eitaa logo
لؤلؤ و مرجان
1.6هزار دنبال‌کننده
539 عکس
92 ویدیو
16 فایل
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ 💠ڪانال معرفتے لؤلؤ و مرجان نشر معارف حقہ اهل بیت علیهم السلام ارتباط با خادم کانال جهت تبادل و طرح سوال: @MojtabaMdy
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🏴 نکته ناب 🏴✨ بسمه تعالی شانه از القاب معروف حضرت سلطان سریر ارتضا، علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء، شمس الشموس است. «هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُوراً» (یونس/۵) ضیاء نور ذاتی است لذا نور شمس را ضیاء خواند و چون قمر روشنایی اش را از خورشید می‌گیرد پرتو او را نور نامید. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره نور نیّر اعظم محمدی صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مِنْ نُورِ مُحَمَّدٍ عِشْرِينَ بَحْراً مِنْ نُورٍ فِي كُلِّ بَحْرٍ عُلُومٌ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى...» بدان شموس الهی انبیاء عظام و اولیاء کباری هستند که نورشان را از مشکات شمس الشموس می‌گیرند چون امام مبدأ انوار ازلی و مطلع شمس ولوی است. و هر نیکبختی به این مطلع شمس برسد همه‌ی حجابهایش می‌سوزد و خودش شمس هدایت می‌شود، «حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْراً» (کهف/۹۰) شاید معنای دیگر شمس الشموس این باشد که آن جناب عالم آل محمد صلی الله علیه و آله است و مراد از شموس، انوار مجرده‌ی جبروتی و مفارقات نوریه‌ی عالم عقل و صورتهای علمی مرسلات بسیط باشد که نورشان را از شمس عقل بسیط اخذ می‌کنند و همه تحت لواء او هستند لذا امام به سبب اتحاد وجودی با عقل کل شمس الشموس است و فیض را به تمام صور علمی و مجردات عقلی می‌رساند. او خزینه‌ی علم الهی است و هر علمی در هر موطنی از جلوات و تنزلات این خزینه‌ی لایتناهی است. و معنای دیگر فراتر از این معنی است و آن سخن، این است که اسماء الله در مرتبه‌ی الوهیت و واحدیت شموسی هستند که ضیاء آنها عالم خلق را روشن فرموده است و چون اسماء مندرج در حضرت واحدیت از مراتب ذات می‌باشند لذا شموسی هستند که دارای ضیاء ذاتی هستند بطوریکه «يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/۳۵) اما این اسماء که کمالات اسمائی و تنزلات حضرت احدی هستند فیض را از تعین اول ذات اخذ می‌کنند لذا صادر نخستین نسبت به این شموس رتبه‌ی اصالت و برتری دارد و شمس این شموس است و چون در قوس عروج متحد با صادر اول است لذا همو شمس الشموس است. والحمدلله علی التوفیق ✍🏼 ۲۹ صفر ۱۴۴۲ ه ق سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام اسلامشهر  🕊🏴 لؤلؤ و مرجان 🏴🕊 🍃  @lolo_marjan  🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
لؤلؤ و مرجان
🏴✨ #شرح_مراتب_نفس_اماره ✨🏴   قسمت ۲۲ ✨🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿✨ وقتی موج هوای نفس به راه می‌افتد، بین انسان و امام
🌺✨ ✨🌺   قسمت ۲۳ ✨🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿✨  «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» (مریم/۱۲) بعضی افراد هستند که حق ‌متعال حقایق را در باطن آنها القا می‌کند و آنان نیز آن را به خوبی دریافت می‌کنند. ممکن است این‌ها به ظاهر کودک باشند اما باطنشان بتواند پذیرای حقایق الهی و قرآن باشد. همچنین ممکن است این افراد پیر باشند ولی باطنشان هنوز استعداد پذیرفتن حقایق را حفظ کرده ‌باشد. این‌ها ولی الهی هستند. در این بخش «لا فارض» این دو قسم مدنظر نیستند. فارض کسی است که یک عمر هشتاد ساله را در راه غیرخدا صرف کرده ‌باشد. این شخص دیگر نمی‌تواند با نفس اماره خودش بجنگد. در ادامه‌ی توصیف ویژگی‌های آن گاو، خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لا بِکْرُ». برای انسانی که هنوز کودک است و استعدادهایش شکوفا نشده ‌است، نمی‌‌توان تکلیفی مقرر کرد؛ از نوجوان چهارده ساله که نمی‌شود توقع مبارزه با نفس داشت، البته باید استثنائات را کنار بگذاریم. در هر عصری هم استثناء وجود دارد که مورد بحث ما نیستند. نه پیر و نه خیلی جوان بلکه باید بین این دو باشد. «عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ». می‌گویند اگر انسان در مسیر حق متعال درست قدم بردارد، در چهل سالگی او عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ می‌شود لذا داریم که چهل سالگی خیلی مهم است. «إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ» (احقاف/۱۵) چهل سالگی مرتبه‌ای است که قوای انسان به اوج خودش می‌رسد. ما باید تا چهل سالگی سر نفس اماره خود را ببریم. اگر تا چهل سالگی این کار را کردیم که هیچ، در غیر این صورت دیگر کنترل این نفس سخت است. انسانی که چهل سال هر طور دلش می‌خواسته زندگی کرده ‌است، تغییر این عادات و ملکات دیگر برایش خیلی سخت است. «قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» (بقره/۶۹) باز هم با این توضیحات بنی‌اسرائیل متوجه نشدند و از رنگ گاو سوال کردند. خدا پاسخ می‌دهد که رنگ این گاوِ نفس، زرد روشنی است که وقتی کسی به آن می‌نگرد مسرور می‌شود. یعنی چه که با دیدن این نفسی که باید در راه خدا ذبح شود انسان مسرور می‌شود؟ رنگ جسم سیاه است و بهره‌ای از نور عقلانیت ندارد لذا این دنیا پایین‌ترین و سیاه‌ترین مرتبه‌ از عالم وجود است اما نور عقل سفید است. در روایت داریم که پیغمبر صلی الله علیه و آله در شب نیمه شعبان به سجده رفت و فرمود: «اللَهُمَّ سَجَدَ لَكَ سَوَادِى وَ خَيَالِى وَ بَيَاضِى». حضرت سجده کرده و می‌گوید خدایا سواد یا سیاهی من یعنی همین جسم مادی من، خیال من و بیاض یا سفیدی من یعنی عقل من بر تو سجده می‌کنند. بین سیاهی و سفیدی چه رنگی است؟ سرخ. جناب سهروردی کتابی نوشته به نام عقل سرخ. عقل سرخ این‌جا به مراتب برزخی انسان یعنی نفس او اشاره می‌‌کند. نفس انسان برزخ بین جسم و عقل ماست. از عقل ساقط که وهم و خیال است به عقل سرخ تعبیر کرده ‌است اما قرآن در آیه‌ی مذکور از نفس به عنوان عقل سرخ یاد نمی‌کند بلکه آن را زرد رنگ توصیف می‌کند، آن هم زرد روشن. اگر نفس ما هنوز سرخ باشد که ذبحش کار بسیار مشکلی است. آن مقام، مقام حیوانیت صرف است. آن نفسی زرد است که تمایل به روحانیت و عقل دارد. یعنی رو به سوی عالم باطن دارد، این نفس را امید ذبح شدن هست... ✨🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿✨ 🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 شهادت جانسوز حضرت امام حسن بن علی العسکری علهیما السلام را به محضر مبارک فرزند ایشان، حضرت امام عصر، مولانا حجة ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و تمامی شیعیان و محبان اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت عرض می‌کنیم. 🏴🏴🏴🏴🏴 ✨ صلوات جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه. صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِن أرضِهِ و سَمائِهِ علی البَحرِ الزّاخِرِ، زَینِ المَفاخِرِ، الشّاهِدِ لأربابِ الشُّهودِ، الحُجَّةِ علی ذَوی الجُحُودِ، مُعَرِّفِ حُدُودِ حقائِقِ الرَّبانیَّةِ، مُنَوِّعِ أجناسِ العالَمِ السُّبحانیّة، عَنقاء قاف القِدَم، العالی عَن مَرقاة الهِمَمِ، وِعاءِ الأمانةِ، مُحیط الإمامةِ، مَطلَع الأنوارِ المُصطَفَوی، الحَسَن بن علیِّ العَسکری، علیه صلوات الله المَلِکِ الأکْبَر @lolo_marjan 🏴🏴🏴
✨فرازهایی از خطبه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام معروف به شقشقیه 🍁🍂 اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ (فی بعضُ النّسخ: فُلانٌ) وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، وَ لایرْقی اِلَی الطَّیرُ. هان! به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه (برخی نسخه‌ها: فلانی) جامه خلافت را پوشید در حالی كه می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد. فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَطَوَیتُ عَنْها كَشْحاً، وَ طَفِقْتُ اَرْتَأی بَینَ اَنْ اَصُولَ بِید جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلی طِخْیة عَمْیاءَ، یهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ، وَ یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یكْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یلْقی رَبَّهُ! اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم، و عمیقاً اندیشه كردم كه با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمایم، فضایی كه پیران در آن فرسوده، و كم سالان پیر، و مؤمن تا دیدار حق دچار مشقت می‌شود! فَرَاَیتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی، وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً! دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه‌تر است، پس صبر كردم در حالی كه گویی در دیده‌ام خاشاك بود، و غصه راه گلویم را بسته بود! اَری تُراثی نَهْباً. حَتّی مَضَی الاَوَّلُ لِسَبیلِهِ، فَاَدْلی بِها اِلَی ابْنِ الْخَطّابِ بَعْدَهُ. [ثُمِّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الاَعْشی:] می دیدم كه میراثم به غارت می‌رود. تا نوبت اولی سپری شد و خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام علیه‌السلام وضع خود را به شعر شاعر عرب، اَعشی، مثل زد:] شَتّانَ ما یوْمی عَلی كُورِها وَ یوْمُ حَیانَ اَخی جابِر ِ«چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشكلات، و روز حیان برادر جابر كه غرق خوشی است» 🍂 فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ. شگفتا! اولی با اینكه در زمان حیاتش می‌خواست حكومت را واگذارد، ولی برای بعد از خود عقد خلافت را جهت دیگری بست. لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیها! فَصَیرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، یغْلُظُ كَلْمُها، وَ یخْشُنُ مَسُّها، وَ یكْثُرُ الْعِثارُ فیها، وَ الْاِعْتِذارُ مِنْها. چه سخت هر كدام به یكی از دو پستان حكومت چسبیدند! حكومت را به فضایی خشن كشانیده، و به كسی رسید كه كلامش درشت، و همراهی با او دشوار، و لغزشهایش فراوان، و معذرت خواهیش زیاد بود. فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَةِ، اِنْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ اِنْ اَسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ! بودن با حكومت او كسی را می‌ماند كه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكِشد بینی اش زخم شود، و اگر رهایش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد! فَمُنِی النَّاسُ لَعَمْرُ الل‍هِ بِخَبْطٍ وَ شِماس، وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِراض. به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند. 🍂 فَصَبَرْتُ عَلی طُولِ الْمُدَّةِ، وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ. حَتّی اِذا مَضی لِسَبیلِهِ، جَعَلَها فی جَماعَة زَعَمَ اَنِّی اَحَدُهُمْ. آن مدت طولانی را نیز صبر كردم، و بار سنگین هر بلایی را به دوش كشیدم. تا زمان او هم سپری شد، و امر حكومت را به شورایی سپرد كه به گمانش من هم (با این منزلت) یكی از آنانم! فَیالَلّهِ وَ لِلشُّوری! مَتَی اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الْاَوَّلِ مِنْهُمْ حَتّی صِرْتُ اُقْرَنُ اِلی هذِهِ النَّظائِرِ؟! خداوندا چه شورایی! من چه زمانی در برابر اولین آنها در برتری و شایستگی مورد شك بودم كه امروز همپایه این اعضای شورا قرار گیرم؟! لكِنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَن وَ هَن. ولی (به خاطر احقاق حق) در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا یكی به خاطر كینه‌اش به من رأی نداد، و دیگری برای بیعت به دامادش تمایل كرد، و مسائلی دیگر كه ذكرش مناسب نیست. 🍂 اِلی اَنْ قامَ ثالِثُ الْقَوْمِ نافِجاً حِضْنَیهِ بَینَ نَثیلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ، وَ قامَ مَعَهُ بَنُو اَبیهِ یخْضِمُونَ مالَ الل‍هِ خِضْمَ الاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبیعِ، تا سومی به حكومت رسید كه برنامه‌ای جز انباشتن شكم و تخلیه آن نداشت، و دودمان پدری او (بنی امیه) به همراهی او برخاستند و چون شتری كه گیاه تازه بهار را با ولع می‌خورد به غارت بیت المال دست زدند، اِلی اَنِ انْتَكَثَ فَتْلُهُ، وَ اَجْهَزَ عَلَیهِ عَمَلُهُ، وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ. در نتیجه این اوضاع رشته‌اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگی سرگونش نمود. . . . 📚 خطبه ۳ نهج البلاغه @lolo_marjan 🍃✨
🎊✨ سالروز ازدواج آسمانی حضرت محمد مصطفی و ام المؤمنین، حضرت خدیجه کبری صلوات الله علیهما مبارک و فرخنده باد 💐🌷🌹💞💖 @lolo_marjan 🌷💐🌹💐🌹
🌿🍇🌿🍇🌿🍇🌿🍇🌿 بسمه تعالی شانه ✨ «يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ» أعنى عن الحقيقة المحمدية صلى الله عليه و آله، «قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ» بل حتما و باليقين «السَّاعَةَ» اى الحقيقة الإنسان الكامل «تَكُونُ قَرِيبًا» لأن «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؛ «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ». مولوی در دفتر ششم مثنوی می‌گوید: پس محمد صد قیامت بود نقد زآنکه حل شد در فنای حل و عقد زاده ثانیست احمد در جهان صد قیامت بود او اندر عیان زو قیامت را همی پرسیده‌اند ای قیامت تا قیامت راه چند با زبان حال می‌گفتی بسی که ز محشر حشر را پرسد کسی بهر این گفت آن رسول خوش پیام رمز موتوا قبل موت ای کرام همچنان که مرده‌ام من قبل موت زآن طرف آورده‌ام این صیت و صوت پس قیامت شو قیامت را ببین دیدن هر چیز را شرط است این 📚 کتاب «علی، نقطه‌ی آغاز وجود»، ص ۶۷ __________________________ ✨ صد قیامت بود دلالت بر کثرت است یعنی قیامت کبری و اطلاقی در او تحقق یافته است چون قیامت سیر عروجی به سمت ذات اقدس احدی است و آنکس که در قوس صعود همه‌ی مواقف حشر و برزخ و قیامت را طی کرد و به أو أدنی رسید. او صد قیامت است یعنی قامتی دارد که قیامت همه‌ی راست قامتان توحیدی در او تحقق می‌یابد. چون همه‌ی قید و عقدها را گسست و به وحدت حقیقی راه یافت. مردم از قیامت می‌پرسند و علم به این نفس نفیس احمدی که به وحدت حقیقی اطلاقی واصل گشته است تنها نزد ذات اقدس اله است و این حضرت هویت مطلقه است که به وحدت حقیقی خود عالم است و این قیامت معلوم اوست که بدین علم حضرت احدیت تجلی کرد و حضرت خاتم صلی الله علیه و آله در عروج انسانی‌اش بدان محقق شد. وچون نفس او صاحب وحدت اطلاقی گشت پس «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا...» متن تمام مقیدات این نور اطلاق است و اوست که به همه از خود آنها هم نزدیکتر است. جمعه، ۹ آبانماه ۱۳۹۹ 🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃🌺 «الکاسب حبیب الله» 🌺🍃 قوله تبارک و تعالی: «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» کسب در تحصیل اعمال خیر است که به وفق اقتضای فطرت است. اکتساب در به دست آوردن چیزی از روی حیلت شیطانی بر خلاف سیرت و سنت خلقت است که اقتضای باب افتعال است. لذا در آن فرمود «لها» و در این فرمود «علیها». کسب، استعمال در خیر می‌شود که بر اساس فطرت الهی و بدون سختی و مشقت و بر اساس توان و قابلیت هر شخص بوده و موافق طبع فطری خدادادی است اما اکتساب، استعمال در شر می‌شود. باب افتعال دلالت بر کوشش و جدیت دارد. یعنی نفس همواره مایل به کسب اموری است که برخلاف جریان صحیح و مطلوب است که از مسیری خلاف فطرت عارض بر نفس می‌شود لذا کسب «لها» است که بالذات نفس آن را داراست، اما در اکتساب «علیها» است که ضرر و عارض شدن و تحمیل از بیرون بر خلاف سیرت و سنت را می‌رساند. مولوی در مثنوی، امور آخرتی را کسب و امور اکتسابی دنیوی و حتی امور کسبی این سویی را در مقابل کسب دین، لعب کودکان و کسب خَس و کسب تَن معرفی می‌کند: پیشه‌ای آموختی در کسب تن چنگ اندر پیشه دینی بزن پیشه‌ای آموز کاندر آخرت اندر آید کسب دخل مغفرت آن جهان شهریست پر بازار کسب تا نپنداری که کسب اینجاست حسب حق تعالی گفت کاین کسب جهان پیش آن کسب است لعب کودکان کسب دین عشق است و جذب اندرون قابلیت نور حق دان ای حرون کسب فانی خواهدت این نفسّ خس چند کسب خس کنی بگذار بس نفس خس گر جویدت کسب شریف حیله و مکری بود آنرا ردیف کسب، عشق و جذبات ربوبی است و اکتساب کسب خس و حیله و مکر نفسانی نفوس خس می‌باشد. کسب، مطلوب و محبوب بالذات نزد خداوند متعال است لذا کاسب حبیب اوست... الکاسب، یعنی کسی که جامع و دارای همه کمالات و خیرات و علوم است چنین کسی که حبیب الله است انسان کامل_ معدن و منبع علوم و کمالات_ نامیده می‌شود. از این رو حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله از طرف ذات اقدس اله به لقب شریف حبیب الله ملقب گردید و چون فقط حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان علیهم السلام صاحب مقام «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» هستند لذا حبیب خدا تنها این ذوات نوری‌اند «لا حبیب إلا هُو و أهلُه». و سایرین اگر بر قِدَم او باشند از این حب الهی بهره مند می‌گردند «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ». وجود، خیر محض است و انسان کامل عالم ناسوتی و قرآن تکوینی می‌باشد؛ «ز نیکو هر چه صادر گشت نیکوست» لذا در متن هستی جز خیر و کسب نیست پس حقیقت محمدیّه صلی الله علیه و آله از آن حیث که تجلی اعظم ذات احدی است کسب اوست و از آن وجه که جمله مخلوقات شئون و ظهور اویند کسب آن حقیقت اند و او تنها کاسب عالم وجود است لذا «الکاسب حبیب الله» مساوق حبیب اللّهی حضرت محمد مصطفی و خاندان طاهرینش علیهم السلام می‌باشد «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مالک مطلق همه موجودات عرشی و ارضی اوست و این جمله کسب ولایت تامه الهیه‌اند. 📚 کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ✍🏼 🕊🌸 لؤلؤ و مرجان 🌸🕊 🍃 @lolo_marjan 🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃🌹 مخاطب سلام های نماز حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است 🌹🍃 ✨ «السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته»؛ اُم و اصل نبوت، حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است لذا صاحب مقام والعصر می‌باشد یعنی او عصاره و خلاصه جمیع فضائل و کمالات هستی می‌باشد؛ آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد. قوله صلی الله علیه و آله: «أنا أول الأنبیاء خلقاً و آخرهم بعثاً؛ نحن الأولون و الآخرون». چون در قوس صعود جمیع مخلوقات شئون وجودی او هستند لذا فرمود: «آدم و من دونه تحت لوایی». همه انبیاء و مرسلین از مشکات ختمی او نور می‌گیرند و بر سر سفره او متنعمند و بلکه شئون وجودی اویند که او لوح سرمدی و محفوظ حق متعال است و حق تعالی تمام کلمات هستی را با او و در متن او نگاشته است؛ پس حقیقت او أب الأکوان بفاعلی و به وجهی اُم الإمکان بقابلی است خواهی بگو صادر اول و قلم اعلاست و از حیث دیگر هیولای اولای عوالم غیر متناهی می‌باشد. ✨ «السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» برگشت ضمیر جمع «نا» در علینا بدان حقیقت نوری است چون او اصل الوجود می‌باشد و تمام الواح و قوابل و اشیا را جامع است. «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» لذا تمام عالم شرح این متن و نشر این لف و مفصل این مجمل هستند. «کُلُّنا محمد صلی الله علیه و آله» قوله تبارک و تعالی: « وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ» (حجرات/7)؛ «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/6) حقیقت ذات شما اوست و از اسماء الله به ذات الوهی نزدیک تر است لذا سخن به غایت صواب است که گفته شود: «مَا رَأيْتُ شَيْئًا إلاَّ وَ رَأيْتُ الحقیقة المحمدیة صلی الله علیه و آله قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ لأنَّ الحَقَّ فیهِ و في حَقیقَة اوصیائه» قال الامام العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه في أن الحق معهم و فیهم: «وَلیَعلَمُوا أنَّ الحَقّ مَعَنا وَ فِینا و لا یَقُولُ ذلک سِوانا إلّا کَذّابٌ مُفتَر و لا یَدَّعیه غَیرُنا إلّا ضَالٌ غَوِیٌ» لذا حضرت رسول فرمود: «مَنْ رَآنِي فَقَدْ رَأَى الْحَقَّ». عبادالله الصالحین، جمله‌ی تعینات و تشخصات و افراد آن حقیقت نوعیه‌ی مطلقه‌ی انسانیه هستند لذا حضرت علی وصی علیه السلام فرمود: «أنا آدم الاول، أنا نوح الاول، أنا ابراهیم الخلیل‌ حین القی في النار، أنا موسی مونس المؤمنین». ✨ «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛ قرآن تکوینی به منزله‌ی اعضاء و جوارح قرآن ناطق است کما اینکه قرآن صامت شرح کتبی اوست، پس جمیع کلمات تکوینی آیات صادر اول اند، پس او عالم کلی ناسوتی است؛ «هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّهِرُ وَٱلْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ». 📚 کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۵۶ ✍🏼 🕊🌸 لؤلؤ و مرجان 🌸🕊 🍃 @lolo_marjan 🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🌺💐میلاد موفور السرور گزین خلائق، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و صادق آل‌الله، حضرت امام جعفر بن محمد علیهما السلام مبارک و فرخنده باد.💐🌺 @lolo_marjan 🕊🌾💐🌷🌹
✨ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 بسمه تعالی از القاب استأثاری حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، حبیب الله است. حبیب صفت مشبهه است که معنای محبوب می‌دهد یعنی آن جناب محبوب الله است و مراد از الله، الله ذاتی است نه الله وصفی. پس آن جناب محبوب هو است کما اینکه در ادعیه آمده است «لا حَبیب إلّا هُوَ و أهلِه». ذات غیبی احدی فقط نفس احدی احمدی را دوست دارد و محبت او فقط به این حقیقت تعلق می‌گیرد. حق متعال در مقام ذاتش فقط به خودش می‌نگرد و هیچ حقیقتی را شأنیت آن نیست که خداوند به او بدون واسطه نگاه کند چون همه‌ی موجودات در وجود به سبب قیدشان شأنیت حضور در وادی اطلاق را ندارند. ذات چون به خودش نظر می‌کند اولین حقیقتی را که می‌بیند وحدت حقیقتی خود است که بدان علم پیدا می‌کند و می‌یابد تمام کمالات بی‌منتهایش در متن این وحدت مندرج هستند لذا عاشق این وحدت و اسماء و کمالات مندرج در آن می‌شود و به سبب همین حب آنها را در حضرت واحدیت و سپس خارج از صقع ربوبی تحقق می‌دهد. لذا وحدت حقیقی که از شئون ذاتیه است محبوب ذات می‌شود. بدان اولین محبت از جانب حق تبارک و تعالی واقع شده است لذا اول اوست که محب است آنگاه محبوب به این حب محب او می‌شود. ولایت محبوبی همین است که نفس به مرتبه وحدت حقیقی برسد و محبوب ذات شود. برای وصول به این مقام ابتدا با بال ولایت محبی سیر می‌کند اما چون به تجلی ذاتی رسید محبوب می‌شود. ولایت محبی کسبی است اما ولایت محبوبی عطایی می‌باشد. در ولایت محبی سالک در تجلیات فعلی سیر و سیاحت می‌کند اما صاحب ولایت محبوبی تحت تجلی ذاتی است و چون که صد آمد نود هم پیش ماست. گنج مخفی همان مقام وحدت حقیقی و اطلاقی است که خدا به این گنج نگاه کرد و عاشق جلوات بی منتها و مطلق او شد. این گنج در مکمن غیب ذات مندرج است. حق تبارک و تعالی اراده فرمود تا این کنز مخفی آشکار شود، در خزینه‌ی ذاتش را گشود و پرتوهای بی‌کران حسن ذات را در هستی پخش فرمود. این کنز مخفی، جان جانان، فخر عالمیان و آدمیان حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است که چون ذات بی چون به خود نگریست او را در خود دید و خود را دید و او به خود علم دارد و خود را دوست دارد و غیری آنجا جز او نیست. دیگران از انبیاء و اولیاء چون در مراتب تنزلی و تعینی بودند شدند کلیم الله و خلیل الله و نبی الله و صفوت الله و... . در همه‌ی این القاب یک نحوه دوئیت است که می‌فرماید «وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي»... اما حبیب ذات جز خود ذات به تعین اعظم احدیش نیست تا محبت را به او القاء کند بلکه خود محبت است که بنام رقیقه‌ی عشقی در شراشر ذات مستکن است و به او حرکت حبی در دل هر عاشقی محبت را القاء و‌ قذف می‌کند. شب ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۲ ه ق ✍🏼 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f