🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29683
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام بر استاد طاهرزاده:
من مدتهای مدیدیست گرفتار دو تفکر که گاه احساس میکنم هذیان است شده ام و هرچه سعی میکنم اعتنا نکنم یا با تفکر و استدلال و ... آنها را تضعیف کنم باز در اعماق وجودم حضور آنها را احساس میکنم یا در خواب گهگاه این تفکرات تمثل می نمایند این دو تفکر چنینند: ۱. مطلبی که اخیرا در برخی سایتها تحت عنوان پدیدارگرایی مشاهده کردم و آن اینست که هستی منحصرست در آنچه من در لحظه کنونی احساس میکنم پس اگر مثلا گربه ای را مشاهده میکنم پیکسل به پیکسل در منظر من ایجاد میشود و به محضی که از منظر من خارج شد اینگونه نیست که دور از چشم من در مکان دیگری باشد بلکه نابود شده است من این مطلب را به انسانها و ...تعمیم دادم بنابرین انسانها تا زمانی که در حضور من هستند وجود دارند به محضی که از من دور شدند و حواس من آنها را دیگر احساس نمیکند نابود میشوند. ۲. احساسی در اعماق وجودم هست که هیچ چیز وجود ندارد.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید بشود با همدلی با جناب دکارت و شکِ دستوری او، در این مورد فکر کرد. پیشنهاد میشود به جزوات «فلسفهی غرب» در قسمت دکارت، سری بزنید. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29683
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29684
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام و درود: سوالم را خیلی خلاصه میپرسم. درست است که شما پاسخگوی اعمال و رفتار دکتر داوری نیستید و ما هم چنین انتظاری را نداریم اما با توجه به اینکه عمدتا در این زمانه شما با ایشان جدی ترین گفتگو و دیالوگها را داشته اید و به اندیشه ایشان جدی ترین توجه ها را کرده اید میخواهم بپرسم که در شهادت های مهمی که این چند ساله رخ داده (همچون شهادت حججی و سردار سلیمانی) از ایشان هیچ واکنش رسمی ندیده و نشنیده ایم در حالی که جناب دکتر درباره کوچکترین و ریزترین اتفاقات هم از جنبه تفکر و فلسفه واکنش نشان داده اند و علی ای حال ما میگذریم و کاری نداریم. اما در شهادت دانشمند شهید فخری زاده فارغ از نگاه فیلسوفانه و متفکرانه انتظار داشتیم بنابر وظیفه و مسئولیت فرهنگستان علوم دکتر حداقل پیام یا واکنش کوتاهی انجام میدادند کما اینکه در مرگ مریم میرزاخانی چه سوگنامه ای نوشتند و یاد آن دانشمند را گرامی داشتند، آیا مقام دانشمند بودن شهید فخری زاده بخصوص با توجه به توجه شهید به نسبت فلسفه و فیزیک آیا درخور توجه نبود؟ این سوال حقیقتا جهت مقصد و غرض سیاسی نیست بلکه جهت این است که من که به حکیم بودن جناب داوری اذعان دارم و سالهاست از علاقه مندان ایشانم دنبال واقع قضیه هستم که چه حکمتی پشت این نوع رفتار دکتر وجود دارد؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: عین همین سؤال در مورد حاج قاسم سلیمانی برای رفقا پیش آمد. بخصوص که در مورد شهید فخریزاده جای سؤال، بیستر هم میباشد. یا باید بگوییم تصور کردهاند به جهت وجه سیاسی قضیه ایشان وارد نشدهاند، و یا باید بگوییم در مورد خانم میرزاخانی صرفاً وجه عاطفی در میان بوده است. هرچه هست برای بنده و امثال بنده این سؤال هست، بخصوص که بعضاً در این امور وارد شدهاند. با اینهمه ما گفتگوی علمی با ایشان را وجهی از تفکر در این زمانه میدانیم. ولی به هر حال در این امر باید از ایشان سؤال شود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29684
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29685
💠در موضوع طب سنتی و طب جدید
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️با سلام و ارادت: استاد بزرگوار یک ابهامی در ذهن من به وجود اومده که می خواستم به کمک شما رفعش کنم. راستش من خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم یه سری افراد به اسم طب اسلامی به پزشکای کشور و طب مدرن توهین می کنند و خدماتشون را نادیده می گیرند چون در هر صورت دودش به چشم اسلام میره و رویه ولایت فقیه هم تا الان این نبوده. وقتی باهاشون حرف میزنم کلا طب مدرن را تکفیر میکنند و میگن برای هر موضوعی وحی بهترین منبعه. از این طرف وقتی با یکسری پزشکان مومن و انقلابی صحبت کردم که چرا حرف این بنده خداها را نمی شنوید میگفتند ما هم کافر و بت پرست نیستیم و علم ائمه (ع) به همه شئون عالم را قبول داریم ولی حرفمون اینه که معصومین دنبال نظام طبی نبودند و آیت الله ری شهری از قول شیخ صدوق و شیخ مفید و سایرین نقل میکنند که اکثر احادیث طبی معتبر نیستند. نظر آیت الله جوادی و علمای عصر خودمون هم همینه. آیت الله حائری هم بحث مفصلی دارند راجع به این موضوع و میفرمایند «اینهایی که می گویند ما طب جدید را قبول نداریم و فقط طب قال الصادق و قال الباقر را قبول داریم، اشتباه میکنند. ائمه این جراحی ها را قبول ندارند؟ خیلی هم قبول دارند! گاهی این آقایان افراط و تفریط می کنند. کل علوم تجربی را می گویند باید اسلامی باشد. این روایات طبی برای این بوده که ائمه بگویند ما هم بلدیم و از شما هم بهتر بلدیم، [نه اینکه بخواهند ارزش تجربۀ بشری را نفی کنند]» و ما بهتر از علما نمی فهمیم که بخوایم در مقابل نظرشون تسلیم نباشیم. استاد عزیز فرمایش دوستان پزشک من را قانع کرد. اما فرمایشات دوستان طب اسلامی قانعم نمی کنه. لطفا شما راهنمایی بفرمایید.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 29670 عرض شد، طب سنتی و طب جدید هر دو مبتنی بر آزمون و خطا هستند و مثل هر علمی، جایگاه خود را دارند و مطلق هم نیستند. و بهتر است به جای طب اسلامی، عنوانِ طب سنتی در میان باشد. زیرا اولاً: همچنان که فرمودید استناد آن سخنان به ائمه «علیهمالسلام» کار آسانی نیست، ثانیاً: معلوم نیست که اگر مثلاً طب الرّضا از نظر سند هم مستند باشد، آیا به این معنا نیست که حضرت مطابق مزاج خود مأمون چنین پیشنهادهایی کرده باشند؟ موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29685
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29686
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️با سلام خدمت استاد محترم: گروهی در فامیل ما بسیار برای عرفان حلقه تبلیغ می کنند و در اطرافیان من هم کسی هست که به این جریان فکر می کند، نمی دونم چی به ایشان بگویم. چون شناختی از فعالیت های این گروه ندارم.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید به این افراد تذکر داده شود که چگونه عرفانی را که با اولیای معصوم و آیات قرآن میتوان ادامه داد، رها کردهاند و به اموری دل بستهاند که بیشتر انسان را گرفتار توهّم میکند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29686
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29688
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم استاد بزرگوار: خداوند بحق محمد و آل محمد علیهم السلام جناب عالی رو سلامت نگهدارد۔ بنده غربه الغربیه شیخ اشراق رو مطالعه می کردم که یک سوال برایم پیش آمده۔ ببخشید اگر کودکانه بنظر رسید:
در آن مطلب و متون دینی دیگر مومنان اعم از سالکان رو از شهوت رانی برحذر داشته اند و مثلاً در رساله مذکور دستور میرسد که زنت را بکش۔ اینجا شارحان می گویند منظور قشر تانیث نیست بلکه شهوت انسان است۔ حالا سوال اینست که اگر سالک شهوت و همچنین حیوانیت خویش را در این سیر پشت سر گذاشت دیگر چه نیازی هست که برایش بهشت و حور و قصور مهیا کرده باشند؟ چون نفرموده اند اینها رو مهار کن بلکه اینکه بکش۔ پیشاپیش بخاطر پاسخ تون ممنونم۔
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با آن رساله شده است تحت عنوان «شرح رسالهی غربت غربیه» طی سه جلسه شده است. صوت آن را در تشکل اشارت در تلگرام به آدرس زیر میتوانید دنبال کنید: موفق باشید @esharat
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29688
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29689
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده:
با توجه به پرسش ۲۹۶۷۸ متأسفانه در دانشگاه فرهنگیان بعضی دروس و اساتید ضعیف هستند به نظر شما این ضعف را چگونه جبران کنم؟ فرمودید با ادبیات عرب آشنا شوم برای این کار چه کتابی پیشنهاد می کنید؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود در تأمّل و تدبّر در آیات و روایات کار جلو میرود. تقویت ادبیات عرب از طریق صوت اساتید که علیالقاعده در اینترنت میتوانید پیدا کنید، حل میشود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29689
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29690
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد اگر ما بخواهیم روی تن و جسممان حاکم باشیم و آنچه را که ما به جسممان میگوییم جسممان اطاعت کند نه آنچه جسم میگوید ما اطاعت کنیم باید چه کنیم؟ و کدام از صوتی ها شما را باید گوش دهیم؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد مباحث «معرفت نفس» کمک میکند. ابتدا سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بزنید خوب است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29690
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29693
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد: یک بنده خدایی این سوال را برای بنده فرستاده و درخواست جواب کرده، لطفا عنایت بفرمایید و جواب را مرحمت فرمایید:
سوال اول: آیا عقل کاشف از واقعیت است؟ چرا؟
سوال دوم: این که این براهین فلسفی که بیان شده برای اثبات واجب الوجود و این که بی نهایت است و به قول فلاسفه «واجب الوجود : ماهیّته إنّیّته» و عقل نیز این ها را می پذیرد و ما هم قبول داریم که صحیح اند، ولی از کجا بدانیم که در واقع و نفس الامر نیز این گزاره های عقلی جریان دارند و مطابقت با واقع و نفس الامر هستند؟ و به عبارت دیگرچه طور می شود به این براهین اعتماد کرد البته از جهت این که این ها حکایت گر از واقع هستند؟ و به چه دلیلی ثابت می شود که این براهین فلسفی، حاکی و حکایت گر از واقع و نفس الامر می باشند؟ و چه طور می فهمیم که این احکام عقلی منتزع و برگرفته از عالم واقع و نفس الامر می باشند؟ شاید کسی بگوید که این براهین فلسفی که احکام عقلی اند از جمله مفهوم واجب الوجود و ممکن الوجود و براهین اثبات واجب الوجود و براهینی که ثابت می کنند واجب الوجود بی نهایت است و... که این ها یعنی این براهین و استدلالات عقلی مذکور در علم فلسفه صرف گزاره های ذهنی هستند و صرف چیدمان عقلی ای بیش نمی باشند و منتزع و حاکی و حکایت گر از عالم واقع و نفس الامر نمی باشند و صرف استدلالات عقلی هستند همین و بس! خب به این مستشکل چه جوابی می شود داد؟ و در صورت جواب چه دلیلی بر جواب می باشد (جواب با ذکر دلیل لطفا)
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این موارد با دکارت، کار شروع شود. بحث دکارت در جزوات «فلسفهی غرب» در قسمت نوشتارهای سایت هست. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29693
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29687
💠نظر استاد رحیمپور ازغدی در رابطه با شهید فخریزاده
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️فیزیک، فلسفه، عرفان و آنگاه خون
حسن رحیمپور ازغدی
دیشب به لطف یکی از دوستان، یادداشتهایی از شهید بنیانگذار، استاد فخریزاده را دیدم. پیشتر ندیده ونخوانده بودم. دیشب هم نخواندم، بلعیدم و افسوس خوردم بر بزرگمردی که جلوی بتهای ما زانو نزد، بزرگ در «فیزیک» و «فلسفۀ علم» و بزرگ در انسانیت و معنویت، مجاهدی ناشناخته برای ما و کاملا شناخته برای واشنگتن و لندن و تلآویو که او را پدر"تکنولوژی هستهای" و مغزمتفکر "هوافضا" نامیدند و کشتند. دهها نقشه ترور او نقش برآب شده بود. روشن است که چرا مردم آن نظریهپرداز عملگرا را قاسم سلیمانی «فیزیک هستهای» خواندند. شهادت فخریزاده، برای او «خیر» و برای ما «شر» بود، برای او قصۀ «پیله و پروانه» و برای ما غصۀ «ماندن میان درودیوار» است، و محرومیت از مردی که ندانستیم چه حقی بر امنیت و پیشرفت ایران دارد و اینک چون شهید تهرانیمقدم، شهدای هستهای و شهیدانی که پس از این خواهیم داد، دیگر از تاریخ ایران تفکیک نخواهد شد؛ چه خورشیدهای درخشان به تاریخ ما سنجاق نشدهاند بلکه خود تاریخ ما هستند.
ضمن آنکه اهل تعارف نیستم و اگر برادر قاآنی فرمانده من در سالهای جنگ، ما را به عضویت سپاه قدس بپذیرد در هر عملیات انتقامی در هر جای عالم که باشد شرکت میکنم بهویژه اینک که گرفتار کوتولههایی هستیم که هوسی جز مذاکره باشیطان ندارند و نمیدانیم به کدام خدا نماز میبرند اما نقدا حیف است اگر با چند یادداشت به افکار شهید فخریزاده در حوزه فلسفه و علوم پایه اشاره نکنم:
🔺۱. امکان و ضرورت احیای فلسفۀ اسلامی رابه حوزه ودانشگاه یادآوری کرده و آنان را به ظرفیتهای احیا نشده فلسفه اسلامی برای فلسفه علم توجه داده است. حیات فلسفه ، قدرت تعامل با محیط و رشدیافتن و رشددادن است؛ بهنحوی که با پرسشهای فلسفی اکنون رویارویی داده شود، چالشپذیر باشد و از مسیر فلسفۀ علم، تاثیر ملموس بر جهتگیری علم داشته باشد. فلسفه اسلامی هم نوع زنده و مرده دارد.
🔺۲. شهید نظریه پرداز، ریشۀ چالش بزرگ فیزیک جدید را در "فلسفۀ فیزیک"میبیند واصل "عدم قطعیت" راکاملا ادامۀ نظریۀ معرفتشناختی امتناع در شناخت ذات واقعیات طبیعی با روشهای فیزیک میداند چه برخلاف ادعا کمیات وابسته به هم برای یک ذره فیزیکی بهطور همزمان بادقت صفر، همچنان غیرقابل اندازهگیری است. همچون اندازهگیری تکانه بادقت بالا در الکترون که سبب میشود نتوانیم اطلاعاتی روشن از مکان بدهیم و بهعکس.فیزیک کلاسیک در مورد انرژی و زمان با همین مشکل مواجه است. اندازهگیری دقیق یک کمیت، سبب عدم دقت در بینهایت کمیت وابسته دیگر میشود و تلاشهایی چون نظریه «متغیرهای پنهان» نتوانسته خطر ظاهری این اصل را جبران کند.
🔺۳. ایشان اصل «عدم قطعیت» در فیزیک را اگر نفی علیت به مفهوم نیوتونی آن باشد، معقول وحتی عامل پیشرفت علم میشمارد اما این اصل نمیتواند نفی «علیت» با تبیین فلسفی باشد مگر کسانی به دلایل ایدئولوژیک و غیرفلسفی چنین استنتاج نادرستی بر آن تحمیل کنند.
🔺۴. از همسر شهید نقل شد که وقتی در خون خود دست و پا میزده، بیشتر نگران محافظانش بوده و با فریاد از آنان خواسته جلو نیایند تا آسیب نبینند. همکارانش گفتند گرچه دو نخستوزیر رذل صهیونیست علنا نام دکتر فخریزاده را بعنوان هدف اعلام کرده بودند و آمریکا و کارگزارانش تشنه به خون او بودند، در داخل کشور نیز تحت فشار و ایذا بود. به نام برجام دستهایش را بستند و با دست بسته، هدف مسلسل تروریزم دولتی غرب قرار گرفت و مخالفان داخلی پروژه او نه حاضر به مناظره بودند و نه مسئولیت تصمیمهای خود را میپذیرند.
🔺۵. شهید فخریزاده در نقاط ربط فیزیک با فلسفه و در حلقه وصل "فلسفه علم" و معرفتشناسی با مشکلات انسان و نیازهای حیات، درگیر تالیف کتابهایی بود و میپرسید چرا نهاد فلسفه اسلامی در صحنه نیست و تفریع فروع نو نمیکند؟ چرا تاثیر آن در علوم تجربی و علوم انسانی به درستی برای دانشجویان "فلسفه علم"، تبیین نشده و فیلسوفان این عصر، تن به رویارویی جدی با مسائل بنیادین علم نمیدهند؟ کجایند مقالاتی که با مبانی فلسفه اسلامی به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بپردازند؟ چرا فیلسوفان امروز غالبا به ذکر مصادیق و مثالهای تازه، اکتفا کرده و مثلا در تدقیق و تجزیه روایت فلسفی از هستی نکوشیدند؟ حال آنکه فلسفه غرب با مبانی متشتت معرفتشناختی در معرکه، حاضر و با علوم، در تعامل زنده و با هر چالشی، نحلهای زاده و صاحب اولاد مشروع و نامشروع بسیاری شد و بر روند علوم و تطبیق یافتهها با سبک زندگی، ایفای نقش کرد؟ انیشتین گفت نظریه "نسبیت"، آنقدر میوه میدهد که خود دیگر آن را نمیفهمم.
در این لحظه به یاد آوردم اینها بخشی از سوالاتی بود که سال گذشته در فیضیه و در دانشگاه ت
هران پرسیدیم و یکی در قم آن را دروغ و تضعیف حوزه خواند و دیگری در تهران، آن را خارج از محدوده علم! و دانشگاه دانست.
همچنین شهید محسن، فیزیک و فلسفه را به نحوی مرتبط میدید که اگر مرز آنها رعایت شود یکدیگر را خوراک داده و حتی اصلاح میکنند گرچه ابزارهایی کاملاً متمایز و حیطهای مستقل دارند.
در رمزگشایی شهید دکتر فخریزاده، وقتی "ایدئولوژی" بر "جهان بینی" و جهان بینی بر "شناخت"، مبتنی است و وقتی موثرترین ابزار شناخت، تجربه حسی است (از تعبیر تعمیم یافته "مشاهده" برای حس بهره میبرد)، چرا نقش فیزیک در "شناخت"، دست کم گرفته شود؟ فیزیک، دریچهای راهگشا بسوی چشماندازی بینظیر در مشاهده آفاق است چنانچه زیستشناسی و علومشناختی که توسعهیافتهی علمالنفس است، شانی چون فیزیک دارند و البته این ارتباطها نباید مرز و وظایف علوم را در هم ریزد و نسبیتزدگی به معنای نادرست آن، مایه اغتشاش در علم و فلسفه شود.
شهید محسن، دیدگاه امثال پوپر و پیروان ایرانیش را نه تنها غیر فلسفی بلکه منجر به فروپاشی علم میداند و تداخل بیمنطق و افراطی علوم و فلسفه در یکدیگر را اخلال در هر دو میشمارد و مینویسد گرچه هرگز نخواستهام با فیزیک به خدا برسم اما مگر با فلسفه(بدون نبوت)میتوان جز به خدایی ناقص رسید؟ او قاطعانه،فیزیک را بستری کارآمد(نه بیشتر و نه کمتر) برای عرفانی مستظهر به "طبیعتشناسی" میخواند و میگوید فیزیک در اندازه خود، جلوههایی زیبا و باشکوه از حضرت حق به نمایش میگذارد و من شخصا از فیزیک نه تنها لذت حل مسئله، بلکه لذت معنوی بردهام و بر ایمانم افزوده است.
شهید محسن در شگفت است که چگونه کسانی در اروپا توانستند از یک"جهان منسجم"و"مکانیک معنادار"به الحاد یا بیمعنا دیدن هستی برسند؟و چرا به سهمیه تجربی و ریاضی از ذهن خود بسنده کردند؟ مگر عقل، بویژه وقتی مویدات علم، پشت آن میایستد، راهی برای"الحاد" یا"شکاکیت"(که دشمن خونی "عقل"است) بازگذارده است؟ اینان از کدام بیراهه رفتند که به بیغوله رسیدند؟
🔺۶. شهیدترور، سردار پاسدارمحسن فخریزاده، که او و همه شهدای هسته ای را باید ازجمله شهدای تمدن سازی معاصرایرانی اسلامی دانست در نقطه وصل فیزیک و فلسفه، نظریه پردازی کرده است. او به منظر اپیستمولوژی صدرایی در فلسفه علم و شباهتی میان "آزمایش فیزیکی" با "تعقل فلسفی" توجه میداد که چگونه فیزیکدان برای شناخت طبیعت، چارهای جز دخالت در آن ندارد و همین دخالت دانشمند، واقعیت را از موقعیت "ماقبل شناخت" یعنی از نفسالامر پیشین خارج میکند و بنابراین آنچه دانشمند در طبیعت، شناسایی میکند همان موجود قبل از شناسایی نیست.
برای مشاهده الکترون باید از فوتون بهره برد اما به محض تماس فوتون با الکترون، وضعیت در هم میریزد و دیگر این الکترون، آن الکترون نیست. این نکته گرچه در فیزیک کلاسیک هم شناخته شده بود اما ارزش عملی آن را نمیدانستند. در فیزیک و در علوم آزمایشگاهی،امکان علم دقیق به واقعیت پدیده مادی با قطع نظر از دخالت دانشمند(که برای درک آن پدیده، ضروری است) وجود ندارد. در سطح سادهتر وقتی دماسنج را وارد آب میکنید تا دمای آن را اندازه بگیرید، از آب، انرژیهایی میگیرید و به آن انرژیهایی میدهید؛ پس آب اندازهگیری شده، آب دیگری است و در هیچ آزمایشگاهی،"آب پیش از اندازهگیری" عینا قابل اندازهگیری نیست و انحراف محاسبه هرگز به صفر نمیرسد. در فیزیک جدید نیز فوتون، کوچکترین ابزار مشاهده با کمترین تاثیر در واقعیت، نمیتواند مانع خطا شود و البته چارهای از این خطا در فیزیک نیست.
برادر شهید میپرسد وقتی در فیزیک، "عالم و معلوم" بر یکدیگر تاثیری چنین متقابل میگذارند به حدی که واقعیت نفسالامری، جدا از دخالت فیزیکدان و فیزیکدان بدون تاثر از آزمایش، قابل آزمایش نیست چرا مثلا به معرفتشناسی ملاصدرا و علمالنفس حکمت متعالیه توجه نکنیم که چگونه در "نظریه تجرید" صدرایی، مراتب ادراک، وابسته به میزان تجرید است، یعنی با تجرید ناقصتر به "ادراک حسی" و وقتی بیشتر شود به "ادراک خیالی" و با تجرید کاملتر به "ادراک عقلی" میرسیم؛ بنابراین پابهپای مراحل ادراک، هم "درککننده" و هم "درکشونده"، هر دو ارتقا مییابند. آنچه مانع ادراک وجهی از حقیقت میشود از عوارض ماهیت نیست بلکه نحوه وجود و عینا خود واقعیت است که ماهیت با آن موجود میشود و این یعنی که سخن از یک مرتبه از یک حقیقت نیست بلکه با تجرید کمتر، به واقعیت محسوس، با تجرید بیشتر به صور خیالی و آنگاه به ادراک عقلی ارتقا مییابید. بنابراین شناخت حقیقت نفسالامری هم مستقل از ادراک فیلسوف ممکن نیست و این محدودیت، ناشی از محدودیت ابزار و امری عارضی نیست بلکه ذاتی و ناشی از تاثیر متقابل ناظر و منظور در یکدیگر است.
برادر محسن به حوزه و دانشگاه یادآوری میکند که بسیاری سرفصلها در فلسفه اسلامی اعم از سینوی و صدرایی و اشراقی
و حتی عرفان نظری وجود دارند که هنوز در مورد اثرگذاری و اثرپذیری آنها در فلسفه علم و از جمله فیزیک بحث جدی و پیگیر نشده است.
🔺۷. شهید محسن سپس به چالشهایی اشاره میکند که گفته میشد فیزیک جدید در حوزه معرفت تجربی،فلسفی و حتی عرفانی به وجود آورده که علاوه بر اینکه توسط پارهای نحلهها برای اثبات حقانیت خود به غلط، سوءاستفاده شده، هر دسته از فیلسوفان فیزیک نیز در باب مهمترین چالش به وجود آمده پاسخی متفاوت دادند. یکی "نقض علیت"، دسته دیگر، تغییر در مفهوم "نظریه اندازهگیری" و...
اما برادر فخریزاده، چالش عمده به وجود آمده را خودزنی و زیرسوال بردن فیزیک از طریق ضربه به "ارزش معلومات تجربی" میداند، چه از این پس، معلوم نخواهد بود که یافتههای علوم تجربی تا چه میزان بازنمود واقعیت هستی و هستی واقعی است؟
نظریه پرداز شهید، مثال میزند که اینشتین بر اساس یافتههای ماکس پلانک برای نور، ماهیتی دوگانه قائل بود و آن را از سویی ذره و "فوتون" و از طرفی "موج" دانست و این یک چاله معرفتی است زیرا وقتی در یک آزمایش، خاصیت موجی نور و در دیگری خاصیت ذرهای آن مشاهده شود یعنی بسته به نوع ترتیبات آزمایش، "نور" هربار یکی از خواص خود را بروز میدهد و این پدیده در کل طیف الکترومغناطیس جاری است.
فخری زاده یادآوری میکند که "دوبروی" نیز تأسی به "اینشتین" می کند حال آنکه سؤال مهمتر این بود که اصولا فوتون چیست؟ و ذره مادی الکترون در واقع و نفسالامر چیست؟ موج است یا ذره یا حالتی دیگر از وجود؟ ماهیت الکترون چیست پیش از آنکه به مشاهده درآید؟ نه فیزیک و نه فلسفه پاسخی ندادند و با آنکه حدود صد سال از تکامل این دو نظریه میگذرد حتی یک پیشنهاد تجربی هم ارائه نشده است.
شهیدمحسن در مثالی دیگر این وضعیت را در تئوریهای آرایش ذرات در هسته اتم به پرسش میگذارد. کدام مدل هستهای، جامع نظریهها و قادر به توجیه همه آزمایش هاست؟ پاسخ این است که هیچ کس نمی داند.
🔺۸. پرسش بعدی برادر محسن این بود که چرا فیزیک کوانتومی نمیداند وضعیت الکترون موجود در اتم در گذر از یک تراز به تراز دیگر چگونه است؟ چرا تنها از واقعه، خبر میدهد. چرا برای نحلههای عملگرا و پوزیتیویست نیز اساسا مهم نیست که الکترون در جریان این گذر چه وضعی دارد و تنها تشنه فایده عملی آن است؟
جان ما تشنه دانایی است اما در هیچ یک سیراب نمیشود. حال آنکه طرح همین پرسشهای جواب نداده، تضمین پیشرفت علم است و همین چالش اساسی در هر دو مکتب فیلسوفان علم است که فیزیکدان را به سکون و قناعت میکشاند، همان اتهامی که اینان دیگران را بدان متهم میکردند. علم بی این سؤالات، رشد نمیکند و هر چه مانع تحقیق بیشتر در علم شود محکوم به شکست است. اما البته شهید هستهای ما همین “نمیدانم”های انبوه فیزیک جدید را درعین حال، حسن بزرگ آن نسبت به فیزیک نیوتنی میداند که مدعی”همه چیزدانی” و صد البته ناشی از جهل مرکب و مفرط بود. اما این “نمیدانم”ها همان “نمیدانم” هایزنبرگی نیست که اصالت آن هنوز مشکوک باشد مگر به طریقی بتوان این دو را به هم مربوط کرد که این هم بنظر ایشان، شدنی است. شهید محسن مینویسد تشریح چگونگی این ارتباط در برنامههای کاری اینجانب است که به حول و قوه الهی به آن خواهم پرداخت. سردار شهید فخریزاده از نسبیت انشتین میگوید که چگونه نسبیت نیوتنی را که ناظر به مکان و سرعت بود به نسبیت زمان، تعمیم داد و اینکه در این جهان بینی، دیگر زمان، ترازوی ثابتی نیست که حوادث با آن سنجیده شود. بلکه نوع حرکت، چگونگی زمان را مشخص میکند پس دیگر “زمان مرجع” نداریم مگر بتوانیم چارچوب مرجع اینرسی را بیابیم ولی ایشان میپرسد مگر چنین چارچوبی در جهان مادی در دست داریم؟ با این محاسبه، هر ناظر در دستگاه مختصات خاص خود، زمان خاص خود را دارد و حوادث را از منظر خود بیان می کند که با ناظر مستقر در چارچوب مرجع دیگر و با شرایط دیگر متفاوت میشود و این اساس حتی در فیزیولوژی موجودات مادی هم اثر می کند. حال از میان دو روایت دو ناظر متفاوت از حادثه واحد، کدام درست است؟ ایشان میگویند برای من جالب است که میان نسبیت انیشتین و آنچه جناب ملاصدرا سه قرن قبل از انشتین و همزمان با نیوتن، بازبان فلسفی استنباط و طرح کرده چه نسبتی دارد وقتی میگوید برای هر حرکتی، زمانی ویژه همان متحرک است؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد رحیمپور چه اندازه سردار فخریزاده را در رابطه با ارتباط بین فیزیک و فلسفه خوب میفهمند و چه اندازه خوب توانستهاند آن شهید را در جایگاه علمیاش معرفی کنند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29687
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره29694
💠گفتگو با خواهران در راستای تولد زن در این تاریخ
🌹استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد خدا قوت:
بنده و جمعی از زنان طلبه که عمدتا تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارند قصد داریم یک سیر مطالعاتی زنان (در حد امکان تا جایی که اکثر نیازها و وظایف زنان در جامعه امروز را تبیین کند و پاسخ دهد) شروع کنیم. اگر امکانش هست یه سیر به ما معرفی کنید. ما تفسیر المیزان با رویکرد تربیتی استاد مهدی منصوری رو هم کار کرده ایم.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله سیر تربیتی استاد منصوری، سیر خوبی است. ۲. ابتدا باید جایگاه هستیشناسانهی زنان را در افق قرآن دنبال بفرمایید که به نظر میآید کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» کمک میکند. ۳.پس از آن باید متوجهی حضور تاریخی زن باشیم که جزوات «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و « زن و حضور تمدنی» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گستردهی امروز» إنشاءالله میتواند کمک کند. البته اگر بتوانید جزوات را به بحث بگذارید، در دل آن گفتگوها حقایق بهتر ظهور میکند. البته مطالبی تحت عنوان «گفتگو با خواهران در راستای تولد زن در این تاریخ» شده است که میتوانید در کانال مطالب ویژه آن را دنبال نمایید. موفق باشید
@matalebevijeh
🌐http://lobolmizan.ir/quest/29694
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan