتاب «فصوص الحکم» نیاز به مقدماتی دارد، وگرنه منظور جناب ابن عربی، درست فهم نمی‌شود و موجب بدآموزی می‌گردد؛ خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره  09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید    🌐http://lobolmizan.ir/quest/36409 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۰ ⁉️  استاد سلام. سوالی در رابطه با شغل معلمی دارم. بدون دروغ یکی از چالش های یک معلم کنترل و مدیریت کلاس درس است و گاهی این مطلب مسئله اساسی ذهن معلم در سر کلاس می شود. امروز دانش آموزی سر کلاس سوالی در مورد اینکه فلان درس به چه کار ما می آید از بنده پرسید من هم با تصور غالب بر ذهنم که او نیتش به هم ریختن کلاس است جوابی به او دادم اما بعدا از خودم پرسیدم: حالا اگر واقعا این سوال دغدغه ذهن این دانش آموز بود چه؟ یا اصلا بله نیت اصلی اش به هم ریختن کلاس بوده اما خود سوال هم دغدغه ذهنش بوده یا حتی او این سوال را برای به هم ریختن کلاس پرسیده اما اصل سوال برای هم شاگردیهایش مطرح بوده، آیا با این وجود نحوه برخورد من درست بوده ؟ از طرف دیگر سال‌های اول تدریس به این جور سوالات خیلی بها می دادم و سعی می کردم با فکر دانش آموز همراه شوم اما واقعا در کنترل کلاس مشکل پیش می آمد گویا در عملکرد بنده همراهی با فکر دانش آموز لازمه اش یک آزادی هست که در نهایت او از این آزادی سوء استفاده می کند. خواهشم این است که این دغدغه بنده را هم با توجه به تجربیات معلمی تان و هم اندیشه تان جواب بدهید. ممنون ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال جمعِ این دو مورد مهم است که از یک طرف دانش‌آموزان بتوانند سؤال کنند حتی به هر بهانه‌ای. و از طرف دیگر جنابعالی به عنوان معلم کلاس در عین جوابگویی به سؤالات در وقت مشخص، نه صِرف آن موقعی که دانش‌آموز سؤال کرده، مواظب کنترل کلاس هم باشید. این دیگر زرنگی معلم است که بتواند این دو حضور را با همدیگر جمع کند. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36410 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۱ ⁉️با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار ،بنا بر تحقیق بنده برروی آیین باستانی "میترا" و جهانی بودن این آیین، در باب اسلام و تشیع شباهت هایی یافتم که نمیدونم درسته که بگویم که این آیین باستانی ایرانی در دین اسلام تاثیراتی داشته همانطور که در قرآن به خورشید قسم یاد شده؟؟ می‌شود گفت که باورهای این آیین بر اسلام تاثیر گذاشته؟ ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به موقعیت عربستان در آن زمان که تقریباً در حاشیه جهان آن روز بوده و با نظر به امّی‌بودن رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بسیار بعید است که این نوع آیین ها در آنجا حاضر بوده باشد. از طرفی سوگند به «شمس» در قرآن نظر به سنت حضور نور در عالَم دارد تا جایگاه نور هدایت الهی از طریق پیامبر را متذکر شود، نه اینکه برای «شمس» استقلالی قائل باشد و پرستش آن را به میان آورد. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36411 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۲ ⁉️با سلام _حضرت استاد _کمتر کسی از اساتید شیعه و سنی و حتی کمتر اندیشمند غربی را سراغ داریم که به نوعی از اراده‌یِ آزاد و یا مسئولیت و تکلیف بعنوان بندِ بندگی سخن به میان نیاورده باشد! ما از طرفی انسان را مسئول می‌دانیم و لذا کم کاری را بر او خرده گرفته و مذموم داشته و پُرکاری ممدوح!!! حال طرح این تئوری و نتیجه گیری آن در تحلیل تاریخی از کفر اسلام و لذا جهاد و تلاش‌ برای ازمیان برداشتن مصدایق کفر به کاری واجب تبدیل می‌شود _اما اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم یک جای کار لنگ است_برای مثال منِ نوعی واقعا و حقیقتا میخواهم از _بفرض_طمع ورزی رها شوم، می‌دانم که ارادهٔ آزاد دارم تا طمع ورزی در خود را ذبح کنم _اما سر بزنگاه خلاف آن عمل میکنم _ «ظاهراً ارادهٔ من توسط اراده دیگری به ناراده گی تبدیل میشود» این نوعی تسلسل است_چون اراده دیگر مقصر است_و از طرفی اگر به توحید ناب در اثر ایمان و عمل صالح دست یابم باز اراده دیگری مسبب است و این مدح من نیست _اگر بگویم نه ارادهٔ من به تنهایی انتخاب کننده خیر و شر است آنگاه ابهام دیگری برایم بوجود می‌آید و آن اینکه _چرا بایست برای این اراده اراده دیگری کنم؟ چرا این ارادهٔ اکنون تا دیروز نبود _؟ _من اگر اراده میکنم یعنی بر اراده قبلی خودم اراده کرده ام؟؟ و این باز تسلسل است و محال؟؟ بنظر شما گیر کار کجاست؟ ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به جمله دقیق و حکیمانه علامه طباطبایی نظر کنید که می فرمایند: «انتخاب، ذاتیِ انسان است و انسان در «اختیارداشتن» مجبور است» با توجه به این امر، اراده انسان مبتنی بر ذاتی است که عین انتخاب و اختیار است. با توجه به این امر است که گفته می‌شود: «الذاتی لایعلل» یعنی امر ذاتی به علت خارجی نیازمند نیست. در نتیجه اراده و انتخاب انسان به خود انسان مربوط است و تسلسل لازم نمی‌آید مانند آنکه تری و رطوبت آب به ذات آب مربوط است نه آن‌که چیزی آن را تر کرده باشد. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36412 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۳ ⁉️سلام استاد بنده چندروز دیگر ۲۷ سالم تمام می‌شود. در تمام این سال‌ها همه اطرافیان و هرکسی که با من آشنایی پیدا کرده است مرا به عنوان شخصی مهربان و متواضع و خوش‌اخلاق و خوش‌قلب می‌شناسند. من اما همیشه از بیماری‌های قلب خودم رنج می‌برده‌ام. اخیرا دوباره درباره خودم فکر کردم و به این نتایج رسیدم: -من در قلب خودم حسود هستم هرچند در تمام این سال‌ها جلوی بروز حسادتم را گرفته‌ام. -من در قلب خودم گاهی بدخواه دیگران هستم هرچند در زبان و عملم نمی‌گذارم این بدخواهی آشکار شود و به خلاف آن تظاهر میکنم. -من کینه‌ای هستم و بدی دیگران در حق خودم را تقریبا هیچوقت فراموش نمیکنم. -خلاصه اینکه قلب سلیم ندارم و قلبم پر از غل و غش و دغل است! -در ضمن روحیه فوق‌العاده صلح‌جویی پیدا کرده‌ام که از دعوا ترس دارد و دوست دارد همه همیشه با هم دوست باشند! به خاطر همین تقریبا هیچوقت دوستانم که مرتکب حرام می‌شوند را نهی از منکر نمی‌کنم و تقریبا مطمئنم که اگر در موقعیت جهاد هم قرار بگیرم از ترک‌کنندگان جهاد خواهم بود. به این دلایل، به شدت از حال خودم ناامیدم. البته همچنان به فضل خدا امید دارم ولی با ویژگی‌ها و روحیاتی که در خودم می‌بینم بسیار از شب اول قبر و برزخ و قیامتم می‌ترسم چون میدانم کسی با این ویژگی‌ها رستگار نمی‌شود. از طرفی هم واقعا نمیدانم چطور باید این ویژگی‌ها را تغییر بدهم چون سالهاست با آنها درگیرم اما آنها در قلب من رسوخ کرده‌اند. وقتی به این فکر میکنم که چقدررررر ویژگی‌های بد شخصیتی دارم حتی از تلاش هم ناامید می‌شوم. از شما دعا و راهنمایی برای خروج فوری از چاه ترسناک و عمیق این ویژگی‌های بد طلب میکنم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان از طریق معارف عالیه توحیدی و مقیّدشدن نسبت به دستورات شریعت وارد شود می‌تواند در افق شخصیت خود دریای بیکرانه رحمت الهی را احساس کند و جلو رود. در این راستا با وسعتی که پیدا می کند، ان شاءالله از هر دو مشکل که فرمودید، رها می‌شود. پیشنهاد می‌گردد پس از دنبال‌کردن مباحث معرفت نفسی،https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3 مباحث مربوط به سوره «حجر» را دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1257?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%AD%D8%AC%D8%B1 . موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36413 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۵ 💠خانم مرحومه پروانه معصومی هنرمندی در کسوت اصالت مادرانه ⁉️استاد عزیزتر از جان سلام علیکم، چند روز گذشته شرافت در غربت برایم معنا پیدا کرد. در دنیای کثیف سلبریتی ها، پروانه ای را دیدیم که همراه باد صبا شد و به جرم ایستادگی بر عقاید حقه خود و دفاع از یگانه ولی زمانه گوشه نشین و تنها شد. بانویی که با توجه به سابقه درخشان خود بسیار در جامعه هنری ایران مشهور و معروف بود اما با دفاع و پشتیبانی از رهبر انقلاب، صدای کفتارها وگرگ ها بلند شد و او تنها و غریبانه به دیار حق شتافت. دوست داشتم نظر شما را نسبت به مرحومه پروانه معصومی و کار بزرگی که در این عالم انجام داد، جویا شوم. ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان متوجه بزرگی‌های خود شود که به تنهایی می‌تواند یک ملت باشد؛ در هر میدانی که حاضر شود نه تنها استوار می‌ماند بلکه معنای استواری در هنر را به نمایش می‌گذارد زیرا می‌داند چه اندازه انسان بخصوص زنان، در هنر می‌‌توانند مؤثر باشند بدون آن‌که اصالت‌های مادرانه خود را زیر پا گذارند و این، معنای حضور مرحومه پروانه معصومی در این جهان بود که با دیدِ نافذ خود حق را یافت و با دلی نورانی زندگی کرد و با همان نور، به ابدیت پیوست. «عاشَ سعیداً و ماتَ سعیداً». موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36415 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕࿇༅⊹━┅┄ 🌸 🌸استـــاداصغـــرطاهــــــرزاده 💠سوال شماره ۳۶۴۱۷ ⁉️سلام ،چه کنیم تا در هنگام عصبانیت،عقل خود را از دست ندهیم، و بر رفتار و کردار و گفتار خود مسلط باشیم? ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، توجه به رحمت واسعه خداوند است. بالاخره این نوع سجایا که انسان از رذیله غضب عبور کند، ساده نیست. باید همت کنیم و با ادامه آن همت به مرور جان و قلب را متذکر نماییم. در این رابطه خوب است با دعای فوق العاده «مکارم الاخلاق» مأنوس شوید که شرح آن در سایت هست. https://lobolmizan.ir/sound/646?mark=%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/36417 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan