eitaa logo
📚لجنه علمی فقه و اصول آیة الله خویی ره
1.4هزار دنبال‌کننده
221 عکس
114 ویدیو
96 فایل
(پیشرو در راستای احیاء حوزه سنتی) https://eitaa.com/lojneesol کانال تلگرام: https://t.me/Lojnesol
مشاهده در ایتا
دانلود
جمع بندی مباحث تزاحم.pdf
3.44M
تقریر دروس استاد شهیدی حفظه الله (جمع بندی مباحث تزاحم) مقرر : آقای منصوری صفحه : 294 @lojneesol
ejtehad.pdf
3.44M
📗 الإجتهاد و التقليد ✏️ حضرت استاد آیت الله حاج شيخ محمد تقي شهيدى پور دامت برکاته @lojneesol
🌹 في قاعدة اللطف (۱) 🎤 استاد محترم آیت الله حاج شیخ محمد تقی شهیدی دامت برکاته ... و اما قاعدة اللطف فلا اساس لها ابدا فإن کل ما یصدر منه تعالی لطفٌ و تفضل علی عباده حتی ارسال الرسل و انزال الکتب، کله فضل من الله سبحانه و تعالی علی العباد و کان بإمکانه أن لا یرسل رسولا و لا ینزل کتابا، و یکتفی و یحتج بما یدرکه الناس بعقولهم. 📆 درس شبها، خارج اصول، 1 ذیقعدة الحرام 1444هق 📚لجنه علمی فقه و اصول آیة الله خوئی رحمه الله تعالیٰ. https://eitaa.com/joinchat/622329978C0aba360731
🌹 رکوع جلوسی ( در نماز نشسته ) 🎤 استاد محترم آیت الله شهیدی دامت برکاته ✅ مقدار واجب انحناء در رکوع جلوسی چه مقدار است؟ قول اول ( مشهور و صاحب عروه و آقای خوئی) : ان یحاذی وجهه رکبتیه اینکه وجه مصلی محاذی فوقانی بشود با رکبتینش. چرا؟ این‌ها می‌‌گویند رکوع جلوسی حد شرعی ندارد، رکوع قیامی حد شرعی دارد(و مکّن راحتیک من رکبتیک)، ‌رکوع جلوسی حد شرعی ندارد، همین که یک مقدار خم بشویم که عرفا بگویند راکع است کافی است. قول دوم ( محقق همدانی و آقای حکیم): ان ینحنی قدر انحناء الراکع قائما در رکوع جلوسی باید به همان درجه انحناء و خمیدگی که در رکوع قیامی لازم است خم شد، مثلا اگر در رکوع قیامی با انحناء 40 درجه اطراف اصابع به رکبتین میرسد در رکوع جلوسی هم رعایت 40 درجه لازم است. دلیلش هم این است که ما رکوع عرفی نداریم، وقتی که شارع برای رکوع قیامی حد ذکر می‌‌کند، بعد که می‌‌گوید یرکع جالسا انصراف دارد به همان درجه از انحناء واجب در رکوع قیامی و دیگر اطلاقی باقی نمی‌ماند. قول سوم ( آقای سیستانی) : رعایت اقامة الصلب باید آنقدر خم بشود که عرفا کمرش راست بشود. یعنی خیلی زیاد خم بشود تا جائیکه پیشانی نزدیک محل سجده بشود . و البته لازمه این مقدار انحناء این است که باید عَجُزَش ( تعبیر مودبانه) را بالا بیاورد یا به تعبیری فخذینش را از ساقینش از پشت فاصله بدهد آن وقت وجهش تقریبا محاذی محل مهرش در سجود قرار می‌‌گیرد. آقای سیستانی این را در شرح عروه فرموده ولی در تعلیقه عروه و منهاج همان حد معروف را ذکر کردند. 📚 درس فقه، جلسه۱۱، ۱۷/ ۷ / ۱۴۰۲ https://eitaa.com/lojneesol
🌹 في حقيقة العلم 🎤 استاد محقق آيت الله شيخ محمدتقي شهيدي دامت بركاته: ✅ در بحث حقیقت علم، فلاسفه معتقدند که آنچه که متعلق علم است و معلوم بالذات است همین صورت ذهنیه است و خارج معلوم بالعرض و المجاز است، یعنی خارج معلوم است به نظر عرفی مسامحی، و از نظر عقلی علم به خارج اصلا تعلق نمی‌گیرد. ✔️ اما محقق خراسانی صاحب کفایه این را قبول ندارد و تصریح می کند که متعلق علم خود خارج است نه عنوان ذهنی.(کفایه صفحه 141، کتاب الوقف صفحه 23 و صفحه 10) ✔️ و همچنین مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی تصریح می‌‌کند و می‌‌گوید العلم حقیقة ‌نوریة، حقیقت نوریه است با جهل مرکب فرق می‌‌کند، و تعلق می‌‌گیرد به خارج، خود خارج منکشف می‌‌شود با علم. ✅ حالا اگر شما به سخن مشهور فلاسفه قانع می‌‌شوید که می‌‌گویند معلوم بالذات در ذهن است و خارج معلوم بالعرض و المجاز است بسیار خوب، ولی ما قانع نیستیم و برهانی برایمان تمام نیست و احتمال می‌‌دهیم که علم انکشاف خود خارج بوده و متعلقش خارج باشد. 📚 خارج اصول، جلسه ۲۶ و ۲۷، ٨/٧/ ١٤٠٢ و ٨/٨/ ١٤٠٢ (بحث علم اجمالى) https://eitaa.com/lojneesol
🌹 الحسن و القبح العقليين 🎤 استاد بزرگوار آیت الله شهیدی دامت برکاته ✔️ مرحوم آقای خوئی فرمودند: اگر حسن و قبح عقلی انکار شود دیگر راه اثبات نبوت بسته میشود، چراکه اثبات نبوت متوقف است بر قبح اعطاء معجزه به مدعی کاذب، چون این اعطاء معجزه اغراء به جهل و کذبِ عملی از ناحیه خداوند است. ✔️ آقای صدر اشکال کردند که نخیر برای اثبات نبوت لازم نیست که کذب عقلا قبیح باشد همینکه منقصت است کافی است که از خداوند که کمال مطلق است سر نزند. ✔️ ما جواب دادیم که اگر کذب قبیح نباشد چرا منقصت باشد؟ بله کذب منقصت است چون قبیح است و الا اگر قبح عقلی او را انکار کردید چه فرقی بین کذب و صدق خواهد بود؟! 📚 خارج اصول، شب ها، جلسه ۲۱، سه شنبه ۱۶ ربیع الثانی ۱۴۴۵ https://eitaa.com/lojneesol
🌹 توثيقات المتأخرين كالعلامة ره 💠 آيت الله حاج شيخ محمدتقى شهيدى دامت بركاته: المشهور -كما عليه السيد الخوئي “قده”- عدم اعتباره، للعلم بكونه مبنيا على الحدس و الاجتهاد، فلا يشمله بناء العقلاء على حجية خبر الثقة، وأما بناءهم على رجوع الجاهل إلى العالم و أهل الخبرة فيختص بالامور التي تكون حدسية في حد ذاتها كالاجتهاد و الاعلمية، لا مثل الوثاقة و العدالة و نحوهما مما يكون حسيا في حد ذاته. ✔️ ولكن يمكن أن يقال بجواز الاعتماد على توثيقات العلامة (ره) إما بدعوى احتمال استناده الى الحس، لقوة احتمال وجود مستندات و كتب رجالية عنده مما لم‌يصل الينا، فتجري فيه أصالة الحس كما حكي عن بعض السادة الاعلام (دام ظله)، او بدعوى جواز العمل بتوثيق المتأخرين و لو كان حدسيا من باب الرجوع الى اهل الخبرة بعد احتمال عدم وجداننا للمستندات التي كانت موجودة عنده. وما ذكر من ان الظهور او وثاقة الراوي من الامور المحسوسة فلايجوز فيها التقليد انما يصح فيما اذا تيسر للمجتهد تحصيل مقدمات الاستنباط في تلك المسائل، فلو فرضنا ان شهادة الشيخ الطوسي والنجاشي “قدهما” بوثاقة الاشخاص كانت ناشئة عن الحدس والاجتهاد او احتملنا ذلك قويا ولم نعلم ببناء العقلاء في مثله على اجراء اصالة الحس، فأي مانع من الالتزام بكون بناء العقلاء على جواز التقليد في مثله، فيكون كطبيب يفقد مقدمات الاستنباط في مسالة طبية و يرجع الى رأي طبيب كان يوجد لديه مقدمات الاستنباط. 📚 https://shahidipoor.ir/43-78/ https://eitaa.com/lojneesol
1_7027978230.mp3
3.65M
🌹 هل الإحتياط مستحب مطلقا ؟ 🎤 استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمد تقي شهيدي دامت بركاته ✅ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَأْتِي اَلسُّوقَ فَيَشْتَرِي جُبَّةَ فِرَاءٍ لاَ يَدْرِي أَ ذَكِيَّةٌ هِيَ أَمْ غَيْرُ ذَكِيَّةٍ أَ يُصَلِّي فِيهَا؟ قَالَ: نَعَمْ لَيْسَ عَلَيْكُمُ اَلْمَسْأَلَةُ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَ يَقُولُ « إِنَّ اَلْخَوَارِجَ ضَيَّقُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِجَهَالَتِهِمْ إِنَّ اَلدِّينَ أَوْسَعُ مِنْ ذَلِكَ » . 📚تهذيب الأحکام ج ۲، ص ۳۶۸ 📚 خارج اصول، جلسه ٥، (٤، ٧، ١٤٠٢) https://eitaa.com/lojneesol
1_9040401278.pdf
1.26M
🌹 في حجية سيرة العقلاء و المتشرعة 🎤 استاد معظّم آيت الله حاج شيخ محمدتقى شهيدى دامت بركاته 💠 تقرير خام از ۹ جلسه درسی خارج اصول ( از ابتداى جلسه ٦٢ تا وسط جلسه ٧٠ ) ( سال ١٤٠٢ دوره ثالثه اصول ) https://eitaa.com/lojneesol
🌹 الراسخون في العلم... ((هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَاب)) ✍ استاد محقق آیت الله شیخ محمد تقی شهیدی دامت برکاته: ✔️ به نظر ما آیه محکمه آن است که مراد واقعی خداوند از آن عرفا روشن باشد چه به نص و چه به ظهور، و متشابه آن است که چنین نباشد که بر دو قسم است یا اساسا مجمل است یا مُشعِر و حتى ظاهر در معنایی هست که یقینا مراد واقعی نیست به اینکه درک عقل یا آیات محکمه بر خلاف آن ظهور باشد. ✔️ إتّباع از متشابه _که در آیه مذمت شده است _منحصر است در قسم دوم متشابهات. که در این قسم لازم است به همان درک عقلی و دلالت محکمات ملتزم بمانیم اگرچه که مراد واقعی از آن متشابه را ندانیم چون محکمات همیشه رفع تشابه نمی کنند و تفسیر قرآن به قرآن همه جا راهگشا نیست. ✔️ مراد واقعی از متشابهات را فقط خدا و راسخون در علم میدانند که طبق روایات از جمله صحیحه ابی بصیر منحصر در پیامبر اکرم و ائمه طاهرین علیهم السلام میباشد. پس اینکه در المیزان واو را استینافیه گرفته هم غلط است و هم با دیگر عباراتش تهافت دارد. ✔️ تأويل يعنى آن مراد واقعى كه ظاهر از لفظ نيست فلذا مختص متشابهات است. ✔️ روشن شد که متشابه بمعنای مطلق ظاهر نیست تا بعض اخباریین استدلال کنند به آن بر عدم حجیت ظواهر کتاب، مضاف به اینکه در روایات داریم که خود روایات هم متشابه و محکم دارد مانند قرآن و حال آنکه احدی و لو اخباریین نمیگوید ظواهر روایات حجت نیست. ✔️ و اینکه بعضی چنانچه در المیزان و در بحوث گفته اند که ما در قرآن آیه‌ای نداریم که در مفهوم و مدلولش تشابه (اجمال) باشد چونکه نور و تبیان است و دارای فصاحت و بلاغت است گرچه تشابه و اجمال مصداقی در قرآن موجود است، مردود است چرا که: اولا: وجدان و عیان شاهد است بر وجود متشابهات مفهومی در قرآن. ثانیا: ظاهر از لفظ متشابه، متشابه مفهومی است نه صرفا متشابه مصداقی، و إلا بايد خيلى از محكمات هم متشابه محسوب شوند. ثالثا: شکی نیست که نور و تبیان لکل شیء بودن قرآن بالتفصیل نیست بلکه بالاجمال است از جهت اینکه مردم را ارجاع به پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام داده است، و الا اگر صرف وجود تشابه مفهومی مانع از نور و تبیان و... بودن قرآن کریم بشود انزال قرآن بنحوی که تشابه مصداقی داشته باشد هم مانع میشود. 📚 الأبحاث الأصولية، مباحث الحجج ج ٢، ص ٨٥ الى ص ١٠٦ 📚 دوره سابقه خارج اصول حجج و امارات جلسه ۱۰۴ و ۱۰۵ و ۱۰۶ (سال ۹۱ شمسی) 📚 دوره جدید جلسه ۷۹ و ۸۰ و ۸۱ https://eitaa.com/lojneesol
🌹 من فسّر القرآن برأيه ... قال صلى الله عليه و آله: من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار. 📚 الحدائق الناظرة ٦، ٣٥٥ 📚 و بهذا المضمون وسائل الشيعة ج٢٧، ص١٧٦، باب ١٣ باب عدم جواز استنباط الأحكام النظرية من ظواهر القرآن ✍ استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمدتقى شهيدى دامت بركاته 1⃣ از وجوه انكار كبراى حجيت ظواهر كتاب از ناحيه اخباريين تمسك به احاديث ناهيه از تفسير برأى قرآن كريم است بدين تقريب كه أخذ به ظواهر كتاب بدون دلالت حديث تفسير برأى است. 2⃣ ولکن ظاهر عرفی از تفسير برأى اين است كه مفسر باتوجه به آراء و نظرات و مبانى و گرایشاتی كه از قبل اتخاذ كرده است آيات قرآن را هم مطابق با همان ديدگاه ها تفسیر کند (و همین قدر متیقن از تفسیر برأى مذموم است). و إلا صرف فهم و برداشت عرفى همگانی از ظواهر آنهم باتوجه به قرائن را كه تفسير برأى نميگویند. 3⃣ مخصوصا که از طرف مقابل هم روایاتی داریم که ارجاع به ظواهر کتاب میدهد، جمع عرفی (تخصیص) این دو طائفه هم جز همین که گفتیم نتیجه ای ندارد. 4⃣ پس محصّل این روایات این است که نباید با آراء از قبل اتخاذ شده قرآن را تفسير كنيم بلکه باید آراء و مبانى را رأسا از قرآن استفاده كنيم ؛ كه به همين معنا است حديث اميرالمومنين عليه السلام در وصف امام زمان سلام الله عليه در كتاب نهج البلاغة (خطبه ۱۳۸ دشتی). مصداق تفسير برأى همين تفاسير عرفانى است و يا تفاسير با گرایش مادی و نفی عالم غیب و... 5⃣ اینکه بعضی به اخباریین جواب داده اند که تفسير يعنى مطالب پشت پرده را فهمیدن نه صِرف استناد به ظهور كلام، مردود است چرا که دسته‌ای از ظهورات نياز به دقت و تأمل دارد و باتوجه به قرائن متصله و منفصله بايد كشف القناع كرد یا بعبارتى بعد التدقيق استظهار ميكنيم، پس در نتیجه بخش زيادى از ظواهر نيازمند به تفسیر است چون کشف قناع کل شیء بحسبه. 6⃣ صاحب وسائل گفته احادیث آمره به عرض روایات بر قرآن دال بر حجیت انضمامی قرآن و حدیث است نه اینکه ظهور قرآن به تنهائی حجت باشد؛ و لکن فیه: انصافا ظاهر این روایات این است که قرآن اصل و مرجع است در حجیت. و حدیث ثقلین هم ظاهرش این است حجیت قرآن در طول حجیت اهل بیت علیهم السلام نیست بلکه در عرض آن است، البته جدائی قرآن از عترت علیهم السلام غلط است ولی در جائیکه عترت علیهم السلام ساکتند ولی قرآن کریم ظهوری دارد حجت خواهد بود. 7⃣ اینکه در بحوث احتمال داده اند که مذمت از تفسیر برأى در حقيقت متوجه به يك گروه خاصی بوده که در زمان ائمه علیهم السلام به آنها اصحاب الرأي ميگفتند که به قیاس و استحسان عمل میکردند و در مقابل اصحاب الحدیث بودند؛ تمام نیست چرا که حدیث نبوی (( من فسر القرآن برأيه...)) كه شِبه متواتر است قطعا قبل از اين اصطلاح اصحاب الرأي صادر شده است. 📚 الأبحاث الأصولية مباحث الحجج ج٢، ص۱۰۶ تا ۱۱۲ 📚 خارج اصول جلسه ۸۳ و ۸۴ https://eitaa.com/lojneesol
1_9865230304.mp3
4.04M
🌹 لقاء الإمام في عصر الغيبة... 🎤 استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمد تقى شهيدى دامت بركاته: ✔️ بررسی توقیع مبارک "...فمن ادعی المشاهدة..." ✔️ تواتر اجمالى تشرفات ✔️ تفصيل قضيه مرحوم شيخ محمد كوفي ✔️ تفصيل قضيه مرحوم سيد حسين حائري ✔️و ... 📚 بريده‌ای از خارج اصول(اجماع تشرفی)، جلسه ۹۴، تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۱ •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌• https://eitaa.com/lojneesol •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌•
🌹 لقاء الإمام في عصر الغيبة... ✅...ألا فمَنِ إدَّعى المشاهَدة قبلَ خروج السُّفياني و الصَّيحَة فهو كاذبٌ مُفتَرٍ ... . 📚 كمال الدين ٢/ ٥١٦ 📚 الغيبة للطوسي ٣٩٥ 🎤 استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمد تقى شهيدى دام ظله: 1⃣این توقیع مبارك از جهت سند تمام نیست چون حسن بن احمد توثیق ندارد، البته بعید نیست که به متن آن وثوق پیدا کنیم. 2⃣و از جهت دلالت: ما یقین داریم که مَن إدعی المشاهدة فهو كاذب مفتر با توجه به مصلحت در جعل است كه اصل را بر تكذيب بگذارید تا سوء استفاده نشود، و إلا به تواتر اجمالى ثابت است كه بزرگانی به محضر ولی الله الأعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف در دوران غیبت شرفياب شده‌اند. قضایای معتبر فراوان است، از جمله: ۱.قضیه اسماعیل هرقلی که مرحوم إربلى كه از أعاظم شيعه است از او نقل ميكند. و اسماعيل در حين تشرف امام عليه السلام را شناخت. ٢.قضیه حاج علی بغدادی که قطعی است و هم براى میرزای نائینی و هم برای حاجی نوری نقل کرده و خودش از اخيار تجار شيعه بوده. و مرحوم آقاى صدر ميگفته قصه این تشرف در خاندان ما مسلم است چون در جریان تشرف قسمتی هم مربوط به جد مادری ایشان مرحوم آل یاسین بوده است. ٣.تشرف مرحوم شیخ محمد کوفی که دستخط مرحوم آقای خوئی موجود است که تفصیل آن تشرف را از زبان خودش نوشته‌اند.و مرحوم آقای تبریزی هم سر درس از آقای خوئی نقل کردند. ۴.قضیه تشرف مرحوم سید حسین حائری، كه هم آقاى شبيري زنجانى و هم حاج آقا رضا صدر اين تشرف رو تأييد كردند، و در العبقري الحسان و جرعه‌ای از دریا آمده است. 📚 خارج اصول، جلسه ۹۴، تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۱ https://eitaa.com/lojneesol
🌹 في العموم و الإطلاق 🎤 استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمد تقي شهيدى دامت بركاته : ✅ یک بحثی در اصول مطرح است که حذفُ المتعلق یفید العموم أم لا ؟! مثلا در " أنهاكم عن آنية الذهب و الفضة "، معلوم است كه متعلق محذوف است چون آنیه كه از افعال مكلفين نيست. لذا احتمال دارد که متعلقش مطلق استعمال بلكه مطلق انتفاع باشد چنانچه محتمل است خصوص أكل و شرب باشد. برخي از بزرگان قائل شده‌اند که بله یفید العموم. ✔️ ولی مرحوم استاد آقاى تبريزى و آقاى صدر نظرشان این بود که لا یفید العموم بل یوجب الإجمال فيجب الإقتصار على القدر المتيقن. به نظر ما هم مفید اجمال است. ✔️ البته نکته‌ای را باید توجه داشت که این موجب اجمال شدن، در صورتی است که حذف متعلق موجب ناقص شدنِ مدلول تصوری در کلام بشود مانند مثال سابق و إلا اگر مدلول تصوری کامل باشد عرف أخذ به اطلاق مي‌کند؛ مثلا " العالم یجب إكرامه " متعلق علم محذوف است ولى مدلول تصوريش ناقص نيست لذا اطلاقش شامل فقيه و نحوى و صرفى و... ميشود. ✔️ همچنین است آیه مبارکه " فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ " که اگر چه متعلق سؤال ذكر نشده است اما موجب اجمال نمیشود چون مدلول تصوری در آیه ناقص نیست و عرفا اطلاق گیری میشود. البته اطلاق در آیه شریفه از جهت دیگری محل اشکال است و آن "فاء" در فاسألوا است كه ظاهر در تفريع و اختصاص مورد سؤال به همان بحث ابتداى آيه است ( كه پیامبران پیشین هم از جنس بشر بودند نه ملک ). 📚 خارج اصول، جلسه ۱۰۹، تاريخ ٢ / ٢ / ١٤٠٣ •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌• https://eitaa.com/lojneesol •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌•
🌹 حكم السفر في شهر رمضان 🎤آية الله الحاج الشيخ محمد تقي الشهيدي دامت إفاداته: ✅ المشهور جواز السفر الموجب للإفطار في شهر رمضان إختيارا وإن كان مكروها. ✔️واستدل السيد الخوئي قده على جواز السفر بقوله تعالى:((أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنكُمْ ... عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ...فَمَنْ شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كَانَ ... عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر))البقرة ١٨٤و١٨٥ بتقريب أن الحضور في الوطن شرط الوجوب للصوم ولا يجب تحصيله قطعاً. ✔️ولكنها عندنا مجملة،لاحتمال كون المراد تقسيم المكلفين عند رؤية الهلال،بأنه من أهَلّ عليه الهلال حاضرا فيجب عليه الصوم ومن أهل عليه مسافرا فعدة من أيام أخر ولكن محل النزاع جواز السفر الموجبِ للإفطار لمن أهل عليه الهلال حاضرا ثم أراد السفر.كما يحتمل في الآية وجوب الصوم لمن شهد الهلال فلا یجوز له السفر کما هوظاهر بعض الأخبار. ✔️وأما الروايات فطائفة منها تجوّز السفر کصحيحة الحلبي وهي كالصريح وصحيحة محمد بن مسلم و...،وأخرى تمنع مع صحة سند بعضها بل نعلم بصدور بعضها لإستفاضتها. ✔️و الجمع العرفي المعروف حمل الأخبار الناهية علی الكراهة لصراحة الأخبار المجوّزة. ✔️و الكراهة مستثناة في موارد منصوصة كالحج والعمرة وتشييع المؤمن و... . ✔️والأقوى عدم كراهة السفر لزيارة أبي عبدالله الحسين عليه السلام لإباء الذوق الديني و الفقهی من كراهته كيف وهو أفضل من الموارد المنصوصة و لضعف سند الأخبار الناهية مع ورود الأمر بزيارته في ليالي القدر. 📆خارج فقه الصوم، جلسه ٨١ و۸۲ و۸۳ https://eitaa.com/lojneesol
1_13072347713.pdf
976.7K
🌹 الِكل طاهر است يا نجس؟ 🎤 استاد محقق آيت الله حاج شيخ محمدتقي شهيدى دامت بركاته 💠 ١٣ جلسه درسي تابستانه 📆 محرم ١٤٤٦، مرداد ١٤٠٣ •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌• https://eitaa.com/lojneesol •┈┈••✾•🌱•✾••┈┈‌‌•